رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره قدرت نمایی با سلاح گرم و شرکت در نزاع: قدرت نمایی با سلاح گرم و شرکت در نزاع منجر به قتل، مقدمه قتل بوده و بزه مستقل محسوب نمی شوند.

رأی خلاصه جریان پرونده

شماره دادنامه	۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۲۰۰۱۸۸
تاریخ دادنامه	۱۳۹۴/۰۷/۱۵
نوع رأی	رأی شعبه
نوع مرجع	شعبه دیوان عالی کشور
شعبه	شعبه ۷ دیوانعالی کشور
گروه رأی	رای کیفری
موضوع	قدرت نمایی با سلاح گرم و شرکت در نزاع
قاضی	احمدقاسمی; حسین انتظاری; محمد سلطان همتیار
	v; t; e;

در پرونده حاضر مورخه ۱۳۹۳/۱/۸ ساعت ۱۳/۵ گزارش تیراندازی منجر به قتل و ضرب و جرح عمدی مسئول اطلاعات کلانتری ... با بازپرس کشیک تماس حاصل که به شرح برگ ۳ پرونده دستوراتی را صادر کرده است فردی به نام ک. ز.ت. در بیمارستان بستری بوده و از ناحیه سینه مورد اصابت قرار گرفته و قادر به بازجویی نبوده است (بیمارستان ش.) اورژانس مصدوم دیگر به نام ج.ح.پ. در بیمارستان ن. فوت کرده و فرد مهاجم را به نام ع. م. که در تاریخ ۱۳۹۲/۱۲/۲۰ به اتهام اراذل و اوباش دستگیر و تحویل شده بود. (صفحه ۵ پرونده) آقای ع. م.ش. متولد ۱۳۷۲/۱۲/۱۵ در تاریخ ۱۳۹۳/۱/۸ با همراه داشتن یک قبضه سلاح سوزنی ترک ۵ تیر پران با شماره ... خود را به کلانتری معرفی کرده است در اظهارات خود گفته است ج. ح.پ. بیست دقیقه قبل از درگیری با من با برادرم ک. دم درب منزل خودمان درگیر شدند اهالی محل به من زنگ زدند گفتند ج. با برادرت درگیر شده من رفتم اسلحه را برداشتم و پیاده رفتم سمت محل درگیری کوچه ی. ، ج. روبروی خانه ما بود و یک قمه در دستش بود داشت فحش می داد و به سمت من می دوید می خواستم تیر هوایی بزنم که بترسد طرف من نیاد حدود ۵۰ متر با من فاصله داشت ناگهان از ترس شلیک کردم سه تیر شلیک کردم تیر بهش خورد و افتاد قبول دارم من زدم پشیمان هستم اشتباه کردم قصد زدن نداشتم اما شد (صفحه ۹ پرونده) ع.ح. م.ی (پدر متهم ع. مق.ی) گفته پسرم به نام ک. تعدادی کبوتر داشته که به سرقت رفته اند گفت می دانم چه کسی برده است گفت شخصی به نام ج. د.ب. می روم یا آن ها را می کشم یا کبوترها را می گیرم ... رفت او را زده بودند او هم رفته بود ع. را آورده بود آن طوری که به من گفته اند یک اسلحه دست ع. بود به محل زندگی ج. برگشته اند دوباره دعوا کرده اند ع. نیز با اسلحه به آن ها شلیک کرده است من آن ها را ندیدم با موتور فرار کردند من اسلحه به آن ها نداده ام قبول ندارم. او به حرف من گوش نمی کرد. گفتم به ۱۱۰ زنگ بزن گفت نمی خواهد زنگ بزنی. (صفحه ۲۲ الی ۲۴ پرونده) ع. م. معروف به ا. مشارکت در نزاع منجر به مرگ و جرح عمدی ک. ز. را رد کرده گفته میهمان م.