رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره انکار بعد از اقرار

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۱۰۵۰۰۸۸۸
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۹۱۰۵۰۰۸۸۸
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۱۲/۱۳
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعانکار بعد از اقرار
قاضیرضا فرج اللهی
سید مصطفی قائم مقامی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره انکار بعد از اقرار: انکار بعد از اقرار در زنای به عنف موجب سقوط حد است و در چنین حالتی توسل دادگاه به علمی که اساس آن همان اقاریر متهمان است با قاعده درأ و احتیاط در دماء سازگاری ندارد.

رأی خلاصه جریان پرونده

بر اساس شکایت خانم پ.خ. و آقای ب.ح. علیه چهار نفر ناشناس به اتهام حمله و ضرب و شتم و انجام عمل نامشروع با نفر اول بدین توضیح که در تاریخ ۱۲/۱۰/۹۰ برای تفریح با موتور به عنوان نامزد با سند رسمی ازدواج به طرف برج رفته که چهار نفر ناشناس به آن ها حمله کرده و مورد ضرب و شتم قرارداده و با خانم پ.خ. عمل نامشروع انجام داده و مبلغ یک صد و هفتاد و پنج هزار تومان پول با گوشی موبایل را به سرقت برده اند و به دستور دادستان محترم عمومی و انقلاب د، مأمورین پلیس امنیت اخلاقی شهرستان کهکیلویه با عنایت به شکل ظاهر و قیافه ای که شاکیان از متهمین ارائه داده یکی از عاملین تجاوز به عنف به هویت ب.ح. را دستگیر و پس از اعترافات وی و معرفی اشخاص دیگر به نام های ۱-ح.خ .۲-ه.ع. ۳- ص.س. شناسایی و دستگیر شده اند و در نزد مأمورین ابتدا شکات مورد تحقیق قرار گرفته که ب.ح. اظهار داشته: در بالای تپه ای در انتهای جاده برج با همسرش نشسته بوده که ناگهان چهار نفر ناشناس جوان به محض رسیدن او را با چوب و مشت و لگد و سنگ بدون دلیل مورد ضرب و شتم قرارداده و همسرش خانم پ.خ. را از نامبرده توسط دو نفر جدا نموده و وارد یک دره شده و از دیدش مخفی و مورد تجاوز به عنف قرارداده و دو نفر دیگر نوبتی اقدام مشابه انجام داده و خانم هر چه گریه و زاری و التماس می کرد، تأثیری نداشته و حتی در حین تجاوز مورد ضرب و شتم نیز قرار گرفته و گوشی موبایل و یک صد و هفتاد هزار تومان و انگشترهای طلایش را از انگشتان خارج و با زور سرقت کرده و خواستار رسیدگی ویژه شده و همسرش خانم پ.خ. نیز ضمن تأیید مراتب صورتجلسه ذیل تحقیق از شکات را گواهی نموده و خواستار معرفی به پزشکی قانونی شده است و در صفحه ۱۴ پرونده در مورد پیامک های موجود و خارج شده از متهم ص.س. مطالبی توسط یکی از مأمورین صورتجلسه گردیده و اضافه شده حافظه گوشی همراه وی مملو از فیلم های مستهجن و غیره بوده که نشان می دهد از وضعیت اخلاقی خوبی برخوردار نمی باشد پزشکی قانونی در مورخه ۱۸/۱۰/۹۰ از شکات معاینه به عمل آورده و نتیجه را این گونه اعلام داشته است ۱- (خانم پ.