رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره لزوم اظهارنظر دادگاه نسبت به همه اتهامات مندرج در کیفرخواست

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۶۰۰۰۶۷
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۶۰۰۰۶۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۳/۲۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳۰ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعلزوم اظهارنظر دادگاه نسبت به همه اتهامات مندرج در کیفرخواست
قاضیاکبری
محمد علی کریم پور

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره لزوم اظهارنظر دادگاه نسبت به همه اتهامات مندرج در کیفرخواست: دادگاه موظف است به همه موارد اتهامی مندرج در کیفرخواست رسیدگی نماید و نمی تواند برخی از اتهامات را مورد رسیدگی قرار داده و نسبت به برخی دیگر اظهارنظری ننماید.

رأی خلاصه جریان پرونده

برابر گزارش کلانتری ۱۱ الف. عنوان قاضی کشیک دادسرای الف. مقارن ساعت ۳۰/۱۲ مورخ نهم بهمن ماه سال ۱۳۹۱ حسب اطلاع واصله از مرکز فوریت های پلیسی مبنی بر وقوع یک فقره مزاحمت عوامل آن کلانتری به محل مراجعه خانم ل.ف. به مأمورین اعلام می دارد شخصی ۲۱ ساله با پیراهن صورتی با خودرو پراید ... به تعقیب وی پرداخته و بعد از وارد شدن به منزل ایشان نیز سریعا درب ورودی را شکسته و وارد منزل شده و پس از تهدید و ضرب و شتم بزور به وی تجاوز نموده که پس از اعلام مراتب مذکور متهم به نام الف.ف. دستگیر طرفین به کلانتری دلالت از آنان تحقیق و مواجهه حضوری داده شده اند و خواهان دستور هستند و پرونده مستقیما در شعبه اول دادگاه کیفری استان م. مطرح می گردد در تحقیقی که در دادگاه از خانم ل.ف. متولد ۱۳۷۳ به عمل می آورد اظهار می دارد از خانه برادرم مشغول آمدن به خانه مادرم بودم که آقای ف. که بنده اصلا او را ندیده و نشناخته مزاحم بنده شده و با نادیده گرفتن وی مشغول راه رفتن به خانه مادرم بودم و او تا درب خانه مرا تعقیب و من به داخل خانه مادرم رفتم ناگهان با کلیدی که نمی دانم از کجا آورده وارد شده و من با دویدن به سمت پایین و رفتن به سمت راهرو قصد فرار داشتم ولی او کلید را روی در گذاشته در را سه قفله کرده می خواستم نجات پیدا کنم مدام داد و بیداد می کردم و التماس می کردم که من شوهر دارم مرا ول کن ولی او با گفتن این که شیشه می کشد و توهمی است و اگر داد بزنم مرا می کشد و چاقو را به دل من فرو می کند با ضربات سیلی و کشیدن موهای من من را به سمت بالا کشانده و کار خود را انجام داد .... بعد با گرفتن گوشی من و این که باید اول به آن سمت برود و بعد گوشی مرا بدهد من را وادار به سوار شدن به ماشینش کرده و به من می گفت اگر خطایی از من سر بزند به سراغم می آید و مرا مجبور کرد تا با گوشی خود به گوشی او تک زنگ بزنم و او تا درب مغازه مادرم مرا تعقیب کرده و بعد من با برداشتن شماره ماشین او به پلیس اطلاع دادم. در پاسخ این سئوال که شوهرت چند مدت است که بازداشت و زندانی می باشد اظهار داشته: یک سال و هشت ماه است که زندان است و همه از این قضیه اطلاع دارند. سپس دادگاه از آقای الف.