رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره رسیدگی مستقیم بدون صدور کیفرخواست

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۷۰۰۰۶۹
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۷۰۰۰۶۹
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۲/۰۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳۱ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعرسیدگی مستقیم بدون صدور کیفرخواست
قاضیجعفری
طباطبائی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره رسیدگی مستقیم بدون صدور کیفرخواست: دادگاه کیفری استان در مورد جرایمی که بدون صدور کیفرخواست قابلیت طرح در آن مرجع را ندارند، نمی تواند مستقیما وارد شده و اقدام به رسیدگی و صدور رأی نماید.

رأی خلاصه جریان پرونده

بر اساس قرار عدم صلاحیت و قرار مجرمیت و کیفرخواست دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان گ متهم سابقه دار ی.ب. فرزند الف.، متولد ۱۳۵۳، شغل راننده، متأهل، به اتهام تجاوز به عنف و آدم ربایی از طریق حیله که در نهایت منجر به ورود آسیب حیثیتی و جسمی به شاکیه شده است (ص ۴۴ و ۴۵ و ۴۹) تحت پیگرد قرار گرفته و تقاضای کیفر وی شده است توضیح اجمالی این که شاکیه که به شوهرش در امر مصرف مواد مخدر مشکوک بوده و شوهرش از تلفن ی.ب. (متهم پرونده) با وی تماس گرفته است که این امر باعث مظنونیت بیشتر شاکیه شده و در این امر با متهم در ارتباط تلفنی و حضوری بوده و با قراری که با متهم می گذارند در جهت گرفتن مچ وی در منزل متهم در هنگام مصرف مواد اقدام می کند ولی در اصل متهم هر بار با طرح عناوینی از قبیل این که: از خانه فرار کرد، یا: با دوستش به داخل روستا رفت از نشان دادن شوهر شاکیه خودداری می کند تا این که از طریق اس ام اس و تک زدن به شاکیه اطلاع می دهد که شوهرش در منزل وی می باشد شاکیه نیز به آنجا می رود و متهم او را به داخل اتاقی هدایت و با هل دادن وی به داخل اتاق، درب اتاق را قفل و وی را به زمین می زند و با کندن لباس های وی و بالا زدن قسمتی از آن ها به شاکیه از جلو به تجاوز می کند و ..... متهم ابتدا، منکر اتهام می شود ولی در نهایت اقرار می کند که ارتباط برقرار کرده و با شاکیه به عنف رابطه نامشروع برقرار کرده ولی در نهایت عمل دخول را مرتکب نشده است و در عین حال شاکیه را تهدید کرده است که قضیه را افشا نکند سرانجام شاکیه اذعان دارد که تجاوزی صورت نگرفته است ولی با وی بازی کرده است و متهم نیز در مواجهه حضوری با شاکیه و دیگر تحقیقات اذعان دارد که از ابتدا قصد تجاوز داشته و شیطان در جلدش رفته بود ولی در نهایت دخولی صورت نداده است .... شعبه دادگاه کیفری استان به اتهامات متهم رسیدگی می کند. در جلسه مورخه ۶/۳/۹۲ اظهارات شاکیه استماع و دفاعیات متهم را نیز در تاریخ ۲۱/۳/۹۲ استماع می نمایند. نتیجه آزمایش اسید فسفات اعلام می گردد (ص ۱۰۰). پدر شاکیه با تقدیم لایحه و اعلام خودکشی دخترش پس از آزادی متهم از زندان با تودیع وثیقه لازم مدعی می شود که دخترش از ترس عواقب بعدی آزادی متهم از زندان خودکشی کرده است (ص ۱۰۳) و برگ فوت شاکیه نیز در صفحه ۹۹ پرونده موجود است. استشهادیه محلی دایر بر لزوم برخورد مقتضی قانونی با متهم به دادگاه ارائه می شود (ص ۱۰۵). جلسه مورخه ۱۴/۸/۹۲ دادگاه با حضور پدر و مادر شاکیه و نماینده دادستان و وکیل متهم و در غیاب متهم تشکیل می گردد ولی به لحاظ عدم حضور شوهر شاکیه و پدر دختر هفده ماهه شاکیه مرحومه تجدید می شود (ص ۱۱۴) تا این که در جلسه مورخه ۷/۱۰/۹۲ که متهم هم چنان حضور نداشته است شکات (اولیای دم) از طریق وکیلشان اعلام شکایت می کنند و نماینده دادستان با توجه به سابقه دار بودن متهم و