رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره سرنشینی خودروی حامل مواد مخدر

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۴۲۵۰۰۰۷۴
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۴۲۵۰۰۰۷۴
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۴/۱۲
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهانتقالی
گروه رأیرای کیفری
موضوعسرنشینی خودروی حامل مواد مخدر
قاضیمحمدباقرباقری
غلامحسین آماده
غلامحسین ذات عجم

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره سرنشینی خودروی حامل مواد مخدر: صرف اطلاع سرنشین از وجود مواد مخدر در خودرو، مصداق مشارکت در بزه حمل مواد مخدر نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

اداره اطلاعات شهرستان قائم شهر در تاریخ ۹۴/۲/۲۹ گزارش کرده که طبق خبر موثق آقای س. ک.م. از عاملین توزیع مواد مخدر ، قرار است مقدار قابل توجهی موادمخدر را وارد شهرستان نماید . دستورات مقتضی برای دستگیری متهم و کشف موادمخدر توسط دادستان محترم صادر گردیده و اداره اطلاعات متعاقبا در تاریخ ۹۴/۲/۳۱ گزارش کرده که س. ک.م. ساعت ۲/۱۵ بامداد مورخ ۹۴/۲/۳۱ به همراه دونفر از همراهان بنامهای م. م.م. و ر. پ. که سرنشینان خودرو مزدا ۳ به شماره انتظامی ... بوده اند دستگیر و دو کیلو و ۹۶۰ گرم موادمخدر شیشه نیز کشف شده است ( ص ۲۹ ) در برگه توزین نوع و مقدار موادمخدر مکشوفه دوکیلو و ۹۶۰ گرم شیشه قید شده است ( ص ۳ ) و آزمایشگاه اداره پلیس مبارزه با موادمخدرنیز نوع مواد مکشوفه را ماده محرک و مخدر متامفتامین گزارش کرده است (ص۹۹ ) پرونده به شعبه سوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب قائم شهر ارجاع شده در بازپرسی اتهام مشارکت در حمل دو کیلو و ۹۶۰ گرم شیشه به هرسه متهم تفهیم شده س. ک. ۲۲ سال اظهار داشته من اصلا از مواد اطلاع ندارم داخل کیف خانم م. بود به اتفاق پسرعمه مادری ام بنام ر. پ. برای خرید و تعمیر گوشی به تهران رفته بودیم خانم م. م.م. که فامیل دور مادری ام می شود به ما زنگ زد و برحسب اتفاق ما را دید گفت دخترم محمودآباد است مرا با خود ببرید با ما آمد نرسیده به قائم شهر ما را دستگیر کردند این خانم کیف خودش را گرفت و فرار کرد مأمورین او را گرفتند داخل آن مواد بود اصلا من و ر. از این مواد اطلاع نداشتیم ( ص ۳۱ ) متهم ر. پ. ۲۱ ساله اظهار داشته من پیش ک. کار میکنم دیروز آمد گفت می خواهم بروم تهران من گفتم نمی آیم با اصرار زیاد مرا برد آمدیم سمت تهران بعد به منزل م. م. در تهرانپارس رفتیم ک. مقداری پول به م. داد به بانک ملی فلکه دوم رفتیم م. رفت کارت به کارت کرد و گفت مرا به منزل خواهرم ببر با هم رفتیم گفت شمار های خودتان را بدهید به شما زنگ بزنم به تعمیرگاه موبایل رفتیم کارمان نمام شد م. زنگ زد گفت برادرت ر. آمده داشتیم می رفتیم بین راه دادش ی.بنام ر. را دیدیم رفتیم م. را سوار کردیم م. و ی. و خواهر و خواهرزاده م. به منزل خواهرش رفتند بعد آمدند و حرکت کردیم من می دانستم که قبلا اینها در کار مواد هستند سوار شدیم سمت جاده جدید تهران به بومهن نزدیک قائم شهر ما را گرفتند برادر ی. بنام ر. با یک پژو پارس جلوتر از ما بعنوان راه پاک کن حرکت می کرد من می دانستم که ی. در کار مواد است به او گفتم اگر برای مواد است من نمی آیم او گفت که نه من کنار گذاشته ام ( ص ۳۲ ) متهمه م. م.م. ۴۰ ساله نیز در دفاع از خود در قبال اتهام انتسابی اظهار داشته من از شیشه اطلاع ندارم من درحال نشستن در ماشین ی. بودم که دیدم چند بسته آنجا هست ی. گفت خاله این وسایل مال ر. است بگذار داخل کیف خودت که من فکر کردم برنج است آنرا داخل کیف خودم گذاشتم تا اینکه مأمورین ما را گرفتند ی. ک. بعضی وقتها به ما کمک می کرد دیگر رابطه ای با هم نداریم ( ص ۳۴ ) در مورد هر سه متهم قرار بازداشت موقت صادر شده و پرونده برای تکمیل تحقیقات به اداره اطلاعات اعاده شده است دراین مرحله نیز مجددا به تفصیل از متهمین تحقیق به عمل آمده است خانم م. م.