رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تأثیر رضایت مخدوش مجنی علیه بر تحقق بزه آدم ربایی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۳۰۰۲۶۷
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۳۰۰۲۶۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۱/۳۱
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۰ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعتأثیر رضایت مخدوش مجنی علیه بر تحقق بزه آدم ربایی
قاضیسید اسماعیلمحمدی
سید علی اصغرلطیفی
سید مصطفی قائم مقامی
ولی بلاغی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تأثیر رضایت مخدوش مجنی علیه بر تحقق بزه آدم ربایی: رضایت مخدوش مجنی علیه در سوار شدن بر وسیله نقلیه، با توجه به سن وی، مانع از تحقق بزه آدم ربایی نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب مفاد صورتجلسه مورخه ۹۲/۸/۱۳ تنظیمی در کلانتری ... آقای س.م.ح. در کلانتری حاضر و اعلام داشته مورخه ۹۲/۸/۱۱ ساعت ۱۹:۳۰ بعد از ظهر موتور سواری که از قبل در خط واحد با وی آشنا شده بودم سرکوچه کانون زبان واقع در خیابان ... با موتور سیکلت خود آنجا آمد و به اصرار خیلی زیاد مرا سوار موتور نموده و به سمت بلوار ... در یک محیط خلوت که در آنجا باغی بود با خود برد در آنجا مشاهده نمودم دو نفر دیگر درآنجا می باشند و با یک دستگاه خودروی ال نود نقره ای ایستاده بودند زمانی که من آنها را مشاهده نمودم خواستم فرار کنم آنها بر سر من ریخته اول مرا مورد ضرب و جرح قرار دادند و بعد با من عمل لواط انجام دادند در ضمن قابل ذکر است فقط فردی که مرا سوار موتور سیکلت نموده بود با من عمل لواط انجام داد و آن دو نفر مواظب بودند که کسی از طرف باغ چیزی مشاهده نکند و کسی وارد باغ نشود و زمانی که کارش تمام شد دوباره مرا با موتور سیکلت به ایستگاه ... گذاشت و متواری شدند. اینجانب شاکی و تقاضای رسیدگی دارم. شاکی به پزشکی قانونی معرفی و پاسخ داده اند از آقای س.م. ح. با کد ملی ... در تاریخ ۹۲/۸/۱۲ ساعت ۱۳ معاینه به عمل آمد ۱- در معاینه مقعد فاقد آثار ظاهری ناشی از دخول جسم سخت (مانند آلت تناسلی نعوظ یافته) می باشد (لازم به ذکر است در صورت رضایت شخصی، استفاده از مواد نرم کننده، گذشت زمان و تماس سطحی ممکن است آثار ظاهری باقی نماند) ۲- خراشیدگی (حارصه)پشت دست راست و خلف آرنج راست دارد و از ناحیه زانوی راست متالم است که بر اثر جسم سخت طی۲۴ ساعت گذشته ایجاد گردیده ۳- سه عدد سواپ از اطراف مقعد و یک عدد از داخل مقعد جهت بررسی از نظر ترشحات جنسی مردانه تهیه شد که در صورت حصول نتیجه خدمت مقام محترم قضائی اعلام خواهد شد. جریان طی گزارش مورخه ۹۲/۸/۱۴ به دادسرای عمومی و انقلاب ... گزارش و به شعبه اول بازپرسی ارجاع شده است. بازپرس مرجوع الیه با صدور دستورات قضائی پرونده را به کلانتری اعاده داده است. پرونده به دستور بازپرس در اختیار پلیس جنایی آگاهی استان ... قرار گرفته و پلیس آگاهی در تاریخ ۹۲/۸/۱۷ از آقای م. ح.م. ۱۵ ساله، محصل، تحقیق اظهار داشته حدود دو هفته پیش داخل اتوبوس واحد بودم که با یک نفر آشنا شدم و بعد که از اتوبوس پیاده شدیم به من گفت مسیر شما کجا می باشد من گفتم ... و او گفت که هم مسیر هستیم و با هم داخل اتوبوس واحد نشستیم و او شروع کرد به انگلیسی صحبت کردن و خیلی خوب انگلیسی صحبت می کرد و من گفتم که به کانون زبان می روم و کلی اطلاعات در رابطه با خودم به او دادم و او شماره تلفن مرا به شماره ... و با خط خودش تک زنگ زد و شماره ... روی گوشی من افتاد و گفت این خط من می باشد و خود را آقای م. معرفی کرد و بعد از آن چند پیامک به من داد و گذشت تا این که در مورخه ۹۲/۸/۱۱ ساعت ۱۹:۳۰ از کلاس کانون زبان تعطیل شدم و داخل ایستگاه اتومبیل نشسته بودم خیابان ... که دیدم آقای م. با موتور سیکلت آمد و پشت سر من داخل پیاده رو ایستاد و مرا صدا زد و مرا با زور سوار موتور سیکلت کرد و گفت که من تو را می رسانم به منزل و در مسیر من هستی و من سوار شدم و حرکت کرد و داخل خیابان ... بود که یک دفعه مسیر خود را عوض کرد و به بلوار ... رفت و من علت را پرسیدم گفت که خیابان ... شلوغ است و موبایلش زنگ خورد و گوشی را برداشت و گفت تا نیم ساعت دیگر می آیم و بعد به طرف یک جاده رفت که داخل آن دکل مخابرات بود و احتمالا نزدیک پارک بزرگ شهر و داخل یک خیابان بود که چند دفعه دور زد و گفت که اشتباه آمده ام تا این که خلوت شد و ناگهان داخل یک چهار دیواری که درب زنگ زده ای داشت و زمانی که دور می زدیم درب آن بسته بود و وقتی برگشتیم درب آن باز بود و داخل آنجا رفت و موتور را رها کرد و مرا از روی موتور به زمین انداخت و من از دست او فرار کردم و خواستم که از درب بیرون بروم که دیدم دو نفر آمدند و جلوی مرا گرفتند و ناگهان آقای م. آمد و مرا گرفت و روی زمین زد و گلوی مرا گرفت و گفت اگر حرف بزنی تو را خفه می کنم و آن دو نفر را صدا زد و گفت چاقو را بیاور و من ترسیدم دست من را گرفت و برد آخر چهار دیواری که اتاق خرابه داشت و یکی از آن دو نفر یک پتو سبز رنگ گل دار آورد و به او دادند و پتو را پهن کرد و گفت که لخت شو و من اصرار کردم که با من این کار را نکن و چند سیلی به من زد و مرا مجبور به لخت شدن کرد و من ناچارا لخت شدم و ... که او هم لخت کامل شد ... و لواط کرد و در این لحظه مادرم و دایی زیاد به من زنگ می زدند و آنها ترسیدند و زود همه چیز را جمع کردند و پتو را جمع کردند و داخل یک ال نود نقره ای رنگ گذاشتند و آقای م. مرا سوار موتور کرد و داخل میدان ... پیاده کرد و رفت س- مشخصات آن دو نفر را اعلام نمائید و آیا آنها با شما لواط کردند ؟ ج- یکی از آنها لاغر اندام و قد بلند و یکی هم چاق و قد نسبتا بلند و هیچ کدام با من لواط نکردند. حسب مفاد صورتجلسه مورخه ۹۲/۸/۱۷ مقارن ساعت ۱۱:۳۰ مورخه روز جاری در پی شکایت آقای س.م.ح. مبنی بر این که شخصی که خود را م. معرفی و شماره همراه وی ... می باشد به وی تجاوز نموده که پس از تحقیقات و بررسی عکس یکی از متهمین سابقه دار بنام م.ه.ص. از سیستم اخذ و به رؤیت شاکی س.م.ح. رسید که اظهار داشت این عکس صد در صد همان شخصی است که خود را م. معرفی و به من تجاوز نمود ولی در آن زمان دارای ریش پروفسوری بود که مراتب صورتجلسه و به امضاء رسیده حسب مفاد صورتجلسه مورخه هفدهم آبان ماه نود و دو مقارن ساعت ۱۱:۴۰ مورخه روز جاری شاکی پرونده آقای س.م.ح. در اداره جنایی حاضر و اظهار داشته شخصی که خود را م. معرفی نموده بود با خط شماره ... سه پیام به متن ۱- کتابهای کمک درسی چه می خواهی براتون بیارم ساعت ۲۳:۵۴ مورخه ۹۲/۸/۸ ۲- (۴۹۷۸۱۸۱۵۵۶۰۰۴۶۰ دو تا رایتل بخریم ساعت ۱۴:۳۳ مورخه ۹۲/۸/۸) ۳- (وضعیت شارژ چطوره) ساعت ۲۱:۳۳:۳۸ مورخه ۹۲/۸/۸ برای خط به شماره ... متعلق به خودم برایم فرستاده که مراتب صورتجلسه و به امضاء رسید. حسب مفاد صورتجلسه مورخه سیزدهم آذرماه نود و دو مقارن ساعت ۸ صبح مورخه یوم جاری خانم ف. ج. مادر آقای س.م.ح. به آگاهی مراجعه و اعلام نمود پدر آقای س.م.ح. به نام آقای س.ی.ح. در سال ۱۳۸۰ در اثر سانحه تصادف فوت کرده است و مسئولیت فرزندم به عهده خودم می باشد. مراتب فوق صورتجلسه و به امضاء حاضرین رسید. حسب مفاد صورتجلسه مورخ هفدهم آبان ماه ۹۲ مقارن ساعت ۱۶ در اجرای دستور مامورین با راهنمایی شاکی س.م.ح. به همراه دایی اش به محل واقعه در خیابان پشت پارک شهر مراجعه و شاکی دامداری متروکه که دارای درب بدون رنگ (زنگ زده) نشان داده و اظهار داشته ال ۹۰ و احتمالا نقره ای رنگ نزدیک درب ایستاد و راکب موتور سیکلت مرا با موتور سیکلت داخل دامدارای برد که رد موتور سیکلت جلوی درب مشهود بود سپس مرا چند متری داخل برد و راننده ال ۹۰ یک عدد گونی آورد که داخل آن پتو بود و سپس مرا روی پتو انداخت و به من تجاوز نمود و مورد و چیز خاصی در محل مشاهده نگردیده است. پس از تحقیقات و بررسی مشخص شد صاحب دامداری شخصی به نام ص. که حدودا چهار الی پنج سال به آقای الف.ح. اجاره داده و چندین سال است این دامداری بلااستفاده و حالت متروکه می باشد که مراتب صورتجلسه و به امضاء رسید. حسب تصویر شناسنامه شاکی آقای س.م.ح. متولد نهم شهریور ماه ۱۳۷۷ می باشد. اداره مبارزه با جرایم جنائی آگاهی ... طی گزارش مورخه ۹۲/۹/۱۳ پرونده را به شعبه اول بازپرسی ارسال و حسب گزارش متهم آقای م.ه.ص. معرفی و اعلام شده نامبرده در امر توریست و راهنمایی توریست فعالیت دارد. آقای م.ه.ص. به آگاهی دعوت که مراجعه ای نداشته است و نامبرده دارای سابقه کیفری می باشد. بازپرس پرونده را با صدور دستورات قضائی به آگاهی اعاده داده است. حسب مفاد صورتجلسه مورخ ۱۳۹۳/۹/۲۳ مقارن ساعت ۹:۴۵ آقای م.ص. در بین سه نفر از همکاران با لباس شخصی گمارده شد و به رویت شاکی پرونده آقای س.م.ح. رسید که اعلام نمود آقای م.ص. همان فردی است که در تاریخ ۹۲/۸/۱۱ در جلوی آن باغ بود با خودروی ال ۹۰ بود و داخل صندوق عقب خودرو بازدید که یک تخته پتو بود که به رویت شاکی رسید اعلام نمود همان پتویی است که آقای ص. زیر من انداخت و به من تجاوز نمود. در تاریخ فوق (۱۳۹۳/۹/۲۳) فی ما بین آقایان س.م.ح. و م.ص. مواجهه حضوری داده شده که آقای س.م.ح. به عنوان شاکی اعلام نموده زمانی که من با موتور آقای م. (ه.