رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره جنایت بر میت توسط قاتل

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۹۴۰۰۱۴۲
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۹۴۰۰۱۴۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۸/۲۱
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۹ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعجنایت بر میت توسط قاتل
قاضیاحمدی
غلامحسین آماده

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره جنایت بر میت توسط قاتل: جنایت بر میت بزهی مستقل از قتل است و مرتکب آن می تواند شخص قاتل یا هر فرد دیگری غیر از او باشد و انجام این عمل توسط قاتل برای از بین بردن ادله جرم، مصداق تعدد جرم است.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده احد از مأمورین کلانتری ... در ساعت ۲۱:۲۰ مورخ ۲۶/۰۵/۹۱ گزارش کرده با وسیله نقلیه شخصی خود در حال حرکت به سمت کلانتری بوده که در میدان ... یک دستگاه خودروی نیسان را مشاهده که در میدان توقف نموده و راننده آن به نام آقای ن. از خودرو پیاده شده و با داد و بیداد در وسط میدان می گوید که ای مردم در داخل این ماشین مشروب است که وی با لباس نظامی با دیدن صحنه از وسیله نقلیه شخصی خود پیاده و اقدام به بررسی اتومبیل نیسان ن. نموده است (ص ۲، ۳ و ۴). دادستان محترم ... به اتفاق مأمورین به محل حادثه مراجعه و وضعیت موجود را به شرح صفحات ۸، ۹ و ۱۰ گزارش کرده اند. تحقیقات انجام شده از همسایگان متوفی حکایت از این دارد که وی دارای شرایط روحی و روانی مناسب نبوده و فرزندانش با او مدارا می کردند با هیچ کس رابطه نداشت و همسرش را در منزل نگه می داشت (ص ۱۱ و ۱۲). پس از اخذ توضیحات اولیای دم و مطلعین از چگونگی واقعه دادستان محترم ... در مورخ ۲۷/۰۵/۹۱ از ح. خواسته که علت دستگیری خود را بیان نماید که وی اظهار داشته: به هنگام حمل جسد پدرم دستگیر و این امر ناشی از این بود که مادرم علیه پدرم شکایت ترک انفاق کرده و من و برادرم نیز شاهد موضوع بوده ایم من از ترس این که نکند به اتهام قتل تحت تعقیب قرار گیرد با همکاری دوستش قصد انتقال جسد جهت دفن در باغ های ... را داشته است (ص ۲۵ الی ۲۸). اظهارات بعضی از مطلعین در ارتباط با حادثه که از وابستگان نزدیک متوفی می باشند شرح ذیل می باشد: آقای ق. برادر متوفی اختلاف فی مابین ح. و برادرش را در ارتباط با معافیت سربازی و مسایل مالی عنوان کرده است (ص ۴۲). خانم الف. فرزند متوفی اظهار داشته: ح. وقتی فهمید پدرم می خواهد مادرم را طلاق بدهد چند قرص اعصاب خورد و می گفت من پدرم را خواهم کشت من جلوی او را گرفتم که به من گفت از جلوی من کنار برو و الا تو را هم خواهم کشت من از ترس از منزل خارج نشدم بعد از این که برادرم به دنبال پدرم به زیر زمین رفت من دود را مشاهده کردم و ادامه داده بعد از وارد شدن پدرم به داخل اطاقش برادرم ح. با دوست خود ر. تماس گرفت و بعد از نیم ساعت برادرم مرا تهدید و به داخل اطاق انداخت. دیدم برادرم ح. و ر. داخل اتاق پدرم