رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره الزام شاکی به تعیین مشخصات متهم فراری

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۶۰۰۷۴۰
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۶۰۰۷۴۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۱۰/۲۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۴۱ دیوان عالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعالزام شاکی به تعیین مشخصات متهم فراری
قاضیامیرصفیری
عبدالعلی خان بیگی
علی رازینی
محمد حسین ارجمند

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره الزام شاکی به تعیین مشخصات متهم فراری: الزام شاکی به تعیین مشخصات متهم فراری در یک ضرب الاجل زمانی مشخص،فاقد وجاهت منطقی و قانونی است.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۱ آقای م. ب. طی شکوائیه خطاب دادسرای عمومی و انقلاب ایرانشهر اعلام می دارد که در تاریخ ۱۳۹۲/۹/۳۰ پسرش الف. ب. توسط چندنفر ربوده شده و سپس مورد تجاوز قرار گرفته و از وی فیلم تهیه شده است و نیز مورد ایراد ضرب و جرح قرار گرفته است و در ادامه شکوائیه نیز از سوی خانم م. م. شکوائیه دیگری مبنی بر مراجعه افرادی به درب منزل وی و ایجاد رعب و وحشت مطرح نموده است. به هر حال الف. ب. کودک مورد ربایش به پزشکی قانونی معرفی شده و آثار وقوع ضرب و جرح و همچنین انجام لواط با وی مورد تأیید قرار گرفته است. پرونده به شعبه سوم دادیاری ایرانشهر ارجاع شده و پس از انجام تحقیقاتی از شاکی یکی از متهمان و مطلعین و پیگیری برای دستگیری سایر متهمان سرانجام دادسرا پرونده را با صدور قرار عدم صلاحیت به صلاحیت دادگاه کیفری استان صادر می کند. ( ۱۳۹۳/۳/۱۲ ) پرونده به شعبه اول دادگاه کیفری استان سیستان و بلوچستان ارجاع می شود و دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۱۵ با حضور شاکی الف. ب. و متهم الف. م. بدوا به شاکی ابلاغ می کند که ظرف ده روز مشخصات سایر متهمان را اعلام نماید. سپس با انقضای مهلت مزبور و عدم مراجعه شاکی برای اعلام مشخصات یکی از متهمان در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۹ طی دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۵۴۱۶۵۰۰۲۴۴ به شرح زیر مبادرت به صدور قرار می نماید. در خصوص اتهام آقایان ۱ الف. ر. ۲ م. ی. ۳ فردی ناشناس دایر به لواط به عنف بدین توضیح که حسب شکایت آقای الف. ب. نامبرده شب هنگام به همراه الف. م. با خودرو جهت تهیه شیرینی مراجعت نموده سپس الف. ر. و فردی ناشناس نیز سوار خودرو شده اند و متعاقبا در محلی توقف نموده اند و متهمین او را مورد ضرب و جرح قرار داده اند و الف. ر. در حد تفخیذ با او ارتباط برقرار نموده و فرد ناشناس با وی مرتکب لواط شده است در خصوص الف. ر. بدل پرونده به دادسرای عمومی و انقلاب ایرانشهر ارسال گردیده تا اقدام قانونی معمول گردد و به شاکی ابلاغ شده مشخصات فرد ناشناس را به دادگاه اعلام نماید لکن علیرغم انقضای مهلت اقدامی ننموده و تحقیقات به عمل آمده از الف. م. نیز حکایت از عدم حضور فرد ناشناس و درگیری متهمین با شاکی دارد فلذا دادگاه توجها به اینکه شاکی اظهار نموده م. ی. با او لواط نکرده و عمل ارتکابی الف. ر. در حد تفخیذ بوده که در خصوص وی بدلی از پرونده به دادسرای عمومی و انقلاب ایرانشهر ارسال گردیده و اینکه شاکی جهت ارائه دلیل حضور نیافته و الف. م. ادعای وی مبنی بر حضور فرد ناشناس را تکذیب کرده و صرف گواهی پزشکی قانونی دلیل وقوع لواط محسوب نمی شود نسبت به م. ی. به لحاظ عدم توجه اتهام به وی و نسبت به فرد ناشناس به لحاظ عدم کفایت دلیل به استناد ماده ۱۷۷ قانون آئین دادرسی کیفری قرار منع تعقیب صادر و اعلام می نماید رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان محترم عالی کشور می باشد. دادنامه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲ به شاکی ابلاغ می شود که وی در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۵ با تقدیم لایحه ای که به هنگام شور قرائت خواهد شد به آن اعتراض نموده است لذا پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای علی رازینی عضوممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمدحسین ارجمند دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر اینکه با توجه به محتویات پرونده و ملاحظه مفاد لایحه اعتراضیه شاکی به نظر موجه و قانونی به نظر می رسد زیرا دادنامه معترض عنه واجد ایرادات و اشکالات عدیده ای می باشد که در گزارش عضومحترم ممیز آورده شد و وارد می باشد لذا به استناد بند ۲ قسمت ۲ ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری به جهت رفع نقایص تحقیقاتی و ایرادات وارده عقیده به نقض دادنامه موصوف و رسیدگی مجدد در همان شعبه دارم. درخصوص دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۵۴۱۶۵۰۰۲۴۴ فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

ایرادات زیر نسبت به رسیدگی پرونده وارد می باشد اولا تفکیک پرونده در مورد برخی از متهمان و ارسال به مرجع قضائی دیگر با توجه به اینکه اتهامات آنان مرتبط بهم در رابطه با حادثه واحدی است و متهمان شرکاء یا معاونین یک جرم است و طبق قانون به شرکاء و معاونین جرم و یک مرجع قضائی رسیدگی می شود موجه نیست. ثانیا – الزام شاکی نسبت به تعیین مشخصات متهم فراری آن هم در یک ضرب الاجل ده روزه مناسب نمی باشد بلکه پس از وجود قرائن بر اصل جرم مرجع قضائی موظف به شناسائی و دستگیری متهمان از طریق ضابطان می باشد و به هر حال اگر دلیل دادگاه بر مختومه کردن این قسمت پرونده عدم ارائه مشخصات متهم توسط شاکی بوده است در حال حاضر شاکی وی را شناسائی نموده و آمادگی برای ارائه مشخصات وی را دارد. ثالثا – عدم توجه به گواهی پزشکی قانونی با توجه به صراحت آن در وقوع عمل لواط نیز جای تعجب است و اگر گواهی پزشکی قانونی نمی توانست به عنوان دلیل یا قرینه برای وقوع جرم باشد چرا مرجع قضائی مجنی علیه را به پزشکی قانونی معرفی نموده است. علیهذا با توجه به وجود قرائن کافی بر وقوع جرم و نارسائی تحقیقات انجام شده باستناد قسمت ۲ بند ب ماده ۴۶۹ آئین دادرسی کیفری قرار صادره نقض و پرونده جهت ادامه رسیدگی به شعبه صادر کننده رأی اعاده می شود.

شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور- رئیس و عضومعاون و عضومعاون

علی رازینی - عبدالعلی خان بیگی - امیر صفیری