ص.) بودم به خیابان پشت پارک بزرگ شهر رفته و من در آنجا آقای م. ص. با یک نفر دیگر دارای قد بلند دیدم که در کنار خودرو ال ۹۰ ایستاده اند و آقای ص. اعلام نمود که مسیر را اشتباه آمده ام و دور زد و باغ متروکه ای که آقای ص. و دوستش با خودرو در درب آن ایستاده بودند و با سرعت وارد آن باغ شد و موتورش را زمین زد و مرا گرفت و من موفق شدم از دست او فرار کنم و زمانی که داشتم فرار می کردم خواستم از باغ بیرون بیایم که آقای ص. و دوستش وارد باغ شدند و در این لحظه ص. آمد و از پشت مرا گرفت و به زمین زد و گفت اگر بخواهی فرار کنی تو را خفه می کنم و صدای بچه ها زد که بچه ها چاقو را بیاورید و بعد مرا به آخر باغ برد و آن دو نفر با پتو و چراغ قوه آمدند و آقای م.ص. چراغ قوه گرفته بود و آقای ص. پتو را پهن کرد و به من تجاوز کرد و چون گوشی من مرتب زنگ می خورد دیگر زود (ناخوانا) کردند و مرا به ایستگاه واحد برد و پتویی که داخل صندوق عقب خودرو ال ۹۰ داخل آگاهی است همان پتوی آن شب می باشد. حسب مفاد صورتجلسه مورخه ۱۳۹۲/۹/۲۴ فی ما بین آقای س.م.ح. و آقای ص.ع. مواجهه حضوری داده شده و آقای س.م.ح. اظهار کرده زمانی که روی موتور ه.ص. بودم نزدیک باغ دیدم خودرو ال ۹۰ نزدیک باغ ایستاده ولی آقای عظیم پور مقدم را ندیدم که در کنار ماشین باشد و زمانی که داخل باغ شدیم ومن قصد فرار داشتم دیدم که آقای م.ص. جلوی من آمد و تا آن لحظه آقای ع. را ندیده بودم فقط زمانی که آخر باغ بودم آقای ع. حدود ۵ دقیقه آخر باغ بود و بعد رفت و کاری با من نکرد و آقای ص.ع. اعلام نمود قبول دارم زمانی که من داخل باغ شدم دیدم که ه. ص. دارد آقای س.م.ح. را به آخر باغ می برد و من زمانی که دیدم دارد شلوار او را پایین می کشد محل را ترک کردم. در آگاهی از آقای م.ص. ۳۲ ساله شغل آزاد تحقیق و به ایشان خطاب شده طبق اظهارات شاکی پرونده آقای س.م.ح. در تاریخ ۹۲/۸/۱۱ شما به اتفاق ه.ص. در پشت پارک شهر بوده اید و او به ایشان تجاوز نموده است اظهارات خود را بیان کنید؟ در پاسخ اظهار کرده قبول دارم در تاریخ ۹۲/۸/۱۱ حدود ساعت ۱۹ بود که آقای ه.ص. به من زنگ زد و گفت که یک بچه سوار کردم دارم او را به باغ شما می برم و تو هم بیا آنجا من به اتفاق دوستم ص.ع. با خودرو ال ۹۰ شماره ... به درب باغ به آدرس پشت پارک بزرگ شهر رفتیم و زمانی که من به درب باغ رسیدم دیدم که ه.ص. به اتفاق س.م.ح. با هم گلاویز هستند و او را به آخر باغ برد و من چراغ قوه به دست داشتم و به آخر باغ رفتم دیدم که آقای ه.ص. آقای س.م.ح. را لخت کرده است و خودش هم لخت است و یک پتو آنجا پهن کرده بود و او را آنجا خوابانده بود و دیدم که آقای س.م. ح. التماس می کرد و بعد از چند لحظه آقای ص. بلند شد و لباسهای خود را پوشیدند و آقای ص. او را سوار موتور کرد و از محل رفتند و من و دوستم هیچ کاری با او نکردیم. در آگاهی از آقای ص.ع. متولد ۱۳۶۸ تحقیق و با تفهیم موضوع از ایشان خواسته شده در مورد اتفاق ۹۲/۸/۱۱ و شکایت آقای س.م.ح. توضیح دهد. در پاسخ اظهار کرده من داخل قهوه خانه بودم که تلفن م. ص. زنگ خورد و او با عجله به من گفت که بیا برویم و با خودرو ال ۹۰ او حرکت کردیم از او پرسیدم چه شده است او گفت که درب باغ ما باز است و ما با هم به پشت پارک بزرگ شهر رفتیم و جلوی باغ ایستاد ماشین را پارک کرد و یک چراغ قوه برداشت و به داخل باغ رفت و من هم پشت سر او رفتم دیدم که آقای ه.ص. آقای س.م.ح. را گرفته و او را به آخر باغ می برد و من به آقای ص. گفتم که این کار درستی نیست که می کنی و دیدم که یک پتو پهن کرده و داشت شلوار آقای ح. را بیرون می آورد و من تا این صحنه را دیدم محل را ترک کردم و به داخل ماشین رفتم. س- طبق اظهارات س.م.ح. شما از قبل آنجا بوده اید و منتظر او بوده اید چه می گوئید؟ ج- زمانی که ما رسیدیم آنجا آقای ص. و شاکی داخل باغ بودند. پلیس آگاهی طی گزارش مورخ ۹۲/۹/۲۴ جریان را به بازپرس گزارش کرده و درگزارش اعلام شده پرونده دیگری در این اداره تشکیل که متهم آن ه.ص. بوده و موضوع آن هم مشابه همین پرونده می باشد که در این رابطه دو نفر مظنون به آگاهی دعوت که شاکی پرونده مظنوین را شناسایی و شاکی با آنان مواجهه داده شدند (مطالب رد و بدل شده فی ما بین در گزارش منعکس شده و نیاز به تکرار نیست - عضو ممیز) حسب مفاد صورتجلسه مورخه هشتم آبان ماه ۹۲ مقارن ساعت ۲۳ آقای ع.الف.ه. به کلانتری مراجعه و اظهار داشته حدود ساعت بیست و سی یوم جاری هنگامی که اینجانب در حال رفتن به کلاس موسیقی ... قبل از پمپ بنزین ... بودم فردی موتور سوار به اینجانب مراجعه نمود با یک دستگاه موتور سیکلت طرح هیوندا فاقد پلاک با یک نفر راکب که یک کلاه مشکی کاپشن سبز تیره و کیف مشکی با قد متوسط، ریش حالت پروفسوری و قصد داشت که اینجانب را به محل آموزشگاه برساند که اینجانب سوار موتور سیکلت وی شده که حرکت نمود و اقدام به دور زدن نمود و به سمت کتابفروشی ... رفته و اظهار داشت که قصد خرید کتاب را دارد یک توقف کوتاه نمود و اینجانب قصد پیاده شدن داشتم که مجددا حرکت کرده و به طرف میدان ... حرکت کرده بارها قصد پیاده شدن از موتور سیکلت را داشتم که وی اظهار داشت با اینجانب کاری ندارد و فقط با دوست خود قرار دارد که از سمت میدان ... به سمت بلوار ... حرکت کرد و بعد از کلانتری بریدگی را دور زده و به سمت پارک بزرگ شهر حرکت نموده و اولین کوچه بعد از پارک بزرگ شهر وارد شد و سمت راست حرکت کرده و اینجانب را داخل یک دامداری برد. اینجانب قصد فرار داشتم که مرا تهدید کرد و داخل دامداری فرد دیگری نیز بود که قبل از رسیدن اینجانب با یک دستگاه تندر ۹۰ سفید وارد دامداری شد که هر دو مرا به زور روی یک پتو خواباندند و لباسهایم را به زور درآوردند و سرو صدا می کردم اظهار می کرد تو اگر سرو صدا کنی با قمه او را می کشند و به زور هر دو نفر به من تجاوز کردند که احساس درد شدید ازناحیه پشت دارم و بعد اینجانب را درب کلاس آورده پیاده کردند و از هر دو نفر آنها شکایت دارم. در کلانتری از آقای ع.ج. ۱۳ ساله محصل تحقیق شده اظهارات قبلی خود را که در صورتجلسه منعکس گردیده تکرار نموده است جریان طی گزارش مورخ ۹۲/۸/۸ به دادسرا اعلام و به شعبه هفتم بازپرسی ارجاع شده است. کلانتری شاکی را به پزشکی قانونی معرفی و طی نامه مورخه ۹۲/۸/۱۲ پاسخ داده اند از صاحب تصویر امضاء شده فوق آقای ع.الف.ه. با کد ملی ... در تاریخ ۹۲/۸/۹ (نهم آبان نود و دو) ساعت ۱۰:۳۰ (ده و سی دقیقه) معاینه به عمل آمد. الف: در معاینه ناحیه مقعد و اطراف آن دو عدد خراشیدگی حوالی ساعت شش و حوالی ساعت ۹ نه مشهود است که می تواند در اثر فشار جسم سخت نظیر آلت تناسلی نعوظ یافته (لواط) طی ۲-۳ روز اخیر حادث شده باشد. از نواحی اطراف مقعد جهت بررسی مایع منی نمونه گیری انجام و به همراه شورت مردانه طوسی رنگ به آزمایشگاه ارسال گردید که جواب آن متعاقبا ارسال می گردد. ب: در سایر نواحی آثار ظاهری ضرب و جرح مرتبط با حادثه مورد ادعا احراز نگردید. بازپرس مرجوع الیه با صدور دستورات قضایی پرونده را به پلیس آگاهی ... ارسال داشته است. حسب مفاد صورتجلسه مورخ ۹۲/۸/۱۷ مقارن ساعت ۱۰:۳۰ در اجرای دستور مامورین آگاهی با راهنمایی شاکی آقای ع.الف.ه. و برادر بزرگش به محل واقعه در خیابان پشت پارک شهر مراجعه شاکی دامداری متروکه دارای درب بدون رنگ (زنگ زده) نشان داد و اظهار داشت ال ۹۰ سفید رنگ نزدیک درب ایستاده بود که هیچ شماره ای از خودرو نتوانستم بردارم و سپس دربهای بزرگ را باز کرد و با موتور حدودا ۱۵ متر داخل شدیم که رد موتور سیکلت جلوی درب مشهود بود و مرا جلوتر برد و سپس راننده ال ۹۰ یک عدد گونی که داخل آن یک عدد پتو که یک طرف آن سبز رنگ و طرف دیگر آن خاکستری بود درآورد و روی زمین انداخت و اول راکب موتور سیکلت و سپس راننده ال ۹۰ به من تجاوز نمودند، در ضمن راکب موتور سیکلت کیف برزنتی همراه داشت و چیز خاصی در محل مشاهده نگردیده، پس از تحقیق و بررسی مشخص شد صاحب دامداری شخصی به نام ص. است که چهار الی پنج سال است به آقای الف. ح. اجاره داده ولی چند سال است این دامداری بلااستفاده و حالت متروکه دارد. حسب مفاد صورتجلسه مورخ ۹۲/۸/۲۶ شاکی پرونده آقای ع.ج. به آگاهی احضار و با توجه به این که شخصی به نام م.ه.ص. سابقه همین جرم موضوع شکایت شاکی را داشته و شخص دیگری را به همان دامداری برده، عکس متهم م.ه.ص. به رویت شاکی ع.الف.ه. رسید اظهار کرده این عکس حدد ۸۰% شباهت به راکب موتور سیکلت می دهد و از موقعی که سوار موتور وی شدم تا موقعی که پیاده شد کلاه بر سر داشت. متهم ه.ص. احضار و حاضر نشد دستور جلب صادر، مامورین به نشانی وی مراجعه وو حضور نداشته است. پرونده طی گزارش مورخه ۹۲/۹/۴ به بازپرس گزارش شده است بازپرس پرونده را با صدور دستورات قضائی اعاده داده است (متاسفانه نوشته های بازپرس قابل خواندن نیست- عضو ممیز) حسب مفاد صورتجلسه مورخ ۹۲/۹/۲۱ مامورین به نشانی متهم ه.ص. مراجعه مادر متهم اظهار داشته فرزندم در منزل نمی باشد و چند وقتی است به منزل مراجعه نمی کند که طی بررسی و تحقیقات به عمل آمده نامبرده خود را از دید مأمورین مخفی می کند. از آقای الف.ح. متولد ۱۳۳۸ شغل دامداری تحقیق و از وی سوال شده دامداری خیابان پشت پارک متعلق به شما می باشد؟ در پاسخ اظهار داشته خیر متعلق به من نمی باشد حدودا دو سال بود من دامداری را از شخصی به نام م.ص. اجاره کردم و حدود چهار سال و نیم است دامداری را پس دادم و آقای م.