رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تعیین مجازات نسبت به جنبه عمومی جرم در مرحله فرجام خواهی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۷۶۰۰۵۰۳
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۰۷۶۰۰۵۰۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۵/۲۴
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعتعیین مجازات نسبت به جنبه عمومی جرم در مرحله فرجام خواهی
قاضیمحمدرضاوکیلیان
عبدالعلیناصح فورگ
عباسعلیعلیزاده بایگی
سعیدعالم

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تعیین مجازات نسبت به جنبه عمومی جرم در مرحله فرجام خواهی: چنانچه محکوم علیه به رأی صادره اعتراض نماید، تعیین مجازات جدید نسبت به جنبه عمومی جرم، فاقد وجاهت قانونی است.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب گزارش مرجع انتظامی در مورخ ۹۴/۲/۴ یک فقره قتل با چاقو واقع گردیده با حضور مأمورین در محل بیمارستان اعلام می گردد فردی توسط اورژانس به بیمارستان انتقال داده شده که به بخش معاینات اولیه منتقل و هیچگونه علائم چاقو در وی وجود نداشته و توسط جسم برنده و چاقو به پشت کمر سمت چپ اصابت کرده و به علت خونریزی داخلی منجر به فوت شده است و حسب اظهار همراهان فرد فوت شده، وی توسط شخصی به نام ع. به قتل رسیده و مشخصات فرد فوت شده به نام ک.ک. اعلام گردیده است. از آقای الف.ک. پور [پدر، صحیح است] مقتول بدوا توسط مرجع انتظامی تحقیق گردیده اظهار نموده مدت چند سال فرزندم را به خواهرم سپرده ام و نزد ایشان زندگی می کرد، شب قبل متوجه فوت فرزندم شدم خودم را به شیراز رساندم و طبق اعلام اهالی به خاطر حساب و کتاب توسط فردی به نام ع. که از اوباش این منطقه است به وسیله چاقو به قتل رسیده تقاضای تعقیب و مجازات وی را دارم. مراتب به بازپرس ویژه قتل تلفنی اطلاع داده شده دستور بررسی صحنه جرم و شناسائی قاتل داده شده است. متهم حسب اعلام اهالی حاضر در محل درگیری و گزارش مأمورین، پس از درگیری و زدن چاقو از محل متواری شده و حسب گزارش یک دستگاه پراید سفید بجا مانده در محل از وی رها شده است که اهالی اعلام نموده اند متعلق به ع.م. می باشد. پس از گزارش کتبی، دستور لازم توسط بازپرس جهت شناسائی و دستگیری متهم صادر شده است. در گزارش معاینه جسد متوفی تنظیمی توسط پزشکی قانونی، ضمن قید موارد بریدگی های متعدد در بدن وی در ناحیه خلفی پهلوی چپ و روی شانه چپ و نواحی خلفی دست چپ و ساق پای چپ و راست و ران چپ، علت فوت خونریزی وسیع داخلی و خارجی ناشی از صدمات متعدد وارده به بدن (به خصوص ریه) به دنبال اصابت جسم برنده نامشخص تعیین می گردد. اقدامات لازم جهت شناسائی و دستگیری متهم انجام، از گواه حاضر در صحنه درگیری به نام م.ع. تحقیق شده که چگونگی درگیری آنان را مفصلا توضیح داده است. نمونه های خون اخذ شده از سنگریزه ها و نخ اخذ شده از صندوق عقب پراید و چاقوی بزرگ دسته چوبی با گروه خونی B که منطبق با گروه خونی مقتول می باشد نمونه برداری شده است. در مورخه ۹۴/۳/۷ متهم ع. ک. توسط مأمورین در محل سکونت شناسائی و دستگیر می گردد. بدوا از ع. م. متولد ۱۳۶۱ در مرجع انتظامی تحقیق می گردد. در مورد اتهام ایراد و جرح عمدی با چاقو منجر به قتل عمدی مرحوم ک.