اظهارات اقاریر وی در پرونده در هر دو مورد اتهام انتسابی تقاضای مجازات متهم را دارد و وکیل متهم نیز از وی دفاع می کند وی مدعی است که طبق ادعای موکلش، اقاریر وی در مراجع انتظامی ناشی از اجبار و تهدیدات مأمورین بوده؟!! و جرم آدم ربایی محقق نشده و این که متهم قصدی نداشته است، لهذا عنصر معنوی جرم که تحقق و احراز بزه نقش اساسی دارد از بین می رود؟!! به اتهام رابطه نامشروع نیز با توجه به این که متهم معتاد بوده است چه بسا اقرارش در نتیجه استعمال مواد مخدر که غالبا توهم آور است؟!! و انسان را فاقد اراده می نماید و .... تقاضای صدور حکم شایسته را می نماید؟!! و دادگاه با تفهیم اتهامات آدم ربایی و ایراد صدمه عمدی ساده و رابطه نامشروع مادون زنا، از وکیل متهم مطالبه آخرین دفاع می نماید که وی به اظهارات فوق الاشعار خود اکتفا می نماید (ص ۱۴۵ تا ۱۴۸) دادگاه ختم رسیدگی را اعلام (ص ۱۴۸) و طی دادنامه شماره ۰۰۲۰۷-۹/۱۰/۹۲ اولا متهم را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه کرده و ثانیا بزهکاری وی از بابت اتهامات آدم ربایی و ایراد ضرب عمدی و ارتکاب عمل نامشروع دون زنا بزهکار شناخته و نامبرده را از بابت آدم ربایی به تحمل ۱۵ سال زندان، از جهت رابطه نامشروع به تحمل ۹۹ ضربه شلاق و در خصوص خراشیدگی خلف گردن و کبودی ساق پای چپ به ترتیب به پرداخت یک درصد و یک نیم هزارم دیه کامله در حق وراث شاکیه و در نهایت نیز از باب تتمیم مجازات به اقامت اجباری به مدت دو سال در شهرستان ایذه خوزستان محکوم کرده است. از رأی صادره وکیل محکوم تقاضای تجدیدنظر کرده است که پرونده به دیوان عالی کشور ارسال گردیده و تحت نظر است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به مجموع اوراق پرونده و دادنامه تجدیدنظرخواسته و لوایح اعتراضیه متهم و وکیل وی و قرار عدم صلاحیت و قرار مجرمیت و کیفرخواست صادره و لزوم رسیدگی بر اساس کیفرخواست و در محدوده آن در جرایمی که مستقیما در دادگاه کیفری استان مطرح رسیدگی قرار نمی گیرند، و نظر بر عدم حضور متهم در جلسه رسیدگی و ممنوعیت رسیدگی غیابی در حقوق الله، و بررسی سوابق کیفری متهم -حتی در آدم ربایی و مواد و اعتیاد- و توجه بر خودکشی شاکیه متعاقب آزادی متهم از زندان با قرار تأمین غیرمتناسب!!! و ادعای اولیای دم استشهادیه تقدیمی و موجود در پرونده و احتمال وجود رابطه سببی در بین آزادی متهم و اظهارات ادعایی و احتمالی وی با قضیه خودکشی شاکیه مجنی علیها، و نظر بر این که تحقق عنوان آدم ربایی از طریق حیله و فریب بدون تحقیق و بررسی پیامک ها و تلفن ها شاکیه و متهم و تلفن شوهر شاکیه و تحقیق از مطلعین امر -دفتر عموی شاکیه- فاقد وجاهت است، و این که پرونده امر هیچ گونه دلیل اثباتی بر تحقق زنای به عنف وجود ندارد؛ اولا دادنامه تجدیدنظرخواسته از حیث اتهام زنای به عنف مستندا به بند الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید و ابرام می گردد. ثانیا رأی صادره در سایر موارد غیرقابل ابرام تشخیص و مستندا به بند چهارم ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مذکور ضمن نقض این قسمت از پرونده ادامه رسیدگی به دادگاه هم عرض صادرکننده رأی منقوض ارجاع می گردد تا دادگاه محترم مرجوع الیه با اقدامات شایسته در جهت تشدید قرار تأمین و ارجاع پرونده به دادسرا در خصوص اصلاح و تکمیل احتمال کیفرخواست، و بررسی عناوین اتهامی دیگر از قبیل تسبیب در قتل، و تشکیل خانه فساد و اعتیاد متهم و احتمال فعالیت وی در حمل مواد مخدر -چنانچه در این خصوص نیز دارای سابقه نیست- و غیره نهایتا احکام مقتضی و شایسته صادر فرمایند .

رئیس شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور مستشار

جعفری طباطبایی