رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تاثیر درج تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی بر تجدیدنظرخواهی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۳۰۰۳۳۹
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۳۰۰۳۳۹
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۱۰/۲۱
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۳ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعتاثیر درج تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی بر تجدیدنظرخواهی
قاضیعلی اصغرباغانی
علی اکبربنائی راد
محمد حسین ارجمند

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تاثیر درج تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی بر تجدیدنظرخواهی: چنانچه تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی در پرونده موجود نباشد،امکان رسیدگی تجدیدنظر وجود ندارد.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده خانم ف. ع. شکایت نموده روز جمعه چند سال قبل کنار عابر بانک بودم آقای س. ل.ز. جلو مرا گرفت اول با خوبی با من برخورد کرد بعد مرا به زور سوار ماشین کرد و با چوب و چاقو تهدید نمود و گفت اگر اعتراضی بکنی ماشین را چپ می کنم و درب ماشین را قفل کرد و سرعت ماشین را زیاد کرد و یک چیزی به من داد و گفت باید بخوری و به زور وارد دهانم کرد و از هوش رفتم وقتی به هوش آمدم متوجه شدم تمام بدنم سیاه است و لباسهایم پاره شده است و بعد مرا آورد کنار پل رسالت پایین کرد و بعد از چندین سال که می گذرد هنوز آسیب هایی که به من وارد کرده جبران نشده است . آقای س. ل.ز. در پاسخ شکایت شاکیه گفته حدود سه سال پیش با یک پیام از طرف شاکیه با وی آشنا شدم و مدت ۴ روز با هم در ارتباط بودیم از طریق پیام که شاکیه گفت باید همدیگر را ببینیم و به اصرار ایشان به دیدنش رفتم و وی اصرار به ادامه رابطه داشت ولی من مخالفت کردم و گفت پدرت را در می آورم و بعد مرا بازداشت کردند و در جلسه رسیدگی دادگاه متهم می گوید سه ماه زندان بودم و به لحاظ شرب خمر شلاق خوردم نمی دانم چرا دوباره مرا خواسته اند و زنا را قبول ندارم غیر از پیام هایی که گفتم و بیشتر از طرف خود شاکیه بوده ارتباطی با وی نداشته ام . در نهایت دادگاه به موجب دادنامه تجدیدنظرخواسته وی را در مورد اتهام زنای به عنف تبرئه و در مورد شرب خمر و نگهداری مشروبات الکلی اعلام داشته چون رأی صادر و اجرا شده است دادگاه با تکلیفی مواجه نمی باشد . اوراق پرونده حکایتی از ابلاغ دادنامه به طرفین ندارد لکن شاکیه طبق لایحه ای که به شماره ۵۲۰ _ ۹۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۲ ثبت گردیده نسبت به آن اعتراض نموده است پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است . اینک گزارش که توسط عضوممیز تنظیم شده تقدیم ریاست محترم شعبه می شود . هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید . پس از قرائت گزارش آقای علی اکبر بنائی راد عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمدحسین ارجمند دادیار دادسرای دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر اینکه با توجه به محتویات پرونده چون نسخه ثانی ابلاغ دادنامه تجدیدنظرخواسته در پرونده انعکاس ندارد ، لذا در شرایط فعلی پرونده به نظر قابلیت طرح و رسیدگی در دیوان عالی کشور را ندارد مستندا به ماده ۴۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری عقیده به ارسال آن به دادگاه بدوی صادر کننده رأی دارم . در خصوص دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۳۴۱۹۲۰۰۱۷۴ مورخه ۱۳۹۳/۰۶/۰۸ تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده ، چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به اینکه حسب اوراق پرونده نسخه ثانی ابلاغ دادنامه تجدیدنظرخواسته در پرونده ملاحظه نمی شود و با این وصف محاسبه اینکه تجدیدنظرخواهی در فرجه قانونی می باشد یا خیر مقدور نیست . لذا در وضعیت موجود پرونده قابل طرح در دیوان عالی کشور نمی باشد در اجرای ماده ۴۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری به دادگاه بدوی صادر کننده رأی اعاده می گردد . این رأی قطعی است .

شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور- رئیس و عضو معاون

علی اصغر باغانی - علی اکبر بنائی راد