رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرایط شکلی صدور حکم در فرض تغییر عنوان اتهامی مندرج در کیفرخواست توسط دادگاه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۶۱۰۰۰۴۷
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۰۶۱۰۰۰۴۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۲/۱۴
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعشرایط شکلی صدور حکم در فرض تغییر عنوان اتهامی مندرج در کیفرخواست توسط دادگاه
قاضیحمیدرضاموحدی
عنایت حیاتی
مهردادحبیبی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرایط شکلی صدور حکم در فرض تغییر عنوان اتهامی مندرج در کیفرخواست توسط دادگاه: چنانچه دادگاه اتهام را چیزی غیر از آنچه که در کیفرخواست مندرج شده تشخیص دهد،مکلف است عنوان اتهامی جدید را به متهم تفهیم و دفاعیات وی را اخذ نماید و صدور حکم بدون این اقدامات، فاقد وجاهت قانونی است.

رأی خلاصه جریان پرونده

محتویات پرونده حاکی است که مأمورین کلانتری ... به شرح صورتجلسه مورخ ۸۹/۱۱/۲۴ گزارش نموده اند طی تماس تلفنی که شماره آن مشخص نبوده اعلام گردیده درتلمبه آب ع. دونفر داخل تلمبه به وسیله اسلحه به قتل رسیده اند و یک دستگاه پراید در روبروی تلمبه پارک می باشد. بلافاصله اینجانب ...ریاست کلانتری به همراه مأمورین ...جهت صحت و سقم موضوع به محل عزیمت نمودیم. مشاهده گردید یک دستگاه خودرو پراید سفیدرنگ به شماره پلاک ... روبروی درب تلمبه پارک ودرب ماشین قفل وداخل ماشین آثاری مشاهده نشد. در داخل تلمبه مشاهده گردید دو جسد یکی با مشخصات پیراهن قرمز و زیر شلوار مشکی رنگ که متعلق به متوفی م. الف. ۱۹ ساله مجرد آثار یک عدد گلوله بر روی گونه ویک عدد سر وی مشهود بود و دیگری جسد متعلق به متوفی م. س. ۳۸ ساله که در ظاهر آن چیزی مشاهده نمی گردید و کنار هم به قتل رسیده بودند. با ارائه گزارش توسط قاضی کشیک دادسرا دستوراتی درخصوص اخذ نظریه پزشکی قانونی، تشخیص هویت و فیلم برداری و ترسیم کروکی محل قتل، اثربرداری از آثار جرم در محل، شناسائی اولیاءدم و شناسائی قاتل یا قاتلین صادر شده است و پرونده در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفته است. از صاحب تلمبه به نام ع. ع. تحقیق بیان داشته که تلمبه مربوط به من است و حدود دو یا سه سال است که کلید تلمبه در اختیار شخصی به نام خ. د. است. از آقای ع. الف. تحقیق از خ. د. شاکی و مظنون هستم. از خواهران و برادران شخص خ. د. تحقیقاتی صورت گرفته اظهار بی اطلاعی نموده اند با ارائه گزارش جهت رسیدگی به بازپرسی شعبه دوم ارجاع شده است. گواهی معاینه جسد مقتولین اخذ شده دلالت دارد که در معاینه جسد مقتول م. س. سوراخی به قطر ۳ سانتی متر پشت گوش چپ در ناحیه ساستوئید (پستانی) استخوان گیجگاهی به همراه کنده شده قطعه کوچکی از استخوان جمجمه در ناحیه فوق بانفوذ به عمق گردن مشهود و ملموس است و درمعاینه جسد مقتول م. الف. سوراخی به قطر تقریبی ۷-۵ سانتی متر در ناحیه گیجگاهی راست مشهود است در ناحیه فوق شکستگی استخوان جمجمه به همراه از بین رفتن پوست ناحیه فوق ناشی از کنده شدن استخوان جمجمه مشهود وملموس است. برادر خ. د. به نام م. د. دستگیر شده است. درتحقیقات اولیه اظهار داشته است...