رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره دامنه شمول مقررات تعدد جرم
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره دامنه شمول مقررات تعدد جرم: مقررات تعدد جرم ناظر بر جرائم مختلف بوده و درخصوص جرایم مشابه قابل اجرا نیست.
رأی شعبه دیوان عالی کشور
شعبه ۱۱۵ دادگاه عمومی جزائی شیراز به اتهام آقایان ۱- م. ۲- ر. شهرت هر دو ح.پ. و با وکالت آقای ح. ر.ن. دایر بر شرکت در چهار فقره تحصیل مال از طریق نامشروع (در صدر دادنامه اتهام کلاهبرداری و تهدید به قتل هم قید شده) موضوع شکایت ۱- آقای م. ش. با مبلغ پنجاه و یک میلیون تومان ۲- آقای ح.الف. ق.پ. و خانم س. ح.ش. با مبلغ هشتاد میلیون تومان ۳- خانم پ. ه. با مبلغ بیست و هشت میلیون تومان ۴- خانم ص. ب. با مبلغ چهل و نه میلیون تومان و کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب شیراز رسیدگی و طی دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۷۱۱۲۵۰۰۹۷۳-۱۳۹۳/۹/۶ با استدلالی که به عمل آورده بزهکاری متهمان را محرز دانسته و مستندا به مواد ۱۲۵ و ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و ماده ۲ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری نامبردگان را مشترکا به رد وجوه مورد اشاره به شکات و هر یک از آن دو را به چهار فقره حبس (هر یک به مدت سه سال) محکوم و قید نموده از چهار فقره مجازات حبس فقط یک مجازات قابل اجرا است و اگر یکی از مجازاتها به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجرا شود مجازات بعدی اجرا خواهد شد و رأی صادره را به جهت عدم حضور متهمان و وکیل مدافع غیابی و ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ واقعی قابل واخواهی در همان دادگاه اعلام کرده است. آقای م. خ. با وکالت مع الواسطه از آقایان م.و ر. شهرت هر دو ح.پ. نسبت به حکم صادره واخواهی نموده و دادگاه طی دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۷۱۱۲۵۰۱۲۶۰-۱۳۹۳/۱۱/۵ به شرح استدلال مقید در آن ضمن رد واخواهی مستندا به ماده ۲۱۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸ دادنامه واخواسته را عینا تأیید کرده است. آقایان ۱- م. ح. با وکالت آقای م. خ. ۲- ر. ح. با وکالت آقایان ح. ر.ن. و م. خ. و ج. ز.به حکم صادره اعتراض و تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده و حسب الارجاع شعبه ۲۳ دادگاه تجدیدنظر استان فارس به پرونده رسیدگی و طی دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۷۱۲۲۳۰۰۹۹۲-۱۳۹۴/۷/۳۰ به شرح استدلال منعکسه ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان مستندا به بند (الف) ماده ۴۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی دادنامه تجدیدنظرخواسته را عینا تأیید کرده است. پس از قطعیت یافتن حکم، آقای م. ح. با وکالت آقای ح. ر.ن. با پرداخت هزینه دادرسی و تسلیم لایحه ای به دیوان عالی کشور که لایحه تنظیمی موکل نیز پیوست آن بوده و هنگام شور قرائت و مورد توجه قرار خواهند گرفت، با استناد به بند (چ) ماده ۴۷۴ قانون اخیرالذکر تقاضای اعاده دادرسی نموده و پرونده پس از ثبت به کلاسه فوق به این شعبه ارجاع گردیده است.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای غلامرضا خلف رضائی عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای م. رضا الهی منش دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر تقاضای اتخاذ تصمیم شایسته را دارد، مشاوره نموده چنین رأی می دهد: