رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره حمل و نگهداری مواد مخدر متعلق به دیگری

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۶۰۰۶۶۷
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۶۰۰۶۶۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۹/۲۴
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۴۱ دیوان عالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعحمل و نگهداری مواد مخدر متعلق به دیگری
قاضیاحمدخان بیگی
محمد حسین ارجمند
علی رازینی
محسن یکتن خدائی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره حمل و نگهداری مواد مخدر متعلق به دیگری: تعلق مواد مخدر کشف شده از متهم به دیگری،نافی مسئولیت کیفری وی از باب حمل و نگهداری مواد مخدر نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۸ مأمورین ایست و بازرسی شهرستان م. یک دستگاه خودرو پژو ۴۰۵ به رانندگی آقای ل. ح. را متوقف که در بازرسی از سرنشین جلو به نام س. ه.پ. اهل و ساکن کرج از داخل جیب پیراهن وی مقدار ۴ گرم شیشه و از لای کمر وی یک عدد پایپ استعمال شیشه کشف می گردد و سرنشین عقب خودرو که دوست حامل مواد بوده به نام ح. ک. اظهار داشته است از وجود مواد همراه سرنشین جلو اطلاع داشته و بنا به صورت جلسه کشف او نیز خود را شریک در مواد اعلام می کند ... س. ه.پ. در بازجویی اولیه منکر تعلق مواد به خود گردیده و آن را متعلق به ح. ک. می داند و در پاسخ به این سوال که چرا شما مواد مکشوفه و پایپ را در نزد خود نگهداری می نمودید؟ می گوید: قبل از رسیدن به ایست و بازرسی و نزدیک آن گفتم شیشه و پایپ را به من بده تا من نگهدارم تا برای تو مشکل پیش نیاید ... س: مواد را چه کسی از کجا و به چه مبلغی تهیه کرده بود؟ مواد را آقای ک. از کرج از شخص ناشناس به مبلغ صد هزار تومان تهیه کرده بود. ح. ک. در بازجوئی اولیه منکر علم و اطلاع خود و تعلق مواد مکشوفه به خودش گردیده و ادعا می کند بخاطر رودربایستی که با آقای ه.پ. داشته این حرف را زدم ولی بنده از شیشه کاملا بی اطلاع هستم و در پاسخ به این سوال که آیا به شیشه معتاد است می گوید: بنده قبلا مصرف شیشه داشتم ولی الان نه. س: چرا در صورت جلسه اولیه (کشف) اظهار نمودید که از وجود مواد مکشوفه مطلع هستید؟ بخاطر رودربایستی که با ایشان دارم گفتم، پشیمانم اشتباه کردم.س: آیا اطلاع داشتید که ایشان یعنی آقای ه.پ. با خود شیشه و پایپ حمل می کند؟ خیر نمی دانستم. و ادامه داده که پنج سال است با آقای ه.پ. دوست و رفیق می باشد ...(ص ۳) با تست و توزین مواد مکشوفه میزان آن بدون لفافه ۴ گرم و ماهیت آن آمفتامین اعلام گردیده است. در بررسی سوابق ح. ک. حکایت از سه فقره سابقه قبلی در سال های ( ۸۰، ۸۶، ۸۷ ) دارد که دو فقره اخیر آن مربوط به استعمال و نگهداری ۲ سانت کراک و نگهداری یک گرم و پنجاه سانت کراک و استعمال آن می باشد. و متهم دیگر یعنی آقای س. ه.پ. فاقد چنین سابقه ای است و در تحقیقات مقدماتی نیز متقاضی اعاده دادرسی بار دیگر ضمن تکرار تعلق مواد به متهم دیگر پرونده (ح. ک.) اضافه می کند قبول دارم که در داخل جیب پیراهن من بوده است (مواد مکشوفه) لیکن ح. ک. از من درخواست کرده بود که آن را نگهداری کنم برای او ... ح. ک. دوست من است با او داشتم به ل. می رفتم پرونده ای در آنجا دارم و در آخرین دفاع نیز می گوید: مواد روان گردان و پایپ در جیب من بوده است، لیکن متعلق به دوستم می باشد ... (ص ۹) و در مواجهه حضوری نیز باز س. ه.پ. نگهداری مواد را پذیرفته ولی آن را متعلق به ح. ک. می داند ولی ح. ک. منکر تعلق و علم و اطلاع خود از وجود مواد در نزد متهم دیگر می گردد... و راننده خودرو نیز به عنوان گواه مورد تحقیق قرار گرفته او نیز تأکید دارد بر اینکه مأمورین مواد را از جیب پیراهن ح. ه.پ. درآوردند ولی اینکه متعلق به چه کسی است او اطلاعی ندارد. (ص ۱۲) ح. ه.پ. با سپردن وثیقه نقدی از زندان آزاد گردیده و نهایتا دادیار شعبه دوم ر. در مورد س. ه.