ص. ساکن ... می باشد. س- آیا شما و یا اعضای خانواده خودرو ال ۹۰ سفید رنگ دارید یا خیر؟ ج- خیر من یک دستگاه خودرو پژو پارس سفید رنگ دارم و فرزندانم خودرو پراید دارند. س- آیا از زمانی که شما دامداری را تحویل دادید متروکه بود یا خیر؟ ج- از زمانی که من دامداری را تحویل دادم متروکه بوده است اطلاع کامل ندارم چون به آنجا رفت و آمد نکردم. از آقای م. ص. متولد ۱۳۳۶ کشاورز تحقیق و از وی سئوال شده دامداری متروکه در کوچه پشت پارک شهر متعلق به شما است یا خیر؟ در پاسخ اظهار کرده دامداری فوق متعلق به من و ۶ برادر دیگرم به نامان الف.، ع.، م.، ع.، غ. و ع. همگی ص. می باشد و حدود چهار الی پنج سال دامداری دست او بود و حالا سه الی چهار سال است پس گرفتیم و از آن زمان تا حال متروکه افتاده است. س- آیا شما و فرزندانتان خودرو ال ۹۰ سفید رنگ دارید یا خیر؟ ج- من و فرزندانم هیچ یک خودرو ال ۹۰ سفید رنگ نداریم ولی م. ص. که از شرکاء می باشد یک دستگاه خودرو ال ۹۰ سفید دارند. س- اظهارات دیگری دارید بیان نمائید؟ ج- از آن زمانی که دامداری را پس گرفتیم نه خودم و نه بچه هایم به آنجا تردد نداشتیم. در تاریخ ۹۲/۹/۲۴ از آقای ص.ع. تحقیق و از وی سوال شده دامداری پشت پارک شهر متعلق به چه کسی می باشد و شما در آن تاریخ آنجا چه کار می کردید؟ ج- دامداری متعلق به پدر م.ص. می باشد و در آن تاریخ من داخل قهوه خانه بلوار ... بودم که م. نزد من آمد گفت بلند شو بریم جایی کارت دارم من با ماشین او رفتیم که با سرعت حرکت می کرد وقتی از وی پرسیدم گفت درب باغ باز است وقتی آنجا رسیدیم هوا تاریک بود م. خودرو را به سمت چهار راه فضای سبز پارک کرد و چراغ قوه را برداشت و رفت داخل و من بعد از قفل کردن درب خودرو رفتم تو شخصی که بعدا فهمیدم ه.ص. است دست پسربچه گرفته و داشت او را می برد ته باغ که پسربچه سر و صدا و التماس می کرد و وقتی من آمدم شلوارش تا کمر کشیده بود پایین و پتو پهن کرده بود روی زمین و من به وی گفتم این کار درستی نیست داری می کنی او اصلا محل ما نگذاشت و م. داشت با وی سر و صدا می کرد و من چون (ناخوانا) خراب بود آمدم داخل خودرو ال ۹۰ سفید و بعد از ۸ الی ده دقیقه آن دو نفر با موتور سیکلت آمدند و بعدش آمدند بیرون م. درب باغ را بست و با هم رفتیم س- آیا شما با آقای ص. به این پسربچه تجاوز کردید یا خیر؟ ج- خیر ما هیچ کاری با آن پسربچه نکردیم س- آیا شما ه.ص. را می شناسید؟ ج- خیر بار اول بود که او را دیده بودم. در تاریخ ۹۲/۹/۲۳ از آقای م.ص. متولد ۱۳۶۰ راننده لودر تحقیق و از وی سوال شده دامداری پشت پارک شهر متعلق به شما می باشد یا خیر؟ ج - دامداری برای شش نفر از عموهای من است که در حال حاضر افتاده است و یک روز که برای جواز دفتر توریستی با آقای ه.ص. در حدود ده سال پیش به آن مراجعه کرده بودیم آقای ص. به من زنگ زد و بابت پرورش کرم با من صحبت کرد که آقای ص. جایی دارید که برای پرورش کرم مناسب باشد من هم او را به گاوداری بردم و آن را نشانش دادم و قرار بود که با عموهایم موضوع را مطرح کنم. در مورد این که به آقای ص. اجاره می دهند یا نه ولی من هنوز صحبت نکرده بودم که یکی از همسایه های باغ که در آنجا بود به من زنگ زد که در گاوداری باز است من و یکی از دوستانم که پیش هم بودیم رفتیم که آقای ص. را در حال تجاوز به یک پسربچه دیدیم و با آقای ص. درگیری پیدا کردیم و بعد هر دو نفری سوار موتور شدند و رفتند. س- تاریخی که آقای ه.ص. به پسربچه تجاوز می کرد می دانید یاخیر؟ ج- تاریخ دقیق آن را نمی دانم ولی پیش از ماه محرم بوده است. س- مشخصات شخصی که همراه شما آمد کی بود آیا او نیز تجاوز را دید یا خیر؟ ج- آقای ص.ع. است که حدودا ۲۵ تا ۲۷ ساله است او هم مثل من کل موضوع را دید. س- خودرو ال ۹۰ سفید رنگ متعلق به چه کسی می باشد؟ ج- خودرو ال ۹۰ سفید رنگ به شماره پلاک ... متعلق به همسر من می باشد بعضی وقت ها دست خودم است. س- آیا به غیر این مورد مورد دیگری نیز از آقای ه.ص. در گاوداری دیدید یاخیر؟ ج- ما همین مورد را در آنجا دیدیم. آیا شما یا دوستتان ص. به آن پسربچه تجاوز کردید یا خیر؟ ج- ما هیچ کدام به آن پسربچه تجاوز نکردیم حتی دست هم بهش نزدیم. س- شما چند وقت است با ه.ص. دوست هستید؟ ج- من با آقای ص. (متهم با نام خانوادگی ه.ص. را اشتباه نوشته است) دوست نیستم جهت دفتر توریستی به آن مراجعه کرده بودیم که آقای گ. من را به آقای ص. معرفی کرده بود که من شماره موبایلم را به وی داده بودم بعد از حدود ده سال با من تماس گرفت و این موضوع را برای من درست کرده است. در ضمن این آقای ه.ص. با این شماره تلفن با من تماس گرفته است ... و ... با من تماس گرفته است پلیس آگاهی جریان را به بازپرس شعبه هفتم گزارش کرده و بازپرس شعبه ۷ خطاب به معاون دادستان عمومی و انقلاب ... اعلام کرده موضوع این پرونده مشابه پرونده ای است که در شعبه اول بازپرسی مطرح است و برای جلوگیری از اتخاذ تصمیم های متناقض رسیدگی توامان را ایجاب می کند دستور مقتضی صادر فرمایند. معاون دادستان دستور داده با توجه به ضرورت رسیدگی توام پرونده از موجودی شعبه هفتم بازپرسی کسر و به شعبه اول بازپرسی ارسال تا رسیدگی را ادامه داده اظهار نظر نمایند. بازپرس شعبه اول با صدور دستورات قضائی پرونده را به آگاهی اعاده داده است سابقه متهمان م.ص. و ص.ع. از اداره تشخیص هویت استعلام فاقد سابقه کیفری بوده اند حسب مفاد صورتجلسه مورخ ۹۲/۹/۲۴ شاکی پرونده آقای س.م.ح. به همراه مادرش خانم ف.ج. در اداره آگاهی حاضر و اظهار داشته در رابطه با شکایتی که مطرح نموده ام از آقای ص.ع. شکایتی ندارم و به دلیل این که در آن شب کاری با من نداشت رضایت می دهم و در رابطه با ایشان رضایت بی قید و شرط خود را اعلام می نمایم. حسب مفاد صورتجلسه مورخ ۹۲/۹/۲۳ آقای م.ص. در بین سه نفر از مامورین آگاهی که ملبس به لباس شخصی بوده اند قرار گرفته و از آقای ع.الف.ه. خواسته شده شخصی که وی را ربوده و به وی تجاوز کرده را از بین این افراد شناسائی نماید و وی با مشاهده افراد مذکور اظهار داشته آن شخص بین این افراد نیست اما خودرو ال ۹۰ و پتوی ارائه شده را مورد شناسائی قرار داده است. حسب مفاد صورتجلسه مورخ ۹۲/۹/۲۴ مقارن ساعت ۱۳:۱۰ در اجرای دستور بازپرس محترم دادسرا بین شاکی ع.ج. و متهم م.ص. مواجهه حضوری به عمل آمده آقای ع.الف.ه. اظهار داشته وقتی راننده موتور سیکلت ه.ص. مرا با موتور سیکلت به خیابان پشت پارک برد از قبل زنگ و پیام داد و یک دور زد تا راننده ال ۹۰ سفید که همین شخص یعنی م.ص. آمد درب بزرگ را باز کرد که بشود با موتور داخل دامداری شوند و او با موتور جلوی این شخص (م.ص.) فکر کنم رفت داخل خودرو پتو بیاورد وقتی آمد یک گونی دستش بود و این شخص پتو را پهن کرد و آن شخص راکب موتور سیکلت شلوار مرا پایین کشید و از داخل کیفش قوطی کوچک زرد رنگی بیرون آورد و دم مقعد من مالید و به من تجاوز کرد و این شخص داشت خودش را آماده می کرد و همان جا داشت نگاه می کرد و با چراغ قوه خود به من و او می انداخت وقتی او کارش تمام شد این شخص (م.ص.) آمد و من خیلی التماس و درخواست وی می کردم ولی توجهی نکرد و سپس آمد و به من تجاوز نمود و این خیلی مرا اذیت کرد وقتی من بلند شدم لباس پوشیدم این شخص رفت چند قدم بالاتر و دستشویی کرد وقتی این کار را انجام می داد راکب موتور سیکلت پشت سر ما چراغ قوه گرفته و نور انداخته بود و حتی راکب موتور سیکلت مرا تهدید کرد اگر سر وصدا بکنید این شخص چاقو و قمه دارد و تو را می زند و همچنین گفت این محله افغانی ها است اگر سرو صدا بکنید افغان ... را صدا می زنیم که در جواب متهم پرونده م.ص. اظهار داشت کلیه اظهارات شاکی ع.الف.ه. را قبول دارم من به وی تجاوز و لواط انجام دادم فقط پتویی که از قبل ه.ص. داخل باغ لای درخت ها گذاشته بود و داخل گونی بود من از داخل ماشین نیاوردم بلکه از داخل درخت ها آوردم و ه. پتو را پهن کرد و اظهارات شاکی را هم قبول دارم. (برگ های ۵۸ و ۵۹ پرونده). پلیس آگاهی از متهم م.ص. تحقیق کرده اظهارات مذکور در صورتجلسه مواجهه حضوری را تکرار نموده است. پلیس آگاهی طی گزارش مورخه ۹۲/۹/۲۵ جریان را به بازپرس شعبه اول گزارش کرده و آقایان ص.ع. و م.ص. نیز که ۲۴ ساعت تحت نظر بوده اند به دادسرا اعزام شده اند. بازپرس در تاریخ ۹۲/۹/۲۵ از آقای ص.ع. ۲۴ ساله به عنوان متهم تحقیق، اتهامش معاونت در آدم ربایی تفهیم، پاسخ داده من در قهوه خانه بودم که م.ص. آمد و گفت بیا به جایی برویم که من هم همراه وی شدم و گفت بیا به باغ ما برویم که وقتی آنجا رفتیم دیدم آقای ص. پسره را به انتهای باغ می برد وبا زور او را می برد بچه هم سرو صدا می کرد و بعد من به ته باغ رفتم دیدم شلوار بچه را پایین کشیده است که گفتم کار درستی نمی کنی و من اصلا دست به آن پسر نزدم و هیچ کاری به وی نداشتم و تا وقتی به آنجا نرفته بودم از قضیه اطلاعی نداشتم. به متهم خطاب شده اتهام مجددا تفهیم می شود آخرین دفاعت چیست؟ ج- اظهاراتم به شرح فوق می باشد. برای متهم قرار وثیقه به مبلغ دویست میلیون ریال صادر شده است. از آقای م.ص. ۳۲ ساله به عنوان متهم تحقیق و به وی خطاب شده با توجه به شکایت شکات تحقیقات انجام شده اظهارات خودتان اتهام شما دایر بر معاونت در آدم ربایی تفهیم می گردد آیا قبول دارید چه دفاعی دارید؟ ج- این که هر دو بچه را آقای ص. به باغ آورده است قبول دارم و در هر دو مرحله با تلفن آقای ص. به آنجا می رفتم و بار اول درب باغ را باز کردم ولی بار دوم خودش درب را باز کرد و من تجاوزی نکرده ام و امروز دروغ گفتم که گفتم تجاوز کردم به وی. با آقای ص. در ده سال گذشته آشنا شدم چون می خواستیم کار توریستی بکنیم و فکر می کردم ایشان کاره ای می باشد و این ده دوازده سال ارتباطی نداشتیم تا این که ایشان الان زنگ می زند و شماره من را از ده سال پیش یادداشت کرده بوده است. س- اتهام شما مجددا تفهیم می شود آخرین دفاع شما چیست؟ ج- اظهاراتم به شرح فوق می باشد. قرار بازداشت موقت متهم صادر و به متهم ابلاغ و اظهار داشته اعتراض دارم. معاون دادستان با قرار صادره موافقت کرده است. پرونده به منظور رسیدگی به اعتراض متهم به شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی ... ارجاع و شعبه مرجوع الیه طی رأی شماره ۰۱۰۴۱-۹۲/۹/۲۸ با اعلام این که دلیلی بر معاونت متهم در پرونده وجود ندارد قرار بازداشت موقت را نقض و پرونده به شعبه اول بازپرسی اعاده شده است. با وصول پرونده به شعبه بازپرسی، قرار بازداشت موقت فک و قرار تامین وثیقه به مبلغ چهار صد میلیون ریال برای متهم صادر شده است. بازپرس با صدور دستورات قضائی پرونده را به پلیس امنیت ارسال داشته است. با مراجعات مکرر مامورین به نشانی متهم م.ه.ص. نامبرده مشاهده نشده و موفق به دستگیری وی نشده اند. سرانجام پلیس امنیت ... طی گزارش مورخ ۹۲/۱۲/۱۳ به بازپرس گزارش کرده با احترام حسب اجرای خواسته بازپرس محترم شعبه اول مبنی بر جلب و دستگیری متهم م.ه.ص. به اتهام لواط در این خصوص مامورین این پلیس چندین مرتبه به آدرس محل سکونت وی واقع در ... مراجعه و با توجه به این که نامبرده توسط پلیس آگاهی تحت تعقیب می باشد در محل حضور نداشته و متواری می باشد، لذا دستگیری متهم میسر نگردید. در ضمن بنا به گزارش واصله نامبرده مدتی پیش با سوار نمودن توریستی خارجی قصد تجاوز به وی را داشت وبا توجه به نزدیک شدن ایام تعطیلات نوروزی جهت جلوگیری از اخلال در نظم و دستگیری متهم نیاز به تعمیر خط شماره ... و ... می باشد. بازپرس با پیشنهاد پلیس اطلاعات موافقت کرده و پرونده را اعاده داده است. حسب مفاد صورتجلسه مورخه سی و یکم فروردین ۱۳۹۳ تنظیمی توسط پلیس امنیت مقارن ساعت ۱۳:۴۵ مورخه فوق در خصوص پرونده آدم ربایی و عمل شنیع لواط توسط م.ه.ص. که پرونده مذکور از پلیس آگاهی ... به این پلیس ارجاع گردیده در اجرای دستور بازپرس محترم شعبه اول دادسرای عمومی وا نقلاب ... با توجه به اهمیت موضوع و وقوع بزه های متعددی که نامبرده مرتکب گریده و گزارشات متعددی از طرف متهم نسبت به اتباع خارجه مبنی بر تعرض و اخاذی از آنان توسط مشارالیه به این اداره واصل گردید، لذا دستگیری مشتکی عنه در دستور کار این پلیس قرار گرفته و پس از مراجعات مکرر مامورین به درب منزل متهم جهت دستگیری نامبرده و همچنین به کارگیری منابع و مخبرین و کلیه کارهای اطلاعاتی متهم فوق الذکر به همراه یک نفر خارجی از کشور آلمان به نام ب.ب. ۲۵ ساله با یک دستگاه موتور سیکلت ایلچی ترک نشین وی بود در محل ... شناسایی که مامورین به وی دستور ایست داده و نامبرده توجهی ننموده و همچنان با سرعت زیاد به راه خود ادامه داد که با وجود تپه ها و پستی و بلندی های زیاد در محوطه ... و سرعت بالای موتور سیکلت و ناتوانی در کنترل آن زمین خورده که پس از زمین خوردن بلند شده و مجددا فرار نموده و مامورین در تعقیب وی برآمدند که در حین دستگیری با مامورین درگیر شده که منجر به شکستگی دست راست از ناحیه انگشت احدی از پرسنل به نام ستوان سوم م.ق. گردید و متهم نیز به دلیل زمین خوردن از نواحی مختلف بدن دچار صدمات جزیی گردید و متهم پس از دستگیری به یگان دلالت که با توجه به پایان وقت اداری یوم جاری با بازپرس محترم پرونده جهت کسب تکلیف و هماهنگی تلفنی به عمل آمد که ایشان مقرر فرمودند با توجه به پایان وقت اداری، متهم تا فردا در یگان تحت نظر قرار گرفته و پس از تحقیق از وی، فردا اول وقت اداری به همراه پرونده ... به نظر می رسد پلیس امنیت طی گزارش مورخ ۹۳/۲/۱ پرونده را به شعبه بازپرسی اعاده و متهم نیز اعزام شده است. در تاریخ ۹۳/۲/۱ بازپرس از آقای م.ه.ص. ۳۰ ساله شغل پخش کتاب سیار به عنوان متهم تحقیق و به وی خطاب شده با توجه به شکایت شکات نامه پزشکی قانونی تحقیقات انجام شده اظهارات سایر متهمین اتهام شما دایر بر دو فقره آدم ربایی همراه با ایراد ضرب و جرح و تهدید تفهیم می شود آیا قبول دارید چه دفاعی دارید؟ ج- اتهام را قبول ندارم و من شاخم شکسته است و اشخاص ذکر شده را نمی شناسم و شاکیان را نمی شناسم. بازپرس در صورت مجلس قید کرده (البته در ابتداء و قبل از اخذ اظهارات کتبی وی اظهار می دارد اگر بچه خودش نخواهد سوار موتور نمی شود و مادرش بیوه می باشد ولی بعد از اخذ اظهارات کتبی متهم از ارائه اظهارات خودداری و اظهار می دارد که من آنها را نمی شناسم) و من این کارها را نکردم و من دنبال زندگی هستم. س- اتهام مجددا تفهیم می گردد آخرین دفاع شما چیست؟ ج- اظهاراتم به شرح فوق می باشد. بازپرس برای متهم قرار بازداشت موقت صادر نموده و به وی ابلاغ اظهار داشته اعتراض دارم و با خط خود نوشته قیم نامه دارم و در منزل است. معاون دادستان با قرار صادره موافقت کرده است. پرونده به منظور رسیدگی به اعتراض متهم به شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی جزایی ... ارجاع و شعبه مرجوع الیه طی رأی شماره ۰۰۰۹۵-۹۳/۲/۶ قرار صادره را مورد تایید قرار داده است. حسب گواهی پزشکی قانونی شماره ۲۵/۶۶۴۷ متهم مبتلا به جنون ادواری است و خانم ط.ک. قیم وی می باشد. بازپرس طی نامه شماره ۹۲۱۱۲۱ ب۹۳/۲/۳ به ندامتگاه مرکزی ... دستور داده زندانی م.ه.ص. حسب معاینه به پزشکی قانونی معرفی تا مشخص نمایند که آیا در زمان ارتکاب جرم دارای قوه تمیز و اراده و نیز مسئول اعمال و رفتار خود بوده یا خیر؟ نتیجه را در اسرع وقت دریافت و به این شعبه ارسال نمائید. بازپرس با صدور دستورات قضایی پرونده را به پلیس امنیت ارسال داشته است. حسب مفاد صورت جلسه مورخ ۹۳/۲/۱۶ در اجرای دستور بازپرس در پلیس امنیت بین متهمان ه.ص. و م.ص. و ع.الف.ه. مواجهه حضوری برقرار در ابتدا آقای ع.الف.ه. اظهار داشته در مورخ ۹۲/۸/۷ حوالی ساعت ۸/۵ شب آقای ه.ص. (با اشاره) با موتور سیکلت هیوندا آبی رنگ به زور حوالی ... مرا سوار موتور نموده و به سمت بلوار ... رفته و هر چه به او گفتم مرا پیاده نماید ولی پیاده نکرد و می گفت من زن و بچه دارم و با تو کاری ندارم و در حین حرکت با ارسال پیام دو دوست دیگر خود را اطلاع داد. به کوچه ... رفته و دوستش ص. درب منزل را باز نموده و با موتور به داخل رفتیم و زمین چهار دیواری بود و با زور ابتدا ه.ص. با من لواط انجام داده (دخول کرده) و دوستش ص. با چراغ قوه بالای سر ما ایستاده بود و ص. یک قوطی زرد برداشته و به آلت خود مالیده و من سر و صدا کردم گفت افغانی زیاد می باشد اگر سر و صدا کنی می گویم بیایند و با قمه سر تو را می زنم و بعد دوستش ص. با من لواط کرده و بعد آقای ص. با موتور مرا به کانون زبان درخیابان ... برده و فرد مورد نظر همین آقای ص. می باشد و از وی شاکی می باشم به علت لواط. ه.ص. اظهار داشت تمام اظهارات ع.الف.ه. را قبول دارم و حتی من دو نفر هم سن و سال ع. با ص. به این زمین چهار دیواری برده و به زور لواط کردیم و ص. نیز لواط کرده بود. م.ص. پس از شنیدن اظهارات شاکی اظهار نموده که قبول ندارم و اظهاراتم در آگاهی دروغ بوده و خودم دروغ گفتم. پرونده به شعبه بازپرسی ارسال و بازپرس در تاریخ ۹۳/۳/۴ از آقای م.ه.ص. به عنوان متهم تحقیق، اتهام وی دخالت در امور توریستی بدون مجوز تفهیم شده اظهار داشته زمانی که اینجانب راهنمای توریست در این شهر بودم آقای ش. شهردار ... بوده اند و آقای ش. از من شکایتی ندارد و من مجوز دارم و اینجانب در دوره های گردشگری که در سازان میراث فرهنگی برگزار می شود شرکت کرده ام و موفق به گرفتن پایان دور شده ام و مدرک و مجوز آن را به سازمان میراث فرهنگی ارائه داده ام که آنجا باید بر اساس این گواهی به اینجانب کارت راهنمای گردشگری صادر نمایند که معلق نموده اند آقای ح.ر. به اینجانب گفتند شما نیاز به کارت ندارید و دست خودمان می باشد و شما به فعالیت خود ادامه دهید ولی هنوز کاری نگرفته ام ولی تشکیل پرونده در میراث نموده ام و تمام مسائلی که نیاز داشته که گواهی اینجانب منجر به کارت شود در میراث فرهنگی موجود است ولی متاسفانه کارشکنی می کنند و کارت برای من صادر نمی کنند و من قبلا کارت از تهران گرفته بودم که باید تمدید می کردند که از من گرفتند و دیگر به من برنگرداندند س- درخصوص شکایت سایر شکات چه توضیحی دارید؟ ج- اتهامات در خصوص آن دو پسر را قبول دارم و هر دو پسر با رضایت خودشان سوار موتور شدند و زور نبوده است و آقای ص. را می شناسم و آقای ع. دوست آقای ص. می باشد که او آقای ع. را آورده است و ص. می گفت که آن بچه ها را بیاور تا با آنها رفیق شوم و به پزشکی قانونی رفتم که هنوز نتیجه آن نیامده است. س- اتهامات مجددا تفهیم می شود آخرین دفاع شما چیست؟ ج- اتهامات را قبول دارم و درخواست دارم که قرار بازداشت موقت من تبدیل به وثیقه شود. بازپرس با تقاضای متهم موافقت نکرده و قراربازداشت موقت متهم را ابقاء نموده است. معاون دادستان نیز موافقت کرده است. حسب مفاد صورت جلسه مورخه ۹۳/۲/۲۵ آقای ج.الف.ه. متولد ۱۳۴۴ به عنوان پدر آقای ع.