م. درخصوص کشف موادمخدر از کیفش اظهار داشته مواد کشف شده متعلق به ی. ک. می باشد صرفا من بخاطر اینکه مواد زیر پا یا کف ماشین پاره نشود به اصرار ی. ک. داخل کیف خودم قراردادم ( ص ۴۵ ) متهم ر. پ. نیز راجع به چگونگی تحویل و حمل موادمخدر اظهار داشته موادمخدر را م. یک مقدار از ب. همانجا دم بانک تحویل گرفت بعد پیش چند نفر دیگرهم رفت برای گرفتن مواد م. مواد را تحویل گرفته و درکیف خودش نگهداری می کرد در چند نایلون سفید بود در یک نایلون مشکی بزرگ در کیفش ر. پ. درخصوص صحبتهای م. و ی. داخل خودرو اظهار داشته م. می گفت این سری برگشتم باید پولی جمع و جور کنم خونه را عوض کنم چون خونه ام تابلو شده به ی. می گفت زودتر پولش را جمع و جور کنه و بهش بدهد و از ب. می گفت که کارش خوبه موادش حرف نداره ( ص۴۴ ) متهم س. ک. منکر اطلاع خود و ر. پ. از مواد داخل کیف م. م.م. شده است ( ص ۵۰ ) اداره اطلاعات درمورخ ۹۴/۳/۹ نتیجه تحقیقات تکمیلی از متهمین را به بازپرس محترم شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب قائم شهر گزارش کرده است (ص ۹۰ ) آقای ع. الف. از سوی متهمین س. ک. و ر. پ. اعلام وکالت نموده است ( ص ۹۶ ) خانم خ. ر. وکیل پایه یک دادگستری نیز به عنوان وکیل تسخیری خانم م. م.م. معرفی شده است (ص ۱۱۰ ) به لحاظ بلاتصدی بودن شعبه سوم بازپرسی پرونده به شعبه پنج بازپرسی ارجاع شده است پس از اخذ آخرین دفاع از متهمین به شرح صفحات ۱۱۶ الی ۱۲۸ قرار جلب با دادرسی صادر ( ص ۱۳۲ ) و پرونده با صدور کیفرخواست درخصوص هر سه متهم به دادگاه ارسال شده است ( ص ۱۳۳ ) پرونده به شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ساری ارجاع گردیده و جلسه دادگاه در تاریخ ۹۴/۱۱/۲۴ با حضور جانشین محترم دادستان متهمین و وکلای آنان تشکیل شده است اتهام هر سه متهم با شرح مفاد کیفرخواست تفهیم شده ر. پاسبان هرگونه اطلاع از وجود موادمخدر در کیف خانم م. م. را انکار نموده و در پاسخ به سئوالات متعدد دادگاه که اظهارات سابق متهم در مرجع انتظامی و بازپرسی را به رؤیت وی رسانده یا قرائت نموده مکررا اظهار داشته که با زور مأمورین این مطالب را نوشته وگفتار مأمورین بوده است با خط خودم نوشتم ولی قبول ندارم من و ی. از مواد خبر نداریم متهم س. ک. مشهور به الف. نیز اظهار داشته هیچ اطلاعی از مواد مخدر همراه خانم م. ندارد و اظهارات قبلی وی تحت فشار روانی بوده است. خانم م. م.م. نیز اظهار داشته هیچ خبری از شیشه نداشتم و به اصرار برادر ی. گفتند بیا برویم شمال و س. با من گفت خاله م. بیایید داخل ماشین من بنشینید من با یک کیف دستی داخل ماشین ی. آمدم آنها به من گفتند زیر پایت آرد برنج است داخل کیفت قرار بده من هم آنرا داخل کیفم گذاشتم که دستگیر شدم راجع به علت فرارش سئوال شده اظهار داشته من اصلا فرار نکردم و داخل ماشین نشسته بودم دادگاه ختم رسیدگی را اعلام کرده و به موجب دادنامه ۰۱۷۷۷ - ۹۴/۱۱/۲۶ پس از اشاره مختصر به چگونگی شناسایی و دستگیری متهمین با توجه گزارش اداره اطلاعات و صورتجلسه کشف توزین مواد روانگردان شیشه مکشوفه و نحوه دفاعیات بی وجه متهمین در مراحل تحقیقات مقدماتی که بعضا به عمل خلافشان اذعان می نمودند و در جلسه دادرسی سعی در کتمان حقایق می کردند و تناقض اظهارات آنان با مندرجات پرونده بزه انتسابی آنان را مقرون به صحت منطبق با موارین قانونی تشخیص داده و به استناد بند ۶ ماده ۸ و ماده ۳۰ قانون اصلاح قانون مبارزه با موادمخدر هر سه متهم را به اعدام محکوم کرده و اتومبیل حامل مواد مخدر را به نفع دولت ضبط نموده است رأی دادگاه در فرجه قانونی مورد فرجام خواهی هر سه متهم قرارگرفته که مشروح لوایح تقدیمی توسط س. ک. و ر. پ. و وکیل محترم آنان آقای ع. الف. و خانم خ. ر. وکیل تسخیری خانم م. م.م. به هنگام شور قرائت خواهد شد . هیات شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای غلامحسین ذات عجم عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمد باقر باقری دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر به استناد بند الف از ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری نظر به ابرام دادنامه را دارم .اما درخصوص ر. پ. دادنامه به اعتبارادله اثباتی مخدوش است به استناد بند ۴ از قسمت ب ماده ۴۶۹ قانون پیش گفته نظر به نقض دادنامه را دارم .درخصوص دادنامه تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد :


رأی شعبه دیوان عالی کشور

دادنامه فرجام خواسته درخصوص دو نفر از فرجام خواهان به اسامی ۱- س. ک. ۲- م. م.م. مطابق قرائن و امارات مفید علم موجود در پرونده از جمله گزارش اداره اطلاعات شهرستان قائم شهر ، کشف دو کیلو و ۹۶۰ گرم مواد مخدر متامفتامین ( شیشه ) در کیف ردیف دوم که سرنشین اتومبیل به رانندگی ردیف اول بوده و اظهارات آنان در تحقیقات مقدماتی و با رعایت موازین قانونی و اصول دادرسی صادر گردیده و اعتراض مؤثر و موجهی نسبت به این قسمت از دادنامه به عمل نیامده لذا دادنامه فرجام خواسته مربوط به محکومیت س. ک. و م. م.م. مستند به بند الف ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری ابرام می گردد اما درخصوص محکومیت فرجام خواه دیگر بنام ر. پاسبان با وکالت آقای ع. الف. چون نامبرده صرفا سرنشین اتومبیل حامل مواد مخدر بوده و صرف اطلاع و ی از وجود موادمخدر در اتومبیل عنصر مادی مشارکت در جرم را محقق نساخته و صدق شرکت در عملیات اجرایی جرم بر رفتار مشارالیه حداقل با شبهه و تردید جدی مواجه است با استناد به ماده ۱۲۰ قانون مجازات اسلامی و بند ۴ از شق ب ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه فرجام خواسته در مورد فرجام خواه ر. پاسبان نقض و رسیدگی مجدد در این مورد به دادگاه هم عرض ارجاع می گردد.

شعبه پنجاه و یکم دیوان عالی کشور - رئیس و عضو معاون

غلامحسین آماده - غلامحسین ذات عجم