حدود یک ماه است به برادرم خ. د. گفتم که با م. س. و م. الف. شیشه مصرف می کنم و م. الف. گفت بعد از مصرف شیشه با تو لواط می کنیم و برادرم آنها را تهدید کرده بود که شما را می کشم از قتل آنها اطلاع ندارم. احتمالا با توجه به این که برادرم آنها را تهدید کرده شاید قتل را خودش انجام داده باشد. مجددا با حضور مأمورین آگاهی به شرح صورتجلسه تنظیمی مورخ ۸۹/۱۱/۲۶ اظهار داشته است در شب وقوع حادثه خ. د. برادرم به تلفن م. الف. زنگ زد وگفت بیا با تو کار دارم. من هم به اتفاق م. الف. و م. س. با پراید حرکت کردیم به طرف تلمبه به محض این که به تلمبه آقای ع. رسیدیم دیدم خ. یک عدد اسلحه کلاش دستش می باشد به محض این که از ماشین پیاده شدیم یک تیر هوائی شلیک نمود و هر سه نفر ما را برد داخل اطاق نشاند. خ. به م. الف. گفت این حرف صحت دارد به م. گفته ای وقتی شیشه مصرف می کنیم با م. عمل لواط انجام می دهم. م. م. گفت شوخی کرده ام اول خ. م. الف. را با تیر زد و خ. اسلحه را دقیقا گذاشت روی سر م. و شلیک کرد. یک لحظه خ. بیرون آمد و مجددا وارد اطاق شد که م. س. را با اسلحه کلاش زد و بعد از این که خ. هردونفر را زد یک نفر به صورت سروصورت پوشیده وارد اطاق شد و یک قبضه اسلحه کلاش دستش بود و بعد من با موتور سیکلت خ. آمدم منزل و خودم دیدم که خ. شخصا م. س. خو و م. الف. را به قتل رساند. بازپرس در مورخ ۸۹/۱۱/۲۶ به متهم م. د. اتهام مشارکت در قتل عمدی مرحومین م. الف. و م. س. تفهیم نموده است. دفاعا اظهار داشته من با آقایان س. و الف. دوست بودم و از چند سال قبل با هم رفت و آمد داشتیم از مدتی قبل شروع به مصرف مواد روان گردان از نوع شیشه کردیم. چند مرتبه آقای الف. به من گفت زمانی که شیشه مصرف می کنی با تو لواط انجام می دهم و تو متوجه نمی شوی س. هم می گفت که بله من هم با تو لواط کرده ام. من چون دوست بودیم فکر می کردم شوخی می کنند. خ. د. برادرم می باشد. از زمانی که متوجه شد من شیشه مصرف می کنم به الف. گفته بود حق ندارید با م. د. بگردید و من را به خانه راه دهی. حتی به من هم می گفت خانه آنها نرو- بدون اطلاع برادرم خانه آنها می رفتم تا روز حادثه که ساعت ۸ صبح به خانه الف. رفته بودم و تا ظهر آنجا بودم خ. از مادر الف. سؤال کرده بود که م. خانه شماست گفته بود بله خ. آمد درب حیاط به من گفت اینجا چکار می کنید من گفتم کار داشتم و به سرعت رفت تا شب ساعت ۸/۳۰ بود که به م. الف. زنگ می زند و می گوید بیائید سرتلمبه با شما کار دارم. م. هم با پراید خودش من را سوار کرد و با هم آمدیم سرکوچه و خود م. از قبل به س. زنگ زده بود که وی را با خود ببریم. زمانی که آمدیم تلمبه آقای ع.، خ. د. آن جاست. یک سلاح کلاش تاشو در دست داشت تا رسیدیم سلاح روی ما کشید، گفت که تکان نخورید ما را به داخل اطاقک تلمبه ...وما آنجا بودیم که سلاح روی الف. کشید. البته قبل از این که وارد تلمبه شویم یک تیرهوائی بیرون اطاق شلیک کرد. سپس من و دو نفر دیگر را داخل اطاقک نشاند وسلاح را روی سر الف. گذاشت و دقیقا لوله سلاح روی سر الف. بود و از الف. سؤال کرد تو با م. لواط کردید همین که الف. گفت خیر وی شلیک کرد و یک تیر به سر الف. زد و سلاح را روی شقیقه راست الف. گذاشته بود وشلیک کرد. سپس از اطاقک بیرون رفت. س. دست روی سرش گذاشته بود و داخل اطاق نشسته بود کمتر از یک دقیقه که شد برگشت و بدون هیچ حرفی س. را کشت. می خواست من را هم با تیر بزند که یک نفر ن. که شال بسته بود دست وی را گرفت و وی را از اطاق بیرون برد. نمی دانم آن فرد چه کسی بود و از کجا آمده بود. ولی نگذاشت من را بکشد. البته خ. موتور خود را به من داد وگفت برو گوشی های