شدند و شنیدم پدرم گفت چرا این کار را انجام می دهی بعد گوشم را بستم آن ها پدرم را داخل زیرزمین بردند و احتمال می دهم در اطاق او را کشتند و جسد او را به داخل زیرزمین برده و آتش زدند برادرم با همکاری ر. پدرم را کشت. برادرم ح. او را اغفال کرده بود و یک بار پدرم ر. را جلوی منزل دنبال کرده بود و ر. به برادرم گفته بود از پدرت بدم می آید (ص ۴۶ و ۴۷). خانم م. دختر دیگر متوفی اظهار داشته: ح. چندین بار گفته بود که من یا خودم را می کشم یا او را می کشم وقتی می خواست به زیر زمین برود حوالی ساعت ۴ الی ۵ بود که ر. جلوی او را گرفت و من هم مانع شدم ر. گفت این کار را انجام نده ر. با پدرم حرف زد و پدرم به او گفت تو با اجازه چه کسی آمده ای خانه ی ما، بعد پدرم به زیرزمین رفت رفتم بیرون و من آمدم در حال خودم نبودم بوی خیلی خاصی می آمد ولی کنجکاو نشدم که چه بویی است (ص ۴۸ و ۴۹). خانم س. فرزند ...، ۵۲ ساله، همسر متوفی اظهار داشته که: حدود ساعت ۴ الی ۵ دیدم از زیرزمین دود برمی خیزد شیلنگ را برداشتم تا زیرزمین بردم که آتش را خاموش کنم ح. در آشپزخانه خوابیده بود شیلنگ را برداشت که آتش را خاموش کند من نمی دانستم که شوهرم می سوزد (ص ۵۰ و ۵۱). خلاصه ای از اظهارات ح. در مورخ ۲۷/۰۵/۹۱ در توضیح پیرامون قتل مرحوم ز. این است که: به ر. زنگ زدم به منزل ما بیاید و برایم قرص بیاورد به ر. گفتم نقش تو این است که نگذاری پدرم فریاد کند پدر هم به ر. گفت تو با اجازه چه کسی به خانه ما آمده ای ر. گفت با اجازه ح. وقتی وارد اطاق پدرم شدم او داد و بیداد می کرد ر. جلوی دهانش را گرفت من هم از ساعت ۱۰ الی یک سیم آماده کرده بودم که به گردن پدرم بیاندازم در آن لحظه چشمم را بسته بودم سیم دور سرش پیچانده و کشیدم ر. گفت تمام کرد ر. فقط دست هایش را نگه داشت به مادرم و م. قرص خواب داده بودم و به ر. هم ۵ قرص دادم بعد گفتم اگر جسد را به زیرزمین ببریم مادرم می بیند داخل کیسه گذاشتیم و با ریسمان بستیم باز شد سپس با سیم پاهایش را بستم و بعد بسته جسد را با روفرشی پایین آورده و زیرزمین انداختم در نظرم این بود که با سوختن تمام می شود گفتم درخت (چوب) و گفت بریزم تا کامل بسوزد بعد از آتش زدن جنازه یک ساعت طول کشید تا آتش خاموش شد. سپس دیدیم که جسد مانده است از بالا کیسه آوردم و به آن پیچیدم به ر. گفتم دستکش ما را بپوش و جنازه را برگردان سپس داخل کیسه کردیم صدای خرخر می آمد من ترسیدم و قرص انداختم آتش خاموش شد. بعد به دوستم زنگ زدم ماشین بیاورد تا جنازه را به جایی ببریم و انگیزه قتل را خوشبختی مادر و برادر و خواهرانش اعلام کرده زیرا متوفی از شرایط روحی و روانی مشکل داشت و با آینده خواهرانش بازی می کرد (ص ۵۷ و ۵۸ و ۵۹). دادستان محترم ... پس از حضور در محل آتش سوزی مشهودات و تحقیقات خود را به شرح صفحات ۶۱ الی ۸۰ پرونده منعکس نموده است. در قسمتی از گزارش دادستان محترم متهم ح. اظهار داشته: با همکاری ر. پدرم را زمین زدیم ولی هفتاد درصد زور من بود به ر. گفتم دست هایش را نگه دارد در حالی که از چشمانم اشک جاری بود سیم