ج. با احراز هویت در شعبه بازپرسی حاضر و اظهار داشته پسرم ۱۴ ساله می باشد به علت این که مرتب مادر و خواهر متهم به محل کسب و کار من می آیند و من برای این که دیگر به محل کسب و کار من نیایند رضایت خود را از کلیه متهمین اعلام می دارم و از بس آمدم و رفتم خسته شدم البته من به بازپرسی هفتم بابت این پرونده می رفتم چون اول در آن بازپرسی رسیدگی می شد. اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری ... طی نامه شماره ۹۳۲/۱۴۷/۷۱۵۲-۱۳۹۳/۲/۱۶ به دادستان عمومی و انقلاب ... اعلام کرده آقای ه.ص. به صورت غیرمجاز و بدون مجوز در زمینه راهنمایی تور فعالیت داشته و مشکلاتی را برای توریست های خارجی به وجود آورده است و تقاضای تعقیب وی را نموده است. اداره کل پزشکی قانونی استان ... طی نامه شماره ۲۵/م/۳۷۳۳-۹۳/۲/۲۰ اعلام نموده از آقای م.ه.ص. در تاریخ ۹۳/۲/۴ و ۹۳/۲/۲۰ معاینه به عمل آمد، حسب معاینه، مصاحبه روان پزشکی (۹۳/۲/۲۰) نامبرده دچار اختلال شخصیت می باشد. طبق شرح، نوع و محل ارتکاب جرم، وی در زمان ارتکاب جرم دارای قوه تمیز و اراده بوده و حسن و قبح اعمال و رفتار خویش را می دانسته است (برگ ۱۴۲ پرونده). بازپرس به شرح قرار شماره ۰۰۲۳۸-۹۳/۳/۷ قرار مجرمیت آقای م.ه.ص. را به اتهام دو فقره آدم ربایی همراه با ایراد ضرب و جرح عمدی و دخالت در امور گردشگری بدون مجوز قانونی و قرار مجرمیت آقایان ۱- م. ص. ۲- ص.ع. را به اتهام معاونت در دو فقره آدم ربایی موضوع شکایت آقایان س.م. ، ح.م. و ع.الف.ه. (پدر ع.الف.ه. گذشت کرده است-عضو ممیز) صادر و در مورد اتهام متهمان آقایان م.ه.ص. و م.ص. به لواط به عنف به صلاحیت دادگاه کیفری استان ... قرار صادر نموده است. معاون دادستان با قرار صادره موافقت کرده و طی کیفرخواست مورخ ۹۳/۳/۱۸ تقاضای تعقیب متهمین را از دادگاه کیفری استان ... نموده است. آقای ص.ع. آقای م. ن. را به عنوان وکیل خود تعیین و مشارالیه طی لایحه مورخه ۹۳/۴/۱۰ در پرونده دخالت نموده است. پرونده به شعبه اول دادگاه کیفری استان ... ارجاع و دادگاه دستور داده دو نفر متهمین پرونده که اتهام لواط به عنف دارند برای سه روز پس از رویت جهت تفهیم اتهام در صلاحیت خاص این دادگاه و اخذ توضیح درخصوص ماده ۱۸۶ قانون آئین دادرسی کیفری دعوت شوند. آقای م.ص. آقای م.ز. را به عنوان وکیل خود تعیین و نامبرده طی لایحه ای که به شماره ۰۰۱۴۹-۹۳/۴/۱۲ ثبت دفتر دادگاه شده در پرونده دخالت نموده است در تاریخ ۹۳/۴/۲۴ دادگاه از آقای م.ه.ص. تحقیق و اتهامش لواط به عنف تفهیم شده تا دفاع نماید در پاسخ اظهار کرده اتهام راقبول ندارم من کاری نکرده ام و اظهاراتم را انگشت می زنم و قادر به معرفی وکیل نیستم حرفی ندارم س- اتهام شما قبلا تفهیم شده گواهی پزشکی قانونی در خصوص مسئولیت اعمال و رفتار نیز تفهیم می شود چه می گوئید؟ ج- من حاضر نیستم حرف دیگری بزنم اتهام را قبول ندارم (متهم سکوت می کند و حاضر به بیان حرف دیگری نیست) ضمنا خواهر نامبرده در معیت وی حضور یافته و مراتب را گواهی نموده است. در تاریخ ۹۳/۴/۲۵ از آقای م.ص. به عنوان متهم تحقیق و به وی خطاب شده حسب شکایت شاکی و شواهد و قرائن موجود در پرونده متهمی به ارتکاب عمل لواط به عنف و اکراه چه دفاعی داری؟ ج- در پاسخ اظهار داشته اتهام را قبول ندارم آقای ه.ص. در برج ۹ سال گذشته (۱۳۹۲) به من زنگ زد و گفت من ص. هستم آقای گ. شماره شما را داده که این گ. مکانیک لودر ما می باشد و گفتند یک باغ پشت پارک بزرگ شهر هست می خواهیم برای پرورش کرم کمپوست و ما باغ را به او نشان دادیم که من و ه.ص. با هم رفتیم و چهار روز بعد همسایه باغ به من زنگ زد که درب باغ باز است و یک موتور هم درب باغ گذاشته است من و ص.ع. با هم بودیم و با ماشین ال ۹۰ که متعلق به خانم من می باشد به محل رفتیم و چراغ ماشین را روشن کردیم که شاکی خوابیده بود و ص. داشت به او تجاوز می کرد و نمی دانم چطور وارد باغ شده بودند که من دست روی گردن ص. گذاشتم و گفتم چرا این کار را می کنی و با این شاکی همراه شدیم بعد با ص. با هم رفته بودند و شب دوباره زنگ زد که چک گم کرده ام که دیگر من گفتم حساب و کتابی با هم نداریم و می توانید در این مورد از آقای گ. که مکانیک لودر است سوال کنید که رابطه من و ص. برای بار اول بوده است س- در صورت جلسه مواجهه حضوری به شرح صفحه ۵۸ و اظهارات بعدی شما در مرجع انتظامی در صفحه ۵۹ پرونده اقرار به انجام عمل لواط با شاکی نموده اید چه توضیحی در این رابطه دارید؟ ج- این اقاریر تحت شکنجه و شوک بوده است و در واقع من این کار را انجام ندادم و من بعد از بازداشت و زمانی که آزاد شدم از مامورین اداره آگاهی آقایان ج.م. و ع.ش. تحت عنوان شکنجه و ایراد ضرب و جرح عمدی در این خصوص شکایت کرده ام که پرونده مطرح رسیدگی است و شماره دقیق آن را تا فردا صبح ارائه می نمایم. دادگاه قرار تامین سابق الصدور متهم را از مبلغ چهار صد میلیون ریال وثیقه به مبلغ سه میلیارد ریال افزایش داده است. دادگاه آقای ک.س. را به عنوان وکیل تسخیری متهم م.ه.ص. تعیین نموده است. جلسه مورخه ۹۳/۶/۱۲ دادگاه به علت قانونی تجدید و برای روز ۱۳۹۳/۷/۲۸ وقت رسیدگی تعیین شده است. جلسه رسیدگی دادگاه در وقت مقرر تشکیل، نماینده دادستان در جلسه حضور داشته است از طرفین آقای ع.الف.ه. (مجنی علیه) شاکی در جلسه دادگاه حضور نداشته لیکن پدر وی به نام آقای ج.الف.ه. با احراز هویت در جلسه حضور داشته، شاکی دیگر به نام آقای س.م. ح.م. علیرغم ابلاغ وقت و انتظار کافی در جلسه دادگاه حضور نداشته و لایحه ای نیز از جانب وی واصل نشده است. شاکی دیگر به نام خانم ف. ج. (مادر شاکی س.م. ح.م.) نیز در جلسه دادگاه حضور نداشته و لایحه ای نیز ازجانب وی به دفتر دادگاه ارسال نگردیده است اداره کل میراث فرهنگی نیز علیرغم ابلاغ احضاریه، نماینده ای اعزام نکرده است و لایحه ای ارسال نکرده اند م.ه.ص. تحت الحفظ مأمورین زندان و ص.ع. و م.ص. در جلسه دادگاه حضور داشته اند آقای ک. س. وکیل تسخیری م.ه.ص. و آقایان م. ز. وکیل آقای م.ص. و م.ن. وکیل آقای ص.ع. در جلسه دادگاه حضور داشته اند. نماینده دادستان اظهار کرده مطابق محتویات پرونده و موازین قانونی تقاضای رسیدگی و اتخاذ تصمیم دارم. آقای ج.الف.ه. اظهار داشته قبلا نیز اعلام نموده ام از آقای م.ه.ص. و م.ص. شکایتی ندارم و نسبت به آنان اعلام گذشت می نمایم. دادگاه به آقای م.ه.ص. خطاب کرده حسب شکایت شکات، گزارش مرجع انتظامی و تحقیقات انجام شده، گواهی پزشکی قانونی و سایر قرائن و شواهد موجود در پرونده متهمین به ارتکاب عمل لواط به عنف و اکراه، آدم ربایی توأم با آسیب جسمی و حیثیتی و توأم با ضرب و جرح و تهدید و دخالت در امور گردشگری بدون مجوز قانونی چه دفاعی دارید؟ ج- اتهام لواط به عنف و اکراه را قبول ندارم، ساعت ۸ تا ۸/۳۰ شب پسر آقای ج. در خیابان ... بود که من در خیابان ... بودم و با موتور پیش آقای ج. آمدم و گفتم کجا می روی گفت سمت پمپ بنزین می روم که من او را سوار کردم و گفتم اگر وقت داری برویم دور بزنیم که پسر آقای ج. حرفی نزد و سوار شد و رفتیم به سمت میدان ... و دوری زدیم و من تنهایی بودم که رفتیم ساختمان آقای م.ص. که آقای م.ص. آنجا بود و با هم صحبت کردیم و برگشتیم و داخل باغ رفتیم و صحبت کردیم و می خواستم با او دوست شوم. س-آیا در بین راه با آقای ع.ج. به کتابفروشی ... هم رفتید یا خیر؟ ج- خیر به کتابفروشی نرفتیم و من اظهارات وی را در این مورد قبول ندارم. در مورد س.م.ح. اصلا وی را ندیده ام و شخصی که نیامده اصلا حرف وی را نزنید، در مورد دخالت در کار گردشگری من قبول ندارم که دخالتی کرده باشم ولی من از سن ۱۶ سالگی توریست ها را جابجا کرده ام و یک توریست آلمانی مرد بود که روزی که دستگیر شدم او را سوار کردم نزدیک ... بود که به (ناخوانا) و سپس به ... رفتیم که با موتور او را بردم. آقای ک.س. وکیل تسخیری وی اظهار کرده اولا آقای ص. از سلامت روحی برخوردار نیست و حسب دادنامه شماره ۹۹۷-۸۳ صادره از شعبه پنجم دادگاه عمومی ... حکم حجر وی صادر گردیده و تا کنون به قوت خود باقی است و نحوه حرکات و حرفهای وی در دادگاه هم حاکی از عدم سلامت روحی وی می باشد تقاضا دارم مجددا به پزشکی قانونی معرفی گردد تا اطمینان به سلامت و یا عدم آن حاصل گردد. در مورد اتهام لواط به عرض می رسانم آقای ص. در هیچ یک از مراحل رسیدگی قبول نکرده و در همه مراحل انکار شدید بر اتهام دارد و با توجه به این که شرع و قانون در صدد اثبات جرم نیست و با توجه به انکار متهم (موکل) و اصل برائت تقاضای برائت دارم در صورتی که او را سالم و سلامت از مرض بدانید تقاضای برائت وی را از اتهام لواط دارم و در مورد اتهام آدم ربایی با توجه به محتویات پرونده و اظهارات متهم آقای ج. با رضایت خود سوار موتور شده و حتی درب کتابخانه پیاده شده و دوباره سوار شده خود دلیل بر رضایت وی و بدون اجبار بوده و اگر رضایت نداشت می توانسته که دوباره سوار موتور سیکلت نشود و تقاضای برائت از آدم ربایی دارم و در مورد اتهام میراث فرهنگی به عرض برسانم که شاکی خصوصی نداشته و خود افراد توریست خودشان او را به خدمت می گرفتند و آقای ص. (موکل) با رضایت خودشان همراه او می شدند و او آنها را راهنمایی می کرد و جرمی اتفاق نیفتاده و از این اتهام هم تقاضای برائت وی را دارم در خاتمه با توجه به این که بنده وکیل تسخیری وی می باشم تقاضای برائت وی را از اتهامات دارم و ثانیا در صورتی که دادگاه او را سالم و مجرم می داند تقاضای حداکثر ارفاق دارم چون مدت حدود شش ماه است در زندان می باشد و خود تعزیر شده است. دادگاه به متهم آقای م. ص. خطاب کرده حسب شکایت شاکی، گزارش مرجع انتظامی و تحقیقات انجام شده و گواهی پزشکی قانونی و سایر قراین و امارات موجود در پرونده متهمی به ارتکاب عمل لواط به عنف و اکراه و معاونت در آدم ربایی با آقای م.