رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مجازات ممسک در قتل

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۹۳۰۰۰۳۶
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۹۳۰۰۰۳۶
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۲/۰۱
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۹ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعمجازات ممسک در قتل
قاضینبی الله راجی
حاتمی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مجازات ممسک در قتل: مجازات ممسک در قتل، حبس ابد می باشد .

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده در مورخه ۲۹/۴/۱۳۸۹ یک فقره قتل در منازل سازمانی ارتش بلوک ... طبقه نیم خشتی به فوریت های پلیس ۱۱۰ گزارش گردیده. اهالی محل اظهار داشته: از دو نفر در ساعت ۱۵ همان روز وارد ساختمان شده و با لباس خونی خارج گردیده اند. از اهالی به لحاظ صدای بلند تلویزیون وارد ساختمان شده و متوجه قتل می گردند. خانواده مقتول در مسافرت بوده اند. جسد مربوط به مرحوم ب.ک. فرزند الف. استوار دوم ارتش بوده. دفاتر ثبت ورود و خروج دژبانی منازل سازمانی اعلام داشته: در ساعت ۱۵ فردی به نام ع.ب. فرزند د. با خودرو پژو ۴۰۵ که مقصد خود را بلوک ۴۴ منزل ع.س. اعلام کرده وارد شده اما خروج وی ثبت نگردیده. آقای ع.ب. در مرجع انتظامی اعلام داشته: روز ۲۸/۴ یکی از دوستانم به نام ح.ر. به من گفت ماشینت را به من بده می خواهم به خاش بروم من گفتم هر جا بروی خودم شما را می برم اما ماشینم را دست کسی نمی دهم. روز بعد مادر ر. و شخص دیگری که او را الف. صدا می زد آمدند و ما به خاش رفتیم گفت برویم به سمت خانه های سازمانی جلو دژبانی دیدم و حرفی نمی زند من گفتم به منزل آقای س. که از اقوام من بود می رویم داخل محوطه که شدیم به من گفتند تو برو منزل اقوامت وقتی زنگ زدیم بیا بعد از بیست دقیقه زنگ زدند و من آمدم دیدم با لباس خونی آمدند و حرکت کردیم که یک وسیله ای از ماشین بیرون انداختند در مسیر به کسی زنگ زد که کارش را اتمام کردیم به شهرستان ز که رسیدیم آمدند منزل من و لباس از من گرفتند و لباس های خود را به خشک شویی دادند. لازم به تذکر است که راننده به صورت خود معرفی خود را به نیروی انتظامی معرفی کرده و در طول مسیر با تلفن خود صدای آقای ر. را ضبط کرده. متهم آقای ر.الف. دستگیر و در بازجویی بیان داشته: با همکاری ع.ب. و ح. فرزند م. با خودرو ب. به دستور خانم س. و ف.ک. اقدام به قتل ب. کردیم. من با چاقو دو ضربه به پشت مقتول زدم و ح. با چکش و چاقو چند ضربه به مقتول زد و سپس فرار کردیم. علت قتل را بیان داشته: همسر مقتول با تلفن به من زنگ زد و گفت باید امروز و فردا ب. را بکشین وگرنه بین ما هیچ رابطه ای نخواهد بود مادرش هم همین را گفت. من به ح. گفتم می خواهم بروم شهرستان ز یکی را بزنم ح. گفت همراهت می آیم. در جلسه عروسی همان شب ع.ب. را دیدم و گفتم ماشینت را بده تا شهرستان ز بروم و برگردم که ماشین را نداد خودش ما را برد و جریان چنین تعریف کرده که ح.