ک. اظهار می دارد: قبول دارم. من وی را با چاقو زدم ولی من نمی خواستم که او بمیرد به خدا من بیش از ده بار به او گفتم که برود ولی نرفت و بیشتر فحاشی می کرد که من وی را با چاقو زدم. ولی به خدا نمی خواستم که بمیرد او خودش به روی چاقو افتاد، در مورد سؤال اینکه چند ضربه به کدام ناحیه بدن مقتول وارد کرده اید اظهار می دارد با عرض معذرت بنده با چاقو به وی زدم. در سمت شکم و ران و پهلو دقیقا نمی دانم چند ضربه به او زدم به ساق پا و سینه او زدم و اظهار می دارد حالت طبیعی نداشتم و مشروب خورده بودم. نامبرده در جلسه مورخ ۹۴/۳/۹ نزد بازپرسی پس از تفهیم اتهام قتل عمدی بیان نموده، او دائم به من فحاشی می کرد در حدود ۱۰ بار بنده رفتم و او باز به جلو من می آمد و فحاشی می کرد که در آن زمان من ناراحت شدم و او را با ضربات چاقو زدم ولی به خدا نمی خواستم که او را بکشم. او خودش را به لبه دیوار زد و رو به عقب من و خودش را هل داد و به زمین خورد و چاقو که در دست من بود به پهلوی مرحوم رفت. در مورد نحوه و تعداد زدن ضربات چاقو بیان نموده ۳ ضربه را یادم هست و بقیه یادم نیست. در اعضاء شکم، ران، پهلو، ما با هم ایستاده بودیم. او رو به جلو و من در پشت سر آن مرحوم بودم که می گفتم بس است و او پایش را به لبه دیوار گذاشت او به عقب هل داد و با هم به زمین خوردیم. و چاقوئی که در دست من بود به پهلوی آن مرحوم رفت، فقط خودم با او درگیر بودم و فقط خودم آن مرحوم را زدم، چاقو متعلق به خودم بود، دسته آن چوبی و به رنگ قهوه ای و مقداری نوار چسب به دور آن پیچیده است. ساعت ۸ شب مشروب خورده بودم تا ساعت ۱۱ شب که درگیری شد. قرار بازداشت موقت متهم صادر و به زندان مرکزی شیراز معرفی گردیده است. و طبق دستور بازپرسی مدت چهار روز جهت انجام تحقیقات، بازسازی صحنه، معرفی وی به پزشکی قانونی در اختیار مرجع انتظامی قرار داده شده است. پزشکی قانونی در نظریه مورخ ۹۴/۳/۱۱ اعلام نموده در حال حاضر علائمی از بیماری عمده اعصاب در وی مشاهده نمی شود. صورتجلسه بازسازی صحنه قتل توسط مأمورین با حضور متهم و شاهد تنظیم که به موجب آن اقرار به درگیری با مقتول و زدن ضربات چاقو به وی و نحوه و چگونگی آن نموده است و بیان نموده کلیه ضربات را عمدا به مقتول زدم. فقط ضربه آخری چاقو دستم بود. مقتول افتاد و چاقو رفت پهلوی راستش، پس از تفهیم مجدد و اخذ آخرین دفاع از وی، از گواه نیز توسط بازپرس تحقیق گردیده، آقای م.ع. ۲۹ ساله اظهار نموده است، ع. م. چاقو در تصرف داشت و با چاقو چند ضربه به ک.ک. زد، من قصد وساطت داشتم که چاقو در تصرف ع.م. به ساعد دست چپ من برخورد و زخمی شدم دیگر وساطت نکردم. و کنار رفتم و ع. با چاقو ک.ک. را مجروح نمود و سپس فرار کرد. در حین درگیری ک.ک. چاقو نداشت و فقط ع.م. چاقو داشت. فقط همان دو نفر با هم درگیر بودند و ع. م. اقدام به زدن و مجروح نمودن ک.ک. با چاقو نمود. از گواه دیگر به نام م.ک. ۲۹ ساله تحقیق شده اظهار نموده اینجانب شاهد و ناظر بودم که ع.م. و ک.ک. با هم درگیر شدند. ع.م. با چاقو اقدام بر ضرب و جرح ک.ک. نمود، پس از مجروح شدن، من رفتم آنها را جدا کنم، ع.م. را کنار کشیدم. چاقو از دست ع. خارج شد بر روی زمین افتاد، ک.ک. در همان حال که مجروح بود، چاقو را برداشت و یک زخم به پشت شانه ع. زد و سپس ع. فرار کرد و ک.ک. فوت کرد. فقط همان دو نفر با هم درگیر بودند، ع. ابتدا آن مرحوم را به زمین زد، سپس با چاقو چند ضربه به پاهای آن مرحوم که بیشتر به نظرم پای راست او بود زد، دو ضربه نیز به نحو عمیق به پهلوی چپ آن مرحوم وارد نمود. ابتدا چاقویی دست ک.