موبایل هردومقتول را برداشت سه گوشی الف. داشت و یک گوشی س. داشت و آنها را جلوی خود تخریب کرد و داخل پلاستیک گذاشت و با خود برد. من نقشی در قتل نداشته ام. حتی خ. گفت لازم نیست تو خبر دهی خودم به کلانتری اطلاع می دهم برای همین من اطلاع ندادم تا زمانی که خواهرم گفت کلانتری تو را خواسته است من خودم را معرفی کردم قرار بازداشت موقت جهت متهم صادر و به زندان معرفی شده است ص ۲۸ در تاریخ ۸۹/۱/۲۶ بازپرس باحضورمأمورین آگاهی و متهم به شرح صفحات ۳۲ الی ۳۰ مبادرت به بازسازی صحنه قتل نموده است. متهم مجدد همان مطالب را تکرار کرده است. دو فقره سابقه بازداشت از متهم درخصوص انجام عمل حرام در رابطه نامشروع غیرزنا ثبت شده است. سپس بازپرس دستوراتی جهت کشف سلاح به کار گرفته شده دستگیری دیگر متهم (خ. د.) و نیز اخذ پرینت مکالمات تلفنی و موقعیت مکانی نامبرده از مخابرات و جلب نامبرده وتحصیل نظریه کارشناس در رابطه با پوکه ها و مرمی های مکشوفه در صحنه قتل و شناسائی ومعرفی اولیاءدم صادر کرده است. انجام آن را به اداره آگاهی واگذار و متهم در اختیار مأمورین اداره مذکور گذاشته شده است. نسبت به انجام دستورات ضمن تحقیق مجدد از متهم و اولیاءدم مقتولین اقدام شده است پزشکی قانونی استان ... علت فوت هردو مقتول را اصابت جسم سخت پرشتاب به سرو عوارض ناشی از آن اعلام داشته است (ص ۷۳ و۶۹). پلیس آگاهی به شرح گزارش ص ۸۵ نمونه خونی مکشوفه در صحنه قتل را از گروه خونی AB و A اعلام داشته است. گزارش کارشناس اسلحه به شرح مندرج در برگ های ۸۶ و ۸۷ نیزحاکی است که پائین تر از لگن خاصره و سمت راست باسن محل ورود گلوله می باشد که مسیر گلوله در بدن متوفی م. س. از راست به چپ بوده است و حسب آزمایشات و مقایسه میکروسکوپی از سلاح نظیر کلاشینکف شلیک شده است و در مورد متوفی م. الف. نیز اعلام شده که پیشانی و بالای ابروی راست محل ورود گلوله می باشد و از خلف گوش چپ خارج شده است ضایعات ایجاد شده نظیر آثار و ضایعاتی است که معمولا دراثر اصابت گلوله سلاح های جنگی با کالیبر ۸-۷ میلی متر و از فاصله چسبیده ایجاد می گردد. گزارش اداره آگاهی از بررسی مرمی های مکشوفه نیز حاکی است که مربوط به تفنگ جنگی کلاشینکف می باشد.(ص ۸۸) اوراق بعدی پرونده مربوط به دستورات بازپرس جهت دستگیری متهم متواری خ. د. می باشد و اقداماتی که مرجع انتظامی در این راستا معمول داشته است. گزارش برگ شماره ۱۴۳ پرونده حاکی است که مأمورین در روستای ... محل اختفاء وی را شناسائی کرده و وقتی که جهت دستگیری مراجعه نموده اند اقدام به تیراندازی به طرف مأمورین می نماید و فرار می کند و موفق به دستگیری وی نمی شوند. اقدامات جهت دستگیری متهم کماکان تداوم می یابد. افراد مختلفی به عنوان همکاری در فراری دادن واختفاء وی تحت تعقیب قرار می گیرند که در پرونده مضبوط است. مع الوصف در راستای تلاش جهت دستگیری متهم سرانجام ۹۲/۴/۱۷مأمورین از محل عبور وی حد فاصل ورودی ... از پل ... تا ایستگاه ... با گماردن اکیپ تأمین موقعیت عبور وی را تحت مراقبت قرار می دهند. تا این که در ساعت ۲۳ دقیقه بامداد مورخ ۹۲/۴/۱۸ متهم به همراه سه نفر دیگر با یک دستگاه پژو ۴۰۵ به شماره انتظامی ... در حین عبور می باشد. مأمورین اخطار توقف می دهند که بدون توقف به حرکت خود شتاب می دهد و چون با اخطارهای مکرر مواجه می شود. متهم مبادرت به تیراندازی به سمت مأمورین می نماید و مأمورین نیز مبادرت به تیراندازی می نمایند با متوقف شدن اتومبیل از آن خارج به سمت کوه های اطراف فرار و به تیراندازی خود ادامه می دهد و سرانجام به علت اصابت گلوله مأمورین به نامبرده مجروح و بلافاصله به بیمارستان منتقل می شود و حسب اعلام اورژانس فوت می نماید. ضمنا در صحنه درگیری یک کلت کمری و یک خشاب حاوی دو عدد تیر و سه عدد پوکه کشف می گردد و همراهان وی نیز دستگیر می شوند...