رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تأثیر تشدید مجازات مرتکب اصلی جرم بر مجازات معاون

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۸۰۰۳۸۲
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۸۰۰۳۸۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۱۰/۲۳
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۴۴ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعتأثیر تشدید مجازات مرتکب اصلی جرم بر مجازات معاون
قاضیعلی محمدسازگارزاده
محمدباقرباقری
علی اکبر یساقی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تأثیر تشدید مجازات مرتکب اصلی جرم بر مجازات معاون: تشدید مجازات مرتکب اصلی به استناد تکرار بزه، موجب تشدید مجازات معاون جرم نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

وفق گزارش صورت جلسه مورخ ۱۳۹۴/۳/۱۲ در پی شناسائی اتومبیل زانتیا مشکی رنگ به شماره انتظامی... و اطلاعات قبلی در مورد فعالیت آقای ب. با اجیر کردن آقای الف. و همسرش خانم ع. در زمینه جابجائی مقادیر عمده تریاک اتومبیل مذکور با رانندگی آقای ص. الف. و همراهی همسرش خانم س. ع. در مسیر ... مشاهده و تحت تعقیب و مراقبت قرار می گیرد در ایست و بازرسی پلیس راه ... بدون توجه به اخطار مأمورین از صحنه متواری و سپس مسیر خود را به سمت روستاهای اطراف منحرف و به علت سرعت زیاد از دید مأمورین مخفی می شوند که با پرس و جو از مأمورین رد آنها را یافته و متوجه می شوند که زانتیا در کنار جاده پارک کرده و ص. الف. و همسرش س. ع. از آن پیاده وسوار اتومبیل پیکانی که پشت آن پارک بوده سوار و آقای ب. ب. بسرعت پشت فرمان زانتیا نشسته و اقدام به فرار می نماید که به هرحال با مسدود بودن راه مجبور می شود دور زده و درروستا محموله تریاک موجود درصندوق عقب زانتیا را به عقب تریلر تراکتور پارک شده در روستا پرتاب و قصد فرار داشته که توسط مامورین مهار و دستگیر می شود آثار تیراندازی قبلی مامورین روی شیشه عقب اتومبیل معلوم بوده و مشخص شده که همان اتومبیل تحت تعقیب است که مورد اصابت گلوله مشقی قرار گرفته و پلاستیک حاوی چهار بسته حدودا ده کیلوئی تریاک نیز کشف و ضبط و آقایان ب. و ایرج ب. و ص. الف. و خانم س. ع. دستگیر و به مقر پلیس مبارزه با موادمخدر منتقل می نمایند ( ص ۳ الی ۶ ) از منزل ب. ب. در همان روز بازرسی و یک حقه وافور و تعداد سیخ وسنجاق و حدود نیم گرم سوخته تریاک کشف گردیده ( ص ۷ ) طبق برگ توزین مقدار تریاک کشف شده ۳۹ کیلو و نهصد گرم بدون لفاف و خالص بوده و ۵۰ سانت هم سوخته تریاک (ص۹) ب. ب. در نیروی انتظامی گفته بله قبول دارم تریاک از بنده کشف شده ولی متعلق بمن نیست و متعلق به ص. الف. است و آقای ص. الف. هم گفته است مواد مکشوفه متعلق به ب. ب. است بنده فقط راننده بودم و گفته همسرم از مواد مخدر خبر نداشت از خانم س. ع. نیز تحقیق شده جریان را تعریف کرده گفته ب. ب. با فروشنده مواد هماهنگی کرده بود و او و شوهرش برای تحویل گرفتن در رساندن آن به ب. به منطقه سرچم رفته و تحویل گرفتند ایرج ب. اظهار داشته از مواد