ه.ص. چه دفاعی داری؟ ج- اتهام را قبول ندارم و این دامداری که شاکی گفته او را به آنجا برده اند مال شش نفر است که شریکی بودند و خودروی ال ۹۰ سفید متعلق به همسرم می باشد. س- در مورد پتویی که از ماشین شما کشف شده و حسب اظهارات آقای ع.ج. در ماشین شما بوده است و هنگام لواط روی پای وی انداخته اید چه توضیحی دارید؟ ج- این ماشین مال خانم من بوده و پتو متعلق به راننده تریلی است که ما داریم که می بردیم درب خانه راننده تحویل بدهیم و اتهامات را قبول ندارم و اصلا آقای ع.ج. را من ندیده ام و من اصلا آقای م.ه.ص. را هم نمی شناختم و من فقط با آقای ع. دوست هستم و در تاریخی که شاکی ادعا دارد من در منزل پدر زنم بودم چون زن عقدی دارم سپس در ادامه وکیل آقای م.ص. آقای م.ز. اظهار داشته با عنایت به اظهارات این جلسه موکل اتهامات را قبول ندارد آدم ربایی ادعایی با توجه به اظهارات آقای ص. شکات را شخصا بدون هماهنگی با موکل سوار موتور کرده و موکل در جریان نبوده و در مورد لواط هم موکل اصلا در جریان نبوده و در آگاهی با ضرب و شتم بنا بر ادعای موکل اقرار از موکل گرفته اند که موکل در بازپرسی شعبه پنجم دادسرای عمومی ... تحت کلاسه ۹۳۵۹۲ شکایت مأمورین آگاهی کرده که چرا اقرار زوری با ضرب و شتم از موکل گرفته اند و در مواجهه حضوری مجنی علیهما منکر شناسایی موکل شده اند و طبق اصل مسلم ۳۷ قانون اساسی و مسلم فقهی دراء تقاضای برائت موکل دارم. سپس دادگاه به آقای ص.ع. متهم خطاب کرده حسب شکایت شاکی، گزارش مرجع انتظامی و تحقیقات انجام شده و گواهی پزشکی قانونی و سایر شواهد و قرائن موجود در پرونده متهمین به معاونت در آدم ربایی با آقای م.ه.ص. چه دفاعی دارید؟ ج- اتهام را قبول ندارم من در قهوه خانه نشسته بودم آقای م.ص. هم آنجا بود (در قهوه خانه بلوار ...) بعد گوشی آقای ص. زنگ خورد و گوشی را قطع کرد و گفت بلند شو تا جایی برویم و برگردیم گفت زنگ زده اند که درب باغ من باز است و رفتیم درب باغ آقای ص. رفتند داخل و بعد من پشت سر او رفتم داخل باغ و دیدم آقای س.م.ح. با آقای ص. داخل باغ بودند و ص. سر و صدا کردند و من کاری نکردم و شلوار آقای س.م.ح. تا پایین زانو پایین بود و به ص. گفتم این کار درستی نیست که می کنی و بعد از یک دقیقه آقای ص.، ص. را از باغ بیرون کرد و اتهام را قبول ندارم و من هیچ کاری نکرده ام. دادگاه به متهمین خطاب کرده اتهامات شما به شرحی که در فوق تفهیم گردید و با دلائل احصائی مجددا قرائت و تفهیم شد چنانچه به عنوان آخرین دفاع مطلبی دارید بیان نمائید؟ بدوا آقای م.ه.ص. اظهار داشته اتهام را قبول ندارم، شلوار یکی از بچه ها را پایین آوردم ولی نگذاشتند که من کاری بکنم، در مورد آدم ربایی هم قبول ندارم من نمی توانم این بچه ها را فریب بدهم و من خودم فریب خورده هستم و در مورد گردشگری هم ۱۵ سال است که در کار گردشگری فعالیت دارم و هیچ یک از اتهامات را قبول ندارم. سپس آقای م.ص. اظهار داشته اتهامات وارده را قبول ندارم و وکیل وی آقای ز. اظهار داشته طبق اصل مسلم ۳۷ قانون اساسی و اصول فقهی درأ تقاضای برائت وی را از دادگاه دارم. سپس آقای ع.اظهار داشته مرتکب هیچ جرمی نشده ام و تقاضای برائت دارم. سپس آقای ک.س. وکیل آقای ص. در آخرین دفاع از موکل اظهار داشته آقای ص. در کلیه مراحل رسیدگی منکر اتهام لواط شده و در دادگاه نیز اظهار می دارد عمل لواط واقع نشده لذا با توجه به اظهار وی اتهام لواط مورد قبول نیست و تقاضای صدور حکم برائت دارم چون شرع مقدس نیز چنین منظور فرموده تقاضای برائت وی را دارم و با توجه به حکم حجر نامبرده و این که به قوت خود باقی است تقاضای معرفی مجدد به پزشکی قانونی دارم، حسب احراز صحت و سلامت روانی. سپس در ادامه آقای م.ن. وکیل آقای ع. اظهار داشته با نام و یاد خدای بزرگ با کسب اجازه از محضر مقدس دادگاه پیرو عرایض و مدافعات موکل که در تمام مراحل دادرسی با صداقت در خصوص اعمال ارتکابی سایر متهمین به صراحت بیان نموده است و حسن نیت خود را اعلام نموده است. در بازجویی اولیه آقای س.م.ح. صراحتا بیان می دارد که دو نفر دیگر بودند اما فقط یکی از آنان با من گلاویز شد و ... ; نظر دادگاه محترم را به صورت جلسه مورخه ۲۴ آذرماه در صفحه ۱۹ پرونده معطوف می دارد شاکی مقرر می دارد .... ولی آقای ع. را ندیدم که در کنار ماشین باشد و من قصد فرار داشتم آقای ص. جلو من آمد و تا آن لحظه آقای ع.را ندیده بودم. ع. حدود ۵ دقیقه آخر باغ بود و بعد رفت ; موکل در دادرسی بیان نموده که آقائی که وی را نمی شناختم با آقای ص. تماس می گیرد و آقای ص. به او گفت که درب باغ باز است و صرفا در خودروی وی نشسته و به همراه وی رفته است و زمان مراجعه به محل باغ درب باغ باز بوده و وقتی پس از گذشت مدتی که می بیند آقای ص. نیامد به درون باغ رفته و ملاحظه می کند که ص. علیه آقای ص. داد و بیداد و سر و صدا می کند و موکل در محل باغ به آقای ص. نیز تذکر داده و بیرون آمده لازم به ذکر است که موکل در زمان اقدامات نامبردگان به لحاظ شکستگی دست وی بسته و تحت درمان بوده است که مدارک و مستندات پزشکی وی ارائه می شود و فاقد هر گونه سابقه ای است و دارای یک همسر عقدی و دارای خانواده مذهبی است هرچند که شاکی پرونده طی صورت جلسه صفحه ۱۶ پرونده مورخ ۹۲/۹/۲۴ به اتفاق مادرش خانم ف.ج. اعلام نمودند که از آقای ص.ع. شکایتی ندارم به دلیل این که آن شب کاری با من نداشت رضایت می دهد استنباط می فرمایند که واقعا موکل هیچ اقدامی و عملی انجام نداده است و با صداقت موضوع را بیان می دارد با استناد به ماده ۱۲۶ قانون مجازات اسلامی که مقرر می دارد معاونت در جرم، هر کس دیگری را ترغیب، تهدید، تطمیع و یا تحریک به ارتکاب جرم کند و یا وسیله ارتکاب جرم را بسازد یا تهیه کند معاون است و در تبصره ماده مرقوم برای تحقق معاونت در جرم وحدت قصد و تقدم یا اقتران زمانی بین رفتار معاون و مرتکب جرم شرط است، موکل حسب اظهارات آقای ص. و ص. اصلا آقای ص. را نمی شناخته و آقای ص. در خصوص موکل صراحتا بیان می دارد که اطلاعی نداشته است بنابراین موکل مرتکب عملی نشده است با استناد به ماده ۱۲۶ و اصل ۳۷ قانون اساسی صدور حکم برائت موکل را استدعا دارد، سپس آقای م.ه.ص. اظهار داشته در مورد ایراد ضرب و جرح که در گواهی پزشکی قانونی آقای س.م.ح.م. آمده من ضرب و جرح به وی وارد نکردم و ایشان شکایتی در این مورد از ما ندارد و من نسبت به وی ضرب و جرحی انجام نداده ام در پایان طرفین و وکلای آنان و نماینده دادستان اظهار داشته اند صحبت دیگری ندارند و از استماع تصمیم یا رأی دادگاه تقاضای اسقاط حق حضور نموده اند. سپس دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح رأی شماره ۰۰۱۴۳-۱۳۹۳/۸/۲۹ پس از شرح جریان واقعه و ادله موجود در پرونده اعلام کرده من حیث المجموع وقوع بزه های انتسابی صدرالذکر من جمله ارتکاب بزه های تفخیذ علما به نظر این دادگاه محرز و مسلم تشخیص و صرفنظر از گذشت بعدی ولی مجنی علیه ع.الف.ه. و با توجه به تعدد جرایم ارتکابی آنان مستندا به مواد ۱۹ و ۳۷ و ۳۸ و ۱۲۶ و ۱۲۷ و ۱۳۲ و ۱۳۴ و ۱۳۵ و ۱۶۰ و ۲۱۱ و ۲۳۶و ۷۱۰ و ۷۰۹ و ۶۳۵ و ۴۸۸ و ۴۶۲ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ و قسمت اخیر ماده ۶۲۱ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۷۵ و ماده ۷ قانون توسعه صنعت ایرانگردی و جهانگردی متهم ردیف اول م.ه.ص. را از جهت ارتکاب بزه تفخیذ به عنف با س.م.ح. و همچنین ارتکاب بزه تفخیذ به عنف با ع.الف.ه. که مجازات قانونی یکسانی دارند مطابق ماده ۱۳۲ قانون مجازات اسامی به تحمل یکصد ضربه شلاق به عنوان حد شرعی جرم مذکور و بابت ارتکاب بزه ربودن مجنی علیه س.م.ح. که منجر به آسیب جسمی نیز گردیده است (توأم با ضرب و جرح) با لحاظ موارد تعدد تعزیری سه مورد درباره نامبرده و ضرورت اعمال مقررات ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ به تحمل پانزده سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و همچنین پرداخت نیم صدم دیه کامل مرد مسلمان بابت حارصه پشت دست راست و نیم صدم دیه بابت حارصه خلف آرنج راست در حق شاکی که مهلت پرداخت دیات یک سال پس از وقوع حادثه و پرداخت آنها به عهده و به انتخاب جانی است و از جهت ارتکاب بزه ربودن مجنی علیه ع.الف.ه. که به لحاظ گذشت شاکی و اعمال مقررات تخفیف از این حیث به تحمل ۹ سال حبس تعزیری (مجازات و در این مورد نیز با توجه به نحوه ارتکاب و موارد تعدد مشمول درجه ۳ بوده است) و از جهت ارتکاب بزه دخالت در امر گردشگری بدون اخذ مجوز قانونی به پرداخت ده میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت و متهم ردیف دوم را نیز از جهت ارتکاب بزه تفخیذ با عنف و اکراه با ع.الف.ه. به تحمل یکصد ضربه شلاق به عنوان حد شرعی و از جهت معاونت در ارتکاب بزه آدم ربایی س.م.ح. با در نظر گرفتن موارد تعدد و میزان محکومیت مباشر جرم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و از جهت ارتکاب بزه معاونت در ربودن ع.