رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تهدید با چاقو و آدم ربایی
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تهدید با چاقو و آدم ربایی: تهدید با چاقو مقدمه آدم ربایی بوده و جرم مستقل محسوب نمی شود.
رأی خلاصه جریان پرونده
پیرو گزارش منتهی به دادنامه شماره ۱۷۶۸ – ۱۳۹۳/۱۱/۲۸ صادره از این شعبه که در صفحه ۵۰۴ ضم پرونده گردیده و با توجه به محتویات پرونده محکومیت آقایان علی غ. ا. و ع. ا. به ترتیب به پانزده سال و سه سال حبس مورد تأیید قرار گرفته است. ضمنا گزارش اولیه در صفحه ۳۳۰ الی ۳۳۴ پرونده ضمیمه شده است که در هر دو گزارش متهم دیگر پرونده متواری بوده و پس از دستگیری به دادگاه معرفی شده است شکایت اولیه در تاریخ ۱۳۹۰/۲/۱۲ مطرح شده در تاریخ ۱۳۹۲/۱/۲۷ شعبه سوم کیفری استان گ. با حضور اعضاء و متهم ح. دولتی که تحت الحفظ از زندان گرگان اعزام گردیده تشکیل شده متهم در پاسخ اتهام تفهیمی و استماع شکایت شاکی گفته است که: شاکی را زمانی که شکایت کرده بود دیدم قبلا ندیده بودم ادعای وی دروغ است فقط دو تا چک در داخل جنگل ق. به او زده ام ، ع. غ. خواست او را بزند نگذاشتم خودم زدم، ع. غ. آمد درب منزل ما من خواب بودم گفت بیا، گفتم کجا، گفت بعدا می گویم، رفتم داخل ماشین چرتم گرفت، آمد شهر گ. شاکی را سوار ماشین کردند، ع. پیچید طرف جنگل، داخل جنگل ق. یک گوشه ایستاد و آمد پائین پسره را با دست زد، آمدم پائین گفتم ع. چرا می زنی گفت : مزاحم ناموس من شده، گفتم تو کار نداشته باش، بردم کمی آن طرف تر هفت هشت قدم دورتر دو تا چک به او زدم گفتم خجالت نمی کشی این کارها را می کنی، گفت مال سال قبل است، دو بار بیشتر تلفنی صحبت نکرده بودم، ع. غ. آمد او را بزند نگذاشتم بعد ا. آمد گفت این ها کارشان این است و ظاهرا ا. دختری را می خواست که س. (شاکی) از آن خانم فیلم برداری کرده بود خواست طرف او برود من نگذاشتم آمدیم داخل ماشین نشستیم، ع. غریب با او صحبت می کرد درباره فیلم نیز صحبت می کردند، او را به گ. رساندند پیاده کردند کلاس داشت، بعد از دستگیری غ. و ا. من سر کار بودم، گفتند بیا کارت را درست می کنیم و شاکی گفت پول داده ام این دو نفر را بکشند، من ترسیدم، مادرش در شورای حل اختلاف کار می کند ، مادرش گفت همه را روی تو انداخته اند. نظریه پزشکی قانونی قرائت شده گفته است من هیچ کاری با شاکی نکردم، اظهارات غ. قرائت شده گفته : دروغ می گوید. س: متهم به مشارکت در آدم ربائی با وسیله نقلیه، لواط به عنف، تهدید با چاقو هستید دفاع دارید؟ ج: چاقو توی داشبورد یا روی داشبورد بود یادم نیست کجا بود اشتباه کردم با آن ها رفتم. س: فیلم برداری از صحنه لواط چه کسی کرد؟ ج: من کاری نکردم. س: علت شکایت شاکی از شما چیست؟ ج: چه می دانم شاید برای دو تا ضربه زدن عقده کرده است متهم با صدور قرار بازداشت موقت در تاریخ ۱۳۹۲/۱/۲۷ به زندان معرفی می گردد در تاریخ ۱۳۹۲/۷/۶ دادگاه با حضور اعضاء، نماینده دادستان گ.، وکیل شاکی، متهم و وکیل وی تشکیل گردیده است. نماینده دادستان تقاضای مجازات قانونی آقای ح.د.ی که اتهام انتسابی به وی محرز است را دارم، وکیل شاکی اظهار داشته مطالب را قبلا مطرح کرده ام از متهم سئوال شده ع. غ. نحوه مزاحمت شاکی برای خواهرش را برای شما بیان کرده؟ پاسخ داده وقتی رسیدیم جنگل گفت چرا برای خواهرم زنگ می زنی آنجا متوجه اختلاف آنان شدم. در مسیر راه در چرت بودم متوجه صحبت شاکی و ع. نبودم. اظهارات ع. غ. ا. قرائت می شود چه می گوئی؟ ج: با ا. دوست هستم و با غریب دوستی ندارم ، چرا نسبت به مزاحمت شاکی برای خواهر غ. ا. حساسیت نشان دادی؟ ج: من او را نصیحت می کردم یادم نیست دیگر چه گفته ام. وکیل متهم گفته است اظهار متهمین در مورد موکل نمی تواند مؤثر باشد، آدم ربائی با وسیله نقلیه با کیفیت احد از متهمین مرتبط است راننده چه قدر مداخله داشته، طراح اصلی ماجرا شخصی است که با شاکی کینه و کدورت ناموسی دارد، دارای انگیزه است، موکل هیچ شناختی نسبت به شاکی نداشته و هیچ مشکلی با او نداشته فاقد هرگونه انگیزه است، آقای غ. هم انگیزه داشته هم در عملیات مادی شرکت کرده، موکل در عملیات مادی دخالت نکرده، موکل در صندلی جلو نشسته، آقای غ. در صندلی عقب بوده و در طول مسیر ایشان را مورد آزار قرار داده است از مدت ها قبل فکر بود، با سازمان یافتگی از جانب وی اقدام شده ولی موکل تأثیرگذاری ناچیزی