مخدر مکشوفه بی اطلاع است و در پی تلفن برادرش جهت گرفتن ماشین از ص. رفته بود دادیار کشیک از متهمین بازجوئی س. ع. گفته دیشب ب. به همسرم ص. الف. زنگ زد و گفت سه راهی در سرچم وسائل داریم برو تحویل بگیر من هم به اصرار همسرم به محل رفتیم تا مواد مخدر را تحویل بگیرم ( ص ۳۰ ) و ص. الف. گفته اتهام را قبول ندارم بنده به هیچ وجه از وجود موادمخدر خبر ندارم همه مواد متعلق به ب. است البته رانندگی ماشین متعلق به ب. را خودم به عهده گرفتم ولی خبر نداشتم ( ص ۳۳ ) ا. ب. هم گفته اتهام را به هیچ وجه قبول ندارم بنده راننده آژانس هستم و برادرم به من گفت ماشین بیاور و من را برسان یکجائی و من نیز وی را بردم البته خودروم را برادرم می راند و من سرنشین بودم تا اینکه در...برادرم پیاده شد و سوار یک خودرو زانتیا شد بنده هیچ اطلاعی از جریان ندارم ( ص ۳۶ ) و ب. ب. نزد دادیار کشیک گفته : دیشت ص. الف. به من گفت از شیراز مهمان دارم و من چون می دانستم برای موادمخدر می رود به همین دلیل زانتیا را در اختیار وی قرار دادم تا بدلیل شریک بودنم با الف. در خرید مواد مخدر با وی همکاری کردم ولی دستگیر شدیم ( ص ۳۹ ) پرونده به شعبه سوم دادیاری ارجاع شده ( ص ۵۴ ) در شعبه سوم دادیاری مجددا از متهمین تحقیق شده اتهام مشارکت در حمل ۳۹/۹۰۰ کیلو تریاک به ص. الف. تفهیم و آخرین دفاع اخذ شده اظهار داشته قبول دارم دو نفر به نام های الف.ب و م.پ که هر دو زندانی تبریز هستند و الان درمرخصی بسر می برند به من گفتند که در هرکیلو ۵۰ هزار تومان بگیر و تریاک را از تهران به سرعین برسان من هم قبول کردم چون پول لازم داشتم درحرم امام خمینی ( ره ) موادمخدر را آوردند و به خودرو زانتیا که از آقای ب. امانت گرفته بودم گذاشتند که از کرده خود پشیمانم و همسرم اطلاع نداشت که تریاک حمل می کنم و ایرج و ب. هم بی گناه هستند ( ص ۵۶ ) ب. ب. گفته اتهام نگهداری ۵۰ سانت تریاک و وافور را قبول دارم ولی اتهام مشارکت در نگهداری ۳۹/۹۰۰ گرم تریاک را قبول ندارم چون مرخصی زندان گرفته بودم و برنگشته بودم به محض دیدن مأمورین فکر کردم حکم جلب من را دارند و ترسیدم و به تیرهای شلیک شده توجه نکردم درست است که یک لحظه دبه ی بزرگ را از زانتیا برداشته و به بیرون پرت کردم ولی محتوی دبه را نمی دانستم چون بوی تریاک می داد یک لحظه فهمیدم تریاک است و قبل از دستگیری به بیرون پرتاب کردم ولی من درکل اطلاعی از موادمخدر ندارم ( ص ۵۷ ) ایرج ب. هم در آخرین دفاع گفته اتهام را قبول ندارم من راننده آژانس مسافری شهری هستم برادرم ب. گفت ماشین زانتیا را به ص. داده امانت من هم به پیشنهاد وی رفتم زانتیا را از ص. بگیرم و به همراه ب. رفتم تا زانتیا را تحویل بگیرم من نه از زانتیا که حمل تریاک می کرد خبر داشتم و نه از مواد مخدر خوشم می آید من بی گناهم ( ص ۵۸ ) س. ع. هم در آخرین دفاع گفته من همان اظهارات قبلی ام را تکرار می کنم من به اصرار شوهرم سوار ماشین شدم و در راه دیدم که ب. به شوهرم زنگ زد و هماهنگ شدند و بعد بقیه ماجرا پیش آمد که همه اش را توضیح داده ام سپس از اتهام قبلی عدول و اتهام معاونت