الف.ه. با در نظر داشتن گذشت شاکی و استحقاق تخفیف از این بابت به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم می نماید و بدیهی است که اجرای مجازاتهای متعدد مذکور برابر مقررات مواد ۱۳۴ و ۱۳۵ قانون مجازات اسلامی جدید خواهد بود. متهم ردیف سوم آقای ص.ع. را از اتهام انتسابی تبرئه نموده است و همچنین متهم ردیف اول آقای م.ه.ص. و ردیف دوم آقای م.ص. را از اتهام لواط به عنف مستندا به اصل برائت و بند الف ماده ۱۷۷ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و ماده ۱۲۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ از باب اعمال قاعده درء تبرئه نموده است. دادنامه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۹ به آقای ک.س. وکیل تسخیری محکوم علیه آقای م.ه.ص. ابلاغ و نامبرده طی لایحه ای که به شماره ۰۰۴۵۱-۹۳/۱۰/۲۹ ثبت دفتر دادگاه شده فرجام خواهی نموده است لایحه در موقع شور قرائت خواهد شد. دادنامه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۱۰ به آقای م.ز. وکیل محکوم علیه آقای م.ص. ابلاغ و نامبرده طی لایحه ای که به شماره ۰۴۴۴-۹۳/۱۰/۲۷ ثبت دفتر دادگاه شده فرجام خواهی نموده است لایحه در موقع شور قرائت خواهد شد. خانم ن.ص. با ضمیمه نمودن تصویر دادنامه شماره ۹۹۷/۸۳ مورخ ۸۳/۶/۲۲ صادره از شعبه پنجم دادگاه عمومی حقوقی ... و قیم نامه شماره ۸۳۰۱۱۵-۹۳/۱۰/۲۸ صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ... طی لایحه ای که در تاریخ ۹۳/۱۰/۲۹ تقدیم دادگاه نموده و مستشار دادگاه دستور ثبت لایحه و ضمیمه سابقه نمودن آن را صادر نموده است اعلام نموده چنانچه مستحضرید مستندات پیوست پرونده هم حکایت از این دارد که متهم ه.ص. به جنون ادواری مبتلا و به لحاظ عدم مسئولیت در اعمال و رفتار حکم محجوریت دریافت و دایره سرپرستی برای او قیم منصوب نموده است و تا زمانی که درخواست ابطال آن نشده و ابطال نشود این حکم به قوت خود باقی است و مرجع قضائی نظریه پزشکی قانونی را بر سالم بودن متهم در حین ارتکاب جرم ملاک برای تعیین مجازات قرار داده، هرچند به این نظریه اعتراض شده و در حال بررسی در کمیسیون پزشکی است؛ مع الوصف با باقی بودن اعتبار حکم جنون ادواری برای متهم تا زمان ارتکاب جرم و ما بعد آن تا زمان تقدیم این اعتراض، متهم مبری از هرگونه مسئولیت کیفری و مجازات قانونی می باشد. دادنامه در تاریخ ۹۳/۱۰/۱۳ در زندان به محکوم علیه آقای م.ه.ص. ابلاغ شده است. پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است و شعبه به شرح زیر رأی صادر نموده است:

رأی

اولا- در خصوص فرجام خواهی وکیل آقای م.ه.ص. نظر به این که حکم حجر آقای م.ه.ص. به علت جنون ادواری طی رأی شماره ۹۹۷/۸۳-۸۳/۶/۲۲ شعبه پنجم دادگاه عمومی حقوقی ... صادر و تاکنون حکم رفع حجر وی ارائه نشده است و با توجه به این که اداره کل پزشکی قانونی استان ... طی گواهی شماره ۲۵/م/۳۷۳۳-۹۳/۲/۲۰ صریحا اعلام کرده آقای م.ه.ص. در زمان ارتکاب جرم دارای قوه تمیز و اراده بوده و حسن و قبح اعمال و رفتار خویش را می دانسته است و تاریخ این گواهی و تاریخ وقوع جرم مؤخر بر صدور حکم حجر متهم می باشد و جنون وی نیز ادواری است، تحت تعقیب قرار دادن متهم بلا اشکال است. اما با توجه به مفاد اظهارات وکیل متهم در دادگاه و لایحه فرجام خواهی به نظر می رسد متهم در حال حاضر نیز مبتلا به جنون باشد و چون مطابق تبصره یک ماده ۱۵۰ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ در صورت عارض شدن جنون قبل از صدور حکم قطعی در حدودی که جنبه حق الهی دارد تعقیب و محاکمه و تا زمان افاقه به تاخیر می افتد و نظر به این که یکی از مجازاتهای متهم در حکم صادره مجازات حد تفخیذ و حق اللهی است و جنون متهم نیز ادواری اعلام شده و رفع آن هر لحظه امکان پذیر است. لذا با نقض رأی معترض عنه پرونده به دادگاه صادرکننده رأی منقوض ارسال تا متهم به پزشکی قانونی معرفی و در یک کمیسیون روان پزشکی مورد معاینه قرار گیرد، چنانچه در حال حاضر مبتلا به جنون باشد مطابق تبصره یک ماده ۱۵۰ فوق الذکر محاکمه تا زمان افاقه متهم به تأخیر خواهد افتاد و در صورت سلامت روان در وضعیت فعلی با انجام محاکمه مجدد و صدور حکم در صورت فرجام خواهی پرونده به دیوان عالی کشور ارسال گردد. ثانیا- درخصوص فرجام خواهی وکیل محکوم علیه آقای م.ص. نظر به این که قضات محترم دادگاه گناهکاری متهم را با حصول علم احراز و حکم به محکومیت وی صادر نموده اند و محتویات پرونده و دلایل و مستند علم نیز مفید علم می باشد لذا با اعلام این که فرجام خواهی وکیل محترم محکوم علیه حکم صادره را مخدوش نمی کند و از لحاظ اعمال مقررات حاکم به موضوع نیز ایرادی ملاحظه نگردید به استناد بند الف ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری جدیدالتصویب رأی فرجام خواسته ابرام می گردد. پس از وصول پرونده به دفتر شعبه اول دادگاه کیفری استان سابق به علت انحلال دادگاه های کیفری استان پرونده در شعبه اول دادگاه کیفری یک در جریان رسیدگی قرار گرفته است. دادگاه به ندامتگاه مرکزی ... دستور داده متهم م.ه.ص. را تحت الحفظ مأمورین مراقب جهت معاینه پزشکی به پزشکی قانونی ... اعزام تا ضمن تشکیل کمیسیون روان پزشکی و انجام معاینات لازم در خصوص این که نامبرده در حال حاضر مبتلا به جنون می باشد و یا خیر اظهار نظر نموده و نتیجه کتبا و در اسرع وقت به این مرجع اعلام گردد. حسب مفاد صورت جلسه مورخه ۹۴/۹/۲۴کمیسیون روان پزشکی در پاسخ به استعلامات شماره ۰۰۰۷۵ - ۹۴/۶/۱۸ در خصوص آقای م.ه.ص. و با شماره ملی ... و با شماره پرونده ۸۰/۹۳ با شرکت ۳ نفر از متخصصین روانپزشکی، یک نفر کارشناس پزشک قانونی و یک نفر از متخصصین پزشکی قانونی و مسمومیت ها در اداره کل پزشکی قانونی استان ... تشکیل و پس از بررسی سوابق و مدارک پزشکی نتایج تست های روان شناختی، استماع اظهارات نامبرده و بحث و تبادل نظر به شرح زیر اظهار نظر نموده اند: سؤال مرجع: ۱- بررسی وضعیت روحی روانی و رفع حجر نامبرده و یا ابتلا احتمالی به جنون ادواری که در حالت افاقه به سر می برد، در حال حاضر نامبرده مبتلا به جنون می باشد یا خیر؟ خلاصه پرونده: نامبرده متولد ۱۳۶۲ با تشخیص اولیه BMD در تاریخ ۸۱/۸/۲۱ در بیمارستان روانپزشکی ... بستری و تحت بررسی قرار گرفته است و در تاریخ ۸۳/۶/۵ جهت نامبرده گواهی ابتلا به جنون ادواری و نداشتن مسئولیت اعمال و رفتار خود با شروع از حدود ۳-۲ سال پیش صادر گردیده است. مجددا در تاریخ ۹۳/۲/۳ جهت بررسی وضعیت روحی روانی به پزشکی قانونی معرفی می گردد و ضمن مصاحبه روانپزشکی در خصوص نامبرده به صورت ابتلا به اختلال شخصیت ولی دارای قوه تمیز و اراده از زمان ارتکاب جرم و داشتن حسن و قبح اعمال و رفتار خویش بر اساس شرح، نوع و محل ارتکاب جرم، اعلام نظر شده است. مجددا در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۲ جهت بررسی وضعیت روحی روانی، توانایی انجام امور مالی و داشتن مسئولیت اعمال و رفتار خویش از سوی دادیار سرپرستی دادگستری ... به پزشکی قانونی ارجاع و جهت طرح در کمیسیون های پزشکی قانونی به این واحد ارجاع گردید که نتیجه کمیسیون بدوی بدین شرح است: به استناد تست های روانشناختی و مصاحبه روانپزشکی انجام شده ۱- هر چند جهت نامبرده ویژگی های شخصیتی ضد اجتماعی مطرح می باشد لیکن در حال حاضر توانایی انجام امور مالی خود را داشته و مسئول اعمال و رفتار خود می باشد. ۲- بر اساس شرح نوع و محل ارتکاب جرم و اعلام نظر قبلی واحد معاینات (مربوط به تاریخ ۹۳/۲/۲۰) به نظر می رسد در تاریخ ۹۳/۱/۳۱ نیز مسئول اعمال و رفتار خود بوده است. جهت بررسی مجدد وضعیت روحی روانی و رفع حجر احتمالی و یا ابتلا به جنون ادواری که در فاز افاقه به سر می برد در کمیسیون پزشکی به پزشکی قانونی معرفی شده است. نتیجه کمیسیون: به استناد بررسی مجدد سلایق بیمارستانی و مدارک بالینی موجود و سمع اظهارات بستگان و مصاحبه روانپزشکی مجدد هر چند نامبرده مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و برخی علائم اختلالات خلقی می باشد ولی به حسن و قبح اعمال خود واقف بوده و مسئول اعمال و رفتار خود می باشد اما به نظر می رسد در امور مالی مهم، قادر به توانایی تشخیص سود و زیان خود نیست و توانایی انجام امور مالی را ندارد. (سفید می باشد). دادگاه دستور داده وقت رسیدگی تعیین، طرفین و وکلا دعوت شوند. جلسه رسیدگی دادگاه در مورخه ۹۴/۱۱/۱۳ و در وقت مقرر تشکیل آقای م.ک. نماینده حقوقی اداره کل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری استان ... در جلسه حضور داشته سایر شکات با وصف ابلاغ و انتظار کافی حاضر نشده اند. متهم آقای ه.ص. تحت الحفظ از زندان اعزام و در جلسه حاضر بوده است نماینده حقوقی اداره کل میراث فرهنگی اظهار داشته شکایت وفق شرح مندرج در شکایت کیفری پیوست می باشد شکایت، مداخله در امر توریست می باشد. ایشان قبلا راهنمای تور بوده و کارت داشته ولی بعدا کارت ایشان تمدید نگردید و حق مداخله در امر گردشگری توریست را نداشت. س - فعل مجرمانه ای که ایشان انجام داده است چه می باشد؟ ج - چون کارت نداشت مداخله در امر توریست می کرد. دادگاه به متهم خطاب کرده حسب محتویات پرونده اتهام شما دایر بر آدم ربایی منجر به آسیب حیثیتی و جسمی نسبت به آقایان س.م.ح.م. و ع.الف.