رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرط پذیرش دلیل جدید به عنوان جهت اعاده دادرسی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۹۵۰۰۱۵۶
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۹۵۰۰۱۵۶
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۶/۳۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۴۰ دیوان عالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعشرط پذیرش دلیل جدید به عنوان جهت اعاده دادرسی
قاضیحمیدرضاموحدی
محمد بارانی
ابراهیم لشکری

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرط پذیرش دلیل جدید به عنوان جهت اعاده دادرسی: ارائه دلیل جدید، زمانی مؤثر در تجویز اعاده دادرسی خواهد بود که به طور معمول و متعارف امکان طرح آن در محاکمه مقدور نبوده باشد و متواری بودن متهم در مرحله رسیدگی دادگاه و عدم ارائه دلائل ادعایی، از این موارد نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

مطابق دادنامه شماره ۳۰۱۲۲۴ مورخ ۱۳۹۲/۱۲/۱۷ شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی جزایی شهرستان ... و مبانی و دلایل و مستندات مذکور در آن دادنامه آقایان غ. ع. و ی.ر. هر سه نفر فاقد سایر مشخصات و متواری با وکالت آقای ع.م. به اتهام جعل (ساختن) دو فقره قول­نامه عادی هر یک به پرداخت مبلغ دوازده میلیون ریال جزای نقدی و متهم ردیف سوم علاوه بر آن به اتهام استفاده از سند مجعول به پرداخت مبلغ هیجده میلیون ریال جزای نقدی درحق صندوق دولت محکوم شده اند. وکیل محکوم علیه به رأی صادره اعتراض کرده و شعبه ۱۱ دادگاه تجدیدنظر استان ...طی دادنامه شماره ۲۰۰۱۷۷ مورخ ۱۳۹۳/۰۲/۱۸ تجدیدنظرخواهی را مردود اعلام نموده است. متعاقبا وکیل محکوم ­علیهم لایحه ای تحت عنوان اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور تقدیم و با ضمیمه نمودن تصاویر یک فقره وکالت نامه رسمی، یک فقره مبایعه نامه عادی فی مابین دو نفر از محکومین دادنامه و دو برگ گواهی عادی به مضمون صحت مبایعه نامه مذکور تقاضای تجویز اعاده دادرسی نموده است. با ارجاع پرونده به این شعبه، هیئت شعبه در تاریخ فوق تشکیل جلسه داده و پس از قرائت گزارش آقای موحدی عضو ممیز و نظریه کتبی آقای لشکری دادیار محترم دادسرای دیوان عالی کشور مبنی بر این که: اتخاذ تصمیم مقتضی وفق مقررات قانونی مورد تقاضای اینجانب می باشد. مشاوره نموده و چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اولا: دفاع در ماهیت بزه اثباتی به نحوی که وکیل محکوم علیهم در قسمتی از لایحه خود مطرح کرده است، از شئون رسیدگی در دادگاه ها می باشد و در تقاضای اعاده دادرسی قابل طرح نیست. ثانیا: ارائه مستندات به عنوان دلیل جدید نیز زمانی مؤثر در تجویز اعاده دادرسی خواهد بود که به طور معمول و متعارف امکان طرح آن در دادگاه نبوده باشد و در این مرحله نیز به نحو مؤثری بر بی­گناهی محکوم علیه دلالت داشته باشد. فلذا و به ­لحاظ این که در دادنامه صادره از دادگاه بدوی به بخشی از این مستندات و میزان اعتبار و ارزش آن ها اشاره شده است و هم چنین این که اساسا محکوم علیهما در آن مرحله متواری بوده و در دادنامه حضور نیافته اند، صرف ارائه مستندات مذکور من جمله تصویر مبایعه نامه عادی بین دو نفر از محکومین دادنامه پس از اتمام فرآیند رسیدگی و قطعیت دادنامه نمی تواند موجب تجویز اعاده دادرسی برای آنان شود. فلذا با اعلام این که تقاضای متقاضیان با هیچ یک از شقوق ماده ۲۷۲ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امورکیفری منطبق نیست، به رد آن اظهار عقیده می شود.

شعبه ۴۰ دیوان عالی کشور - مستشار و عضو معاون

حمیدرضا موحدی - محمد بارانی