رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره دیه صدمات منتهی به قتل عمد

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۹۲۰۰۲۳۴
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۹۲۰۰۲۳۴
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۷/۲۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۷ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعدیه صدمات منتهی به قتل عمد
قاضیحسین انتظاری
حسین طالبی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره دیه صدمات منتهی به قتل عمد: درصورتی که صدمات وارده به مقتول متوالی باشد، از جهت صدمات وارده دیه تعیین نمی شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

در ساعت ۰۰:۱۰ مورخ ۰۷/۰۹/۹۱ حسب اعلام مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک فقره فوت مشکوک به آدرس ... مأمورین در محل حاضر و مشاهده نمودند که خانم س. در منزل فوت نموده است و عوامل گشت اورژانس ۱۱۵ در محل حاضر شدند و فوت ایشان را تأیید کردند. مرحومه ملبس به لباس منزل بوده و به صورت طاق باز افتاده بود و لوله گاز سماور گازی در قسمت انتقال به لوله دچار بریدگی شده بود و حرارت و گرمای ناشی از اشتغال در آشپزخانه به خوبی حس می شد و پیک نیک و چند عدد سیخ فلزی و کاغذ لوله شده در داخل پارچ قرمزرنگ وجود داشته است و عوامل تشخیص هویت و کارشناسان اداره گاز نیز در محل حضور یافتند. ع. و م. نوه های متوفی و ح. فرزند متوفی اولین نفراتی بودند که در محل حاضر شدند و موضوع را به ۱۱۰ گزارش کرده اند گفته اند که مرحومه براثر گازگرفتگی خفه شده است (ص ۱ تا ۹). اما بازپرس فوت را مشکوک و دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی و کالبدگشایی و دستورات لازم را صادر نمود (ص ۱۴) و پزشکی قانونی در مورخ ۰۷/۰۹/۹۱ از جسد مرحومه س. معاینه به عمل آورد و اعلام کرد: در اندام تحتانی دررفتگی لگن سمت چپ ملموس است و در زیر پوست سر خون مردگی زمان حیات به طور متعدد در نواحی قدام و پس سری و گیجگاهی راست و چپ آهیانه سر مشهود است و در زیر پوست گردن خون مردگی زمان حیات قدام و هر دو طرف حلق و حنجره و شکستگی استخوان لامی مشهود و ملموس است و خون مردگی زمان حیات و شکستگی بر روی دنده های ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ سمت چپ و راست قدام قفسه سینه و قسمت فوقانی جناغ و شکستگی خلفی دنده های ۲ و ۳ و ۴ سمت راست مشهود است (ص۱۶). فرزندان مقتول به شرح صفحات ۲۰ تا ۷۶ پرونده با ارائه فتوکپی مدارک شناسایی اعلام شکایت نمودند اما اعلام ننمودند به چه کسی مظنون هستند و ازجمله آنان الف. گفت دو بار سابقه زندان رفتن دارم که هر دو بار به جرم مواد مخدر بوده است و در مورخ ۰۶/۰۹/۹۱ در منزل خودمان بودم و بیرون نرفتم، پسر عمویم م. زنگ زد و گفت که منزل مادربزرگم آتش گرفته و من از مادرم پرسیدم چه کسی زنگ زد گفت م. بود من با مادرم و ب. به منزل مادربزرگم رفتم و باز به منزل برگشتم (ص ۶۵). در مورخ ۰۹/۰۹/۹۱ نامبرده نزد بازپرس شعبه .... دادسرای اراک ضمن تکرار مطالب فوق اظهار داشت: من معتاد به تریاک هستم و قبلا هروئین مصرف می کردم و شیشه