(ص ۲۵۲) درخصوص همراهان متهم خ. د. به نام های م. ع. ، الف. ع.ز. و خ. ب. اتهام مساعدت در فرار و اختفاء قاتل فراری تفهیم می گردد. با اخذ مدافعات آنان و صدور قرار تأمین کیفری از نوع وثیقه به زندان معرفی می شوند. سپس دستور جلب نظریه کمیسیون موضوع ماده ۵ آئین نامه اجرائی بند ۵ ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح توسط مأمورین از طریق بازپرس صادر می شود. برگ معاینه جسد متهم و متوفی خ. د. نیز به شرح برگ شماره ۳۱۶ پیوست می باشد در تاریخ ۹۲/۵/۲۹ از متهم به نام م. د. اخذ آخرین دفاع می گردد و اظهار داشته که برادرش خ. د. خودش قتل مقتولین را برنامه ریزی کرده ومن اطلاعی ندارم. بازپرس سپس قرار مجرمیت متهم کنونی م. د. مبنی بر شرکت درقتل عمدی مرحومان م. الف. و م. س. را صادر ونیز قرار مجرمیت دیگر متهمان در رابطه با مساعدت در فراردادن متهم خ. د. و اختفاء نامبرده را صادر می نماید و در مورد اتهام خ. د. به علت فوت قرار موقوفی تعقیب صادر می نماید با تنظیم کیفرخواست پرونده به دادگاه ارسال و شعبه اول کیفری استان ... حسب ارجاع عهده دار رسیدگی می شود. جلسات متعدد دادرسی با حضور اولیاءدم مقتولین و نماینده دادستان ونیز متهم و وکیل تسخیری نامبرده تشکیل گردیده است شکایت اولیاءدم مقتولین ونماینده دادستان استماع به شرح کیفرخواست تقاضای قصاص متهم نموده اند. در جلسه دادرسی مورخ ۹۳/۱۰/۲۲ از متهم انگیزه قتل مقتولین پرسش شده است. اظهار داشته بنده مرتکب قتل نشده ام برادرم آنها را کشته است به خاطر مواد کشیدن بنده بوده است می گفت به مقتولین گفته ام چرا می گذارید م. می آید منزل شما و مواد مخدر و شیشه مصرف می کند شیشه مصرف می کردم، مقتولین هم شیشه و تریاک مصرف می کردند و من منزل هردوی آنها می رفتم...مقتولین در رابطه با لواط چیزی به من نگفته بودند ولی در محل پخش کرده بودند که موقعی که شیشه مصرف می کنند با من لواط می کنند ...چرا برادرت شما را نکشت؟ می خواست من را بکشد ولی بعد از این که آن دو نفر را کشت به من گفت چون برادرم هستی تو را نمی کشم.... از شخصی مطلع به نام الف. ع. تحقیق شده است اظهار داشته من به خاطر قتل م. ش. متواری بودم به نظرم فردای آن روز که قتل کرده بود با من تماس گرفت، چون شماره من را داشت و من هم آدرس به وی دادم گفت مشکلی پیش آمده گفتم چه شده؟ گفت دونفر را کشته ام و آدرس به وی دادم، در کوه همدیگر را دیدیم و موقعی که آمد مقداری خون روی شلوار وی بود و خونی بود و اسلحه داشت و کلاش بود یک خشاب بیشتر نداشت و فشنگ هم ۱۰ الی ۱۵ تا همراه وی بود و جریان را کامل برای من توضیح داد....سپس مدافعات وکیل تسخیری متهم استماع شده است باتوجه به اظهارات مطلع و محتویات پرونده صدور حکم برائت موکلش را خواستار شده است. سپس جهت استماع اظهارات مطلع دیگر به نام ج. س. وقت دادرسی تجدید شده است. وکیل تسخیری متهم طی لایحه تقدیمی به شماره مثبوت ۱۹۶-۹۲/۱۰/۶ درخواست استماع اظهارات شخصی موسوم به الف. ک. به عنوان مطلع نموده است. وکیل مدعی گردید که برادر موکلش خ. د. در نزد نامبرده اقرار به قتل کرده است. در جلسه دادرسی مورخ ۹۴/۲/۱۴ از مطلع به نام الف. ع. مجددا تحقیق اظهارات سابق را تکرار نموده است از مطلع به نام الف. ک. تحقیق بیان داشته است...