ص. بودم صدای دعوا شنیدم آمدم بیرون که دیدم ک. برادرم و ج. دعوا کردند با هم دست به یقه بودند من ج. را بردم به درب خانه خودشان رساندم برگشتم خانه دوستم چیزی نگذشت که پدر دوستم آمد گفت بلند شو که ع. و ک. با اسلحه آمدند بیرون آمدم تا سر کوچه رسیدم صدای شلیک شنیدم ع. و ک. داشتند برمی گشتند وقتی داخل کوچه شدم دیدم ج. روی زمین افتاده سریع زنگ زدم به پلیس ۱۱۰ بعد زنگ زدم به اورژانس تمام مردم محل شاهد بودند خود اقوام ج. که در صحنه بودند شاهد بودند من به هیچ عنوان در درگیری نبودم. (صفحه ۲۵ پرونده) گفته صحنه درگیری را ندیدم ولی شنیدم ع. به او شلیک کرده است. احد از گواهان به نام ا. ت. گفته ع. و ک. اسلحه و چاقو از پشت ماشین شهرداری درآوردند سلاح دست ک. بود وقتی سوار موتور شدند ع. سلاح را گرفت و رفته چون محل مدرسه ای که من کار می کنم دور بود نزاع را ندیدم اما صدای تیر شنیدم. (صفحه ۲۷ پرونده) آقای ع. م. گفته در محل تاکسی د. مشغول کار بودم از درگیری خبر ندارم و ج.ح.پ. را نمی شناسم متهم ع. م. اتهاماتش دائر به مباشرت در قتل عمدی شرکت در نزاع منجر به قتل و حمل و نگهداری سلاح غیر مجاز شکاری (ساچمه زنی) و مهمات مربوطه برایش تفهیم شده است ع. م. (متهم به قتل گفته اهالی محل به من اطلاع دادند برادرم درگیر شده رفتم اسلحه را که در محلی که بود دست دوستم ح.ت. گرفتم بعد دوباره به سمت خانه ج. که کنار خانه خودمان بود رفتم سه عدد تیر شلیک کردم خورد به ج. افتاد زمین بعد رفتم با یکی از بزرگان محل و خودم را معرفی کردم اگر کس دیگری هم تیر خورده من ندیدم من اسلحه را با موتورم معامله کردم از م.ق. خریدم الآن در زندان ع. شیراز است به اتهام درگیری فشنگ هایش هفت عدد بود سه عدد را شلیک کردم و شب چهارشنبه سوری هم چهار تا شلیک کردم به هوا ک. داداشم باهام تماس گرفت گفت پاشو بیا و علت درگیری که بعد داداشم بهم گفت بخاطر کبوتر بوده (کفتر) یک تیر به طرف ج. شلیک کردم و دو تا را در هوا شلیک کردم ج. با قمه داشت به سمت من می آمد اسلحه را که پایین بود بالا آوردم به سمتش گرفتم و شلیک کردم به زمین افتاد بعد با ک. سوار موتور شدیم و رفتیم ک. برادرم یک چاقوی قهوه ای بزرگ داشت کنارم بود ولی استفاده نکرد ک. دید که شلیک کردم. ا. برادرم تماس گرفت گفت ج. مرده بیا خودت را معرفی کن ا. وقتی آمد درگیری تمام شده بود او در درگیری نبود در مورد مجروح شدن ک. گفته من به ج. تیراندازی کردم اگر کس دیگری تیر خورده نمی دانم جز من و ج. و دوست ج. کس دیگری نبود. (صفحه ۲۹ الی ۳۲ پرونده) بنا به گزارش ک. ز. مجروح و قادر به تکلم نبوده است . ک.م م. ش. شرکت در نزاع منجر به قتل را قبول کرده و گفتند سر کبوترها با متقول درگیری داشت توضیحاتی داده و اینکه برادرش با سلاح به سمت ج.ح.