مصرف نمی کردم در مورد قتل مادربزرگم خبری ندارم من برای او گاهی مواد می بردم و او مواد مخدر استعمال می کرد و م. که پسرعمویم است زیاد به منزل مادربزرگم می رفت و قبل از فوت با مادربزرگم بحث کرده بود (ص ۷۹ تا ۸۰) و در صفحه ۹۶ و ۱۵۲ تا ۱۵۴ پرونده نیز همین اظهارات را تکرار کرد. م. هم گفت پیش مادربزرگم می رفتم و بعضی موقع با وی مواد (تریاک) مصرف می کردم (ص ۸۰ و ۸۲) و پزشکی قانونی استان مرکزی طی نامه شماره... ۱۱/۰۳/۹۲ اعلام کرد با توجه به معاینه و کالبدگشایی جسد و نتایج آزمایشات سم شناسی و آسیب شناسی علت فوت خانم س. فشار بر عناصر حیاتی گردن (خفه کردگی) و عوارض ناشی از آن تعیین می گردد (ص ۱۸۷). پلیس آگاهی استان مرکزی در مورخ ۱۱/۰۴/۹۲ طی گزارشی در خصوص قتل س. به بازپرس اعلام کرد طی تحقیقاتی که به عمل آمده احتمال وقوع قتل از جانب نزدیکان وی شدیدا متصور است و از نزدیکان وی دلایل و مدارک فراوان متوجه الف. می باشد (ص ۲۸۲) و بازپرس در مورخ ۱۵/۰۴/۹۲ اتهام مشارکت در قتل عمدی مرحوم س. را به متهم الف. تفهیم نمود که وی پاسخ داد: شب بود رفتم خانه مادربزرگم با س. که جنس آورده بود رفتم به مادربزرگم گفتم تریاک داری یا خیر؟ گفت سه گرم گرفته ام جنس آن نبوده و گفت پول ندارم هفده هزار تومان همراه داشتم دادم به او و مواد برای او تهیه کردم ولی قتل نکرده ام (ص ۲۸۷). و متهم نامبرده (الف.) تلاش های فراوانی برای انحراف ذهن مأمورین انتظامی قضایی در روند رسیدگی انجام داد تا این که در مورخ ۱۳۹۲/۴/۱۶ اظهار داشت: می خواهم حقیقت را بیان کنم شب شام غریبان یعنی مورخ ۰۵/۰۹/۹۱ حدود ساعت ۲۳:۳۰ شب من به منزل مادربزرگم رفتم درب زدم ک آمد درب را باز کرد و در داخل حیاط باهم صحبت کردیم و گفت اگر جنس سراغ داری برایم بیاور و خداحافظی کرد و با دوچرخه اش رفت من داخل خانه مادربزرگم رفتم و نشستم و گفتم چرا جریان خرید تریاک را به ک. و غ. گفتی آبروی مرا بردی و بحث ما بالا گرفت که من گفتم می خواهم بروم داخل اتاق مواد بکشم که مادربزرگم پیک نیک را به من نداد و گفت خودم می خواهم بکشم من هم رفتم داخل هال چنددقیقه ای پای تلویزیون نشستم تا خوابش ببرد بعد من بروم بکشم که فکر کردم خوابیده است آمدم پیک نیک را از کنارش بردارم که متوجه شد و گفت کجا می بری که رفتم داخل آشپزخانه داشتم شیلنگ سماور را از لوله گاز بیرون می کشیدم تا ببرم سماور را داخل به گاز وصل کنم و تریاک بکشم که شیلنگ گاز بیرون نیامد با چاقو مقداری از آن را بریدم به طوری که صدایی شنیدم که کمی گاز می آمد و مادربزرگم وارد آشپزخانه شد و گفت چه کار می کنی می خواهی سماور را ببری شروع کرد به دادوبیداد کردن که من گفتم برو تو هم آدم نیستی با دو دستانم وی را هل دادم که چرخید سمت دیوار سرش خورد به آینه های دیوار و افتاد که من آمدم با دست هایم چند بار روی سینه اش فشار دادم که شاید حالش خوب شود و هق هق می کرد که چند سیلی نیز به وی زدم تا حالش خوب شود که دیدم کف از دهانش بیرون می آید که دهانش را پاک کردم و سریع فرار کردم و رفتم سر کشتارگاه هروئین تهیه کردم و بردم خانه خودمان حوالی ساعت یک صبح بود که آن را کشیدم و بعدازآن تا صبح نشستم و از استرس خوابم نمی