رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرایط تعیین وکیل تسخیری

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۸۰۰۱۳۸
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۸۰۰۱۳۸
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۴/۱۲
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهانتقالی
گروه رأیرای کیفری
موضوعشرایط تعیین وکیل تسخیری
قاضیمحمدباقرباقری
علی محمدسازگارزاده سخویدی
علی اکبر یساقی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرایط تعیین وکیل تسخیری: تعیین وکیل تسخیری برای متهم فراری فاقد وجاهت قانونی بوده و حضور وکیل در جلسه دادرسی موجب حضوری تلقی شدن رأی صادره نمی شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

مأمورین برای جلب شخصی بنام ح. ح به آدرس وی که منزل پدرش بوده مراجعه می کنند و در آنجا از داخل جیب پدر وی بنام م.ح. و نیز از داخل حیاط ۳۷/۶۰ گرم شیشه ۱۰ گرم هروئین بعلاوه ۲۸ سانت هروئین دیگر و ۹۵ گرم حشیش کشف می گردد م. ح. از آغاز تا پایان اظهار می دارد آنچه از جیبم کشف شده متعلق به خودم و آنچه از حیاط کشف شده مال پسرم می باشد پسر در تمام مراحل رسیدگی فراری است با اینهمه علیه متهم فراری کیفرخواست صادر و خود دادگاه برای متهم فراری وکیل تسخیری تعیین می کند با شرکت وکیل تسخیری متهم فراری دردادگاه سرانجام حکم به محکومیت هر دو متهم به مجازات حبس ابد می دهد و حکم خود را حضوری و قطعی اعلام می کند پس از صدور رأی ح. ح حاضر می شود و اظهار می دارد بطور غیابی محاکمه شده ام حکم ام غیابی است ولی اجرای احکام قید می کند اقدامی ندارد. ( ص ۱۰۸ ) پدر وی در اولین نامه از زندان می نویسد اعتراف و اقرار من در مورد فرزندم ح.ح. غلو و دروغ و واهی بوده تمام مواد مکشوفه از آن اینجانب م.ح. است اینجانب به دلیل فرار از جرم نام پسرم را که در ان مکان حضور نداشت برده ام قاضی اجرای احکام می نوسید ضم پرونده شود . ۹۴/۳/۳۰ (ص ۱۱۰ ) دادگاه می نویسد اینجانب بر عقیده خود باقی ام طبق ماده ۲۶ اقدام شود دادیاراجرای احکام حکم را درست می داند ولی پرونده را در اجرای بخشنامه های دادستانی کل به آن مرجع ارسال می دارد دفتر دادستان کل با اشاره به لازم الاجراء شدن ق . آ . د . ک . جدید پرونده را عینا بدون اقدام مسترد می دارد ( ص ۱۱۵ ) پرونده و اعتراض م. مجددا به نظر دادگاه صادر کننده حکم می رسد می گوید اقدام ندارد جهت اجراء به اجرای احکام اعاده شود ح.ح. مجددا می نویسد طی دادنامه بصورت غیابی به من حکم ابد داده اند اعتراض دارم برابر اعتراف پدرم مواد مال ایشان است اجرای احکام می نویسد اعتراض محکوم علیه با توجه به اینکه رأی صادره در مورد وی غیابی بوده به دادگاه صادرکننده حکم ارسال شود م. ح.مجددا می نویسد که من بخاطر فرار از حبس این سخن را گفتم الان اقرار می کنم که مواد مکشوفه از خود من می باشد هیچ ربطی به پسرم ندارد رئیس شعبه این نامه را به اجرای احکام می فرستد وقاضی اجرای احکام می نویسد به دستور ریاست محترم شعبه دوم دادگاه اصفهان روند اجرایی پرونده ادامه یابد دادگاه می نویسد به جهت قطعیت حکم موجبی جهت رسیدگی به اعتراض محکوم علیه وجود ندارد ح. ح.مجدد می نویسد من بیگناهم تصویری بدهید تا مطابق ماده ۱۸ معهود ادعای خلاف شرع بین کنم قاضی اجراء می گوید قبلا دادنامه به همسر محکوم داده شده اقدامی ندارد (ص۱۲۴ ) سرانجام ح.ح. متنی خطاب به دیوان عالی کشور می نویسد وباستناد اظهارات پدرش که بعد از محکومیت گفته و نیز شهادت چندین نفر که در دفتر خانه رسمی تنظیم شده و شهادت داده اند که ح. درآن تاریخ در سلمان شهر بوده است تقاضای اعاده دادرسی می کند و این شعبه پرونده را مطالبه می نماید و این گزارش تهیه میشود . هیئت شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای علی اکبر یساقی عضوممیز واوراق پرونده ونظریه کتبی آقای محمدباقرباقری دادیاردیوان عالی کشور اجمالا مبنی بربه استناد بند ج از ماده ۴۷۴ و صدرماده ۴۷۶نظربه تجویز اعاده دادرسی را دارم .درخصوص دادنامه تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده ختم رسیدگی را اعلام و چنین رأی میدهد:


رأی شعبه دیوان عالی کشور

اولا مطابق ماده ۳۴۷ ق . آ . د . ک . متهم می تواند از دادگاه تقاضا کند برای وی وکیل تسخیری تعیین نمایند که در مانحن فیه چنین تقاضایی نکرده است ثانیا ماده ۳۴۸ ق . آ . د . ک . تلویحا دلالت دارد که متهم باید دردادگاه حاضر باشد ولی قادر به معرفی وکیل نباشد یا از معرفی وکیل امتناع کند در مانحن فیه بکلی متهم فراری و غیر حاضر بوده است در چنین شرایطی تعیین وکیل تسخیری از سوی دادگاه حکم را حضوری نمی کند وکیلی که روح متهم هم از انتخاب او خبر ندارد هیچ نمایندگی از سوی متهم ندارد. و متهم همچنان غائب است چگونه می تواند جانشین حضور متهم باشد و به سبب حضور وکیل تسخیری با این خصوصیات رأی حضوری تلقی شود رأی صادره صفت غیابی را داشته است و حضوری تلقی کردن آن مخدوش بوده است . ثانیا پدر محکوم ح.ح. به صراحت و به کرات پس از صدور حکم قطعی اعلام کرده است که اظهارات وی مبنی بر اینکه مواد به پسرش ح. تعلق دارد دروغ بوده است و او برای فرار از مجازات آن حرف ها را زده است چندین نفر نیز شهادت داده اند که ح. در آن تاریخ در سلمان شهر بوده است فلذا تقاضای پذیرش اعاده دادرسی ح. حیدری با بند ج و چ ماده ۴۷۴ ق . آ . د . ک. منطبق است باستناد مفاد صدر ماده ۴۷۶ ق . آ . د . ک . حکم به تجویز اعاده دادرسی صادر و رسیدگی مجدد را به دادگاه هم عرض دادگاه صادر کننده حکم قطعی ارجاع می دهد تا با تعدد قاضی به اتهام ح. حیدری مجددا رسیدگی نمایند این حکم قطعی است.

شعبه چهل و چهارم دیوان عالی کشور - رئیس و عضو معاون

علی اکبر یساقی- علی محمد سازگارزاده