داشته، در مورد تهدید با چاقو باید مشخص شود چاقو مربوط چه کسی است چگونه به دست موکل رسیده. در برگ ۱۶ ع. ا. گفته به جنگل رسیدیم، دولتی چاقو داشت ولی با چاقو به او حمله نکرد، پس موکل از چاقو استفاده نکرده، ا. کلیه اتهامات را به گردن موکل انداخته است، در صفحه ۲۳۲ از شاکی سئوال شده کدام یک چاقو داشته پاسخ می دهد اون داشت و این در حالی است که موکل در جلسه نبوده در نتیجه یکی از دو متهم دیگر چاقو داشته، و در صفحه ۲۲۹ شاکی گفته غریب از ماشین پیاده شده با ضربه زدن و نشان دادن چاقو و تهدید من را سوار کردند و مکرر بیان داشته در طول مسیر غریب با چاقو مرا می زد، و حمل سلاح را مقنن جرم انگاری ننموده و تحقق فعل نیاز به فعل و انفعال فیزیکی دارد که دلیلی در پرونده ملاحظه نمی شود. در مورد لواط به عنف هم هیچ دلیل یقینی بر ارتکاب بزه مذکور توسط موکل از ناحیه شاکی ارائه نگردیده است و علم باید نوعی باشد نه شخصی، قاضی باید بر اساس علم نوعی مبادرت به صدور رأی نماید، قرائن و امارات نه تنها علم به مجرمیت برای قاضی ایجاد نمی نماید بلکه بی گناهی موکل را آشکار می گرداند ، ۱۰ تا ۱۵ دقیقه رفتن داخل جنگل زمان منطقی برای انجام این اعمال نیست و به نظر نمی رسد موکل بتواند در عرض ده دقیقه به زور لباس های شاکی را بیرون آورد و عمل شنیع لواط را انجام دهد، ا. در صفحه ۱۶ از س. سئوال کرده دولتی با تو کاری کرد گفته : نه شاکی هیچ اقدامی جهت مراجعه به پزشکی قانونی نکرده در حالی که دادگاه در صفحه ۶ تصمیم گرفته شاکی به پزشک قانونی مراجعه نماید، متهم در آخرین دفاع اظهار داشته : من ندانسته و بدون فکر با آنان رفتم هیچ سئوالی نکردم، توی ماجرا گیر افتادم، پشمان هستم، وکیل متهم در آخرین دفاع اظهار داشته با توجه به مطالب معروضه تقاضای صدور حکم عادلانه دارم. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی به شرح دادنامه شماره ۸۲ – ۱۳۹۲/۷/۶ صادره از شعبه سوم دادگاه کیفری استان گ. مستندا به مواد ۲۱۱ و ۲۳۳ و ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ با احراز ارتکاب لواط ایقابی به عنف توسط ح. دولتی وی را به اعدام با چوبه دار محکوم و از حیث اتهام آدم ربائی با وسیله نقلیه منتهی به هتک حیثیت مستندا به مادتین ۶۲۱ و ۶۱۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ به تحمل پانزده سال حبس و از حیث تهدید با چاقو به تحمل دو سال حبس و هفتاد و چهار ضربه شلاق گردید که به استناد ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مجازات اشد قابل اجرا است. دکتر ع.ط.ز. با تقدیم لایحه ای در ۵ صفحه به رأی صادره اعتراض نموده که تکرار مطالب قبلی است (صفحات ۱۹۴ الی ۱۹۸) مادر محکوم علیه نیز طی لایحه ای که به صورت استشتهاد محلی است و فتوکپی می باشد تقاضای مساعدت نموده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای سید نصرت الله اعتماد عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمود حاتمی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر نقض و ابرام دادنامه تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع.ط.ز. به وکالت از آقای ح. دولتی نسبت به دادنامه شماره ۸۲ – ۱۳۹۲/۱/۶ صادره از شعبه سوم دادگاه کیفری استان گ. با بررسی اوراق پرونده ملاحظه می شود رأی دادگاه در مورد اتهام آدم ربائی مطابق قانون و مدارک موجود در پرونده صادر گردیده است. نظر به این که اعتراض موجه و مؤثری که موجبات خدشه بر اساس رأی و نقض آن را فراهم نماید به عمل نیامده و در رعایت تشریفات آئین دادرسی هم ایراد مؤثری ملاحظه نمی گردد لذا ضمن رد اعتراض معترض مستندا به بند الف ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته در این قسمت تأیید و ابرام می گردد اما نسبت به دو قسمت دیگر محکومیت متهم از حیث ارتکاب لواط ایقابی و تهدید با چاقو از جهت این که نحوه حصول علم وقوع لواط ایقابی متعارف به نظر نمی رسد و احتمالا تهدید با چاقو به فرض وقوع مقدمه آدم ربائی بوده است در این دو مورد اعتراض معترض وارد تلقی مستندا به بند چهار قسمت ب ماده ۴۶۹ قانون مذکور فقط در این دو محکومیت رأی صادره نقض و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه هم عرض ارجاع می گردد.
مستشار و عضو معاون شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور
سید نصرت الله اعتماد - سید مجتبی قریشی