برد نزدیک صبح خوابیدم و مقداری تریاک داشتم بردم به عمه ام ج. دادم. و علت این که در خاک سپاری شرکت نکردم می ترسیدم و سختم بود خدا شاهد است می خواستم همان لحظات داد بکشم بگویم س. را من کشتم کالبدگشایی نکنید خاکش کنید و سر این موضوع ب. با من درگیر شد و گفت چرا چرت وپرت می گویی و آبروی ما را می بری و به خاطر آبروی پدرم و بیماری قلبی وی این موضوع را به کسی نگفتم و از این کارم پشیمانم. مادربزرگم بود من یک بار پیش پل هوایی بهشت زهرا رفتم و از خدا طلب بخشش کردم و می خواستم از پل خودم را پرتاب کنم و خودم را بکشم و از خدا طلب بخشش دارم و در این رابطه من خودم تنها بودم و کس دیگری در جریان موضوع نبود و دخالت نداشت (ص ۳۱۱ تا ۳۱۳). و متهم در مورخ ۱۷/۰۴/۹۲ در نزد بازپرس محترم همین اظهارات را تکرار کرد و بازپرس از وی پرسید انگیزه شما از قتل چه بود؟ ج: بحث کردیم و این اتفاق افتاد بازپرس خطاب متهم پرسید با چه وسیله ای مرحومه را به قتل رساندید؟ ج: او را هل دادم. س: چرا دنده های مرحومه شکسته است؟ ج: سینه اش را فشار می دادم تا نفس او بیاید. س: آسیب به حلق و حنجره مقتوله چگونه بوده است؟ ج: گردنش را فشار ندادم دست هایش را گذاشتم روی سینه اش فشار دادم دیدم کف می آید و کاری از دستم برنمی آید. س: علت فوت فشار بر عناصر حیاتی گردن بوده است نحوه آسیب به گردن را توضیح دهید؟ ج: مادربزرگم را دوست داشتم ولی هل شده بودم و اخلاق مادربزرگم خیلی تند و بداخلاق بود روسری مرحوم کج شده بود و داشت خرخر می کرد روسری او را کشیدم و میزان کردم و وقتی می خواستم او را بلند کرد از روسری گرفتم و از پای دیوار آوردم سمت بخاری. س: حسب محتویات پرونده تحقیقات انجام شده و گزارش ضابطین و گزارش معاینه جسد و شکایت اولیای دم اتهام شما دایر بر ارتکاب یک فقره قتل عمدی زن مسلمان (س.) برایتان تفهیم می گردد از خودتان دفاع کنید. ج: قبول دارم من او را به قتل نرساندم او را هل دادم نمی دانستم این طوری می شود و قبول دارم که کارهای من باعث مرگ مقتول شده است (ص ۳۱۶ تا ۳۲۱). من با دست به گلویش فشار ندادم بلکه با روسری اش زمانی که افتاده بود و روسری دور گردنش گره خورده بود برای این که او را به رختخواب ببرم با روسری که دور گردنش بود او را کشیدم و به رختخوابش بردم (ص ۳۳۵). در بازسازی صحنه قتل در مورخ ۱۸/۰۴/۹۲ در حضور بازپرس و مأمورین انتظامی در محل وقوع جنایت متهم الف. در خصوص نحوه قتل مقتول س. موضوع را تشریح و بر ایراد صدمه بدنی عمدی و کشیدن روسری مقتول که منجر به خفگی وی گردیده است اقرار نمود که فیلم و عکس از آن تهیه گردیده و در صورت جلسه آمده که اقاریر متهم با نحوه قتل منطبق می باشد (ص ۳۳۳). متهم به تاریخ ۳۰/۰۷/۹۲ نزد بازپرس در آخرین دفاع پس از تفهیم اتهام قتل عمدی مرحومه س. اظهار داشت: اتهام قتل را قبول دارم من نمی خواستم این طوری بشود ولی یک روز یا دو روز قبل مصرف کردم من هروئین و تریاک مصرف می کردم و یک یا دو روز قبل شیشه هم مصرف کرده بود من قتل مادربزرگم را قبول دارم من او را به قتل رسانده ام (ص ۳۸۲ و ۳۸۳). و اولیای دم به شرح صفحات ۳۵۷ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۶۰ و ۳۶۱ و ۳۶۲ و ۳۶۴ و ۳۶۵ و ۳۷۰ و ۳۷۳ و ۳۷۴ ... پرونده اعلام شکایت و تقاضای قصاص متهم را نموده اند و بازپرس در مورخ ۲۰/۰۸/۹۲ قرار مجرمیت متهم مذکور را صادر نمود (ص ۳۹۹). دادسرای اراک به موجب کیفرخواست شماره ..... ۰۲/۰۹/۹۲ در خصوص اتهام الف. دایر بر استعمال مواد مخدر و خرید مواد مخدر و اتهامات ع. و م. دایر بر استعمال مواد مخدر از دادگاه انقلاب تقاضای تعیین کیفر نمود (ص ۴۰۹ و ۴۱۰). و در خصوص اتهام الف. دایر بر ارتکاب یک فقره قتل عمدی زن مسلمان (مرحومه س.) از طریق فشار بر عناصر حیات گردن (خفه کردگی) مقتوله در مورخ ۰۷/۰۹/۹۱ طی کیفرخواست شماره .... ۰۲/۰۹/۹۲ مستندا به مواد ۲ و ۱۶ و ۱۹ و ۱۳۴ و ۱۴۴ و ۱۶۴ و ۱۷۱ و ۱۷۲ و ۲۱۱ و ۲۸۹ و بند ب ماده ۲۹۰ و ۳۰۱ و ۳۸۱ و ۳۸۶ و ۴۲۳ مجازات اسلامی ۱۳۹۲ از دادگاه تقاضای تعیین کیفر نمود (ص ۴۳۰). و متعاقب آن پرونده به شعبه ... دادگاه کیفری استان مرکزی ارجاع گردید. در جلسه مورخ ۱۸/۱۲/۹۲ که با حضور نماینده دادستان و متهم و وکیل تسخیری وی و اولیای دم تشکیل گردید ابتدا نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع نمود و اولیای دم شکایت خود را مطرح و تقاضای قصاص متهم را نمودند. سپس اتهام ارتکاب قتل عمدی مرحومه س. به متهم الف. تفهیم شد که متهم اظهار داشت: اظهاراتم را نزد بازپرس و بازسازی صحنه قتل قبول دارم و گفتم که این کارها را کردم مادربزرگم را هل دادم و با روسری که دور گردنش بود او را کشیدم ولی قتل را قبول ندارم راجع به شکستگی دنده ها نمی دانم که چرا دنده شکسته است ولی زمانی که روی زمین افتاد دست هایش را روی سینه اش گذاشتم و فشار می دادم ۳ الی ۴ بار این کار را کردم ولی جواب نداد. و ج.، الف. از فرزندان مقتوله نیز رضایت بی قیدوشرط خود را از متهم اعلام نمود و وکیل تسخیری متهم نیز به دفاع از وی اظهار داشت موکلش بعد از هل دادن مادربزرگ خویش با روسری که پوشش مادربزرگ بوده است قصد کمک به ایشان داشته است، به عبارت دیگر موکل طبعا تکلیف خود مبنی بر نجات دادن شخصی را که در معرض خطر قرارگرفته است را انجام داده اند و حسب کیفرخواست اگر بنا را بر بند ب ماده ۲۹۰ قانون اسلامی بدانیم حتی قصد رفتار نوعا کشنده را نداشته است و دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره ... ۰۹/۰۱/۱۳۹۳ اعلام کرد در خصوص اتهام الف. دارای سابقه کیفری دایر بر ارتکاب یک فقره قتل عمدی مرحومه س. با وکالت تسخیری آقای م. بدین توضیح که حسب گزارش مورخ ۰۷/۰۹/۹۱ مرکز فوریت های پلیسی مبنی بر فوت مقتوله مأمورین در محل حاضرشده و مشاهده می نمایند که جسد به صورت طاق باز در منزل افتاده و شلنگ مربوط به سماور گازی نیز دچار بریدگی شده است و کارشناس اداره گاز نیز در محل حاضر بوده است و افراد مختلفی به عنوان مظنون مورد بازجویی قرار می گیرند نتیجه ای حاصل نمی شود تا این که درنهایت متهم شناسایی و دستگیر می شود و به شرح صفحات ۳۱۲ و ۳۱۶ و ۳۲۰ و ۳۲۱ اظهار می دارد: شام غریبان بوده ساعت ۳۰/۲۳ در منزل مادربزرگم با ایشان راجع به جریان خرید تریاک صحبت کردیم و بحث بالا گرفت گفتم می خواهم بروم داخل اتاق مواد بکشم رفتم ته هال پای فیلم تلویزیون نشستم تا خوابش ببرد بعد فکر کردم خوابش