را دور گردن پدرم انداختم و چشمانم را بستم سپس هر چه زور داشتم دو سر سیم را کشیدم، نیز پای چپم را روی سینه پدرم گذاشته بودم و ر. نیز پشت سر من دست و پاهای پدرم را گرفته بود چشمان من بسته بود ر. به من گفت تمام کرد حالش یک جوری شد ر. گفت کیسه بیاوریم و ببریم تا بچه ها نیستند. بعد متهم ماجرای آتش زدن و حمل جسد را توضیح داده است. هم چنین متهم اضافه کرده: به ر. گفته بودم که پدرم را می خواهم بکشم اولش قبول نکرد، مجبور شد ایشان را قسم دادم. وی همچنین توضیح داده: پدرم علیه من و برادرم شکایت خلع ید مطرح کرده بود و می خواست ما را از خانه بیرون کند مادرم از ماجرا ناراحت بود و گریه می کرد داخل هال یک سیم نازک که جنس آن را نمی دانم برداشتم وقتی پدرم به منزل آمد به ر. زنگ زدم باید ظرف ده دقیقه دم درب باشد. متهم در بازسازی صحنه در حضور دادستان محترم ... و مأمورین ماجرا را تکرار و در کلیه مراحل تحقیق متهم به خوردن قرص زولبیدم ده اشاره نموده است (ص ۸۱، ۸۲ و ۸۳). ر. که بعد از حادثه متواری شده خودش را معرفی و در نزد جانشین بازپرس محترم دادسرای عمومی و انقلاب ... در خصوص چگونگی حادثه اظهار داشته: ساعت دو بود که ح. زنگ زد و گفت دو عدد قرص ترامادول بگیر و بیا وقتی به منزل ایشان رسیدم ح. قرص زولبیدم ده به من داد و من نمی خوردم با هم بحث کردیم ح. جریان را به من گفت و حوله ای به من داد حوله ریز بود گفت این را به دهان مرحوم ز. بگذار تا وی را بکشیم من قبول نکردم و با آوردن یک لیوان آب قرص را به زور در دهانم گذاشت و من خوردم بعد از بیست دقیقه به اتاق رفتیم که مرحوم در آن دراز کشیده بود مرحوم به من گفت تو چرا آمده ای؟ با ح. درگیر شد بعد ح. سیم نازک را که در دستش بود به گردن پدرش انداخت اول سعی کردم آن ها را از هم جدا کنم نتوانستم من کنار درب بودم هیچ کاری نکردم وی با سیم مقتول را خفه کرد و به من گفت پای وی را بگیر من پای مقتول را گرفتم در حد یک یا دو ثانیه که در این لحظه تمام کرده بود و بعد از چند ثانیه پای مرحوم را رها کردم. بعد کیسه آوردیم و جسد را به زیرزمین بردیم. پای جسد را گرفتم ح. گفت می خواهم جسد را آتش بزنم هیزم جمع کرد یک لحظه بیرون آمدم وقتی رفتم پایین جسد را آتش زده بود آتش زیاد بود شیلنگ را روی آتش گرفتم چون گرم بود گفتم نمی توانم، خود متهم آتش را خاموش کرد، سپس جسد را داخل گونی انداختیم و بعد با خودرو جسد را بیرون بردیم. راننده نیسان داد و فریاد کرد و ماشین را خاموش کرد. من از قرص استفاده کرده و فرار کردم. سپس اتهام شرکت در قتل مرحوم ز. به وی تفهیم که وی در مقام دفاع از خود اظهار داشته: چون من قرص خورده بودم که حالت روان گردان و آرام بخش داشت نمی فهمیدم چه کار می کردم مغزم تعطیل بود (ص ۸۷ الی ۹۲). متهم ح. در تحقیقات مجدد نزد جانشین بازپرس محترم به چگونگی قتل پدرش و سپس آتش زدن جسد و انتقال آن به خارج از منزل پرداخته و در مقام دفاع از اتهام مباشرت در قتل عمدی مرحوم ز. اظهار داشته: قبول دارم و صراحتا قتل را قبول می کنم فکر می کردم خودم و خانواده ام با فوت