ف. تحقیق و اتهام زنای به عنف و اکراه را به وی تفهیم نموده، در پاسخ اظهار داشته: زنا کرده ام ولی با میل و رضایت خود شاکیه بوده و دخول نکردم و در توضیح این مطلب اظهار داشته: من در روز دوشنبه ساعت حدود ۱۲ سرویس آژانس را رساندم در شهرک ... خانم را دیدم صدای ضبط ماشینم زیاد بود این خانم به من خندید حدود ۱۰ متر جلوتر که رفتم در آئینه دیدم که خانم با دست اشاره کرد من هم دنده عقب آمدم و خانم سوار ماشین من شد اول گفت برویم دور بزنیم بعد گفت شوهرم زندان است بعد آدرس داد رفتیم در خانه شان به من گفت داخل ماشین بنشین در را که باز کردم بیا داخل وقتی رفت داخل من رفتم که در راهرو ایستاده بود دست من را گرفت رفتیم بالا وقتی قفل در ورودی را باز کرد داخل خانه شدیم روی مبل نشستیم بعد ... کار تمام شد گفت مرا تا مغازه مادرم برسان داشت از من فیلم می گرفت که گلویش را گرفتم و به عقب هل دادم از خانه آمدیم بیرون و سوار ماشین شدیم در ماشین به من گفت شماره ات را بده و من دادم و به من تک زنگ زدند من هم جلوی مغازه مادرش پیاده اش کردم با یک خانم جلوی مغازه ایستاده بودند من هم رفتم. دادگاه برای متهم قرار بازداشت موقت صادر و وی را به زندان معرفی می نماید (۱۰/۱۱/۹۱) و از پلیس امنیت اخلاقی می خواهد تا اقداماتی انجام دهد از جمله شاکیه را به پزشکی قانونی معرفی ضمنا آثار صدمه و یا منی بر روی لباس و بدن وی را بررسی نمایند شاکیه به پزشکی قانونی معرفی می شود پاسخ واصله در تاریخ ۱۲/۱۱/۹۱ حاکی از آنست که پرده بکارت وی دارای آثار پارگی قدیمی است و در حال حاضر متسع و مدخوله می باشد ... ضمنا سه نمونه سواپ پنبه ای از واژن و قطعه دستمال کاغذی آغشته به مایع منی جهت تجسس اسپرم و اسید فسفاتاز به آزمایشگاه پزشکی قانونی استان ارسال شد که جواب آن متعاقبا اعلام می شود در معاینه ظاهری ۱- آثار خراشیدگی حارصه روی دست راست ۲- خراشیدگی مخاط لب تحتانی ۳- کبودی گونه چپ ۴- خراشیدگی حارصه قدام گردن ۵- منطقه کبودی قدام گردن مشهود است که در مورد ۵ در اثر فشار جسم سخت و بقیه در اثر اصابت جسم سخت لبه دار و ۳-۲ روز قبل حادث شده است. ارش خراشیدگی حارصه قدام گردن به میزان یک درصد دیه کامل تعیین می گردد. دادگاه در تاریخ ۳۰/۱۱/۹۱ با توجه به انجام تحقیقات مورد نظر و تکمیل بودن آن دستور تعیین وقت رسیدگی و احضار شاکیه و متهم را به دادرسی و اطلاع وقت به نماینده دادستان را داده است پزشکی قانونی پیرو نظریه قبلی نتیجه آزمایش بر روی سوآپ های نمونه برداری از ناحیه واژن را منفی و نتیجه آزمایش از دستمال کاغذی را مثبت اعلام نموده است. جلسه مقرر در تاریخ ۲۰/۱۲/۹۱ با حضور نماینده دادستان و شاکیه و متهم که تحت الحفظ از زندان اعزام شده تشکیل گردیده. دادگاه اظهارات شاکیه و متهم را که مشابه اظهارات قبلی آنانست استماع نموده خانم ل.ف. شاکیه در این جلسه اظهار می دارد: شکایت من تحت عنوان تجاوز به عنف است و متهم در مقام آخرین دفاع اظهار می دارد من زنا را به حد عنف و اکراه انجام نداده ام ... رفتم داخل خانه اول گفت چرا آمدی بعد راضی شد و من را به داخل خانه دعوت کرد... من گناهکار هستم اما گناه به انجام زنای به عنف و اکراه نداشتم. دادگاه در پایان جلسه قرار بازداشت موقت متهم را به قرار وثیقه به مبلغ هشتصد میلیون ریال تبدیل و با قبولی وثیقه در تاریخ ۲۷/۱۲/۹۱ وی را از زندان آزاد نموده است و سرانجام در تاریخ ۲۶/۱۲/۹۱ نیز ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۸۶۱۷۸۰۰۱۸۹-۲۶/۱۲/۹ به صدور رأی مبادرت نموده اند و در خصوص اتهام متهم الف.