پ. شلیک کرده و ک. ز. هم درب را باز کرده به او هم ساچمه اصابت کرده است و اینکه رفته فشنگ تهیه کرده است و گفته برادرم گلوله را داخل تفنگ گذاشت (پنج گلوله) و یکی را به طرف ج. شلیک کرد دو تا هم هوایی شلیک کرد. (صفحه ۳۸ الی ۴۰) گزارش معاینه جسد و علت تامه مرگ (صفحات ۴۱ الی ۴۳ پرونده) : با توجه به معاینه جسد و مدارک بالینی و آزمایش سم و آسیب شناسی علت فوت آسیب عروق و احشاء حیاتی سینه و شکم و عوارض آن ها در اثر اصابت اجسام پرتابی متعدد تعیین می گردد. ک.ح.پ. (پدر مقتول) شکایت و خواهان قصاص ع. م. به لحاظ قتل عمدی فرزند شده و از ع.ح. و ک. شکایت کرده است. (صفحه ۴۶ پرونده) متهم ع. م. نزد بازپرس عینا ضمن پذیرش شلیک گلوله به مقتول مطالب قبلی را تکرار کرده است گفته یک تیر به سمت ج. یکی به سمت دوستش و یکی هم به هوا شلیک کردم ج.ح.پ. را دیدم که به سمت من می آمد به طرف او شلیک کردم فقط من و ک. برادرم در دعوا بودیم با آن مرحوم درگیر شدیم من آن پیرمرد ک. را ندیدم وقتی خودم را معرفی کردم فهمیدم به غیر از مرحوم کس دیگری هم مجروح شده است خودم فقط اسلحه داشتم و خودم شلیک کردم بیماری جسمی و روحی ندارم سالم هستم مشروب و مواد مخدر هم مصرف نکرده بودم اسلحه متعلق به خود می باشد مجوز ندارد. برادرم ک. را گفتم رفت د. و برایم فشنگ خرید داخل اسلحه گذاشتم و شلیک کردم برادرم به من نگفت شلیک کنم پدرم و برادرم ا. هیچ نقشی نداشتند قصد شلیک به طرف ج. را داشتم اصلا ک. را ندیدم. اتهامات قتل عمدی جرح شبه عمدی قدرت نمایی با سلاح گرم نگهداری سلاح غیرمجاز شرکت در نزاع جمعی منجر به قتل برایش تفهیم شده گفته قبول دارم و پشیمانم کمکم کنید (صفحه ۵۰ الی ۵۳ پرونده) ک. م. نزد بازپرس ۱۳۹۳/۱/۱۰ گفته نمی دانم چه کسی به داداشم خبر داده بود به من زنگ زد گفتم تفنگ بیار تا کبوترهای ج. را بزنیم وقتی آمدیم مرحوم ج.ح.پ. با قمه آمد به طرف من که من را بزند داداشم یک تیر برای او پرتاب کرد که او نقش زمین شد قوم و خویش او که به طرف ما آمدند و فحش می دادند یک تیر دیگر هم به سمت آن ها انداخت سه بار تیراندازی شد یک بار به طرف مرحوم یکبار خویشاوندان و یک تیر هوایی انداخت یک نفر به نام ک. زخمی شد من یک قمه در دستم بود ولی کسی را نزدم (صفحه ۵۴ الی ۵۷ پرونده) ح. ز.ت. گفته صدای تیر شنیدم آمدم بیرون پدرم از جلوی درب افتاد توی خانه همان تیر اول که به ج. زد پدرم هم زخمی شد. دیدم تیر دوم را از نزدیک به مرحوم ج. زد و یک یا دو تیر هم هوایی زد پدرم در ICU است. پدر ع. به نام ع. و برادرش به نام ک. چاقو در دست داشتند (صفحه ۷۱ و ۷۲ پرونده) در گزارش صفحه ۷۵ آمده عده ای گفتند مرحوم هم چاقو داشت و عده ای هم گفته اند چیزی همراه نداشت. ادامه گزارش آمده که تیر اول به مرحوم خورد افتاد زمین و دو تیر دیگر به طرف او شلیک کرده و دو تیر هم هوایی شلیک کرده است. گواهی سلامت روحی آقای ع. م. (متهم به قتل) صفحه ۸۱ پرونده . متهم به نام ع. ز. فروشنده فشنگ شکاری غیرمجاز منکر فروش فشنگ به متهمان شده است (صفحه ۹۶ پرونده) آخرین دفاع از وی اخذ شده گفته کمکم کنید. از ا. ت. فرزند م. دائر به نگهداری سلاح غیرمجاز شکاری تحقیق و اخذ آخرین دفاع شده پذیرفته که سلاح به وی سپرده شده است (صفحه ۹۹ پرونده) اطلاع نداشتم که غیرمجاز است. گروه خونی مقتول ج.