رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرط صدور حکم به استناد علم قاضی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۶۰۰۳۰۴
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۶۰۰۳۰۴
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۱۱/۲۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳۰ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعشرط صدور حکم به استناد علم قاضی
قاضیمحمد علی کریم پور
عبدالغفور دری

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرط صدور حکم به استناد علم قاضی: حصول علم قاضی باید از طرق متعارف و بر مبانی، دلایل و مدارک کافی و قابل قبول استوار باشد.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده خانم س. طی شکایتی به دادسرای عمومی و انقلاب .... اعلام نموده که: فردی به نام ص. مرا به بهانه خواستگاری فریب داده و در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۶ به داخل گاراژ برده و با زور مورد تجاوز قرار داده و عکس و فیلم گرفته است. گواهی پزشکی وی حاکی است در تاریخ ۱۳۹۳/۰۴/۲۲ از(شاکیه) معاینه به عمل آمد، مدخوله است که از زمان ایجاد آن بیش از سه هفته می گذرد. در معاینه مقعد در حال حاضر، فاقد علائم ظاهری دال بر دخول است. ضمنا با توجه به اظهار نام­برده مبنی بر آخرین نزدیکی، حدود سه هفته قبل و بی ارزش بودن نمونه گیری بعد از گذشت این مدت زمانی، نمونه برداری انجام نشد(صفحه ۸). متهم ص. دستگیر و در وقت کشیک دادسرا اظهار داشته: علت دستگیری من این بوده که با یک دختر یک سال بود که دوست بودم و در این یک سال همدیگر را می دیدیم و با هم ارتباط داشتیم و دختره مرا خیلی دوست داشت من هم هم چنین حتی من چندین بار تلفنم را خاموش کردم که این خانم به من زنگ نزند چون متأهل بودم و می خواستم این رابطه تمام شود ولی این خانم هر روز زنگ می زد ... می گویند این خانم از شما شکایت کرده و می گویند شما به او تجاوز کردید ولی به خدا من هیچ تجاوزی به ایشان نکردم هر رابطه ای باهم داشتیم با میل و رضایت خودش بود. سپس توضیح داد: در خوابگاه اتوبوس با یکدیگر رابطه نامشروع برقرار کرده اند و کمی خون دیده لیکن زنا را تأیید نکرده است(صفحات ۱۷-۱۹). با ارجاع پرونده به بازپرس محترم شعبه پنجم به خانم س. ارتباط نامشروع تفهیم اتهام گردیده، اظهار داشته است: آقای ص. خودش را آدم خوب و مذهبی معرفی کردند و گفتند شما را باید با لباس زیر ببینم که بالاخره ایشان به من تجاوز کردند و از من عکس و فیلم گرفتند و ماهی یک بار با تهدید می بردند نزد خود و روابط نامشروع و خواسته های نامشروع داشتند مثل مشروب خوردن و ... از عید که فهمیدم ایشان متأهل هستند همه جوره مرا تهدید می کرد و می گوید تا آخر عمرت باید هفته ای یک بار نزد من بیایی. به مشارالیها مجددا ارتباط نامشروع تفهیم اتهام گردیده، اظهار داشته است: قبول دارم(صفحات ۳۴ ، ۳۵). در جلسه تحقیق مورخ ۱۳۹۳/۰۲/۲۵ بازپرسی، آقای ص. اظهار داشته: رابطه جنسی داشتیم، دخول داشتیم چون ایشان مرا تهدید کرد من هم او را تهدید کردم(صفحه۳۶). لذا به موجب تصمیم صفحه ۳۷ پرونده در خصوص اتهام هر دو نفر مبنی بر تهدید و ارتباط نامشروع قرار مجرمیت صادر و نسبت به شکایت س. علیه ص. دایر بر زنای به عنف و اتهام دیگر مشارالیه مبنی بر زنای محصنه به صلاحیت دادگاه کیفری استان اظهارنظر گردیده است که با تنظیم کیفرخواست پرونده به دادگاه های کیفری استان ... ارسال و به شعبه ۷۶ ارجاع شده است. در جلسه مورخ ۱۳۹۳/۰۳/۲۰ دادگاه به متهم زنای به عنف به صورت محصن تفهیم اتهام نموده، نام­برده اظهار داشته است: ما با هم دوست بودیم و هفته ای یک بار همدیگر را می دیدیم. خانواده وی می دانست و یک سال با هم در ارتباط بودیم اولین بار در اتوبوس با هم رابطه جنسی برقرار کردیم(صفحه۴۳). من با ایشان زنا کردم و داخل نکردم ولی با رضایت خودش انجام دادم. چون فهمید زن دارم شکایت کرد و شوهر خواهرش نیز مرا زد، حدود یک ماه بود فهمیده بود زن دارم. حدود بیست الی سی بار این کار را کرده بودیم. من با همسرم اختلاف داشتیم و چند بار به خانه پدرش رفته بود. حدود بیست روز به خانه پدرش رفته بود الآن قبول دارم اشتباه کردم، توبه نیز کردم.

