رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تأثیر عدم حضور دادستان در اعتبار دادنامه صادره

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۶۰۰۶۵۱
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۶۰۰۶۵۱
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۹/۱۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهانتقالی
گروه رأیرای کیفری
موضوعتأثیر عدم حضور دادستان در اعتبار دادنامه صادره
قاضیامیرصفیری
عبدالعلیاحمدخان بیگی
ولی بلاغی
علی رازینی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تأثیر عدم حضور دادستان در اعتبار دادنامه صادره: در جرایمی که حضور دادستان یا نماینده وی در جلسات رسیدگی الزامی است، نبودن برگه اخطاریه در پرونده و عدم دعوت از دادستان مبنی بر حضور در جلسه دادرسی ، موجب بی اعتباری دادنامه صادره است.

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم ح. ن. در تاریخ ۹۴/۳/۹ مدعی گردیده آقای ج. ک. از حدود دو سال قبل یاد شده که در همسایگی ایشان زندگی می کند در تعقیب وی بوده و هر کجا او را می دیده ابراز علاقه می کرده و می گفته عاشق تو هستم تا اینکه یک شب در گوشه ای پنهان شده و به محض رفتن به دستشویی به سر وقت او آمده و در همانجا با گرفتن جلوی دهانش به زور به شاکیه تجاوز نموده است . ولی در آن موقع شکایتی مطرح نکرده و از روی دیوار وارد منزل شده و برای حفظ آبرو جریان را به شوهرش نگفته و ادامه می دهد، تا چهارشنبه ۹۴/۳/۷ درحالیکه شوهرم خانه نبود من به اتفاق بچه هایم در داخل حیاط خواب بودیم ناگهان به داخل رختخواب آمد و درب هم قفل بود و نمی دانم چه جوری آمد و بازویم را گرفت و داخل اتاق برد که قصد تجاوز به اینجانبه را داشت که شوهرم ناگهان وارد منزل شد و ما را دید و به او گفتم بیا داخل این مرد را بگیر که نمی دانم چرا نیامد و هل شد ناگهان آقای ج. ک اقدام به فرار نمودن و اینجانبه تصمیم گرفتم شکایت کنم ... متهم ج. ک. در بازجوئی نزد مأمورین در پاسخ به اتهامات وارده دائر بر ورود به عنف و تجاوز به عنف و ایجاد مزاحمت های بسیار می گوید: چهارشنبه ۹۴/۳/۷ اینجانب اصلا فیروزآباد نبوده ام و در زرقان عروسی بودم و حدود چند ماه پیش من یک نفر ناشناس را روی دیوار خودمان که مشترک با خانم شاکی می باشد دیدم و قسم می خورم که من چنین کاری نکرده ام ... ; در نزد بازپرس نیز مجددا طرفین اظهارات خود را تکرار نموده و متهم منکر اتهام گردیده و حرفهای شاکیه را کذب دانسته و می پذیرد که برادرش همسایه شاکیه می باشد .... و در تحقیقات محلی نیز توسط مأمورین حاکی از وضعیت خوب اخلاقی متهم و اینکه تاکنون موردی از ایشان دیده نشده است می باشد با صدور قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس و اعتراض متهم به قرار پرونده در شعبه اول دادگاه کیفری دو فیروزآباد مطرح گردیده از آنجا که دلایل و قرائن قوی دلالت بر توجه اتهام نماید در پرونده منعکس نبوده و شرایط قانونی را بر ادامه بازداشت متهم در پرونده مهیا ندانسته است به استناد مواد ۲۳۷،۲۳۸،۲۷۰ و ۲۷۱ و ۲۷۳ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ اعتراض را وارد و قرار معترض عنه را نقض تا در دادسرا قرار تأمین مناسب دیگری صادر گردد. سپس متهم با سپردن وثیقه ملکی آزاد گردیده است. بازپرس در ظهر برگ ۱۲ پرونده در خصوص ادعای شاکی مبنی بر تجاوز به عنف دستور تهیه بدل مفید از پرونده و ارسال آن را به دادگاه صادر نموده و ریاست محترم دادگستری فیروزآباد نیز با ارجاع