رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تجدید نظر خواهی از حکم دادگاه هم عرض در مقام رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۹۳۰۰۲۰۷
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۰۹۳۰۰۲۰۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۵/۱۱
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۹ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعتجدید نظر خواهی از حکم دادگاه هم عرض در مقام رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی
قاضیرضا حاتمی
کامرانمحمدحسینی
نبی الله راجی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تجدید نظر خواهی از حکم دادگاه هم عرض در مقام رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی: تصمیم دادگاه هم عرض در مقام رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی مبنی بر تایید حکم قبلی، قابل تجدید نظر خواهی است.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده آقای ک.الف. ۱۷ ساله، دایر بر قتل عمدی پدرش مرحوم م.الف.ز. که در دادگاه کیفری شعبه هفتم تجدیدنظر استان اردبیل تحت رسیدگی قرار گرفته و در ۸۷/۵/۲۰ مبادرت به صدور دادنامه شماره ۸۷۰/۶۲ نموده، نظر به اینکه در تاریخ ۸۵/۱۱/۱۷ به پاسگاه، گزارشی مبنی بر یک فقره درگیری گزارش می شود مأمورین به محل، عزیمت می کنند و معلوم می شود که در خانه مسکونی م.الف.، درگیری اتفاق افتاده و همسر مقتول به سرش می کوبد و در داخل منزل جسد به حالت خون آلود و تکیه بر بالش که مغزش بر زمین ریخته است، مشاهده می شود و یک میله آهنی آغشته به خون وجود دارد. پس از اطلاع به دادگاه، بازپرسی به منطقه عزیمت و پس از بررسی محل وقوع قتل صورتجلسه می شود از همسر مقتول بنام گ.الف. بازجوئی شده و وی اظهار داشته فکر می کنم که پسر بزرگم مرتکب قتل شده است از ک. الف.ز. بازجوئی بعمل می آید. اتهام را می پذیرد و انگیزه خودش را از این عمل جنایتکارانه، ندادن پول تو جیبی - کتک کاری - مردود شدن از امتحان - بیکاری و ممانعت مقتول از رفتنش به تهران و ترک تحصیل اعلام می دارد. پدر و مادر مقتول از متهم شکایت می کنند در تمام مراحل تحقیقات متهم به قتل پدرش اقرار می نماید. پس از رعایت مقررات و تشریفات قانونی آئین دادرسی در امور کیفری، دادگاه با توجه به اقاریر متهم و نظریه پزشکی قانونی با احراز مجرمیت آقای ک. الف.ز. در رابطه با قتل عمدی پدرش مرحوم م. الف.، نامبرده را مستندا به ماده ۲۰۵ بند الف ماده ۲۰۶ ماده ۲۰۷ بند یک ماده ۲۳۱ مادتین ۲۳۲ و ۲۳۳ و قسمت نخست ماده ۲۵۷ جملگی از قانون مجازات اسلامی و با رعایت ماده ۲۱۹ مواد ۲۲۷ الی ۲۳۰ مواد ۲۶۱ ، ۲۶۳، ۲۶۴ و ۲۶۵ پس از تودیع سهم الدیه صغار ۱- م.الف و م.الف.ز. که متقاضی قصاص نفس برای متهم نمی باشد، از سوی اولیای دم متقاضی قصاص نفس متهم پدر و مادر مقتول، به یک فقره قصاص محکوم می نماید. پس از صدور رأی قاضی اجرای احکام در تاریخ ۹۳/۱۲/۲۶، اعلام داشته محکوم علیه در مورخه ۹۳/۸/۲۴ در راستای اعمال ماده ۸۸ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۹۲ به لحاظ اینکه در زمان ارتکاب جرم به رشد جسمی و عقلی نرسیده بوده، درخواست اعاده دادرسی می نماید. پرونده در تاریخ ۹۴/۳/۴ به شعبه ۳۸ دیوانعالی کشور ارسال و درخواست اعاده دادرسی می شود که شعبه سی و هشتم دیوانعالی کشور بلحاظ اینکه محکوم علیه متولد ۷۰/۵/۲۹ و در تاریخ بهمن ماه ۸۵ مرتکب قتل پدرش شده و در حین ارتکاب قتل، کمتر از ۱۶ سال سن داشته است برابر مفاد ماده ۸۸-۹۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲، می بایست به حرمت عمل خود آگاه و از رشد عقلی و کمال آن بر خوددار باشد و درخواست ریاست محترم دادگستری اردبیل موجه جهت تجدید محاکمه پرونده را به شعبه همعرض ارجاع می نماید. شعبه دوم دادگاه کیفری یک ویژه اطفال و نوجوان استان اردبیل در تاریخ ۹۴/۱۱/۲۵ مبادرت به صدور دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۴۰۶۹۰۰۰۴۷ نموده دادگاه با عنایت به اقدامات متهم قبل از قتل از جمله مسافرت وی به تهران و بندرعباس، برداشتن پول از جیب مقتول پس از قتل، برداشتن شناسنامه از کمد و اقامت شبانه در تبریز، بنظر می رسد از رشد کافی عقلی نیز برخوردار بوده و ادله ای که دال بر اثبات خلاف این امر باشد، از سوی متقاضی اعاده دادرسی ارائه نشده و رأی دادگاه کیفری استان سابق نیز بر این مبنا بوده است. بنابراین دادگاه درخواست اعاده دادرسی را وارد ندانسته با استناد به ماده ۴۸۰ قانون آئین دادرسی در امور کیفری حکم صادره از دادگاه محترم کیفری استان سابق مبنی بر یک فقره قصاص متهم، پس از پرداخت سهم دیه م. و م. الف.ز. برادر و خواهر متهم را عینا تأیید و اعلام می دارد. پس از ابلاغ رأی اقای ک. الف.ز. محکوم علیه، با تقدیم لایحه ای که ضم پرونده گردیده و خانم س. م.ع. بوکالت از نامبرده با ارائه لایحه تقدیمی درخواست تجدیدنظرخواهی نموده اند که پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و جهت رسیدگی باین شعبه ارجاع می شود. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای رضا حاتمی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای کامران م. حسینی دادیار دیوان عالی کشور مبنی بر (نظر باینکه احراز رشد عقلی از سوی دادگاه محترم براساس مطالب و گفته های متهم در سالهایی است که هنوز به رشد کافی عقلی نرسیده است و دادگاه اقدامی در جهت احراز رشد و کمال عقلی نکرده و یا اعلام نکرده است لذا تقاضای نقض دادنامه و اعاده به دادگاه جهت بررسی موضوع را دارم ) مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