درحمل تریاک به وی تفهیم و وی در دفاع گفته قبول ندارم و در آخرین دفاع نیز گفته همان اظهارات قبلی را تکرار می کنم و بی گناهم از موادمخدر داخل خودرو خبر نداشته ( ص ۵۹-۶۰ ) درتاریخ ۱۳۹۴/۴/۳ دادیار تحقیق قرار جلب بدادرسی صادر کرده و درتاریخ ۱۳۹۴/۴/۶ با آن موافقت شده ( ص ۸۱ ) و در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۷ کیفرخواست صادر ( ص ۸۲ ) و درتاریخ ۱۳۹۴/۴/۹ پرونده به دادگاه ارسال و رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب اردبیل دستور تعیین وقت رسیدگی و احضار متهم و دعوت جانشین دادستان را داده است ( ص ۸۳ ) همچنین از معاون قضائی دادگستری درخواست شرکت دو تن از مستشاران را درجلسه دادگاه برای روز ۱۳۹۴/۴/۲۳ داده است (ص۹۵ ) درجلسه ۱۳۹۴/۴/۲۳ فقط متهمین تقاضای وکیل تسخیری کرده اند و در همان جلسه خانم س.ن وکیل تسخیری ص. الف. س.ب. وکیل تسخیری ا.ب. و س.ش. وکیل تسخیری س. ع. و س.ن. وکیل ب. ب. انتخاب شدند (ص ۱۰۲ ) جلسه بعد دادگاه در تاریخ ۱۳۹۴/۵/۶ با حضور متهمان و وکلایشان و نماینده دادستان و با تصدی رئیس و مستشار تشکیل شده ص. الف. گفته قبول دارم مواد کشف شده من حمل کردم وگفته الف.ب بوی تلفن کرده و گفته موادمخدر داریم حاضر هستی آنرا از تهران به سرعین حمل کنی در حالیکه من از اردبیل برای آوردن همسرم به تهران می رفتم و جلو حرم امام من که با خودرو زانتیا بودم مواد را به من تحویل داد ... ( ص ۱۳۶ ) سئوال شده زانتیا متعلق به کیست جواب داده متعلق به ب. ب. می باشد که برای آوردن همسرم از تهران به من امانت داده بودو اظهارات گذشته خود را ناشی از تلقین مأمورین دانسته و تکذیب کرده است و درمورد اظهارات همسرش گفته جواب ندارم نمی دانم از خودش بپرسید (ص ۱۳۷ ) و درمورد اظهارات و اقدامات ب. ب. هم اظهار بی اطلاعی کرده است و در آخرین دفاع اتهام را پذیرفته است وکیل وی نیز با توجه به اقرار صریح موکلش تقاضای صدور حکم قانونی و ارفاق قانونی برای موکلش نموده ( ص ۱۳۹ ) ب. ب. در قبال تفهیم مفاد کیفرخواست و اتهام انتسابی به دلائل آن گفته قبول ندارم و می گوید من خودم زندانی بودم و مرخصی بودم و قبول ندارم که باندی تشکیل داده ام و درخصوص اظهارات قبلی خود گفته دیدم آقای ص. الف. علیه من صحبت می کند من هم علیه او صحبت کردم (ص ۱۴۰ ) در آخرین دفاع نیز اتهام را رد کرده است و وکیل ایشان خانم ن. هم می گوید موکل من فقط اتومبیل خود را جهت آوردن همسرش در اختیار متهم ردیف یک قرار داده است و از وجود یا حمل موادمخدر توسط متهم ردیف اول خبر نداشته (ص ۱۴۳-۱۴۴ ) خانم س. ع. دردفاع از خود اظهار داشته من خبر نداشتم در ماشین موادمخدر است من در تهران بودم با همسرم دعوا کرده بودم برای آوردن من از تهران آمده بود و نمی دانستم داخل خودرو مواد است و مطالب دیگر در توجیه عدول از اظهارات گذشته خود بیان کرده و نهایتا در آخرین دفاع گفته من قبول ندارم خبر نداشته وکیل وی نیز در دفاع از وی مطالبی عنوان کرده و کوشید اظهارات ضد و نقیض و را توجیه نماید و در نهایت در تاریخ ۱۳۹۴/۵/۱۰ دادگاه مبادرت به صدور دادنامه فرجام خواسته