ه. و دخالت غیرمجاز و بدون مجوز در امر گردشگری تفهیم می شود از خودتان دفاع نمائید؟ ج - آقای ک.ی. خوشبختانه خودشان گفتند که من کارت داشتم ولی تمدید نکردم و کارت نوشته است تا فلان تاریخ اعتبار دارد ولی به معنی این نمی باشد که بعد از آن تاریخ اعتبار ندارد. آقای ک.ی. شما خودتان با من همکاری می کردید. در مورد آدم ربایی شکات نیامدند و اصلا س.م.ح. وجود ندارد و در مواجهه حضوری نیامده است و در مورد حضور هم نیامده است. دادگاه به وی خطاب کرده حسب محتویات پرونده و اظهارات دو نفر دیگر که همراه شما بوده اند بیان کرده اند که شما این دو نفر را سوار موتور همراه خود آورده اید؟ ج - خیر اصلا نبوده است حرف دیگری ندارم. وکیل متهم در دفاع از موکل خود اظهار داشته اند به عرض دادگاه می رساند حسب اظهارات خود متهم در محضر این دادگاه و دادگاه های قبلی روشن و هویدا است که از سلامت روانی کامل برخوردار نبوده است و از گفتن کلمات رکیک و سبک که قابل ذکر نیست و قضات محترم شنیدید نامبرده از سلامت کامل برخوردار نمی باشد و محکومیت ایشان وجاهت قانونی ندارد؛ ضمن این که شاکی محترم میراث فرهنگی موارد و نوع اتهام وارده را بیان نموده اند و شاکی خصوصی در مورد متهم وجود ندارد و شکات دیگر هم در محضر دادگاه حاضر نشده اند و اعلام رضایت نموده اند (آقای ج. رضایت داده اند) و با توجه به این که متهم اتهامات وارده را تکذیب می نماید در صورت محرز شدن سلامت روانی تقاضای برائت نامبرده را از اتهامات ذکر شده دارم. دادگاه اتهامات متهم را مجددا تفهیم تا آخرین دفاع خود را بگوید؟ در پاسخ اظهار داشته دخالت یعنی چه، دخالت در امور توریستی خیلی کلمه بزرگی است و اصلا دخالتی در امور توریستی نکردم. در مورد آدم ربایی من انجام ندادم. دادگاه در مورد رسیدگی به اتهام متهم در مورد لواط قرار رسیدگی غیرعلنی صادر نموده است. دادگاه به متهم خطاب کرده اتهام شما دایر بر لواط دخولی نسبت به آقایان س.م. ح.م. و آقای ج. یا عنف تفهیم می گردد از خودتان دفاع کنید؟ ج - من لواط انجام ندادم و لواط کار نیستم و بچه باز نیستم این چه کاری است. س- اظهارات احد دیگر از افرادی که در محل وقوع جرم حضور داشته است برای شما قرائت می گردد چه می گوئید؟ ج - آقای ع. چون خودش متهم بوده است نمی تواند شهادت بدهد اگر راست می گوید آنجا چه کار داشته است. س- گواهی پزشکی قانونی در مورد ج. قرائت می گردد چه می گوئید؟ ج - منم نبودم، من کاری انجام ندادم و اتهامی ندارم و فقط در حق من ظلم کردند و وکیل متهم در دفاع از موکل خود اظهار داشتند به محضر دادگاه می رساند حسب اظهارات خود متهم و تکذیب جدی از عمل لواط ایقابی و این که فاعل این عمل مشخص نمی باشد آیا احتمال ندارد فاعل این عمل شخص دیگری غیر از این متهم باشد و اظهارات آقای ص.ع. قطع نظر از این که یک نفر می باشد و آن هم با توجه به این که در محل وقوع حاضر بوده، عدالت ایشان روشن نیست بلکه عدم عدالت ولی محرز می باشد و لذا با توجه به این که شهادت ایشان پذیرفته نیست و عامل لواط هم مشخص نیست تقاضای برائت آقای ص. را دارم. دادگاه اتهام متهم را مجددا تفهیم تا آخرین دفاع خود را بگوید؟ متهم در پاسخ اظهار داشته من را آزاد کنید تا از این شهر بروم این شهر به درد من نمی خورد وکیل متهم اظهار کرده عرضی ندارم. دادگاه قرار بازداشت موقت متهم را فک و قرار تأمین وثیقه به مبلغ هفت میلیارد ریال صادر نموده است. دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح رأی شماره ۰۰۲۸۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸ پس از بیان مقدمه ای اعلام کرده: نظر به شکایات واصله و محتویات پرونده و تحقیقات معموله اولا در مورد لواط ایقابی به عنف با عنایت به موضوع اتهامی دلیل و مدرک شرعی و قانونی که سبب اثبات اتهام..... باشد تقدیم دادگاه نگردیده و از طرفی قرائن و امارات مضبوط در پرونده سبب علم متعارف به وقوع جرم نمی گردد لذا دادگاه با توجه به قاعده فقهی تدرء الحدود و با اثبات و به استناد اصل ۳۷ قانون جمهوری اسلامی ایران و ماده ۳ قانون آئین دادرسی کیفری و ماده ۱۲۱ قانون مجازات اسلامی حکم به برائت متهم صادر و لکن عمل متهم با عنایت به گواهی های پزشکی قانونی و اظهارات متناقض وی در پرونده و اظهارات مطلعین و کسانی که رد صحنه وقوع جرم حاضر بوده اند دادگاه عمل ارتکابی متهم را در حد تفخیذ به عنف علما محرز محرز و ثابت ندانسته و به استناد مواد ۱۳۲ و ۲۱۱ و ۲۳۵ و تبصره ذیل آن و ۲۳۶ قانون مجازات اسلامی وی را به تحمل یکصد ضربه شلاق حدی بابت هر دو مورد تفخیذ محکوم، همچنین به عنوان مجازات تکمیلی به استناد ماده ۲۳ همین قانون متهم را اقامت اجباری به مدت دو سال در شهرستان ... از توابع استان سیستان و بلوچستان محکوم و اما در مورد دو فقره آدم ربایی موضوع کیفرخواست صادره از طرف دادسرای عمومی و انقلاب ... با عنایت به محتویات پرونده و گزارش موثق مرجع انتظامی و اظهارات توأم با صدق مجنی علیهما و اظهارات بدون شائبه آنها و سایر افراد حاضر در صحنه وقوع جرم و اتهام دیگر پرونده و اقرار صریح متهم در تحقیقات مقدماتی و اقرار ضمنی در نزد بازپرس که در دفاع از خود بیان داشته است: اگر نمی خواست ... نمی شد و اظهارات صریح سایر متهمین که اظهار داشته اند متهم را مشاهده نموده اند در حالی که سوار بر موتور سیکلت بوده است مجنی علیهما را به عنوان راکب به همراه خود به محل وقوع جرم تفخیذ آورده است و همچنین شیوه و نحوه ربایش هردو مجنی علیه و واحد بودن مکانی که مجنی علیهما را به آنجا برده اند؛ لذا در مجموع برای دادگاه علما وقوع بزه محرز و ثابت می باشد و دادگاه به استناد مواد ۱۹ (درجه ۳ آن) و ۱۳۴ و ۱۳۵ و ۲۱۱ و ۴۴۹ و ۴۸۸ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ و ماده ۶۲۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ متهم را (صرفنظر از اعلام گذشت و رضایت احد از شکات آقای ج.الف.ه.) از بابت دو فقره آدم ربایی به دو فقره پانزده سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و پرداخت نیم درصد دیه بابت حارصه خلف آرنج راست در حق آقای س.م.ح.م. به مدت یک سال قمری از زمان وقوع جرم و در مورد اتهام دخالت غیرمجاز در امور گردشگری نیز با توجه به اظهارات متضمن اقرار متهم به وقوع جرم و دفاعیات.... ایشان مبنی بر عدم نیاز به اخذ مجوز با استناد به تبصره ۲ ماده ۷ قانون توسعه صنعت ایرانگردی و جهانگردی اصلاحیه ۱۳۷۵ به پرداخت مبلغ ده میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم و اعلام می نماید. بدیهی است اجرای احکام در هنگام اجرای حکم مکلف به عمل وفق ذیل ماده ۱۳۴ بوده و نسبت به اجرای مجازات اشد تعزیری اقدام خواهد نمود. دادگاه در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۲۶ به آقای ک.س. وکیل تسخیری محکوم ابلاغ و مشارالیه طی لایحه ای که به شماره ۸۵- ۹۴/۱۲/۱۵ ثبت دفتر شده فرجام خواهی نموده است. لایحه در موقع شور قرائت خواهد شد. دادگاه به متهم و شکات ابلاغ فرجام خواهی نکرده اند. متهم با ایداع وثیقه از زندان آزاد شده است. پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای محمد ناصری صالح آباد عضو ممیز و نظریه کتبی جناب آقای دکتر احمد رفیعی دادیار محترم دیوان عالی کشور مبنی بر تقاضای ابرام رأی فرجام خواسته و اصلاح دادنامه از حیث مجازات تشدید نموده با لحاظ ملاک ماده ۴۵۸ قانون آیین دادرسی کیفری را دارم، مشاوره نموده چنین رأی صادر می کند:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اولا - اعتراض وکیل محکوم علیه و اعلام این که حسب گواهی پزشکی قانونی متهم از لحاظ روانی در سلامت کامل نمی باشد وارد نیست، زیرا آخرین کمیسیون تخصصی روان پزشکی مورخه ۹۴/۹/۲۴ آقای م.ه.ص. را سفیه اعلام نموده و سفیه صرفا در امور مالی خود حق دخالت ندارد و امور مالی سفیه باید توسط قیم وی اداره شود، اما به حسن و قبح اعمال خود واقف بوده و مسئول اعمال و رفتار خود می باشد. ثانیا - اعتراض وکیل در مورد این که آقای ع.الف.ه. با میل خود سوار موتور سیکلت شده نیز وارد نیست زیرا با فرض این که شاکی شخصا و با میل خود سوار موتور شده باشد، با عنایت به سن وی رضایت وی مخدوش است و چون این سوار شدن منجر به آسیب حیثیتی مشارالیه شده است موضوع از مصادیق بازر آدم ربایی است. ثالثا - متهم حسب رأی شماره ۰۰۱۴۳- ۱۳۹۳/۸/۲۹ شعبه اول دادگاه کیفری استان ... در مورد تفخیذ به مجازات تکمیلی محکوم نشده اما در رأی شماره ۰۰۲۸۷ - ۹۴/۱۱/۱۸ شعبه اول دادگاه کیفری یک ... در مورد تفخیذ به اقامت اجباری به مدت دو سال در شهرستان ... محکوم شده است و همچنین متهم حسب رأی فوق الذکر در مورد دو فقره آدم ربایی به ۱۵ سال و نه سال حبس محکوم و این حکم به موجب رأی شماره ۰۰۰۵۱- ۹۴/۴/۳۱ این شعبه نقض شده و پرونده برای رفع نقص و صدور حکم مقتضی به دادگاه صادرکننده رأی ارسال شده و دادگاه پس از رفع نقص متهم را به دو فقره ۱۵ سال حبس محکوم نموده است و چون دادگاه کیفری یک با وحدت ملاک ماده ۴۵۸ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲حق تشدید مجازات را نداشته با حذف دو سال اقامت اجباری و تقلیل یک فقره ۱۵ سال حبس به نه سال حبس با رد اعتراض معترض به استناد بند الف ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری رأی معترض عنه ابرام می گردد.

شعبه بیستم دیوان عالی کشور- رئیس و عضو معاون

محمد ناصری صالح آباد- م. افرا