پدرم به آسایش می رسیم و خواهرانم و برادرم به خوشبختی می رسند و مادرم خلاص می شود (ص ۹۳ الی ۹۸). آقای ن. فرزند ... به چگونگی انتقال جسد توسط ر. و ح. به اتومبیل نیسان اشاره و اتهام مساعدت با متهمین از محاکمه و مجازات در مورد کمک در اخفاء جسد مرحوم ز. را نپذیرفته است (ص ۹۹، ۱۰۰ و ۱۰۱). پزشکی قانونی در گزارش معاینه جسد مرحوم ز. و کالبدگشایی آن علت تامه فوت نامبرده را فشار بر روی عناصر حیاتی گردن و عوارض ناشی از آن توسط جسم سخت رشته مانند قابل انعطاف تعیین نموده است (ص ۲۰۳ و ۱۹۲). اولیای دم مرحوم ز. حین الفوت حسب گواهی انحصار وراثت صادره از شورای حل اختلاف حوزه ... عبارتند از ۱ خانم ز. فرزند ... مادر متوفی ۲ خانم س. فرزند ... همسر متوفی و خانم ها الف.، م.، م. دختران متوفی و آقایان م. و ح. فرزندان متوفی (۲۸۵)/ متهم ح. در تحقیقات مورخ ۲۶/۰۴/۹۲ اتهامات مباشرت در قتل عمدی مرحوم ز. و جنایت بر جسد وی از طریق آتش زدن و سوزاندن آن پذیرفته ولیکن ر. اتهامات معاونت در قتل عمدی مرحوم ز. و شرکت در جنایت بر مرده را نپذیرفته و عنوان کرده هیچ اقدامی انجام نداده و زمانی که او رسیده جسد مرحوم تکان نمی خورده است و وی و ح. به لحاظ مصرف قرص حالت عادی نداشته اند (ص ۲۶۲ الی ۲۷۳). اولیای دم مقتول از ح. و ر. در ارتباط با قتل مرحوم ز. تحت عناوین قتل عمدی و جنایت بر میت از طریق سوزاندن جسد اقدام به طرح شکایت و خواستار مجازات آن ها شده اند. جانشین بازپرس محترم پس از انجام تحقیقاتش مجرمیت ۱ ح. را در مباشرت در قتل عمدی مرحوم ز. و مشارکت در جنایت بر مرده از طریق سوزاندن جسد ۲ ر. را در معاونت در قتل عمدی مرحوم ز. و مشارکت در جنایت بر مرده به شرح مرقوم در قرار صادره احراز و پرونده با کیفرخواست دادستان محترم عمومی و انقلاب ... به دادگاه کیفری استان اردبیل ارسال (ص ۲۷۴ و ۲۸۲) و به شعبه اول دادگاه ارجاع گردیده است. دادگاه مرجوع الیه پس از تشکیل جلسات دادرسی و استماع شکایت اولیای دم که همگی آن ها به جز م. خواستار رسیدگی به پرونده وفق موارد اتهامی کیفرخواست شده اند و اخذ دفاعیات متهمین و وکیل مدافع تسخیری آنان که حکایت از اعتراف به موارد اتهامی از سوی ح. به لحاظ اذیت و آزار مقتول نسبت به اعضای خانواده اش و انکار موارد اتهامی از جانب ر. و به جز این که تنها شرکت در حمل جسد را پذیرفته و نیز استعلام از پزشکی قانونی در ارتباط با مسایل روحی و روانی ح. و این که آیا مصرف داروهای مورد اشاره از جانب متهم تأثیری بر اختلال روان و سلب مسئولیت وی داشته یا خیر؟ که پاسخ آن به شرح صفحه ۳۶۵ حکایت از این دارد در حال حاضر اختلال بارز روحی و روانی در نامبرده یافت نگردیده و با توجه به مصرف مداوم و طولانی زولبیدم و ایجاد تحمل تدریجی نسبت به آن مصرف داوری فوق تأثیری بر اختلال روان و سلب مسئولیت نداشته و مسئول اعمال و رفتار خویش می باشد و نیز اخذ آخرین دفاعیات متهمین به شرح مندرج در صورت جلسات دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح آتی مبادرت به صدور رأی نموده است :