ک. نبود. وقتی ع. اقدام به جرح ک.ک. نمود، من ع. را کنار کشیدم که وساطت کنم، آن وقت چاقو از دست ع. افتاد و ک. با آن ع. را مجروح نمود. پزشکی قانونی ضمن تعیین میزان ارش جراحت پهلوی چپ متوفی اعلام نمود در پهلوی راست متوفی آثار ضرب و جرح مشاهده نشده است. در پایان بازپرس دادسرای عمومی شیراز با اعلام ختم تحقیقات قرار مجرمیت متهم ع.م. را به اتهام شرب خمر، جرح عمدی آقای ک.ک. با چاقو منجر به قتل عمد نامبرده را صادر و پس از صدور کیفرخواست، پرونده جهت رسیدگی به دفتر کل دادگاه های کیفری یک شهرستان شیراز ارسال که به شعبه اول دادگاه کیفری ارجاع می گردد. به متهم جهت معرفی وکیل با اعلام درخواست وکیل تسخیری اخطار می گردد و به جهت عدم معرفی وکیل از طرف دادگاه و کانون وکلای دادگستری منطقه فارس آقای ع.الف.ن. به عنوان وکیل تسخیری متهم تعیین می گردد. بدوا گزارش جامعی از پرونده تنظیم می گردد و سپس وقت رسیدگی تعیین و طرفین و نماینده دادستان جهت رسیدگی دعوت می گردند. از طرف وکیل اولیاء دم لایحه ای تنظیم و ارائه می شود. جلسه دادگاه در مورخه ۹۵/۱/۲۳ در وقت مقرر با حضور نماینده دادستان، ولی دم متوفی و وکیل وی و متهم ع. م. تحت الحفظ مأمورین زندان و وکیل تسخیری وی تشکیل گردیده است. نماینده دادستان بدوا طبق کیفرخواست تقاضای مجازات قانونی متهم را نموده، سپس ولی دم با اعلام شکایت تقاضای قصاص متهم را کرده و مطالبه دیه صدمات دیگری که به فرزندش وارد شده است و اظهار نموده تقاضای رسیدگی دارم. وکیل وی نیز به شرح لایحه تقدیمی اعلام شکایت نموده است. دادگاه خطاب به متهم موضوع اتهامات وارده به وی را تفهیم و دفاعیات وی که توأم با اقرار و قبولی اتهامات است در صورتجلسه منعکس گردیده است و اظهار نموده من می خواستم او را بترسانم، چند ضربه به ناحیه سینه اش خورد. به پایش و ضربه آخر به پهلو را هم که توضیح دادم چه طور شد و من شراب خورده بودم و قبول دارم. درمورد اینکه دلیل و مدرکی دارد که او شما را هل داده و افتاده روی چاقو اظهار نموده خیر خدایی اینطور بوده است و مطلعین هم نحوه افتادن آن مرحوم به روی چاقو که دست من بود را ندیدند، وقتی آمدند این اتفاق افتاده بودم. من نمی خواستم او کشته شود. سپس وکیل متهم به شرح صورتجلسه دفاعیات خود را بیان نموده است واز اولیاء دم تقاضای بخشش و گذشت از قصاص را نموده است. و در آخرین دفاع، متهم بیان نموده اتهامات را قبول دارم. تقاضای عفو و بخشش دارم. دادگاه در پایان با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه صادره به شماره ... مبادرت به صدور رأی نموده است و طی آن ضمن ذکر دلائل موجود در پرونده و بقیه اظهارات و اقاریر متعدد متهم و در دفاع متهم به اینکه مرحوم خودش افتاده روی چاقویی که در دست من بود و اول من افتادم چون خودش هل داد و او هم افتاد به لحاظ اینکه دلیلی بر اثبات آن ابراز نشده و حسب اظهارات مطلعین، این متهم بوده که بر روی آن مرحوم قرار گرفته و با چاقو او را مورد ضرب و جرح قرار می داده است. و اینکه وکیل متهم نیز دفاع مؤثری بر رد اتهامات انتسابی به موکل معمول نداشته اند و عنایت به مطالبه قصاص و دیه از سوی ولی دم و اقرار به شرب خمر از سوی متهم که موجب سلب اراده وی در ارتکاب جرم نمی شده است، فی المجموع اتهامات انتسابی به متهم ع. م. از نظر دادگاه محرز است، حکم به قصاص نفس متهم ع.م. و پرداخت دیه صدمات دیگر وارده بر بدن متوفی در حق ولی دم و از حیث شرب خمر به تحمل هشتاد ضربه شلاق حدی محکوم می نماید. این رأی پس از ابلاغ به طرفین در مهلت مقرر قانونی از طرف وکیل محکوم علیه مذکور تقاضای فرجام خواهی شده و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. مفاد لایحه فرجام خواهی وکیل به همراه این گزارش در هنگام شور قرائت می گردد.هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای سعید عالم عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمدرضا وکیلیان دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر آنکه هر چند در مورد جنبه عمومی ایراد جرح با چاقو منتهی به قتل تعیین مجازات نموده است، اما چون سایر موارد دادنامه فرجام خواسته منطبق با موازین صادر گردیده است عقیده بر رد فرجام خواهی و تأیید و ابرام دادنامه نخستین می شود. درخصوص دادنامه شماره ۹۵/۰۲۴ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه محکوم علیه آقای ع.م. در طول دادرسی و به خصوص در جلسه دادگاه به صراحت، اقرار به درگیری به تنهایی با مقتول ک.ک. و در دست داشتن چاقوی مکشوفه در حمل درگیری آنها و به کار گرفتن آن در ایجاد ضربات و جراحات وارده بر بدن وی در زمان درگیری با وی نموده است و گواهان و مطلعین حاضر در محل درگیری نیز نسبت به این موضوع گواهی نموده اند. به طوریکه با اظهارات و اقاریر محکوم علیه منطبق و آن را تأیید می نماید و ادعای محکوم علیه مبنی بر اینکه مقتول بر اثر هل دادن وی روی چاقویی که در دست داشته است افتاده علاوه بر اینکه مقرون به دلیل نیست، بر خلاف ظاهر و اظهارات مطلعین و صدمات و جراحات متعددی است که وی با همین چاقو بربدن مقتول وارد نموده است. نظریه پزشکی قانونی، مفاد صورتجلسه بازسازی صحنه، کشف آلت قتاله که محکوم علیه اقرار به تعلق آن به وی دارد، متواری شدن وی پس از درگیری و زدن ضربات و ایجاد جراحات بر بدن متوفی و اینکه حتی اگر بر حسب دفاعیات نامبرده قصد کشتن متوفی را نیز نداشته است به لحاظ اینکه عمل وی با به کار بردن چاقوی بزرگ و زدن ضربات متعدد از جمله ایجاد بریدگی عمیق ۱۴ سانتی متر در ناحیه پهلوی چپ متوفی که منجر به پارگی ریه و خونریزی وسیع داخلی و خارجی گردیده و در نظریه و گزارش معاینه جسد پزشکی قانونی علت فوت اعلام شده به لحاظ نوعا کشنده بودن عمل ارتکابی می تواند مصداق بند ب ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی و قتل عمد محسوب گردد. و رأی دادگاه که بر همین اساس در این قسمت و طبق محتویات پرونده و قانون صادر شده صحیح تشخیص می گردد و در قسمت عدم تعیین مجازات جنبه عمومی بزه ایراد ضرب و جرح که در رأی منتهی به محکومیت نامبرده به پرداخت دیه (از بابت جنبه خصوصی بزه) به ولی دم شده و در رأی صادره برای مرتکب تعیین مجازات نشده است، به لحاظ عدم اعتراض از طرف دادستان و ولی دم (شاکی خصوصی) و اینکه در این مرحله امکان تشدید مجازات مذکور وجود ندارد و از سایر جهات نیز ایراد موجه و مستندی که موجب نقض رأی فراهم گردد از جانب وکیل به عمل نیامده است، در نتیجه به استناد بند الف ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری، ضمن رد فرجام خواهی وی رأی موصوف ابرام می گردد.

شعبه شانزدهم دیوان عالی کشور - رئیس، مستشار و عضو معاون

عبدالعلی ناصح - ع. علی علیزاده - سعید عالم