ف. دایر به ارتکاب عمل زنای به عنف و اکراه موضوع شکایت خانم ل.ف. به شرح و استدلال منعکس در رأی به لحاظ فقدان ادله شرعی و قانونی و عدم احراز وقوع بزه حکم بر برائت نامبرده صادر و اعلام نموده اند اما در خصوص اتهام دیگر وی مبنی بر ارتباط عمل منافی عفت و رابطه نامشروع دون حد زنا با توجه به دلایل احصایی و موجود در پرونده از جمله اقاریر صریح متهم اتهام مذکور را ثابت و مسلم دانسته و مستندا به ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی و رعایت ماده ۱۹ قانون مذکور متهم موصوف را به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیری و به لحاظ قبح عمل ارتکابی رابطه نامشروع با زن شوهردار و مزاحمت با وسیله نقلیه و تعقیب وی و ورود به منزل خانم ل.ف. به دو سال اقامت اجباری در شهرستان ج. از توابع ک. محکوم می نماید. و در خصوص اتهام خانم ل.ف. دایر بر ارتکاب زنای دارای شرایط احصان با آقای ف. صرف نظر از این که همسر متهم در زندان می باشد و ایشان دسترسی به شوهر خود ندارد با توجه به ادعای عنف و اکراه از ناحیه نامبرده و این که یقین بر خلاف ادعای وی وجود ندارد حکم بر برائت وی از حیث زنای دارای شرایط احصان و غیر احصان صادر و اعلام می دارد رأی حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در دیوان عالی کشور توصیف شده است که متعاقب صدور و ابلاغ رأی مزبور به طرفین هم شاکیه هم محکوم علیه در مهلت قانونی تجدیدنظرخواهی به عمل آورده اند که پرونده جهت رسیدگی به تجدیدنظرخواهی آنان به دیوان عالی کشور ارسال و پس از وصول حسب الارجاع در این شعبه مطرح و اینک رسیدگی به درخواست های مطروحه در دستور کار شعبه قرار گرفته است. مفاد لوایح طرفین حین شور قرائت می گردد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ل.ف. و نیز تجدیدنظرخواهی آقای الف.ف. نسبت به دادنامه فوق صادره از شعبه اول دادگاه کیفری استان م. خانم ل.ف. از جهت برائت متهم از اتهام ارتکاب زنای به عنف و اکراه و آقای الف.ف. از جهت محکومیت خود به اتهام ارتکاب عمل منافی عفت و رابطه نامشروع با (خانم ل.ف. به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیری و تحمل مدت دو سال اقامت اجباری) نظر به این که از ناحیه تجدیدنظرخواهان ایراد و اعتراض موجه و مؤثری که بر اساس و مبانی استنباط و استدلال دادگاه در رأی متعرض علیه خدشه وارد و موجبات نقض آن را فراهم نماید به عمل نیامده و رأی مزبور نیز با توجه به محتویات پرونده و دلایل موجود در آن موافق با موازین شرعی و قانونی صادر گردیده بلااشکال تشخیص و ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان رأی مزبور مستندا به بند الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید و ابرام می گردد. لازم به ذکر است که دادگاه محترم در خصوص ورود به عنف متهم با توجه به اظهارات وی در جلسات دادرسی خصوصا در جلسه مورخ ۲۰/۱۲/۹۱ و ایراد ضرب ناشی از درگیری متهم و شاکیه که مورد شکایت و تجدیدنظرخواهی قرار گرفته اظهارنظری به عمل نیاورده که اقتضاء دارد در این زمینه نیز رسیدگی و اظهارنظر فرمایند. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه سی ام دیوان عالی کشور عضو معاون

کریم پور اکبری