رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره ضرورت حضور وکیل در جلسات دادرسی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره ضرورت حضور وکیل در جلسات دادرسی: در کلیه جرایم مربوط به مواد مخدر که مجازات قانونی آن ها حبس ابد یا اعدام است، حضور وکلای تعیینی یا تسخیری حداقل در یک جلسه دادرسی الزامی است.

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۹۰۰۴۰۴
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۹۰۰۴۰۴
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۱۱/۲۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۴۵ دیوان عالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعضرورت حضور وکیل در جلسات دادرسی
قاضیمحمدرضاسعیدنیا
محمدافرا
هادی احتشامی

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب مفاد گزارش اولیه مأمورین به یک دستگاه خودروی سواری پراید به شماره انتظامی ... به رانندگی ع. ن. بخش با سرنشین به نام ن. ز. تبعه افغانستان مظنون و به پارکینگ پلیس دلالت توسط یک قلاده سگ مواد یاب مورد بازرسی و در نهایت از داخل فلاکس چای همراه سرنشین خودرو مشکوک و مقدار ۷۰۰ گرم با لفافه کشف و ضبط می گردد (ص۱) توزین اولیه مواد اخذ و ضم سابقه گردیده است (ص۲)در تحقیقات اولیه ن. ز. در نزد مأمورین به اتهام انتسابی اقرار و چنین بیان نموده اند (بله قبول دارم. از بم از فردی بنام ر. ن. که کپی کارت ملی خود را به من داد و گفت مواد را ببر کرمان و در آنجا از تو تحویل می گیرند و مبلغ پانصد هزار تومان بابت کرایه بگیر من گفتم، چیه گفت تریاک و من هم قبول کردم )(ص۵)صورتجلسه تحویل و آزمایش نوع مواد مخدر مکشوفه به انبار اخذ و ضم سابقه گردیده است. (ص۷) پرونده به دادسرا ارسال و متهم در نزد آقای بازپرس مجددا به اتهام انتسابی و حمل مواد مکشوفه اقرار می نمایند (ص۱۲) ع. ن. نیز (راننده خودرو) در تمام مراحل اتهام انتسابی و تعلق مواد مخدر مکشوفه به خود و حتی ارتباط و آشنایی خود با متهمه ر. ز. تکذیب و انکار می نمایند (ص۱۳)نتیجه انگشت نگاری ع. ن. واصل و بموجب آن نامبرده دارای یک فقره سابقه حمل ۶ کیلوگرم تریاک اعلام گردیده (ص۳۰) نتیجه آزمایش مواد مخدر کشف شده نیز واصل و پیوست سابقه گردیده است (ص۳۵) نتیجه آنگشت نگاری ر. ز. نیز اخذ و بموجب آن نامبرده فاقد سابقه کیفری اعلام گردیده است.در جلسه آخرین دفاع ر. ی در نزد بازپرس اظهارات و اقاریر اولیه خود را تکذیب و بیان نموده ند (اتهام را قبول ندارم مواد متعلق به راننده ماشین ع. ن. بخش می باشد من از مرز افغانستان به اتفاق دوازده مرد با یک ماشین تا بم آمدم در بم راننده با ع. ن. بخش تماس گرفت و من را به وی معرفی کرد. و قرار شد ع. با ماشین خودش مرا تا کرمان برساند. من روی صندلی عقب ماشین نشسته بودم قبل از ایست بازرسی ع. از من درخواست کرد به جلو ماشین و روی صندلی جلو بنشینم من هم قبول کردم وقتی به ایست بازرسی رسیدیم ع. از من درخواست کرد که فلاکس چای را همراه خودم ببرم.... من هیچ اطلاعی از مواد نداشتم )(ص۸۶ – ۸۵) ع. اتهام انتسابی و اظهارات ر. را تکذیب می نمایند (۸۷)آقای بازپرس قرار مجرمیت هر دو نفر ( ر. ز. و ع. ن.) را به اتهام مشارکت در حمل ۶۶۰ گرم هروئین صادر و پرونده با کیفرخواست به دادگاه ارسال می گردد (ص۸۹-۸۸)جلسه دادرسی در تاریخ ۱۳۹۳/۷/۱۵ با حضور هر دو متهم و نماینده آقای دادستان و صرفا وکیل ع. ن. تشکیل و ر. ز. در مقام دفاع ضمن انکار اتهام بیان داشته اند( مواد مال من نمی باشد من از افغانستان آمدم سراوان... بعد به بم آمدم راننده پژو به ع. زنگ زد و گفت حاج خانم را ببر کرمان و من سوار ماشین بودم.... رسیدیم مرصاد مأمورین ماشین را متوقف کردند و ع. گفت پیاده شو فلاکس را بردار چای بخور هوا سرد است.... مأمور فلاکس چای را از من گرفت و مشکوک شدند.... مرا تهدید کرده است )(ص۱۰۰)دادگاه پس از استماع اظهارات و مدافعات هر دو متهم را اخذ در ضمن وکیل ع. ن.