ح.پ. (A مثبت) اعلام شده است. (صفحه ۱۲۰) نظریه کارشناسی سلاح صفحه ۱۲۱ پرونده تأیید پوکه های مکشوفه (مثبت) با سلاح مکشوفه گزارش شده است مورخه ۱۳۹۳/۲/۴ در وقت فوق العاده از متهمان تحقیق اتهامات قبل به متهم ع.م.ش. تفهیم گفته اسلحه داشتم و شلیک کردم مرحوم ج. را کشته ام و ک. ز. هم زخمی شد سه گلوله هم شلیک کردم من به طرف مرحوم ج. شلیک کردم قصد زخمی شدن ک. را نداشتم مطالب قبلی را تکرار کرده است (صفحه ۱۲۲ و ۱۲۳). ک. م. گفته در پاسخ اتهامات دائر به خرید فشنگ و مهمات غیرمجاز قدرت نمایی با چاقو شرکت در نزاع منجر به مرگ و معاونت در قتل عمدی مرحوم ج.ح.پ. و اخذ آخرین دفاع شده است گفته رفتم فشنگ خریدم و یک چاقو در دست داشتم که در آن درگیری ع. ج. ح.پ. را با تیر زد و به قتل رسید توضیحاتم همان است که قبلا گفتم توضیح دیگری ندارم. (صفحه ۱۲۵ پرونده) گواهی معاینه پزشکی قانونی آقای ک. ز. (صفحه ۱۳۰) بازسازی صحنه جرم با حضور بازپرس مورخه ۱۳۹۳/۲/۱ (صفحه ۱۳۱ پرونده) (صفحه ۱۳۶ پرونده) آقای ع. خ. وکیل پایه یک دادگستری از جانب آقای ک.م.ش. اعلام وکالت کرده است (صفحه ۱۴۰ پرونده). نظریه نهایی پزشکی قانونی در مورد آقای ک. ز. (صفحه ۱۴۸ پرونده) و علت تامه مرگ که قبلا گزارش شده بود اعلام و تأیید وجود ترکیب اصلی مخدر [(روان گردان) شیشه] و ترامادوی و مشتقات آن در ادرار مقتول یافت شده است (صفحه ۱۶۰) قرار نهایی و کیفرخواست صادر شده است . ۱ آقای ع.م.ود ش.جه : ۱ قتل عمد مرحوم ج. ح.پ. ۲ جرح شبه عمد آقای ک. ز. با سلاح گرم ۳ قدرت نمایی با سلاح گرم ۴ شرکت در نزاع منجر به قتل ۵ نگهداری سلاح گرم شکاری غیرمجاز ۲ آقای ک.م.ش. : ۱ خرید مهمات (فشنگ) غیرمجاز ۲ قدرت نمایی با چاقو ۳ شرکت در نزاع جمعی منجر به قتل و ۳ معاونت در قتل عمد ج.ح.پ. .(صفحه ۱۷۷ پرونده) آقای م. ی. وکیل پایه یک دادگستری به عنوان وکیل تسخیری متهم ع. ش. معرفی شده است (صفحه ۱۸۵ پرونده) ۱۳۹۳/۱۲/۲۴ در وقت مقرر جلسه دادگاه شعبه دوم کیفری استان فارس با حضور نماینده دادستان و طرفین و وکلای آنان تشکیل شده است آقای ک.ح.پ. (پدر مقتول) اصالتا از جانب خودش و به ولایت قهری از جانب فرزند خردسال مقتول به نام ر. و خانم م.ب. (مادر مقتول) ع. م.ش. و وکیل ایشان و ک.م.ش. و وکیل وی آقای خ. حضور دارند آقای ک. ز. حضور ندارد اولیاء دم طرح شکایت و درخواست قصاص کرده اند و نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرده است. آقای ک. ز. هم حین جلسه وارد دادگاه شده است و از هر دو نفر از ع.