در خصوص اتهام ۱ ح. دایر بر قتل عمدی مرحوم ز. (پدرش) و مشارکت در جنایت بر میت از طریق سوزاندن آن با وکالت تسخیری آقای ... ۲ ر. فرزند ...، دایر بر معاونت در قتل عمدی و مشارکت در جنایت بر مرده از طریق سوزاندن آن با عنایت به محتویات پرونده، شکایت اولیای دم بر قتل عمدی و تقاضای قصاص از ناحیه آن ها نظر پزشکی قانونی که علت فوت را فشار بر روی عناصر حیاتی گردن و عوارض ناشی از آن توسط جسم سخت رشته ای اعلام کرده است، اقاریر صریح متهم ردیف اول در مرحله تحقیقات مقدماتی و جلسات دادگاه کیفری استان مبنی بر این که با سیم مقتول را خفه کرده و سپس در زیرزمین خانه جسد را آتش زده است و هم چنین اظهارات متهم ردیف دوم مبنی بر این که در موقع خفه کردن پای مرحوم را نگه داشته و در حمل جسد به زیرزمین نیز با متهم اصلی همکاری داشته است و هم چنین اظهارات متهم ردیف اول که در زمان درگیری و به زمین انداخت مرحوم، متهم ردیف دوم با وی همکاری داشته است این اقاریر با توجه به نظر پزشکی قانونی، صورتجلسه بازسازی صحنه، کشف جسد در میدان بسیج ... و تحقیقات انجام شده منطبق با واقعیت می باشد، قرار مجرمیت و کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ... و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده به نظر هیئت حاکم دادگاه بزه های انتسابی محرز و مسلم بوده و با توجه به سابقه اختلاف خانوادگی و تهیه وسایل ارتکاب جرم، متهم با قصد و نقشه مرتکب قتل شده است و دادگاه به استناد مواد ۱۱، ۲۹۰ (بند الف)، ۱۶۰، ۱۷۱، ۱۷۲، ۲۱۱ و ۳۸۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ حکم بر قصاص متهم ردیف اول ح. از بابت قتل عمدی مرحوم ز. را با اذن اولیای دم صادر و اعلام می نماید. با توجه به این که احد از اولیای دم رضایت داده و خواهان دیه نمی باشد بقیه اولیای دم مکلفند قبل از اجرای قصاص، سهم دیه وی را به قاتل پرداخت کنند. بقیه اولیای دم مکلفند قبل از اجرای قصاص، سهم دیه وی را به قاتل پرداخت کنند. در مورد اتهام ر. دایر بر معاونت در قتل عمدی هر چند متهم در جلسات دادگاه کیفری این اتهام را نپذیرفته اما در مرحله دادسرا به صراحت اعلام کرده که موقع خفه کردن مقتول پای وی را نگه داشته و در ادامه اقرار کرده که متهم ردیف اول قصد خود را نیز دایر بر قتل پدر اعلام کرده بود و بعد از ارتکاب قتل نیز در از بین بردن آثار جرم با متهم اصلی همکاری داشته است که این امر حکایت از این دارد که متهم وقوع جرم را در انداختن مرحوم به زمین و نگه داری پای وی تسهیل کرده و این امر از مصادیق معاونت می باشد و برای هیئت حاکم دادگاه در این خصوص علم ایجاد شده است و با توجه به مذاکرات اولیه بین متهمان و وحدت قصد نیز در این خصوص وجود داشته است. علی هذا دادگاه به استناد مواد ۱۹، ۱۲۶، ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی حکم به حبس درجه سه متهم به میزان ده سال با کسر ایام بازداشت قبلی محکوم می نماید اما در مورد جنایت بر مرده با توجه به این که جنایت اعلی قتل عمد و معاونت در آن بوده و متهمان برای فرار از بزه اصلی سعی می کنند آثار