رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره دفاع مهدورالدم بودن مقتول در روند دادرسی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۱۰۰۰۰۹۰۷
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۱۰۰۰۰۹۰۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۱۲/۱۷
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۷ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعدفاع مهدورالدم بودن مقتول در روند دادرسی
قاضیمرتضی فاضل
عزیزالله رزاقی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره دفاع مهدورالدم بودن مقتول در روند دادرسی: در صورت ادعای مهدورالدم بودن مقتول، صرف نظر از صحت وسقم امر، دادگاه رسیدگی کننده مکلف است دلایل متهم را مطالبه و بررسی نموده و نفیا یا اثباتا در این خصوص اظهارنظر نماید.

رأی خلاصه جریان پرونده

(در پی گزارش قبلی این شعبه) آقایان ۱- ع.، ۶۵ ساله، ۲- ی.، ۲۴ ساله، ۳- س.، ۴۲ ساله، ۴- الف.، ۴۳ ساله، متهم اند، اولی و سومی به معاونت در قتل مرحوم غ. و دومی متهم است به مباشرت در قتل عمدی مرحوم مذکور توسط سلاح گرم و نگهداری سلاح جنگی که با شکایت اولیای دم مورد تعقیب قرار گرفته اند و اصل موضوع حسب محتوای پرونده در رابطه با اتهام ناموسی بوده است که آقای م. در تاریخ ۱۳۹۱/۰۸/۱۹ می گوید: حدود دو سه سال پیش فردی به نام ه. به من گفت خانم شما(م.) با فردی به نام غ. (مقتول) رفیق است و من سراغ زنم رفتم و او را کتک زدم و او انکار نمود بعد این مسئله را با برادرش آقای ی. در میان گذاشتم و تصمیم گرفتیم که امکانات از من اقدام از ی. باشد. سپس ما مقتول را تعقیب نمودیم و ی. به مقتول چهار تیر شلیک نمود و پدرزنم هم از موضوع خبر داشت ولی زمان آن را نمی دانست و همین مضمون را در صفحه ۳۸ پرونده تکرار نموده و معاونت در قتل عمدی را قبول کرده است. البته متهم در تاریخ ۱۳۹۲/۱۲/۰۵ قاتل را پدرزن خود یعنی متهم ردیف اول ع. معرفی نموده و آقای ع. معروف به الف. در مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۰۲ عنوان داشته است که: من سلاح را مخفی نمودم و می گوید: من به ی. گفتم تو که مرحوم را نکشته ای چرا فرار کردی؟ گفت: پدرم گفت و م. در تاریخ ۱۳۹۱/۰۸/۲۳ عنوان نموده: بالاجبار با غ. ارتباط برقرار کردم و ... ضمنا عکس هایی وجود دارد که منتسب به خانم و مقتول است و متهم ردیف دوم ی. قتل را منتسب به م. و ع. می کند و می گوید نمی داند کدام کشته اند و اولیای دم از ی. به عنوان مباشر و از م. و ع. به عنوان معاون در قتل شکایت نموده اند و از الف. به عنوان مخفی نمودن متهم به قتل شکایت نموده اند و درخواست قصاص کرده اند. هرچند متهم ردیف اول در مراحل اولیه(صفحه ۲۷۳،۲۶۵) اعتراف به قتل توسط خود نموده. مع ذلک با عنایت به قرائن و شواهد علم آور که موجب علم و یقین شده مبنی بر این که قاتل ی. است توسط سلاح گرم غیرمجاز و دیگر اتهامات متوجه متهمین دیگر است و شرایط دفاع مشروع در پرونده امر محقق نیست چون این امور و اقدامات در هنگام تجاوز رخ نداده است. نهایتا دادگاه در دادنامه شماره ۰۰۰۲۰- ۱۳۹۳/۰۶/۱۲ ردیف دوم را به قصاص نفس با پرداخت سهم دیه صغار توسط بقیه اولیاء دم و ردیف ۱ و ۳ به عنوان معاونت در قتل، هرکدام را به پنج سال حبس از درجه ۳ و ردیف چهارم را از باب اخفا متهم ردیف دوم، به یک سال حبس و از باب نگه داری و مخفی نمودن سلاح، هر یک را به یک سال حبس محکوم نموده و ... و رأی صادره مورد اعتراض وکلای متهمین و وکیل متهم ردیف دوم قرار گرفته و پرونده به این شعبه از این دیوان عالی کشور ارسال شده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به این که حسب محتویات پرونده و تحقیقات انجام شده و مندرجات رأی تجدیدنظرخواسته، انگیزه ارتکاب قتل، مسئله ناموسی بوده که دادگاه نیز در رأی صادره صریحا نسبت به آن اذعان داشته است و صرفا با این استدلال که شرایط دفاع مشروع (که عوامل موجهه جرم است) فراهم نبوده رأی قصاص صادر نموده است. درحالی که در مانحن فیه موضوع اعتقاد به مهدورالدم بودن مقتول مطرح و موضوع نیاز به تحلیل و بررسی و اظهارنظر دارد، لذا صدور حکم قصاص موجه نبوده و از این حیث دادنامه تجدیدنظر خواسته شماره ۲۰ – ۱۳۹۳/۰۶/۱۲ صادره از شعبه کیفری استان ... مستقر در شهرستان ... مستندا به بند ۲ شق ب ماده ۲۶۵ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری نقض و پرونده جهت رسیدگی مجدد و بررسی موضوع اعتقاد به مهدورالدم بودن مقتول و اتخاذ تصمیم مقتضی و صدور رأی به همان دادگاه ارجاع می گردد. بدیهی است در فرض اثبات اعتقاد به مهدورالدم بودن مقتول نیز نوع قتل از عمدی بودن خارج نخواهد شد و مورد از موارد پرداخت دیه و تعزیر خواهد بود.

شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار

مرتضی فاضل - عزیزالله رزاقی