رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تعیین میزان ارش البکاره

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۶۰۰۱۲۴
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۶۰۰۱۲۴
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۵/۲۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳۰ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعتعیین میزان ارش البکاره
قاضیاکبری
محمد علی کریم پور

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تعیین میزان ارش البکاره: در تعیین میزان ارش البکاره، نظر پزشکی قانونی به عنوان نظریه کارشناسی معتبر نیست و باید از کارشناس خاص، استعلام کرد.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده خانم م.ح. در تاریخ ۱۳۹۱/۰۵/۰۷ طی شکوائیه ای اعلام نموده که شخصی به نام ف.ن. در مورخه ۱۳۹۱/۰۴/۰۲ مرا اغفال و گول زده مبنی بر این که تو را خواهم گرفت، مرا به منزلش برده و به عنف تجاوز کرده است، تقاضای رسیدگی دارد. شکایت نام­برده به شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان ... ارجاع شده و دادگاه دستور معرفی وی را به پزشکی قانونی کرده است: ....مدخوله است... ضمنا درحال حاضر آثار ضرب و جرح ظاهری مشهود نیست. شاکیه در توضیح شکایتش اظهارداشته: از ف.ن. شکایت دارم. با هم دوست بودیم، حدود سه ماه از خرداد ماه سال ۱۳۹۱ در دوستی درخواست رابطه کرد، من قبول نکردم. گفت: من انسان هستم و مرد هستم. بعد یک روز رفتم منزل او که از روز اول قرار خواستگاری گذاشت و گفت من نیت خوبی دارم، اگر مرا قبول داشته باشی می آیی منزل ما و من رفتم. منزل او ساعت ۷/۵ مورخ ۱۳۹۱/۰۴/۰۲ کسی منزل نبود. وقتی رفتم داخل درب را بست و قفل کرد و گفتم چرا در را قفل می کنی؟ گفت عادت دارم. بعد از مدتی نشست. یک قرص خورد بعد از ۱۰ دقیقه حالش خوب نبود، و به من تجاوز کرد، بعد از آن خیلی معذرت خواهی کرد. وقتی این اتفاق افتاد گفت حتما برای خواستگاری می آیم. از فردا گفت فیلم تو را گرفتم، اگر نیایی فیلم را پخش می کنم و مادرم گفته وقتی از آلمان آمدم ازدواج می کنی. من واقعا نمی دانم فیلم داشت یا نه! کلا ۵ نوبت منزل او رفته ام. و این ارتباط همیشه به نحو دخول بود. صیغه محرمیتی نداشتیم . در مورد مشخصات بدن متهم از شاکیه سئوال شده اظهارداشته: مشخصات بدن او را ندارم. روی بازو خالکوبی دارد و مشخصات منزل وی را ذکر کرده است . از شاکیه سئوال شده: آیا قبلا با شخص دیگری رابطه داشته؟ جواب داده: خیر! با کسی رابطه نداشته ام. به گفته خودش قبلا مادرش در برزیل زندگی می کرده است و خالکوبی را در برزیل زده و عکس او با مادرش در آشپزخانه است که در برزیل گرفته است. تقاضای ارش البکاره دارم.دستور جلب متهم ف.ن. را دادگاه صادرکرده و مأمورین با مراجعه به محل سکونت وی گزارش نموده اند که برابر اعلام مادر متهم نام­برده در منزل حاضر بوده، ولی خود را از دید مأمورین مخفی می نموده است که نهایتا وی جلب و به دادگاه اعزام شده و پس از تفهیم اتهام تجاوز به عنف به خانم م.