، ب. را از پشت بغل و گفت چاقو زیر بالشت است چرا نمی زنی چاقو را برداشتم اول دو ضربه به سینه ب. زدم ب. روی زمین افتاد ضربه دیگری به پهلوی چپ او زدم که چاقو گیر کرد که با زور چاقو را درآوردم. ح. هم چند ضربه با چاقو به او زد و بعد صدای تلویزیون را بلند کردیم و سریع از خانه بیرون آمدیم از شش ماه قبل با همسر مقتول صمیمی شدم و مادرش گفت اگر ب. را بکشی دخترم را به تو می دهم که متهم رابطه نامشروع با همسر مقتول را اقرار نموده. اولیای دم مقتول درخواست قصاص برای هر دو متهم کرده و آمادگی خود را برای پرداخت تفاضل دیه اعلام نموده اند. پزشکی قانونی علت فوت را خون ریزی قفسه سینه در اثر اصابت جسم برنده نوک تیز تعیین و اعلام نموده. ح.س. متواری و تاکنون دستگیر نشده. متهم آقای ر. در پرونده ای دیگر به زنا با همسر مقتول اقرار کرده که پرونده به کیفری استان ارجاع گردیده. در دادگاه متهم قتل را توسط خود انکار و گفته همراهش ب. را به قتل رسانده. دادگاه با توجه به اقرار آقای ر. در تحقیقات اولیه در مرجع انتظامی و دادسرا و اقرار وی در دادگاه مبنی بر زنا با همسر مقتول انکار نامبرده را در دادگاه دفاع غیرموجه دانسته و متهم ردیف اول را مباشر در قتل عمدی و ردیف دوم را امساک در قتل تشخیص و علما اتهام نامبردگان را محرز و مسلم دانسته و به استناد مواد ۱۶۰، ۲۱۱، ۲۸۹، بند الف ماده ۲۹۰، ۳۰۱، ۲۲۰، ۳۵۶، ۳۸۱، ۴۱۷، ۴۱۸، ۴۱۹، ۴۳۶ همگی از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و مسئله ۲۳ از مبحث اول کتاب قصاص تحریرالوسیله امام رحمت ا... علیه ردیف اول را به قصاص نفس در حق اولیای دم پس از تأمین حق صغار و ردیف دوم را به حبس ابد محکوم نموده. در پایان اضافه نموده رأی صادره نسبت به ردیف اول حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر در دیوان عالی کشور می باشد و نسبت به ردیف دوم غیابی می باشد. پس از ابلاغ رأی به طرفین پرونده مورد اعتراض وکلای محکوم علیهما و شاکی قرار گرفته و اعتراض شاکی نسبت به دستگیر نشدن متهم ردیف دوم می باشد که مأمورین پیگیر موضوع می باشند. علی ایحال پرونده پس از ارسال به دیوان عالی کشور به این شعبه ارجاع و اعضای شعبه ضمن تشکیل جلسه و قرائت گزارش آقای راجی عضو ممیز اوراق پرونده و نظریه کتبی جناب آقای رحمانی دادیار محترم دادسرای دیوان عالی کشور مبنی بر این که: با توجه به محتویات پرونده تقاضای صدور رأی شرعی و قانونی دارم. ; مشاوره نموده، چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به این که محکوم علیه در مراحل تحقیق و مرجع قضایی اقرار به قتل نموده و چگونگی اجرای قتل را بیان داشته، هم چنین انگیزه قتل را ارتباط نامشروع با همسر مقتول در حد زنا و تحریک همسر مقتول و مادر همسر وی به قتل و تهدید به این که در صورتی که همسرش را به قتل نرساند رابطه نامشروع را قطع می کند و لذا رأی صادره وفق مقررات و موازین اصدار یافته و لذا به استناد بند الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه معترض عنه را عینا ابرام می نماید و نسبت به متهم ردیف دوم که به اتهام ممسک بودن به حبس ابد محکوم گردیده به لحاظ غیابی بودن حکم پس از ابلاغ واقعی و واخواهی در صورت اعتراض وفق مقررات پرونده متعاقبا جهت رسیدگی تجدیدنظرخواهی به این مرجع اعاده گردد.

رئیس شعبه بیست و نهم دیوان عالی کشور مستشار

راجی حاتمی