برده و آمدم پیک نیک که کنارش بود را بردارم متوجه شد و رفتم داخل آشپزخانه داشتم شیلنگ سماور را از لوله گاز بیرون می کشیدم تا سماور را داخل اتاق به گاز وصل کنم و تریاک بکشم که بیرون نیامد و با چاقو مقداری از آن را بریدم که صدای گاز کمی می آمد و مادربزرگم آمد و شروع به دادوبیداد کرد که گفتم برو تو هم آدم نیستی خدمت به تو نیامده است با دو دستانم او را هل دادم که چرخید به سمت دیوار و سرش خورد به آینه دیوار و افتاد و آمدم دست هایم را چند بار به روی سینه اش فشار دادم تا شاید حالش خوب شود دیدم کف از دهانش بیرون می آید و روسری او را گرفتم و میزان کردم و از روسری گرفتم و از پای دیوار آوردم سمت بخاری و قبول دارم کارهای من باعث قتل وی شده است. به خاطر قتل می خواستم از پل خودم را پرت کنم. و در جلسه رسیدگی مورخ ۱۸/۱۲/۹۲ دادگاه کیفری استان بیان داشته: تمام اظهارات و اقاریر قبلی که نزد بازپرس محترم و بازسازی صحنه قتل داشته ام را قبول دارم روسری از سر مادربزرگ افتاده بود دور گردنش متوجه نشدم چکار می کردم از روسری اش گرفتم به طوری که چرخید و نمی دانم روسری چگونه به دور سرش پیچیده بود چون به حال خود نبودم و زمانی که روسری روی زمین افتاده بود دست های او را روی سینه اش فشار می دادم تا نفس بکشد. متهم به پزشکی قانونی معرفی شده و به شرح مندرج در صفحه ۳۷۹ پرونده از سلامت روانی برخوردار بوده است و پزشکی قانونی علت تامه مرگ را فشار بر عناصر حیاتی گردن (خفگی) اعلام نموده است اگرچه شکستگی دنده ها و دررفتگی لگن نیز داشته است. سه تن از اولیای دم ۱ ص. ۲ ج. ۳ م. همگی ... رضایت بی قیدوشرط خود را از متهم اعلام نموده اند و سایر اولیای دم تقاضای قصاص نموده اند. دادگاه با عنایت به گزارش مرجع انتظامی و مبنی بر کشف جسد مقتوله در منزل شخصی وی و صورت جلسه بازسازی صحنه قتل که در قالب یک CD ضمیمه پرونده است و نظریه پزشکی قانونی راجع به سلامت روانی متهم در زمان ارتکاب جرم و نظریه نهایی پزشکی قانونی در خصوص علت تامه مرگ که فشار بر عناصر حیاتی گردن(خفه کردگی) و عوارض ناشی از آن اعلام شده است و اقاریر صریح متهم در تمام مراحل تحقیق و نزد دادگاه کیفری استان مبنی بر هل دادن مقتوله و درگیری با ایشان و نیز پیچاندن روسری دور گردن وی و کشاندن مقتوله به سمت بخاری و دفاعیات غیر مؤثر ایشان وکیل تسخیری وی بزهکاری متهم را محرز دانسته و مستندا به مواد ۱۶۴ و ۱۷۲ و ۳۴۷ و ۳۸۱ و ۳۸۲ و بند ب ماده ۲۹۰ و ۴۱۷ و ۴۱۸ و ۴۲۳ و ۴۳۶ قانون مجازات اسلامی حکم به قصاص نفس متهم در حق اولیای دمی که تقاضای شکایت نموده اند صادر و اعلام می نماید اولیای دمی که خواهان قصاص هستند باید پیش از قصاص نصف دیه کامل مرد و نیز سهم اولیای دمی که گذشت نموده اند را به مرتکب (متهم) بپردازند. (ص ۴۶۰ تا ۴۶۲) که خانم ف.