خ.) توسط متخصص زنان و زایمان معاینه پرده بکارت به عمل آمده که دارای پارگی قدیمی بوده و باکره نمی باشد و زمان ایجاد پارگی را نمی توان اظهار نظر قطعی نمود و در ناحیه مقعد نیز دارای التهاب شدید و خونمردگی قدیمی می باشد که اظهار نظر در مورد زمان دقیق و چگونگی حدوث آن مقدور نمی باشد ۲- (ب.ح.): پس از معاینه مصدوم به شرح ذیل اعلام نظر می گردد خراشیدگی (حارصه) ساق پای چپ، تورم خفیف بازوی چپ که ارش آن معادل سه دهم درصد دیه کامل انسان می باشد و صدمات فوق در اثر جسم سخت حدود یک هفته قبل حادث شده است. ... در این جلسه الف. متهم ب.ح. ضمن تأیید مفاد شکایت شاکی اذعان نموده به همراه متهمان ۱- ح.خ. ۲- ه.ع. ۳- ص.س. خانم پ.خ. را از روی تپه به دره ای برده و بعد از اینکه متهمان فوق الذکر به زور و عنف با خانم نزدیکی نموده اند خود آخرین نفری بوده که نزدیکی نموده و شرکت در سرقت به عنف و آزار و ضرب و جرح عمدی را قبول ندارد. ب: ح.خ. نیز پس از تفهیم اتهام اظهار داشته: قبول دارم به همراه ۱- ه.ع. ۲- ص.س. ۳- ب.ح. خانم پ.خ. و آقای ب.ح. را از روی تپه ربوده و به دره ای در نزدیکی همان تپه برده و از پشت به زور و عنف با خانم پ.خ. نزدیکی نموده و شرکت در سرقت مقرون به آزار و ایراد ضرب و جرح عمدی را قبول ننموده است. ج: متهم ه.ع. هم پس از تفهیم اتهام دفاعا بیان نموده: به همراه سایر متهمان به نام های ۱- ص.س. ۲- ح.خ. ۳- ب.ح. خانم پ.خ. و آقای ب.ح. را از روی تپه ربوده و به دره ای در نزدیکی همان تپه برده و با خانم یاد شده از پشت نزدیکی به زور و عنف نموده و شرکت در سرقت مقرون به آزار و ایراد ضرب و جرح عمدی را نپذیرفته است. آقای ص.س. هم در نهایت عنوان نموده شرکت در آدم ربایی را قبول دارد به اتفاق ۱- ح.خ. ۲- ه.ع. ۳- ب.ح. خانم پ.خ. و آقای ب.ح. را از روی تپه ربوده به دره ای برده و با پ.خ. از پشت (مقعد) به زور و عنف نزدیکی نموده و شرکت در ایراد ضرب و جرح عمدی را قبول داشته لیکن سرقت مقرون به عنف و آزار را قبول ندارد (ص ۲۷ تا ۳۴) و ... و به تاریخ ۲۵/۱۰/۱۳۹۰ با اظهار عجز متهمین از معرفی وکیل مدافع و درخواست تسخیر وکیل آقایان ص.پ. و د.ظ. به وکالت متهمین تعیین فرموده اند و متهمین پس از انتقال به محل وقوع بزه با حضور شکات و بازسازی صحنه نزد مأمورین تمام اظهارات شکات را تأیید کرده و حتی برقراری تماس با سه نفر دیگر به منظور اقدام مشابه را ح.خ. پذیرفته که شکات توانستند از دستشان فرار کنند و دادگاه پس از ملاحظه و پیامک های تلفن همراه متهمین و با حضور مشارالیهم و وکلای تسخیری و شکات در مورخه ۲۹/۱۰/۹۰ جلسه نهایی دادگاه را تشکیل داده ابتدا شکات به تشریح کامل ماجرا پرداخته و متهمین در دفاع از خویش ضمن پذیرش حضور در محل وقوع بزه انتسابی اعلام داشتند پس از اینکه فهمیده اند شکات زن و شوهر هستند ولشان کرده و برگشته اند و آقای ب.ح. گذشته از اینکه مراتب را تهمت و اقاریرش را تحت فشار اعلام کرده اضافه نموده ص. با چوب مرد را زد و بعد از اینکه ما حرف هایمان را زدیم و رفتم گفتند حکم شما اعدام است و د به ما گفتند این حرف ها را در شهرستان ی بزنید و ص.س. نیز ضرب و جرح شاکی پرونده را پذیرفته، لیکن سایر اتهاماتش را تکذیب کرده و در پاسخ به پیامک های ارسال یا واصل شده نیز اظهارات متشتت و نامربوطی مطرح کرده است و ح.خ. نیز در پاسخ سؤال دادگاه که به رغم تأکید مأمورین بر اینکه همان حرف های د را بزنید اظهارات و حرف های شما مفصل تر از آنچه در د زده بودید. در دادگاه کیفری استان بیان کردید اعلام داشته چون وقتی برگشتیم گفتند اعدام هستید و متهم ه.ع. هم ضمن تکذیب اظهارات قبلی خویش اظهار داشته مراتب اظهارات سابق را به اشاره و تأکید اطلاعات بیان نموده و قبول ندارد و در نهایت دادگاه با ملاحظه لایحه دفاعیه وکیل تسخیری متهمین ه.ع. و ب.ح. و استماع و درج دفاعیات وکیل تسخیری متهمین ص.س. و ح.خ. و اخذ آخرین دفاع به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۷۴۱۴۰۰۰۱۰۹ - ۳/۱۱/۹۰ چنین رأی داده است: درخصوص اتهامات متهمان ۱- ص.س. فرزند ع. متولد ۱۳۶۷ ۲- ح.خ. فرزند چ. متولد ۱۳۶۹ ۳- ه.ع. فرزند ک. ۴- ب.ح. فرزند خ. متولد ۱۳۷۰ با وکالت آقایان ۱- ص.پ. ۲- د.ظ.، وکلای پایه یک دادگستری مبنی بر جملگی، تجاوز به عنف، شرکت در سرقت توأم با عنف گوشی موبایل و وجه نقد، شرکت در ایراد ضرب و جرح عمدی، و شرکت در آدم ربایی (برای متهمان ردیف های دو تا چهارم) و شرکت در توقیف غیر قانونی (متهمان ردیف های اول و چهارم) موضوع شکایت شکات آقای ب.ح. فرزند ن. و خانم پ.خ. فرزند ح.، اهل د، اجمالا بدین وصف ... هیأت دادگاه با ملاحظه محتویات پرونده و نتایج تحقیقات معمول از بدو تا ختم رسیدگی، وقایع پرونده را بدین نحو توصیف و تشخیص می دهد؛ بر اساس مدارک و از جمله هماهنگی های میان متهمان در مکالمات و پرینت های تلفنی مشخص است در روز ۱۲/۱۰/۹۰ شکات پرونده که زن و شوهر رسمی و معقوده همدیگر می باشند جهت تفریح به روستای برج علیشیر و تپه های اطراف آن رفته اند، آقای ب.ح. احد از متهمان در آن زمان به عنوان چوپان، گوسفندان را همراهی می نموده است و متوجه حضور نامبردگان شده و با تلفن همراه خویش با آقای ص.س. تماس برقرار و مراتب حضور شکات را به آنان اعلام، نامبرده نیز با سایر متهمان از جمله ح.خ. و ه.ع. هماهنگی و با یک دستگاه موتورسیکلت راهی محل مورد نظر شده و در آنجا ب.ح. نیز که تا زمان حضور سایرین، دیده بانی شکات را می داده است به سایرین ملحق، آقای ص.س. حسب الاقرار خود و سایر متهمان، چوب دستی آقای ب.ح. را از وی گرفته و بدون مقدمه هر چهار نفر به سمت آقای ب.ح.، همسر خانم پ.خ. حمله ور، و وی را به وسیله چوب مورد ضرب و شتم قرار می دهد و از آن ها علت حضور و نوع رابطه میان خود و خانم خ. را جویا می شوند و به رغم اینکه شکات پرونده مکرر اظهار می دارند که زن و شوهر هستند و حتی مدارک دفترچه بیمه را نیز برای اثبات این امر به متهمان نشان می دهند لیکن متهمان متقاعد نگردیده، در حالی که سایر متهمان آقای ب.