درسال ۹۱ من از زندان آزاد شدم خ. آمد دنبال من و ایامی با هم بودیم و در سرقت از بانک ... با هم مشارکت داشتیم در ایامی که با هم بودیم خ. خودش اقرار کرد و می گفت که م. الف. و م. س. را خودش کشته است. چون برادرش را معتاد کرده بودند. البته من در جریان قضیه لواط بودم ولی از خ. سؤال نکردم چون حجب و حیا داشتم، خ. فردی عصبی و بی رحم بود مطمئن هستم خودش مرتکب قتل شده است. اولیاءدم نیز اظهار داشته اند ما به تشخیص دادگاه تقاضای مجازات داریم و خواستار قصاص نفس قاتل یا قاتلین هستیم متهم مجددا اظهار داشته اتهام را قبول ندارم، برادرم قاتل بوده است و بنده هیچ هماهنگی و مداخله در قتل نداشته ام و در مقام اظهار آخرین دفاع اظهار داشته است. قاتل برادرم است، من بی گناه هستم، دلیلی ندارد که بخواهم علیه برادرم چنین حرفهائی بزنم و هیچ اطلاعی از قصد و نیت برادرم برای ارتکاب قتل نداشتم و گرنه هرگز مقتولین را نزد وی نمی بردم و گفت با شما کار دارم و ما را اغفال کرد، سپس دادگاه با ختم رسیدگی به شرح دادنامه شماره ۰۰۲۱-۹۴/۲/۲۰ و با استدلالات مندرج در آن اتهام متهم را معاونت در دو فقره قتل عمدی تشخیص و مستند به بند ۳ ماده ۴۳ وماده ۲۰۷ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ نامبرده را به تحمل ۱۰ سال حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم می نماید. با اعتراض فرجام خواهی وکیل متهم واولیاءدم مقتولین پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و حسب دستور به این شعبه ارجاع شده است. مفاد لوایح صرفا متضمن اعتراض به رأی است ضمنا مجددا محکوم علیه رأسا با تقدیم لایحه ای اعلام داشته که هیچگونه اعتراض به رأی ندارم و حق اعتراض خود را سلب و ساقط می نمایم. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای عنایت حیاتی عضوممیز و اوراق پرونده ونظریه کتبی آقای مهرداد حبیبی دادیار دادسرای دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر نقض دادنامه مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

رأی فرجام خواسته در وضع حاضر واجد دو اشکال می باشد. اول آن که دادگاه اتهام متهم م. د. را برخلاف کیفرخواست دادسرا که به اتهام مشارکت در دو فقره قتل عمدی مقتولین م. الف. و م. س. تحت پیگرد و برای نامبرده تقاضای کیفر می شود (ص ۳۳۷)، معاونت در قتل مرحومان تلقی و براین اساس نیز به تعیین مجازات می پردازد؛ لکن ملاحظه می گردد که اصلاح اتهام (معاونت درقتل) به متهم تفهیم نشده و دفاعیات نامبرده و وکیل وی در این خصوص نیز اخذ نشده است. اقدام مذکور خلاف قواعد و اصول آمره دادرسی می باشد و نقص جدی و مؤثر در رسیدگی محسوب می گردد. دوم آن که با توجه به ادعای اولیاءدم مبنی بر مشارکت نامبرده در قتل عمدی و به رغم صدور کیفرخواست دادسرا مبنی بر آن، درخصوص اتهام مذکور یعنی مشارکت در قتل مقتولین نفیا یا اثباتا اظهارنظری نشده است که با لحاظ نواقص مذکور درخور نقض می باشد. لذا مستند به بند دوم قسمت ب از ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۹۲/۱۲/۴ با اصلاحات بعدی با نقض رأی، رسیدگی مجدد به همان دادگاه صادرکننده حکم منقوض ارجاع می گردد.

شعبه اول دیوان عالی کشور- مستشار و عضومعاون

حمیدرضا موحدی- عنایت حیاتی