جرم را از بین ببرند و در مورد قتل عمد بزه جنایت بر مرده از ناحیه قاتل و همکاران وی موضوعیت ندارد در این خصوص رأی بر برائت متهمان موصوف صادر و اعلام می شود. بعد از ابلاغ رأی آقای ... به وکالت از آقایان ح. و ر. و آقای ... کارشناس دفتر حمایت حقوقی و قضایی ایثارگران به وکالت از خانم ز. مادر مقتول با تقدیم لوایحی از آن تجدیدنظرخواهی که پرونده پس از ارسال به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع که مفاد لوایح به هنگام شور قرائت خواهند شد. خلاصه درخواست وکیل خانم ز. اعتراض به قلت مجازات ر. و برائت متهمین از جنایت بر مرده و خلاصه درخواست وکیل تسخیری ح. این است که موکل در شرایط روحی روانی ناشی از تأثیر داروهای مصرف شده بوده در شرایط عادی و نرمال مرتکب قتل نگردیده و مستوجب قصاص نمی باشد و وحدت قصد بین عمل ح. و ر. در قتل عمدی وجود نداشته است، لذا خواستار نقض احکام صادره نسبت به موکلین خود شده که بنا به جهات مرقوم در خصوص تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می گردد .

رأی شعبه دیوان عالی کشور

تجدیدنظرخواهی آقایان ح. و ر. با وکالت آقای ... وارد نیست زیرا با توجه به مجموع تحقیقات به عمل آمده و محتویات پرونده به ویژه اقرار متهمین در تحقیقات مقدماتی و اظهارات مطلعین، صورت جلسه بازسازی صحنه جرم و دیگر قرائن و امارات منعکس در دادنامه برای قضات محترم دادگاه کیفری استان علم متعارف بر ارتکاب قتل عمدی توسط ح. و معاونت در قتل توسط ر. حاصل شده و از حیث رعایت تشریفات دادرسی نیز ایراد و اشکالی به نظر نمی رسد، لذا این بخش از دادنامه مبنی بر محکومیت نامبردگان به استناد بند الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید می گردد. تجدیدنظرخواهی خانم ز. با وکالت آقای ... نسبت به قلت مجازات ر. موجه نیست زیرا اقدام ر. از مصادیق معاونت در قتل است که مجازات آن به استناد ماده ۲۰۷ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ قانون حاکم در زمان وقوع جرم ; ۳ تا ۱۵ سال حبس می باشد، دادگاه محترم نیز مجازات ده سال حبس تعیین کرده که مغایرتی با موازین قانونی ندارد، لذا با اصلاح مستند قانونی دادگاه از ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ به ماده ۲۰۷ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ این قسمت از دادنامه مستند به بند الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید می شود. تجدیدنظرخواهی خانم ز. با وکالت آقای ... نسبت به برائت متهمان از اتهام جنایت بر مرده وارد و موجه است؛ زیرا جنایت بر میت بزهی مستقل از قتل است و مرتکب آن می تواند شخص قاتل یا هر فرد دیگری باشد، لذا استدلال دادگاه محترم مبنی بر این که بزه جنایت بر مرده از ناحیه قاتل و همکاران وی موضوعیت ندارد قابل پذیرش نبوده و این قسمت از دادنامه به استناد بند ۴ شق ب از ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، نقض و پرونده جهت رسیدگی مجدد به دادگاه هم عرض ارجاع می گردد.

مستشار شعبه نهم دیوان عالی کشور عضو معاون

احمدی آماده