ح. را گرفته بودند ص.س. دست شاکیه را گرفته، چند متری پایین می برد تا نسبت به اجراء نیات سوء خویش اقدام نماید که در این حین ب.ح. مبادرت به تلاش برای ممانعت نموده و آقای ص.س. شاکیه را رها و با سنگ به سمت آقای ح. آمده و وی را در محلی نگهداشته با همکاری آقای ب.ح. مانع از تلاش و تقلای وی برای نجات همسرش گردیده و آقایان ح.خ. و ه.ع.، شاکیه را گرفته و به محلی قریب به ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر پشت تپه و به دور از دیدگان سایرین برده و در آنجا به ترتیب بدوا ح.خ. و سپس ه.ع و سپس ص.س. و نهایتا آقای ب.ح. مبادرت به اجراء نیات خویش در مورد شاکیه نموده اند. در زمانی که ح. و ه. مبادرت به ارتکاب اعمال شنیع خود می نموده اند، ص. و ب.ح. وظیفه نگهداری و مراقبت از ب.ح. را بر عهده داشته و مادامی که ص. و ب.ح. مبادرت به ارتکاب روابط خویش نموده اند این امر بر عهده ح.خ. و ه.ع. بوده است، النهایه شاکیه مدعی است که آقایان ح. و ه. پس از اتمام کار آقای ب.ح. مجددا به سمت وی آمده و به وی تعرض نموده اند و سپس وی به سمت موتور شوهرش برده شده و در آنجا سوار بر موتورسیکلت و متواری شده اند، (اظهارات و تحقیقات مؤید آن است که افراد دیگری نیز به قصد تعرض حسب هماهنگی احتمالی با سایر متهمان در محل حضور یافته اند که با توجه به شرایط موفق به اجرای نقشه خویش نشده اند). پرینت مکالمات و پیامک های تلفنی ارسالی متهمان نشان دهنده هماهنگی قبلی آن ها در اجرای نقشه خویش می باشد. علی هذا هیأت دادگاه با ملاحظه محتویات پرونده اولا: درخصوص اتهام متهمان مبنی بر شرکت در سرقت توأم با عنف گوشی موبایل و اموال شکات و اتهام متهمان ردیف های اول تا چهارم مبنی بر شرکت ; در ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به آقای ب.ح.، و اتهام متهم ردیف چهارم ب.ح. ; مبنی بر شرکت در آدم ربایی با لحاظ مجموع تحقیقات و کیفیت شکایت شاکیه و اظهارات متهمان مبنی بر اینکه فقط موبایل ها را به خاطر اینکه شکات قادر به تماس با جایی نباشند از آن ها گرفته و سپس مسترد نموده اند ; و به لحاظ اینکه دلیل کافی بر تحقق ارکان بزه های موصوف در پرونده تحصیل نگردیده است، مستندا به بند الف ماده ۱۷۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری به لحاظ فقد دلیل بر وقوع عناوین اتهامی فوق درخصوص متهمان مورد نظر، و اصل برائت، حکم به برائت متهمان از اتهامات موصوف صادر و اعلام می نماید. علی هذا حسب الاقرار آقای ص.س. و اظهارات شکات و سایر متهمان پرونده، و گواهی پزشکی قانونی، دادگاه اتهام آقای ص.س. را مبنی بر ایراد ضرب و جرح عمدی ; نسبت به آقای ب.ح. محرز و مسلم دانسته، مستندا به مواد ۴۸۱ و ۳۶۷ قانون مجازات اسلامی حکم به محکومیت وی به پرداخت ۱۸% شتر ظرف یک سال در حق آقای ب.