رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرط تجویز اعاده دادرسی به واسطه عدول از سوگند

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۱۰۰۳۶۵
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۱۰۰۳۶۵
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۳/۰۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعشرط تجویز اعاده دادرسی به واسطه عدول از سوگند
قاضیابراهیم بهنام اصل
حسین شهرابی فراهانی
فتوت نصیری سوادکوهی
محمدسلیمانی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرط تجویز اعاده دادرسی به واسطه عدول از سوگند: عدول از سوگند، درصورتی می تواند سبب تجویز اعاده دادرسی گردد که در دادگاه صادرکننده حکم، به اثبات برسد.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده در اثر اختلافات بین آقای م.م. و ی.م. با الف.ن. و م.ن. در تاریخ ۸۷/۵/۲۳ آقایان م.م. و ی.م. با موتورسیکلت درحالی که چوب و چاقو در دست داشتند و آقای ع.م. با موتورسیکلت دیگر آقای الف.ن. را که با ماشین سمند می رفتند تعقیب کرده و با بستن راه آنها آقای م.م. سنگی را که حدود یک کیلو وزن داشته به طرف شیشۀ ماشین سمت آقای الف.ن. پرتاب کرده که پس از شکسته شدن شیشۀ بغل خودرو به سر الف.ن. اصابت می کند و او را مجروح می نماید و در اثر ضربۀ مغزی و عوارض آن فوت می نماید. فرزند مقتول الف.ن. شاهد جریان بوده است و ضارب را م.م. اعلام کرده که ۲۶ ساله بوده است. طرفین درگیر به جرم مشارکت در نزاع دسته جمعی و ضارب به جرم تخریب خودرو و قتل عمدی تعقیب شده اند. آقای م.ن. برادر مقتول نیز بعد از مجروح شدن او را به بیمارستان برده است. متهم منکر ایراد ضرب شده و پس از رسیدگی و طی مراحل قانونی نهایتا متهم م.م. با اجرای مراسم قسامه به لحاظ کشنده بودن عمل وی به شرح دادنامۀ شماره ۰۰۰۸۸-۹۱/۶/۲۱ شعبۀ دوم دادگاه کیفری استان .. به قصاص نفس محکوم و درخواست تجدید نظر او در شعبۀ ششم دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفته و مطابق دادنامۀ شماره ۸۸۰۰۴۴۰-۹۲/۷/۱۵ شعبۀ مذکور با نقض دادنامۀ صادره، پرونده جهت رفع نقص به همان شعبه اعاده شده است و شعبۀ مذکور پس از رفع نقص عمل مرتکب را با بند الف مادۀ ۲۰۶ قانون مجازات اسلامی منطبق دانسته و به استناد مواد ۲۰۴ و ۲۰۵ آن به شرح دادنامۀ شماره ۵۰۰۰۵۸-۹۳/۳/۲۹ رأی به قصاص نفس متهم از طریق چوبۀ دار صادر کرده است و شعبۀ ششم دیوان عالی کشور به لحاظ عدم رفع نقائص مورد نظر توسط شعبۀ دادگاه کیفری استان با نقض مجدد دادنامۀ شماره ۸۸۰۰۲۷۱-۹۳/۹/۳ پرونده را مجدد به شعبۀ مذکور اعاده کرده است و این بار پرونده در شعبۀ اول دادگاه کیفری یک استان ... منتهی به صدور دادنامۀ شماره ۵۰۰۱۰۰-۹۴/۶/۱۱ شده است که با توجه به عمدی بودن ضربه و شدت آن و وزن سنگ پرتاب شده و موضع حساس (سر مقتول) قتل را عمدی تشخیص داده و رأی به قصاص نفس صادر کرده است و شعبۀ محترم ششم دیوان عالی کشور با قبول استدلال شعبۀ دادگاه کیفری یک مطابق دادنامۀ شماره ۸۸۰۰۳۰۷-۹۴/۱۲/۴ رأی صادره را ابرام نموده است و سپس وکیل محکوم علیه با تقدیم لایحه ای منضم به اظهارات دو نفر از حالفین به نام های ۱- ع.ش. ۲- ظ.ش. ۳- ع.ش. که از سوگند و قسامه عدول کرده اند که از روی علم نبوده است، در دفتر اسناد رسمی شماره ... قسم خود را از روی ناآگاهی تلقی کرده اند و نیز مستندا به رأی وحدت رویۀ شماره ۱۰/۱۷/۹۳-۹۴/۵/۲۷ که مربوط به پرتاب سنگ به شیشۀ اتوبوس است و با مورد پرونده متفاوت است و نیز نظر برخی از فقهای عظام و تکرار دفاعیات، از دیوان عالی کشور تقاضای اعادۀ دادرسی کرده است که با قرائت لایحۀ تقدیمی ضمائم آن بررسی می گردد. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای ابراهیم بهنام اصل عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حسین شهرابی فراهانی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر رسیدگی قانونی را دارم، در خصوص دادنامه شماره ۵۰۰۱۰۰-۹۴/۶/۱۱ صادره از شعبۀ اول دادگاه کیفری یک استان ... مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

درخواست اعادۀ دادرسی وکیل آقای م.م. نسبت به دادنامۀ فوق الذکر موجه نمی باشد زیرا: اولا رأی وحدت رویه شماره ۱۰/۱۷/۹۳-۹۴/۵/۲۷ هیأت عمومی دیوان عالی کشور مربوط به موضوع متفاوت از مانحن فیه است و مربوط به شخصی است که سنگی را به شیشۀ اتوبوس پرتاب کرده و اتوبوس در حال حرکت بوده و شخص مقتول مورد نظر او نبوده است، درحالی که در مانحن فیه پس از توقف خودروی مقتول، سنگ به طرف شخص مقتول با شدت پرتاب شده که عملی کشنده تشخیص داده شده است ثانیا- با وجود قوانین موضوعه استناد به نظرات و پاسخ های آیات عظام و فقهای محترم فاقد وجاهت قانونی است. ثالثا- عدول برخی از حالفین از سوگند خود در مراسم قسامه یا دروغ بودن سوگند آنها که مستلزم مجازات قانونی است، باید مطابق مادۀ ۳۴۶ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۹۲/۱۲/۴ و اصلاحیۀ آن در دادگاه صادرکنندۀ حکم ثابت شود تا پس از اثبات و ارائه نظر دادگاه از موارد اعادۀ دادرسی محسوب گردد و چون قبلا مطابق مادۀ مذکور در دادگاه صادرکنندۀ حکم ادعای آنان ثابت نشده است، لذا مستندا به مادۀ ۴۷۶ قانون یادشده قرار رد اعادۀ دادرسی صادر می گردد.

شعبه سی و ششم دیوان عالی کشور

ابراهیم بهنام اصل-فتوت نصیری سوادکوهی -محمد سلیمانی