ح. در دفاع اظهارداشته: قبول ندارم، ایشان سوار ماشین من شد. خودش خواست بیشتر آشنا شویم. چند جلسه رفتیم بیرون، بعد ایشان گفت اگر می خواهی با هم ازدواج کنیم. من گفتم بیا اگر مادرم تو را پسندید ازدواج می کنیم. بردم خانه مادرم وی را نپسندید. برای همین از ازدواج با او منصرف شدم و از همان موقع با من لج شد و شکایت کرده است . دادگاه از شاکیه که در دادگاه حضور داشت سئوال کرده: در چه تاریخی به شما تجاوز کرده است؟ شاکیه پاسخ داده: دوم تیر ماه ساعت ۷/۵-۸ شب. سئوال شده: آیا مادرش در منزل بود؟ شاکیه پاسخ داده: خیر! مادرش در خانه خودش بود و در منزل نبود . سپس از متهم سئوال شده: اظهارات شاکیه را شنیدید چه می گویید؟ که متهم پاسخ داده: دروغ می گوید. مادرم خانه دیگری ندارد. در همین خانه با مادرم و پدرخوانده ام با هم زندگی می کنیم . دادگاه دستور تحقیق در مورد محل سکونت والدین متهم را صادر کرده که مأمورین گزارش کرده اند با تحقیق از یکی از همسایگان وی اظهارداشته: ف.ن. به صورت مجرد در این مکان زندگی می کند. گاهی اوقات مادرش برای سرکشی به ایشان مراجعه می کرد و پدرخوانده متهم به نام ع.ص. نیز اظهارداشته: من با همسرم در ... سکونت داریم. در حالی که محل سکونت متهم در خیابان ... می باشد. متهم ف.ن. ؛ م.ش. و م.س. هر دو از وکلای دادگستری را به عنوان وکیل خود معرفی نموده است و وکلای وی طی لایحه ای مدافعات خود از متهم را به دادگاه اعلام نموده اند و در لایحه تقدیمی عنوان نموده اند که هیچ دلیل شرعی و قانونی در اثبات انتساب بزه به نام­برده ارائه نشده و دلیل شاکی صرفا ادعاست و نظریه پزشکی قانونی نیز مؤید عدم انتساب بزه به موکل است. ذکر کلمه گذشت بیش از سه هفته از زوال پرده بکارت به این معناست که مدت مذکور برای ترمیم کافی است و این زوال می تواند به سه هفته قبل تا چند سال بعد معطوف شود. در جلسه دادرسی مورخه ۱۳۹۱/۱۲/۱۶ که با حضور نماینده دادستان، شاکیه و متهم و وکلای متهم تشکیل یافته بود، نماینده دادستان تقاضای رسیدگی مطابق موازین قانونی را نموده است. شاکیه مجدا شکایت خود از متهم را مطرح کرده و اضافه نموده که: به علت عفونت دکتر و آزمایشگاه رفته که مادرش پول به حساب وی واریز کرده و صورت حساب بانکی را تقدیم دادگاه کرده ام. ایشان جهت خواستگاری به منزل ما آمده، یک بار خودش و یک بار با مادرش و خانواده حضور داشتند به لحاظ ازاله بکارت تقاضای ارش البکاره دارم. زمانی که با من نزدیکی داشت هیچ وقت به ایشان نگاه نمی کردم، بنابراین نشانه خاصی از بدن ایشان ندارم . به متهم در جلسه دادرسی مذکور مجددا اتهامش تفهیم شده، در دفاع اظهارداشته: قبول ندارم ایشان به من تهمت زده است .... چند روز دوست بودیم، تلفنی در حدی که بیرون رفتیم، سینما می رفتیم، چون قبلا حال خوبی نداشته ام این مطالب را نگفته ام ... به منزل ما یک بار با حضور مادرم آمده است. مادرم از ایشان خوشش نیامد. من رابطه ای با شاکیه نداشتم. ایشان به من می گفت قبل از شما ۲۰۰ نفر دوست پسر داشته ام. من دوست پسرهای ایشان را ندیده ام، ادعای خودش بوده است. ایشان تلفنی با من تماس می گرفته است. شاکی در این هنگام به دادگاه گفته است: اگرپرینت تماس­ها و پیامک­ها تهیه شود معلوم می شود چه کسی با من تماس داشته است و لایحه دفاعیه را قبول ندارم. من به خاطر آبرویم تقاضای ازدواج با ایشان را داشتم. حتی گفتم مهریه نمی خواهم . دادگاه از متهم سئوال کرده: شاکی مدعی است که پانصدهزار تومان وجه نقد به حساب ایشان واریز شده چرا؟ متهم جواب داده: من نریخته ام. به نام مادرم نیز نیست. خودشان اقدام کرده اند . شاکیه به دادگاه اظهارداشته: ساعت دقیق واریز پول مشخص است. دوربین بانک نیز مشخص است. چنانچه نیازی به استعلام باشد دادگاه اقدام کند. مربوط به زمانی است که برای مراجعه به پزشک و ترمیم پرده بکارت با برادرم تماس گرفته و صدای ایشان ضبط شده است . متهم نیز اظهارداشته: CD تقلبی است، قبول ندارم. هیچ گونه صیغه محرمیت با همدیگر نداشته ایم . دادگاه برای تعیین ارش البکاره شاکیه را به پزشکی قانونی معرفی و جمعا ۳% (سه درصد) دیه کامل انسان تعیین کرده است. ضمنا پرینت مکالمات طرفین اخذ و ضم پرونده شده است. متهم در آخرین دفاع نیز اظهارداشته: هرچه شاکی گفته دروغ است، می خواهد از من اخاذی کند دفاع دیگری ندارم . شاکیه با تقدیم لایحه ای تقاضای محکومیت متهم به جبران خسارت مادی و معنوی و ارش البکاره علاوه بر مجازات قانونی وی را نموده است. اکثریت هیئت دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی در خصوص شکایت م.ح. علیه ف.ن. دایر به تجاوز به عنف و اکراه، نظر به این که در پرونده متهم در قبال بزه انتسابی منکر ارتکاب بزه معنونه بوده و جز ادعای شاکیه دلیل شرعی و قانونی که مثبت ادعای تجاوز به عنف باشد به دادگاه اقامه نگردیده، به لحاظ فقدان ادله اثباتی مستندا به بند (الف) ماده ۱۷۷ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امورکیفری و اصل ۳۷ قانون اساسی رأی بر برائت متهم از اتهام انتسابی صادر نموده است. لیکن اتهام دیگر متهم دایر به ارتکاب زنا با توجه به شکایت شاکی و صدور گواهی پزشکی قانونی درباره وی که حکایت از پارگی پرده بکارت دارد. نظر به این که متهم در تحقیقات مقدماتی به بردن شاکی به منزل اعتراف نموده لیکن مدعی گردیده که مادرش در منزل حضور داشته که این ادعا متکی به دلیل اثباتی نبوده است و در تحقیقات بعدی معلوم گردیده که مادر متهم به همراه همسرش در مکانی دیگر سکونت دارد که گزارش مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۰۱ کلانتری حاکی از آن­ است که متهم به صورت مجرد و تنها در مکان مورد ادعای شاکی اقامت دارد. گرچه متهم در جلسات دادرسی منکر ارتکاب بزه انتسابی شده و وکلای مدافع دفاعیاتی را معمول که مؤثر در مقام نمی باشد نظر به این که شکایت شاکی و نظریه پزشکی قانونی که دلالت بر ازاله بکارت دارد و از توجه به اظهارات متهم در بعضی موارد از جمله اعتراف به حضور شاکی در محل سکونت و ارائه مدارک بانکی در خصوص واریز پول به حساب شاکی جهت مراجعه به پزشک و پرینت مکالمات تلفنی و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده با توجه به کیفیات عمل ارتکابی متهم که همگی مفید حصول علم متعارف بر ارتکاب بزه زنا به لحاظ عدم احراز رضایت شاکی از ناحیه متهم است، لذا دادگاه با رد مدافعات بلاوجه و غیرمدلل متهم ارتکاب بزه انتسابی و ازاله بکارت از ناحیه متهم را محرز و مسلم دانسته است، مستندا به مواد ۱۰۵ و ۸۸ قانون مجازات اسلامی متهم را به تحمل یک­صد تازیانه به عنوان حد زنا و از حیث مطالبه ارش البکاره چون عدم