، الف. از اولیای دم و ... وکیل تسخیری متهم الف. طی لوایحی که ضمیمه پرونده است و به وقت شور قرائت خواهد شد به رأی صادره اعتراض نموده اند و خانم خ. دیگر از اولیای دم نیز در مورخ ۲۴/۰۲/۹۳ رضایت بی قیدوشرط خود را نسبت به متهم اعلام نموده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای الف. متولد ۱۳۶۳، دارای سوابق کیفری به شرح صفحه ۱۰۳ پرونده با وکالت آقای ... وکیل پایه یک دادگستری نسبت به دادنامه معترض عنه که به موجب آن تجدیدنظرخواه به اتهام قتل عمدی مادربزرگ خود مرحومه س. فرزند ... به یک بار قصاص نفس محکوم گردیده است؛ با توجه به گزارش مرجع انتظامی محل و کشف جسد مقتوله در منزل شخصی وی (ص ۱ تا ۹ و ۲۸۳ و ...) و صورت جلسه بازسازی صحنه قتل و اقاریر صریح متهم در مراحل تحقیقات و جلسه دادگاه مبنی بر درگیری با مقتوله و هل دادن و انداختن وی روی زمین و نیز کشاندن مقتوله روی زمین با روسری که دور گردن وی پیچیده شده بود و قبول این که اقدامات وی سبب قتل گردیده است یعنی متهم اقرار به این دارد که عمدا کاری را انجام داده که نوعا موجب جنایت واقع شده می گردد (ص ۳۱۱ تا ۳۱۳ و ۳۱۶ تا ۳۲۱ و ۳۳۳ و ۳۸۲ تا ۳۸۳) و اقاریر وی به شرح صورت جلسه مورخ ۱۸/۱۲/۹۲ دادگاه کیفری استان و شکایت اولیای دم به شرح صفحات ۳۵۷ تا ۳۶۵ و ۳۷۰ و ۳۷۳ تا ۳۷۴ و ... مندرج در پرونده و گزارش به شرح معاینه جسد توسط پزشکی قانونی استان مرکزی به شماره ... مورخ ۰۷/۰۹/۹۱ که اعلام کرد دررفتگی لگن سمت چپ و خون مردگی زمان حیات در زیر پوست سر به طور متعدد در نواحی قدام و پس سری و گیجگاهی راست و چپ آهیانه و خون مردگی زمان حیات زیر پوست گردن و هر دو طرف حلق و حنجره شکستگی استخوان لامی مشهود است و هم چنین خون مردگی زمان حیات و شکستگی بر روی دنده های ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ سمت چپ و راست قدام قفسه سینه و قسمت فوقانی جناغ و شکستگی خلفی دنده های ۲ و ۳ و۴ سمت راست مشهود است (ص ۱۶) و هم چنین پزشکی قانونی طی نامه شماره ... ۱۱/۰۳/۹۲ علت فوت مرحومه س. را فشار بر عناصر حیاتی گردن (خفه گردگی) و عوارض ناشی از آن تعیین نمود (ص ۱۸۷) که اقاریر متهم مبنی بر هل دادن و انداختن مقتوله و کشیدن وی با روسری روی زمین و فشار دادن به قفسه های سینه وی با نظریات پزشکی قانونی نسبت به صدمات وارده به مقتوله مطابقت دارد و با توجه به نوع ضربات وارده و اقدامات متهم که نوعا موجب جنایت واقع شده می گردد و نسبت به مجنی علیها با توجه به سن و سال وی کشنده تلقی می گردد و از طرفی پزشکی قانونی سلامت روانی متهم را نیز اعلام نموده که به شرح صفحه ۳۷۹ ضمیمه پرونده است که با لحاظ مراتب مذکور و سایر محتویات پرونده و کیفیات منعکس در آن و با عنایت به مواد استنادی دادگاه (مواد ۱۶۴ ۱۷۲ و ۳۴۷ و ۳۸۱ و ۳۸۲ و بند ب ماده ۲۹۰ و ۴۱۷ و ۴۱۸ و ۴۲۳ و ۴۳۶ قانون مجازات اسلامی) دادنامه صادره وفق موازین قانونی اصدار یافته از سوی تجدیدنظرخواه اعتراض مؤثری به عمل نیامده که موجب نقض و گسیختگی رأی گردد و اعتراض تجدیدنظرخواه دیگر ف.، الف. از اولیای دم در خصوص عدم تعیین دیه نسبت به صدمات وارده به مقتول نظر به این که ضربات به صورت متوالی وارد شده و متهم به قصاص نفس محکوم گردیده است غیرموجه می باشد و ازلحاظ تشریفات دادرسی نیز ایراد قابل ذکری مشاهده نشده است، لذا بارد تجدیدنظرخواهی، تجدیدنظرخواهان دادنامه تجدیدنظرخواسته مستندا به بند الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید و ابرام می شود.

رئیس شعبه هفتم دیوان عالی کشور مستشار

انتظاری طالبی