ح. صادر و اعلام می نماید. ثانیا: هیأت دادگاه با ملاحظه محتویات پرونده، شکایت شاکی، اظهارات متهمان در مراحل بدوی تحقیقات، مفاد گواهی پزشکی قانونی درخصوص وضعیت شاکیه از حیث دخول از ناحیه دبر، و انطباق آن با زمان وقوع حادثه، اظهارات بی شائبه شاکیه مبنی بر اینکه هر چهار نفر از ناحیه دبر به وی تجاوز منجر به دخول نموده اند. اظهارات متهمان از جمله ب.ح. که در بدو امر سعی می نموده خود را خارج از موضوع و حادثه و بی طرف نشان دهد. در صفحه ۱۵ مبنی بر اینکه، پرسیدند خانم چه کاره است و بعد شوهر زن را زدند و وی را ترساندند، و در ادامه ه. و ح. دست خانم را به زور گرفتند و در حالی که گریه و زاری می نمود او را از شوهرش جدا کرده و به دره بردند و به زور به وی تجاوز کردند و سپس ص. این کار را کرد و من هم که قصد کمک به خانم را داشتم وسوسه شدم و از پشت به عنف به خانم تجاوز کردم و نامبرده گریه و زاری می گرد و مرا التماس می کرد. (ص۱۵)، اظهارات ص.س. به همین منوال و با بیان این جمله که برخلاف میل باطنی خانم به ایشان تجاوز نموده ... و اکنون از کرده خود پشیمان هستم. (ص۱۶) و اظهارات ه.ع. درخصوص نحوه هماهنگی و ضرب و جرح و نحوه ربودن و بردن خانم خ. به وسیله خود و ح.خ. به پشت تپه و نحوه گرفتن گوشی های موبایل و نحوه تجاوز آقای ح.خ. به زور به شاکیه و نحوه تجاوز توأم با عنف و اجبار خود به شاکیه، (ص۱۷) و اظهارات ح.خ. درخصوص نحوه التماس و تضرع شاکیه و بی توجهی آنان و نحوه بردن شاکی به پشت تپه جهت اجرای نیات خویش و نظریه پزشکی قانونی درخصوص اتهاب شدید و خونمردگی در ناحیه دبر شاکیه (ص۲۰) گواهی پزشکی قانونی مربوط به ب.ح. (ص۲۱)، اقرار ب.ح. در ص ۲۸ مبنی بر تجاوز از ناحیه دبر، اظهارات ح.خ. و ه.ع. و ص.س. و اقاریر آن ها در بازپرسی مربوط در صفحات ۲۹ لغایت ۳۵ پرونده، اظهارات متهمان در مرحله تحقیقات در دادگاه کیفری استان که اجمال اظهارات آن ها بدین نحو می باشد ... و صرف نظر از دفاعیات هماهنگ متهمان که نشأت گرفته از هماهنگی قبلی آنان با سایر زندانیان و احتمالا مشاوره آن ها بوده و متهمان در دادگاه کیفری استان فقط به این امر اذعان داشته که به سمت محل استقرار مرد و زن رفته و از آن ها سؤال نموده و وقتی متوجه شدیم که آن ها زن و مرد هستند آن ها را رها کردیم و رفتیم و این دفاع با کلیه قرائن و اوضاع و احوال و اظهارات قبلی آن ها متعارض بوده و منافات دارد. و همچنین با عنایت به ریز مکالمات تلفنی فی مابین شماره های متعلق به متهمان که دلالت بر هماهنگی کامل میان متهمان در اجرای اقدامات خویش داشته و مبنای اقدام آن ها نیز تماس ب.ح. و اعلام وضعیت به آنان بوده است ... و با عنایت به مفاد پیامک های رد و بدل شده از جمله پیامک های ارسال شده از شماره متعلق به آقای ص.