احراز به عنف بودن زنا ملازمه با احراز رضایت شاکیه ندارد و نیز نظریه پزشکی قانونی و ادعای شاکی و ملاحظه قرائن و امارات موجود در پرونده به ویژه اعتراف متهم به حضور شاکیه در محل سکونت وی و سایر موارد همگی دلالت بر ازاله بکارت از ناحیه متهم و منتسب به اوست، فلذا شاکیه مستحق مطالبه ارش البکاره بوده و مطابق فتوای حضرت امام خمینی ره در تحریرالوسیله مسئله ۵ صفحه ۵۸۴ و نظر صاحب جواهر و آیت اله خویی و نظریه مشورتی شماره ۱۸۱/۲۴۷/۴۸۸۵ اداره حقوقی قوه قضائیه با عدم احراز رضایت شاکی و احاله تعیین ارش البکاره از سوی پزشکی قانونی به دادگاه علاوه بر مجازات مقرر به استناد مواد ۳۶۷ و ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی با رعایت مادتین ۳۰۱ و ۳۰۴ همان قانون متهم موصوف را به پرداخت سه درصد دیه کامل انسان بابت ارش پارگی پرده بکارت و در مجموع مبلغ یک­صد و چهارده میلیون تومان به عنوان ارش البکاره به اعتبار دخول با لحاظ عدم احراز رضایت شاکیه محکوم که در صورت قطعیت دادنامه ظرف یک سال از تاریخ وقوع بزه در حق شاکی پرداخت نماید. اقلیت دادگاه (یکی از مستشاران) با محکومیت متهم به اتهام زنای بدون وصف عنف و اکراه از طریق علم متعارف موافق، ولی شاکیه را مستحق ارش البکاره و مهرالمثل ندانسته و مستشار دیگر دادگاه نظر به ادامه تحقیقات در مورد تماس متهم با دکتر پ. در مورد ترمیم پرده بکارت و نیز تحقیق از مادر متهم در مورد این که هزینه ترمیم پرده بکارت شاکیه را وی پرداخت کرده داشته است پس از ابلاغ رأی وکلای محکوم علیه با تقدیم لایحه ای به حکم محکومیت صادره در مورد موکل­شان اعتراض کرده اند که پرونده برای رسیدگی به اعتراض به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است. لایحه تقدیمی وکلای محکوم علیه و لایحه تکمیلی خود محکوم علیه هنگام شور قرائت خواهد شد .

رأی شعبه دیوان عالی کشور

درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای ف.ن. با وکالت م.س. و م.ش. نسبت به حکم محکومیت صادره در مورد مشارالیه به اتهام ارتکاب زنای بدون عنف و اکراه در دادنامه به شماره فوق الذکر صادره از شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان ... با توجه به این که ایراد و اعتراض موجهی که موجبات نقض دادنامه را در قسمت محکومیت به حد زنا ایجاب نماید به عمل نیامده و علم حاصله برای اکثریت هیئت دادگاه با توجه به موارد مذکور در استدلال دادگاه به نحو و طریق متعارف بوده است، لذا با رد اعتراض مستندا به بند الف ماده ۲۶۵ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امورکیفری دادنامه صادره را در قسمت فوق الذکر ابرام می نماید. اما در خصوص حکم محکومیت به پرداخت ارش البکاره که از سوی پزشکی قانونی میزان آن سه درصد دیه کامل انسان تعیین گردیده و دادگاه بدون جلب نظر کارشناس مبادرت به تعیین مبلغ ارش البکاره نموده است که معیار تعیین مبلغ آن مشخص نیست، لذا با نقض دادنامه در آن قسمت به استناد بند ۴ قسمت (ب) ماده قانونی فوق الاشاره رسیدگی به موضوع اخیرالذکر (مطالبه ارش البکاره) را به شعبه دیگر دادگاه کیفری استان ... ارجاع می نماید.

شعبه ۳۰ دیوان عالی کشور - رئیس و عضو معاون

محمدعلی کریم پور - اکبری