، مدافعات خود را بیان ؛اما وکیل ر. ز. در جلسه حاضر نشده اند و صرفا با ارسال لایحه ای از خود رفع تکلیف نموده اند دادگاه سپس به شرح رأی شماره ۱۰۰۲ مورخ ۱۳۹۳/۷/۱۹ خانم ر. ز. اهل افغانستان به اتهام نگهداری ۶۶۰ گرم هروئین به استناد بند ۶ ماده ۸ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و بند الف ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ به مجازات اعدام با یک درجه تخفیف محکوم می نماید. ع. ن. با دو درجه تخفیف به تحمل ۲۵ سال حبس با تغییر اتهام نامبرده از مشارکت به معاونت محکوم نموده اند (ص۱۱۴- ۱۱۳) پرونده بدوا در راستای اعمال ماده ۳۲ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر به دبیرخانه دادستانی کل کشور ارجاع و با اجرایی شدن قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۹۲ پرونده به دیوانعالی کشور ارسال گردیده است.و در این اثنا دادنامه به ر. ز. ابلاغ و نامبرده به شرح لایحه تقدیمی پیوست پرونده نسبت به رأی صادره اعتراض نموده اند و اجمالا بیان داشته اند (این حقیر ۵۰ سال سن دارم و ده فرزند بی سرپرست که آواره خانه اقوام هستند... و اینکه مدت ۲۰ ماه است در زندان هستم از کرده خویش پشیمان و نادم هستم که به این راه کشیده شده ام طلب عفو و بخشش دارم ) (ص۱۳۳) مشروح لایحه نامبرده در جلسه شور قرائت می گردد. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای محمد افرا عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمدرضا سعیدنیا دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی براینکه با توجه به انکار متهم به نظر تحقیقات جامع تر است لازم است در خصوص دادنامه شماره ۱۰۰۲ مورخ ۱۳۹۳/۷/۱۹ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص فرجام خواهی ر. ز. فاقد سابقه کیفری نسبت به دادنامه شماره ۱۰۰۲ مورخ ۱۳۹۳/۷/۱۹ صادره از شعبه چهارم دادگاه انقلاب اسلامی کرمان که به موجب آن مشارالیها به اتهام حمل و نگهداری ۶۶۰ گرم هروئین به استناد بند ۶ ماده ۸ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر به مجازات اعدام با درخواست یک درجه تخفیف محکوم شده است. با عنایت به جمیع اوراق و مندرجات پرونده اولا ملاحظه می گردد علیرغم احضار خانم ن. ز. در مقام وکیل تسخیری محکوم علیها ( ر. ز. ) در جلسه دادرسی دادگاه حاضر نشده و صرفا با ارسال لایحه ای آن هم از باب رفع تکلیف از خود بسنده نموده است در حالیکه حسب نص صریح تبصره یک ماده ۲۲ آئین نامه اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر، حضور وکیل تسخیری یا تعیینی حداقل در یک جلسه دادرسی الزامی است. در ثانی با عنایت به انکار اتهام انتسابی از سوی متهمه از آخرین جلسه بازپرسی و در جلسه دادرسی ضرورت احضار مأمورین کاشف و استماع اظهارات آنان در مورد نحوه کشف و ضبط مواد مخدر از متهمه و راننده پراید و مواجهه حضوری آنان الزامی بوده که در پرونده آن صورت نگرفته است لذا بنا به مراتب فوق به استناد بند ب ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ دادنامه تجدیدنظرخواسته نقض و در اجرای شق ۲ ماده فوق الاشعار به شعبه مرجوع الیه بدوی صادرکننده رأی اعاده می گردد.

شعبه ۴۵ دیوان عالی کشور - رئیس و عضو معاون

هادی احتشامی - محمد افرا