س. به موبایل سایر متهمان در تاریخ ۱۵/۱۰/۹۰ یعنی سه روز بعد از حادثه و قبل از دستگیری بدین مضمون که "..." و یا پیامک هایی که بین متهمان رد و بدل شده و حضور شوهر شاکیه در روستا و همراه با چند نفر دیگر با سرو روی پوشیده جهت شناسایی متهمان را به یکدیگر اطلاع داده اند که جملگی در پرونده مضبوط است. علی هذا هیأت دادگاه از مجموع قرائن و امارات مذکور با حصول متعارف علم و مستندا به ماده ۱۰۵ قانون مجازات اسلامی اتهام متهمان موصوف مبنی بر تجاوز به عنف (از ناحیه دبر) به شاکیه پ.خ. و اتهام آقایان ح.خ. و ه.ع. مبنی بر آدم ربائی شرکت در [تجاوز به عنف] نسبت به شاکیه و اتهام آقایان ب.ح. و ص.س. را مبنی بر توقیف غیر قانونی شرکت در آقای ب.ح. محرز و مسلم دانسته مستندا به مواد ۴۷ و ۱۰۵ بند دال ماده ۸۲ و ۵۸۳ و ۶۲۱ قانون مجازات اسلامی و با لحاظ اینکه ارتکاب عمل مذکور به کیفیت مذکور موجبات بیم تجری مرتکب و سایرین را فراهم و موجبات هتک حیثیت شاکیه را فراهم نموده و باعث تحریک هیجانات و احساسات منطقه ای قومی و مذهبی مردم استان و خصوصا شهرستان ک گردیده است حکم به محکومیت هر یک از متهمان به اتهام تجاوز به عنف به اعدام (قتل) از طریق آویختن به دار در مرکز شهر د و در ملأعام و محکومیت متهمان ح.خ. و ه.ع. هر کدام به تحمل ۱۵ سال حبس بابت شرکت در آدم ربائی (جدا نمودن شاکیه و انتقال وی بدون رضایت به محل خلوت) و محکومیت ص.س. و ب.ح. هر کدام به تحمل سه سال حبس بابت توقیف خلاف قانون آقای ب.ح. صادر و اعلام می دارد. رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور می باشد. و با ابلاغ دادنامه به محکوم علیهم و وکلایشان در این مرحله آقای ع.ج. ضمن تنظیم قرارداد وکالت با متهمین پرونده با تقدیم لایحه ای در فرجه قانونی در چهارده صفحه به رأی صادره معترض شده و با ارسال پرونده به دیوان عالی کشور و وصول آن و جری تشریفات قانونی به این شعبه ارجاع شده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به اینکه طبق ماده ۷۱ قانون مجازات اسلامی در زنای مستوجب قتل انکار بعد از اقرار موجب سقوط حد می باشد سه نفر از متهمان بعد از چهار بار اقرار نزد هیأت محترم دادرسان، زنای به عنف را انکار کرده اند، توسل دادگاه به علم که اساس آن همان اقاریر متهمان است با قاعده درأ و احتیاط در دماء سازگاری ندارد فلذا اعتراض وکلای مدافع را وارد دانسته دادنامه تجدیدنظرخواسته را از حیث محکومیت متهمان (هر چهار نفر) به اعدام نقض و رسیدگی به شعبه دیگر دادگاه کیفری استان ک محول می نماید. در مورد سایر اتهامات (آدم ربائی و توقیف غیر قانونی) اعتراض وکلای مدافع متهمان در حدی از تأثیر نیست که بر اساس رأی خدشه ای وارد کند، دادنامه از حیث نحوه احراز بزهکاری و انطباق جرائم ارتکابی با مواد قانونی و رعایت اصول دادرسی بلا اشکال است و اعتراض را مردود اعلام، دادنامه تجدیدنظرخواسته را از این جهات ابرام می نماید.

رییس شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور - عضو معاون

فرج اللهی - قائم مقامی