تجدیدنظرخواهی خانم س. م.ع. به وکالت از محکوم علیه آقای ک. الف.ز. نسبت به دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۴۰۶۹۰۰۰۴۷ مورخه۹۴/۱۱/۲۵ صادره از شعبه دوم دادگاه کیفری یک ویژه اطفال و نوجوان استان اردبیل، وارد بنظر نمی رسد زیرا از ناحیه تجدیدنظرخواهان ها اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض دادنامه معترض عنه را ایجاب نماید، ابراز و اقامه نشده است و دادگاه از مجموع اظهارات محکوم علیه که بیان داشته از کرده خود پشیمان نیستم و اگر خدا دوباره او را زنده کند بازهم او را می کشم که اظهارات نامبرده حکایت از رشد و کمال عقلی وی داشته است و رأی صادره از حیث مبانی استدلال و رعایت اصول دادرسی و موازین قانونی هم خدشه و ایرادی موثری بر آن وارد نیست. بنابر مراتب مذکور و دفاعیات متهم و اظهارات شکات اولیای دم و سایر قرائن و امارات موجود، رأی صادره وفق موازین اصدار یافته و با استناد به بند الف از ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی در امور کیفری ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را عینا تأیید و ابرام می نماید.

شعبه بیست و نهم دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار

نبی ا... راجی - رضا حاتمی