پرونده به کیفری یک دستور لازم جهت رسیدگی را صادر می نماید با تعیین وقت رسیدگی و دعوت از طرفین با قید به همراه آوردن شهود و دلایل در تاریخ ۹۴/۵/۵ در وقت مقرر جلسه شعبه چهارم کیفری یک فیروزآباد با حضور طرفین و وکلای مدافع متهم تشکیل گردیده است ابتداء شاکیه با معرفی خود به طرح شکایت پرداخته و می گوید : از آقای ج. شاکی هستم ایشان همیشه مزاحمت برای من داشت ، ایشان همسایه مجاور ما هستند روی پشت بام می آید داخل منزل نگاه می کرد از بالا دیوار داخل منزل به من نگاه می کرد حدود دو سالی است که مزاحمت دارد. یک شب من به دستشویی رفتم ایشان از دیوار منزل بالا آمد وارد منزل ما شد و آمد داخل دستشویی که داخل حیاط است به من تجاوز کرد آن موقع شوهرم در منزل نبود . شلوارم را پائین کشید و مرا خواباند و از جلو به من تجاوز کرد ترسیده بودم کارش را تمام کرد و رفت دهانم را گرفت و نتوانستم فریاد بزنم این تجاوز حدود دو سال قبل انجام شده است. چون دیگر مزاحم من نشد به شوهرم نگفتم و شکایت نکردم. یک شب هم اخیرا که در حیاط منزل خواب بودیم. بار آخری حدود یکماه قبل دیدم بالای سرم است من و بچه ها خواب بودیم شوهرم منزل نبود . شوهرم آژانس کار می کند. بزور مرا داخل اطاق برد با من گلاویز بود که شوهرم رسید ولی ایشان فرار کرد آن شب نتوانست به من تجاوز کند شلوارم بیرون آورده بود دهانم را گرفته بود نمی توانستم جیغ بزنم پسر بزرگم ۱۶ ساله است بعد که شوهرم رسید بچه ها بیدار شدند.متهم در پاسخ به ادعای شاکیه می گوید: شاکی همسایه منزل برادر من یعنی م. ک. است. این دو خانواده با همدیگر رفت و آمد داشتند ولی من منزل شاکی نمی رفتم منزل پدری من روستای خ. می باشد اظهارات شاکی دروغ است. حدود یکسال و چند ماه که برادرم در این محل ساکن شده است.... خانم ر. ت بوکالت از ج. ک. می گوید: ... موکل هیچکدام از ادعاهای شاکیه را قبول نداشته، چرا که در ادعای دو سال قبل شاکی در دستشویی منزلش توسط موکل لازم به ذکر است که منزل دیوار به دیوار موکل با شاکی که متعلق به برادرش می باشد. حدود یکسال و نیم است که خریداری شده و دو سال نیست که برادرش همسایه شاکی شده است. لذا ادعای شاکی مبنی بر تجاوز در دو سال قبل کذب بوده و مهمتر اینکه مگر می شود فردی همزمان در دستشویی که محل کوچکی است هم بتواند دهان شاکی را ببندد و هم تجاوز از جلو با وی انجام دهد و شاکیه هم سر و صدا نکند و اجازه دهد متهم کارش را به راحتی انجام دهد و برود!!! ... دوم نسبت به ادعای شاکیه در دفعه دوم حدود یک ماه قبل به تجاوز که در حیاط خوابیده بودیم وارد رختخواب شد و من را به زور وارد اتاق منزل کرد و دهنم را بست و شلوارم را بیرون آورد که باز خود تناقض گویی و اظهارات کذب وی را می رساند که باز سوال می شود مگر می شود همزمان متهم هم دهان وی را گرفته و شلوار وی را دربیاورد مگر چقدر فرصت زمانی داشته و چرا وی سر و صدا نکرده و فرزندانش را بیدار نکرده در صورتیکه فرزند بزرگ وی ۱۵ ساله بوده و در این فرصت که وی مدعی است با شاکیه گلاویز بوده و وارد شده چگونه متهم توانسته از اتاق درون منزل فرار کند و آنها هیچگونه اقدامی نکنند که جای تأمل و بررسی بیشتر قضات محترم دادگاه را می طلبد ... شاکیه هیچگونه دلیلی بر ادعای خود نداشته و شهودی مبنی بر تجاوز در دستشویی منزل نداشته است. لذا به صرف ایجاد پرونده سازی علیه موکل نمی توان اقرار علیه موکل را پذیرفت ... تقاضای صدور حکم برائت موکل خود را نموده است. دادگاه از شاکیه می پرسد آیا برای اثبات ادعای خویش دلیل یا شاهدی می توانید ارائه دهید؟ خیر دلیل یا شاهدی ندارم خدا از او نگذرد آن موقع هم به شوهرم هم نگفتم. (ص۱۷ الی ۲۱)با اعلام ختم دادرسی دادگاه مبادرت به انشاء رأی نموده و به موجب دادنامه ۱۴۸/۹۴ مورخ ۹۴/۶/۱ آقای ج. ک. را از اتهام وارده دائر بر زنای به عنف به لحاظ فقد دلایل اثباتی تبرئه نموده است. با ابلاغ مفاد دادنامه به شاکیه در فرجه قانونی طی لایحه ایی که به شماره ۴۷ به ثبت رسیده ضمن بر شمردن ایرادات شکلی از جمله عدم حضور نماینده دادستان در جلسه دادرسی و دو نفره بودن اعضاء شعبه رسیدگی کننده به پرونده بجای سه نفر عضو طبق ماده ۲۹۶ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ نسبت به برائت متهم که موجب تجری بیشتر وی می گردد و ... اعتراض خود را اعلام داشته که در حین شور و قرائت گزارش به مفاد لایحه تقدیمی نیز اشاره خواهد شد.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای محسن یکتن خدائی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمید درخشان نیا دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر صدور رأی شایسته برابر موازین قانونی و محتویات پرونده مورد تقاضاست. در خصوص دادنامه شماره ۹۴۰/۱۴۸ مورخ ۹۴/۶/۱ تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:


رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص فرجامخواهی شاکیه خانم ح. ن. از دادنامه ۱۴۸ صادره از شعبه ۴ دادگاه کیفری یک استان فارس (شعبه ششم کیفری استان سابق) در تبرئه متهم آقای ج. ک. از اتهام وارده دائر بر زنای به عنف از آنجا که به صراحت ماده ۳۰۰ قانون آئین دادرسی کیفری حضور نماینده دادستان در جلسات رسیدگی الزامی است لیکن عدم حضور مانع از رسیدگی نخواهد بود در پرونده امر برگه اخطاریه و دعوتی از نماینده دادستان ملاحظه نمی گردد تا در جلسه دادرسی شرکت نماید و یا با وجود ابلاغ و اطلاع از وقت دادرسی امتناع نموده باشد، فلذا این ایراد وارد است و موجبات خدشه به اعتبار دادنامه وارد می نماید و از طرفی بر فرض برائت متهم از اتهام تجاوز به عنف دادگاه موظف بوده به موجب مقدمات قانونی در صورت احراز رابطه مادون زنا و در حد رابطه نامشروع با وجود شاکی مستفاد از ماده ۱۰۲ قانون مذکور با احضار همسر شاکیه بنام آقای خ. ر که در این پرونده نیز لایحه ایی ارائه داده و از رسیدگی ها بعمل آمده مأیوس و سرخورده می باشد و ظاهرا در پرونده دیگری که در بازپرسی مفتوح مانده و بعدا با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری دو در خصوص سایر اتهامات منتسب به متهم دائر بر ایجاد مزاحمت برای بانوی یاد شده و ورود به عنف به منزل مسکونی شاکی و قصد سوء نسبت به همسرش آنچه که وی در آن شب دیده تحقیقات مفصل بعمل آورده و آنان را مواجهه داده و سوابق کیفری قبلی متهم نیز از طریق زندان و برگ انگشت نگاری اداره تشخیص هویت و دادسرا مورد بررسی قرار گیرد و از مطلعین و همسایگان نیز با اخذ مشخصات سجلی و آدرسهای آنان همانند یک بازپرس دادسرا تحقیقات جامع و کاملی در جمع آوری دلایل له و علیه متهم بعمل آورده و سپس از برآیند تحقیقات مبادرت به اتخاذ تصمیم می نمود. لذا با پذیرش اعتراض خانم ح. ن. فرزند ع.ع. ، با نقض دادنامه مذکور پرونده در اجرای بند (۲) از ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری اخیر التصویب (۱۳۹۲) جهت ادامه رسیدگی به همان شعبه ارجاع می گردد.

شعبه چهل و یکم دیوان عالی کشور رئیس: علی رازینی عضو معاون: عبدالعلی خان بیگی عضو معاون : محسن یکتن خدائی