سپس ی. خود را به وکالت از متهم معرفی و لوایحی تقدیم کرده است. متعاقبا دادگاه با تشکیل جلسه مورخ ۱۳۹۳/۰۴/۳۱ مجددا اظهارات طرفین را اخذ و لایحه وکیل آقای ص. را نیز ملاحظه نموده. در این جلسه متهم صرفا اتهام رابطه نامشروع و تهدید را پذیرفته، البته بعدا به انجام دخول اقرار نموده و ارتباط با خانم س. را ناشی از بیماری همسرش اعلام کرده است. از وی سؤال شده: شما وقتی با این خانم این کار را می کردی همسرت کجا بود؟ پاسخ داده: خانه پدرش بوده است همسرم مریضی اعصاب دارد و پیش من نمی آمد. به ایشان گفته بودم همسرم نمی آید چون سرد بود و مشکل اعصاب داشت من در این دو سال ۴ بار فکر کنم رابطه داشته ام. سپس دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۵۴۰۰۰۹۶ ۱۳۹۳/۰۵/۲۸ با رأی اکثریت اعضاء محترم در خصوص اتهام آقای ص. مبنی بر زنای به عنف نسبت به خانم س. در شرایط احصان حکم بر اعدام وی صادر و در خصوص تهدید مشارالیها به تحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم و خانم س. از اتهام رابطه نامشروع با متهم تبرئه گردیده است. با ابلاغ رأی م. به وکالت از محکوم ­علیه تقاضای تجدیدنظر نموده. ضمنا خانم م.ج. همسر آقای ص. با ارسال لایحه ای اعلام کرده که به بیماری شدید افسردگی مبتلا بوده و قرص های اعصاب مصرف می نماید و به لحاظ مریضی فوق، دچار سردمزاجی شده به نحوی که بیش از پنج سال است که با آقای ص. رابطه زناشویی(نزدیکی) نداشته است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

به موجب دادنامه ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۵۴۰۰۰۹۶ ۱۳۹۳/۰۵/۲۸ شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان ... و به شرح دادنامه مذکور آقای ص. به اتهام زنای به عنف در شرایط احصان نسبت به خانم س. به اعدام محکوم و به اتهام تهدید نسبت به مشارالیها نیز به تحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم گردیده و ردیف دوم از اتهام رابطه نامشروع تبرئه حاصل نموده است. این رأی مورد تجدیدنظرخواهی محکوم علیه واقع گردیده که با بررسی محتویات پرونده الف در خصوص محکومیت آقای ص. از جهت زنای به عنف نظر به این که اولا: حسب اعلام شاکیه نام­برده در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۶ و با آشنایی قبلی مورد زنای به عنف واقع گردیده، لیکن مشارالیها در تاریخ ۱۳۹۳/۰۲/۲۱ اعلام شکایت نموده است که قاعدتا فاصله بین زمان وقوع جرم و اعلام شکایت و استمرار رابطه طرفین توجیه پذیر نیست. ثانیا: محکوم علیه در هیچ یک از جلسات رسیدگی اقرار به انجام زنای به عنف ننموده و به جز ادعای شاکیه دلیل و مدرک دیگری در این خصوص وجود ندارد. ثالثا: حصول علم قاضی می بایست از طرق متعارف و بر مبانی و دلایل و مدارک کافی و قابل قبول استوار باشد که در مانحن فیه چنین مطلبی احراز نمی شود. رابعا: اقرار شخص متهم نیز بر انجام زنا قطع نظر از فقدان شرایط و نصاب قانونی جهت حصول علم نیز قابل تأمل است کما این که در صفحه ۴۴ پرونده و در جریان رسیدگی متهم اظهار داشته: من با ایشان زنا کردم و داخل نکردم. ، گویا محکوم علیه هرگونه رابطه جنسی را زنا تلقی نموده است. ب در خصوص محکومیت وی از جهت زنای در شرایط احصان با عنایت به این که محکوم­ علیه از ابتدا و در جریان تحقیقات و رسیدگی علت ارتباط با شاکیه را بیماری و اختلاف و سردمزاجی همسرش اعلام نموده، مضافا خانم م.ج. همسر محکوم علیه طی لایحه ۳۹۷۳ ۱۳۹۳/۰۶/۲۴ ضمیمه لایحه تجدیدنظرخواهی در تأیید این مطلب صراحتا اعلام نموده که به علت بیماری شدید افسردگی و مصرف قرص های اعصاب دچار سردمزاجی گردیده به نحوی که با آقای ص. بیش از پنج سال است که رابطه زناشویی(نزدیکی) نداشته است. لذا بنابه مراتب فوق، هم در اتهام زنای به عنف و هم در زنای محصنه با توجه به قاعده درأ(تدرء الحدود بالشبهات) رأی تجدیدنظرخواسته قابلیت تأیید را نداشته و با نقض آن مستندا به بند ۴ از قسمت(ب) ماده ۲۶۵ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رسیدگی مجدد را به شعبه هم عرض دادگاه صادرکننده رأی محول می نماید. بدیهی است چنانچه دادگاه محترم مرجوع الیه اتهام دیگری از قبیل رابطه نامشروع یا زنای در غیر شرایط احصان را برای تجدیدنظرخواه احراز نماید، موضوع قابل رسیدگی و صدور رأی خواهد بود. نسبت به محکومیت آقای ص. به تحمل شلاق از جهت تهدید و برائت خانم س. رأی صادره فاقد ایراد و اشکال قانونی است و به استناد بند الف ماده ۲۶۵ قانون مرقوم تأیید و ابرام می گردد.

شعبه ۳۰ دیوان عالی کشور - رئیس و عضو معاون

محمدعلی کریم پور - عبدالغفور دری