م.ش. به عنوان مباشر در ایراد ضرب و جرح عمدی و از ک. به عنوان معاون در بزه طرح شکایت کرده است و مطالبه دیه کرده است. دادگاه اتهامات آقای ع. م. را به وی بنا به شکایت اولیاء دم و شاکی و کیفرخواست تفهیم کرده است گفته من متولد ۱۳* */* */* * می باشم اتهام قتل را قبول دارم من و برادرم ک. دارای کبوتر شریکی بودیم ما با مقتول دوست بودیم وی ساعت ۱۷ ای ۱۸ شب قبل از قتل به منزل ما آمد همان شب کبوترهای ما به سرقت رفت برادرم ک. به مقتول مشکوک گردید او در کوچه به اهل محل گفته بود بنظرم ج. کبوترهای ما را برده است مقتول این موضوع را شنیده بود با برادرم درگیر می شود و او را کتک کاری می کند ... منظورم این بود که با تفنگ کبوترهای او را می زنیم ... یک اسلحه پنج تیر پران ترکیه خریداری کردم سلاح پنج تیر داشت که دو تای آن را قبلا شلیک کرده بودم برادرم دو تیر هنگام درگیری به من داد من سلاح را برداشتم برادرم پشت سر من آمد وقتی سر کوچه رسیدم دیدم کبوترهای مقتول نیست مقتول از روی پشت بام مرا دید به طرف من آمد مرحوم قمه در دست داشت از درب حیاط بیرون آمد اسلحه را مسلح کردم به طرف وی گرفتم یک تیر شلیک کردم در زمان تیراندازی اول فاصله ام با مقتول حدود بیست متر بود مقتول به زمین افتاد برادرم قمه وی را برداشت وقتی دیدم اقوام وی به طرف من می آیند یک تیر دیگر انداختم وقتی در حال فرار بودم یک تیر دیگر شلیک کردم که به در و دیوار همسایه خورد ولی دقیقا من آقای ک. زارع را ندیدم که تیر خورده باشد چون در همان محل و نزدیکی مقتول خورده قبول دارم که به وسیله اسلحه من مجروح شده است و نظریه کارشناس که مقتول در دو مرحله تیر خورده است را قبول ندارم مقتول به محض اصابت از جایش بلند نشد و خون وی نیز در همان محل ریخته است ک. اسلحه را از ا. ت. گرفت خودت تیر بگذار و نتوانست من از او گرفتم و خودم تیر گذاشتم وکیل متهم دفاعیاتی را بیان کرده است گفته لایحه تقدیم می کنم آخرین دفاع اخذ شده است گفته من سه تیر انداختم اما قصد کشتن نداشتم پشیمانم (صفحه ۱۹۸ الی ۲۰۲ پرونده) ک. ز. فرزند ک. مطالب خود را تکرار کرده و گفته تیر اول را که ع. زد برادرش گفت بزن تا بمیرد دو تا تیر شلیک کرد تیر دومی به من خورد فاصله من با ج. (مقتول) شش الی ۷ متر بود و فاصله ع. با مقتول هم ۶ الی ۷ متر بود من صدای سه تیر شنیدم تیر اول مقتول افتاد من اصلا دست ک. اسلحه ندیدم هیچی دست ک. نبود ج. منزلش کبوتر داشت ولی ندیدم که کبوتر بازی کند (صفحه ۲۰۳ و ۲۰۴) از گواهان به نام های ح. ف. ۱۳۹۳/۱۲/۲۴ گفته ج. هیچ حمله ای نکرد داشت می آمد سرکوچه ... ک. به ع. گفت نرو وایستا یک تیر دیگر بزن از دستش راحت شویم ... از شانه به پایین تیر خورده بود قمه ای کوچک بود (ج.) براداشتند