به شماره ۹۴۰۹۹۷۰۴۰۵۹۰۰۸۲۳ مورخ ۱۳۹۴/۵/۱۳ می نماید و طی آن متهمین ردیف اول دوم یعنی ص. الف. و ب. ب. را بابت حمل و خرید مواد مخدر مکشوفه به بیست سال حبس و پرداخت دویست و چهل میلیون ریال جزای نقدی و تحمل ۷۴ ضربه شلاق و ب. ب. را علاوه بر آن بابت نگهداری آلت استعمال مواد مخدر به تحمل بیست ضربه شلاق و متهم ردیف سوم خانم س. ع. را بابت معاونت در حمل تریاک مکشوفه به ده سال حبس محکوم می نماید و خودرو زانتیا را به نفع دولت ضبط می کند این دادنامه در تاریخ ۱۳۹۴/۵/۱۵ به ص. الف. و درتاریخ ۱۳۹۴/۵/۱۷ به وکیلش خانم س.ن و درتاریخ ۱۳۹۴/۵/۱۵ به ب. ب. در تاریخ ۱۳۹۴/۵/۱۷ به وکیلش خانم س.ن و درتاریخ ۱۳۹۴/۵/۱۷ به خانم س. ع. و در تاریخ ۱۳۹۴/۵/۱۹ به وکیلش خانم س.ش ابلاغ مصطفی خان ابلاغ شده و درتاریخ ۱۳۹۴/۵/۲۵ شخص ص. الف. لایحه فرجام خواهی خود را تحویل زندان داده و در تاریخ ۱۳۹۴/۵/۳۱ خانم س. ع. فرجام خواهی نموده و درتاریخ ۱۳۹۴/۵/۳۱ آقای ق.ک به وکالت از آقای ب. ب. فرجام خواهی نمودند پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است. هیأت شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای علی محمد سازگارزاده عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمدباقر باقری دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر تقاضای ابرام دادنامه فرجام خواسته در باره آقایان ب. ب. و ص. اعلانی و نقض آن در باره خانم ع. . درخصوص دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۴۰۵۹۰۰۸۳۲ مورخ ۱۳۹۳/۵/۱۳ فرجام خواسته ختم رسیدگی را اعلام و مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

درمورد فرجام خواهی آقای ق.ک. به وکالت ب. ب. و ص. الف. با توجه به محتویات پرونده شامل گزارش مرجع انتظامی و اظهارات و اقاریر متهمین و مفاد لوایح فرجام خواهی که مطلب مهمی که تاثیر گذار باشد عنوان نشده و با عنایت به اینکه از لحاظ رعایت تشریفات قانونی نیز خدشه ای بردادنامه فرجام خواسته وارد نیست با رد فرجام خواهی نامبردگان دادنامه فرجام خواسته را نسبت به این دو نفر ابرام می نماید و اما در باره خانم س. ع. با توجه به بند ت ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی که مجازات معاون را در جرائم موجب تعزیر یک تا دو درجه پایین تر از مجازات جرم ارتکابی دانسته و باتوجه به اینکه مجازات فعل مرتکبین اصلی یعنی متهمین ردیف یک و دو بدون در نظر گرفتن تکرار جرم توسط ایشان که به حال فرجام خواه تاثیری ندارد مگر اینکه خود تکرار معاونت کرده باشد از درجه چهار می باشد و بنابراین مجازات تعیین شده برای نامبرده که می بایست از درجه پنج یا شش باشد غیر قانونی و بیش تر از میزان مصرح در قانون است لذا فرجام خواهی وی وارد است و دادنامه فرجام خواسته را نسبت به خانم س. ع. به استناد بند ۴ شق ب ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری نقض و برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع می نماید این رأی قطعی است.

شعبه ۴۴ دیوان عالی کشور- عضو معاون و عضو معاون

علی محمدسازگارزاده - علی اکبر یساقی