پ. فرزند م. قرار مجرمیت صادر نموده است و در مورد متهم دیگر علیرغم تفهیم اتهام اظهارنظری ننموده است و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه انقلاب این شهرستان ارجاع می گردد. در تاریخ ۱۳۹۲/۸/۶ در جلسه دادرسی بار دیگر متهم منکر اتهام وارده شده و اظهار داشته: مواد و پایپ روی پای من بوده ولی مال ک. است. ک. سرنشین ماشین بوده و نسبتی با من ندارد و در آخرین دفاع گفته، اتهام را قبول ندارم، مواد شیشه و پایپ روی لباس من بود (ص ۲۶) نهایتا دادگاه با اعلام ختم دادرسی به دلالت اوراق و محتویات پرونده خاصه نتیجه حاصله از تحقیقا مقدماتی و اطمینان به صحت و تکمیل آن شامل، صورت جلسه نحوه چگونگی دستگیری نامبرده توسط عوامل انتظامی ایست و بازرسی منجیل، کشف مواد از جیب پیراهن مشارالیه و پایپ از روی کمر وی، مواجهه حضوری یاد شده با فردی که ادعا داشته مواد و پایپ توسط او به ایشان داده شده، اظهارات راننده ماشین اینکه شیشه و وسیله استعمال آن از پیراهن متهم پیدا شده، اظهارات متهم به اینکه مواد و پایپ از وی بدست آمده و دفاعیات غیرمدلل او مبنی بر تعلق آن ها به دیگری و سایر قرائن و امارات منعکس در سابقه، اتهامات وارده به مشارالیه را محرز دانسته، در نتیجه دادگاه با احراز بزهکاری متهم به استناد تبصره ۴ ماده ۱۳۴ و ماده ۱۲۵ از قانون مجازات اسلامی و مستندا به بند ( ۳ ) از ماده ۸ و ماده ۲۰ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن مصوب ۱۳۷۶ و اصلاحیه سال ۱۳۸۹ این قانونی علاوه بر صدور حکم بر ضبط مواد مکشوفه و وسیله استعمال آن، متهم موصوف را بابت نگهداری شیشه به پرداخت بیست میلیون ریال جریمه نقدی و ۷۰ ضربه شلاق و تحمل پنج سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و بابت نگهداری یک جام پایپ به پرداخت ۵۰۰/۰۰۰ ریال جزای نقدی محکوم نموده است و در مورد ح. ک. چون در مرحله تحقیق اظهار نظر نشده دستور اعاده پرونده را نزد دادستان صادر نموده است. (ص ۲۸) با ارسال پرونده به اجرای احکام و احضار محکوم علیه جهت اجراء از طریق اعطایی نیابت قضائی به دادسرای عمومی و انقلاب کرج و صدور حکم جلب و ورود به منزل و یا مخفیگاه که منتج به نتیجه مطلوب نگردیده است. ( در دفعات متعدد برگ جلب صادر گردیده است) نامبرده با اختیار نمودن وکیل و مخفی نمودن خود در تاریخ ۱۳۹۴/۵/۲۴ تقاضایی به همراه اقرارنامه محضری از سوی متهم دیگر پرونده ح. ک. ارائه که در آن فرد مذکور پذیرفته که در آن تاریخ یعنی ۱۳۹۲/۸/۶ در آن اتومبیل بوده که مواد روان گردان کشف گردیده متعلق به او بوده و آقای ح. ه.پ. فرزند م. هیچگونه اطلاعی از وجود این مواد که نزد بنده بوده نداشته است حالیه به واسطه این مدرک جدید به استناد مواد ۴۷۴ به بعد قانون ائین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ تقاضای اعاده دادرسی را از دیوان عالی کشور را نموده که پس از ثبت درخواست و ارجاع پرونده به این شعبه و مطالبه اصل پرونده که اوراق مورد نیاز از آن به همراه مفاد لایحه تقدیمی قرائت خواهد شد. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گ. آقای محسن یکتن خدائی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمد حسین ارجمند دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر اینکه با توجه به محتویات پرونده و ملاحظه مفاد تقاضای اعاده دادرسی با توجه به اقرار صریح محکوم علیه به نگهداری مواد مخدر بزه انتسابی به وی محرز است ضمن عقیده به رد تقاضای اعاده دادرسی چون دادنامه مذکور مطابق با موازین قانونی صادر شده تقاضای مزبور مستندا به ذیل ماده ۴۷۶ قانون آئین دادرسی کیفری نظر به رد درخواست اعاده دادرسی دارم. در خصوص دادنامه شماره ۶۴۰ – ۹۲۰ – ۱۳۹۲/۸/۶ تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص درخواست آقای ح. خ. به وکالت از محکوم علیه دادنامه ۶۴۰ – ۹۲۰ صادره از دادگاه انقلاب ر. مبنی بر اینکه مواد روان گردان مکشوفه متعلق به متهم دیگر پرونده یعنی آقای ح. ک. می باشد که بعد از صدور حکم قطعی در دفترخانه ۱۸۶ کرج در تاریخ ۱۳۹۲/۹/۲۳ حاضر گردیده و صراحتا به مالکیت مواد مکشوفه اقرار نموده است لذا به استناد بند ج از ماده ۴۷۴ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ تقاضای اعاده دادرسی را از این مرجع نموده است. با توجه به اینکه محکوم علیه خود در مراحل مختلف رسیدگی بر این نکته تأکید نموده که مواد از جیب پیراهن وی کشف گردیده و به پیشنهاد خودش مواد را قبل از ایست و بازرسی از ح. ک. به دلیل سابقه دار بودن و اعتیادش به مواد مخدر تحویل گرفته است لذا نگهداری مواد ولو آنکه بپذیریم مالکیت آن به دیگری تعلق داشته باشد نافی مسئولیت کیفری مشارالیه نمی گردد، لذا موجبی برای پذیرش درخواست در پرونده ملاحظه نشد و مدرک ارائه شده مؤثر در مقام اعاده دادرسی نبوده قرار رد درخواست اعاده دادرسی مستندا ذیل ماده ۴۷۶ قانون مذکور صادر و اعلام می گردد.

رئیس و عضو معاون و عضو معاون شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور

علی رازینی - احمد خان بیگی - محسن یکتن خدایی