دور انداختند دست ک. یک کارد و یک قمه بود. ج. هیچ حمله ای نکرد داشت می آمد به طرف سرکوچه که ع. پرید جلو تیر انداخت در پاسخ به سؤال وکیل گفته بله ک. وی را تحریک کرد (صفحه ۲۰۵ الی ۲۰۸ پرونده) پس از اخذ آخرین دفاع ضمن رسیدگی اعلام و مبادرت به صدور رأی شده است طی دادنامه ۶۰۰۰۰۶ ۱۳۹۴/۱/۲۲ صادره از شعبه دوم دادگاه کیفری استان فارس با احراز بزهکاری مستندا به مواد ۱۶۰ ۱۶۲ ۲۱۱ ۲۹۰ ۳۰۱ ۳۵۱ ۳۸۱ ۴۱۷ ۷۰۹ و ۷۱۰ و ۷۱۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ و بند ب ماده ۶ قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان آن آقای ع.م.ش. به اتهام مباشرت در قتل عمدی ج.ح. به قصاص نفس با چوبه دار در محل قتل به علت عبرت دیگران و تحمل سه سال حبس تعزیری بابت نگهداری سلاح و ضبط سلاح و مهمات مکشوفه به نفع دولت و پرداخت معادل پنج و نیم درصد دیه کامل ... در حق شاکی ک. ز. محکوم و سایر اتهاماتش به علت اینکه مقدمه اتهامات فوت (قتل) بوده جرم مستقل محسوب نشده از اتهامات دیگر تبرئه شده است در مورد ک. ش. پرونده مفتوح مانده است وکیل تسخیری آقای ع. م.ش. لایحه اعتراض به فرجام خواهی تقدیم کرده است هنگام شور قرائت خواهد شد. ضمنا آقای الف. ع. وکیل پایه یک دادگستری از جانب اولیاء دم مقتول اعلام وکالت کرده است (صفحه ۲۴۶ پرونده). هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای محمد سلطان همتیار عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای دکتر احمد قاسمی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر تایید دادنامه شماره ۶۰۰۰۰۶ ۱۳۹۴/۱/۲۲ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجامخواهی آقای ع. م.ش. . با وکالت تسخیری آقای م. ی. وکیل پایه یک دادگستری نسبت به دادنامه شماره ۶۰۰۰۰۶ ۹۴/۱/۲۲ صادره از شعبه دوم دادگاه کیفری استان فارس که بموجب آن مشارالیه بابت ارتکاب قتل عمدی مرحوم ج. ح.پ. به یکبار قصاص نفس با چوبه دار در حق اولیاء دم مقتول در محل وقوع قتل از حیث عبرت سایرین و تحمل سه سال حبس تعزیری به جهت نگهداری سلاح غیر مجاز شکاری (آلت قتاله) و ضبط سلاح مکشوفه به نفع دولت و پرداخت دیه و ارش به شرح دادنامه مضی الذکر در حق آقای ک. ز.محکوم شده است با توجه به محتویات پرونده ، نحوه اظهارات و اقاریر صریح وی در کلیه مراحل تحقیق و دادرسی و اظهارات گواهان و سایر دلایل و قرائن موجود و اینکه دلیلی اقامه نشده که بر ارکان رأی خدشه وارد کند و از حیث شیوه دادرسی اشکال عمده ای بر آن مترتب نیست فلذا مستندا به بند الف ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری حکم معترض عنه عینا تأیید و ابرام می گردد مقرر است پرونده به مرجع مربوطه اعاده شود.

شعبه ۷ دیوان عالی کشور - رئیس و عضو معاون

حسین انتظاری - محمد سلطان همتیار