رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تاثیر رها کردن بزه دیده در تحقق بزه آدم ربایی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۹۳۰۰۲۳۰
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۰۹۳۰۰۲۳۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۵/۳۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۹ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعتاثیر رها کردن بزه دیده در تحقق بزه آدم ربایی
قاضیحاتمی ماربینی
کامرانمحمدحسینی
نبی الهراجی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تاثیر رها کردن بزه دیده در تحقق بزه آدم ربایی: رها کردن فرد ربوده شده، مانع تحقق بزه آدم ربایی نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده، آقای ح.ر.غ. ساکن شهرستان الف.، علیه آقای ج.ف. ساکن همان شهرستان، به اتهام ربایش و تجاوز به عنف فرزند صغیرش بنام الف.غ. به دادگستری شهرستان الف. شکایت کرده است. شاکی در توضیح شکایت خود اظهارداشته فرزندم با دوستانش دو چرخه سواری می کرده که مشتکی عنه، فرزندم را با تهدید چاقو و زور به سمت باغهای ... می برد. دوستان فرزندم فریاد می کنند که شخص عابری فرزندم را نجات می دهد. مجنی علیه آقای الف.غ. می گوید شلوار مرا پائین کشید و شاید به مدت پنج ثانیه به من تجاوز کرد. متهم در نیروی انتظامی اظهار داشته قبول دارم من و غ. که دوستم می باشد پشت دامداری خودمان نشسته بودیم الف.غ. با چند نفر از دوستانش آمدند از کوچه باغ ... رد می شدند من دنبالشان گذاشتم و با لگد به دوچرخه الف.غ. کوبیدم دوچرخه زمین خورد. دست وی را بزور گرفتم و وی را بزور سوار دوچرخه اش کردم و خودم هم سوار دوچرخه شدم. الف.غ. مقاومت می کرد او را به پشت بیمارستان بردم بعد شلوار وی را در آوردم و وی را روی زمین خواباندم و روی او خوابیدم و بوی تجاوز نکردم.چون یک موتوری آمد ترسیدم و سوار موتور دوستم غ. شدیم و فرار کردیم ص ۱۳. آقایان الف.ح.غ. و ع.ح. همبازیهای مجنی علیه نیز جریان را چنین تعریف کرده اند که آقای ف. با لگد به دوچرخه الف.غ. زد و او را گرفت و با تهدید چاقو او را پشت بیمارستان برد که ما سر و صدا کردیم و یک موتوری آمد از او کمک خواستیم آن موتوری آمد به طرف پشت بیمارستان که متهم، الف.غ. را رها نموده و فرار کرد. پرونده پس از تکمیل تحقیقات در شعبه دوم دادگاه کیفری یک شهر ه. رسیدگی گردیده دادگاه با توجه به اینکه علیرغم اقرار متهم به بردن مجنی علیه در مرجع نیروی انتظامی، چون درجلسه رسیدگی منکر تجاوز گردیده و ولی طفل نیز نسبت به تجاوز صراحتا چیزی بیان ننموده و شک داشته، لذا متهم را از حیث تجاوز مستندا به ماده ۱۲۱ قانون مجازات اسلامی و ماده ۴۸۳ قانون آئین دادرسی کیفری قرار منع تعقیب صادر و اعلام نموده و نیز درخصوص بزه آدم ربائی، گرچه گواهان که دو نفر طفل بوده اند بیان داشته اند که متهم، الف.غ. را با خودش برد اما بصراحت گفته اند که در حین بردن وی یک موتوری آمد ما به او گفتیم الف.غ. را برد متهم به محض شنیدن این موضوع، مجنی علیه را رها کرد. دادگاه اقدامات انجام گرفته را در حد آدم ربائی ندانسته و مستندا به ماده ۴ قانون آئین دادرسی کیفری و اصل ۳۷ قانون اساسی متهم را از اتهام آدم ربائی تبرئه نموده اما در خصوص اتهام متهم مبنی بر تهدید با چاقو، با توجه به اظهارات گواهان و قبول وکیل متهم نسبت به تهدید با چاقو و سایر قرائن و امارات موجود درپرونده بزه تهدید با چاقو را محرز و مسلم دانسته و لذا مستندا به ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ و ماده ۶۱۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ متهم را به تحمل دو سال حبس و تحمل ۷۴ ضربه شلاق تعزیری محکوم نموده. با ابلاغ دادنامه به طرفین پرونده مورد اعتراض شاکی، آقای ح.ر.غ. قرار گرفته و با تقدیم لایحه اعتراض درخواست فرجام و نقض رأی و صدور رأی شایسته را نموده است پرونده پس از ارسال به دیوانعالی کشور به این شعبه ارجاع شده ۰ اعضاء شعبه ضمن تشکیل جلسه و قرائت گزارش آقای نبی اله راجی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی جناب آقای م. حسینی دادیار محترم دیوانعالی کشور با توجه به گزارش عضو محترم ممیز نظر به اینکه تحقق بزه آدم ربائی با توجه به اظهارات متهم و گواهان محرز است لذا با عنایت به اعتراض شاکی دادنامه صادره نقض و تقاضای صدور رأی شایسته را دارم و مشورت بشرح آتی مبادرت بصدور رأی می نماید۰

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به اظهارات شهود که همبازیهای مجنی علیه می باشند و به صراحت گفته اند الف غ. را بزور با خود برد و از موتور سوار که رهگذر بود استمداد می طلبند و وی می رود که طفل را نجات بدهد. متهم طفل را رها کرده و متواری می شود و نیز خود متهم در تحقیقات اقرار و اعتراف نموده که من گذاشتم دنبالشان و چون الف.غ. عقب تر بود با لگد به دوچرخه وی کوبیدم و دوچرخه زمین خورد، دست الف.غ. را گرفتم و وی را بزور سوار دوچرخه اش کردم و خودم هم سوار شدم. الف.غ. مقاومت می کرد اما وی را به پشت بیمارستان بردم ولی چون یک موتوری آمد ترسیدم و سوار موتور غ. ( دوست متهم ) شدم و فرار کردم ص ۱۳. گرچه بعدا منکر گردیده است علی ای حال با توجه به اقاریر متهم و اظهارات گواهان و شکایت بی شائبه شاکی اعتراض فرجامخواه را وارد دانسته و ضمن نقض دادنامه از حیث آدم ربائی که حتی دادگاه محترم نیز قبول نموده که متهم الف.غ. را با خود برده اما چون دوستان مجنی علیه به موتوری رهگذر التماس کرده اند که دوستشان را نجات بدهد و متهم به محض شنیدن گفتگوی دوستان مجنی علیه و موتوری، الف.غ. را رها کرده بنابراین خود دادگاه بردن مجنی علیه را توسط متهم قبول نموده اما چون از موتوری ترسیده مجنی علیه را رها کرده و دادگاه رها کردن مجنی علیه را دلیل به عدم تحقق ربایش دانسته که منطقی نمی باشد. بناء علیهذا ضمن دادنامه فرجام خواسته را از حیث آدم ربائی باستناد فراز چهارم از بند ب ماده ۴۶۹ ق.آ. د. ک نقض و جهت رسیدگی مجدد پرونده را به دادگاه همعرض ارجاع می نماید و از جهت تهدید با چاقو باستناد بند الف ماده مآرالذکر، دادنامه معترض عنه را ابرام می نماید.

شعبه ۲۹ دیوانعالی کشور - رئیس و مستشار

نبی اله راجی - رضا حاتمی