رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مخفی کردن جسد توسط قاتل
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مخفی کردن جسد توسط قاتل: مخفی کردن جسد توسط قاتل،جرم مستقل محسوب نمی شود.
رأی خلاصه جریان پرونده
آقای ت. پ. به اتهام قتل عمدی مرحوم ج.ن. تحت تعقیب دادسرای عمومی و انقلاب شهریار قرار گرفته و پس از صدور کیفرخواست به موجب دادنامه شماره ۰۰۲۰۵ مورخ ۱۳۹۳/۱۱/۲۵ صادره از شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران از نظر قتل عمدی به قصاص نفس و از نظر مخفی کردن جسد ... به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم شده است و اجمال موضوع به این شرح است که در تاریخ ۱۳۹۲/۱/۲۳ خانمی به نام م. با تماس تلفنی به پلیس اعلام می کند حدود ۱۲ سال قبل همسرش فردی به نام ج. یا ج. را به قتل رسانده و او را در منزل مسکونی خود دفن کرده است (برگ ۱) و پس از شناسایی خانم مذکور به شرح برگ های ۲ و ۳ در تکمیل گزارش تلفنی خود اظهار می دارد حدود ۲۰ سال است با فردی به نام ت. پ. ( متهم ) ازدواج کرده ام و در حال حاضر هشت ماه است از او طلاق گرفته ام و همسرم که مشاور املاک بود با فردی به نام ج.م. به ج. کار می کرده است و حدود ۱۲ سال قبل جواد به خاطر مسائل ناموسی می خواست فردی را به قتل برساند و این قتل را با همکاری همسرم انجام داد اما من هویت ... را نمی دانم و همسرم برایم تعریف کرده است و من به علت تهدیدهای همسرم جرائت نکردم به پلیس اطلاع بدهم و از همسرم پرسیدم اگر جواد دستگیر شود و تو را لو دهد چکار می کنی همسرم به من گفت فقط به تو می گویم می خواهم جواد را به قتل برسانم تا تنها سرنخ و شاهد ماجرا را نیز از بین ببرم و به طور مداوم به من می گفت به منزل خواهرت برو تا من جواد را به قتل برسانم و من قبول نمی کردم تا اینکه یک روز خواهرم مرا دعوت کرد فردا صبح که برگشتم روی دیوار لکه های فراوان خون مشاهده کردم و کف اتاق خون زیادی وجود داشت و فرش نیز کاملا خونی شده بود و پس از آن به درب مغازه همسرم رفتم به من گفت ناراحت نشو مجبور شدم جواد را به قتل برسانم و پس از مدتی خانواده جواد به درب منزل ما آمدند و سراغ جواد را می گرفتند که همسرم می گفت از او خبر ندارد و در آن زمان ما در خیابان ... پلاک ... سکونت داشتیم و پلاک ... نیز متعلق به ما بود و نیمه کاره بوده است و همسرم جسد ج. را در داخل چاه فاضلاب پلاک ... انداخته و روی آن را با سیمان پوشانده و پر کرده است تا به گفته خودش بوی جسد خارج نگردد. پس از گزارش موضوع به دادسرای عمومی و انقلاب شهریار ارجاع پرونده به شعبه دوم بازپرسی، دستورات قضایی لازم صادر می شود و متهم ت. پ. دستگیر می شود و به شرح برگ ۹ اظهار می دارد در حال حاضر خرید و فروش اتومبیل انجام می دهم ولی قبلا در کار مشاور املاک بودم و یک بار به اتهام خرید و فروش اشیاء عتیقه و مواد مخدر به زندان رفتم و در حال حاضر شیشه و تریاک مصرف می کنم و ۲ بار جهت ترک به کمپ رفتم ولی ترک نکردم و در ادامه تحقیقات پلیس مشخص شده است (برگ ۱۰ تا ۱۲ ) فردی به نام ج. معروف به ج. که اسم وی ج.ن. می باشد و معروف به ج. املاکی بوده است از حدود ۱۲ سال قبل مفقود شده است و کارمند آموزش و پرورش شهریار بوده و دارای انحرافات اخلاقی شدید بوده است. خانم م.پ. دختر متهم به شرح برگ های ۲۴ و ۲۵ ضمن تایید اظهارات مادرش اظهار داشته در زمان قتل من کوچک بودم ولی پدرم چون با مادرم به مشکل برخورده بودند پارسال به من گفت دو نفر را به قتل رسانده ام و کسی خبر ندارد و مادرت را نیز به قتل می رسانم و حدود یک ماه قبل من و پدرم و زن پدرم از کنار محل چاه می گذشتیم که پدرم گفت این منزل را یادت می آید که چه کارهایی کردیم و ظاهرا قضیه را برای همسرش به نام م. نیز تعریف کرده بود. خانم م.ح. به شرح برگ های ۲۶ تا ۲۸ ضمن تکرار مطالب قبلی اظهار داشته همسرم بعد از انداختن جسد به داخل چاه تا چند روز شن و ماسه و سیمان درست می کرد و داخل چاه می ریخت و می گفت این کار را می کنم تا بوی جسد خارج نگردد. خانم ق.ت. همسر ج.ن. ... به شرح برگ های ۳۸ تا ۴۰ اظهار داشته همسرم کارمند آموزش و پرورش بود و در امر مشاور املاک نیز فعالیت داشت و با فردی به نام ت. پ. کار می کرد تا اینکه در تاریخ ۱۳۷۹/۸/۵ مفقود شد و تا کنون از ایشان خبری نیست و در آن زمان از افرادی به نام ف.ا. ، م.ا. و ب.ا. شکایت کردیم و اسم کامل همسرم ج.ن. معروف به ج. بوده است متهم ت. پ. به شرح برگ های ۴۱ تا ۴۵ اظهار داشته ج.ن. (ج.) را می شناسم و حدود ۱۳ الی ۱۴ سال قبل با ایشان در امر مشاور املاک فعالیت می کردیم و قبول دارم که اقدام به قتل ج. کرده ام و حدود ۱۰ روز بود که با ج. شروع به کار کرده بودیم یک روز حدود ساعت ۷ الی ۸ شب ج. به من گفت در مغازه بنشین تا من یک مشتری را برای نشان دادن یک منزل به بیرون ببرم و ایشان با اتومبیل خودش از مغازه بیرون رفت و حدود ۲ ساعت از این مطلب گذشته بوده که من مغازه را بستم و به منزل رفتم و مشاهده کردم اتومبیل جواد نزدیک منزل ما پارک شده بود و من درب منزل را زدم و کمی طول کشید تا همسرم به نام م.ح. درب را باز کرد و من به داخل منزل رفتم و در حیاط منزل جواد را دیدم که من کمی شک کردم و به ج. گفتم شما اینجا چکار می کنید که ج. به من گفت من برای نشان دادن یک منزل به مشتری اینجا آمده بودم و همسر شما را در کوچه دیدم و ایشان گفت ما منزل را می خواهیم بفروشیم و به همین خاطر آمده بودم منزل را ببینم و من از ج. خواستم به داخل منزل بیاید و پس از صرف چای و شام از منزل خارج شود و ایشان را به منزل آوردم و در این حین که جواد به دستشویی رفته بود از وی سوال کردم قضیه چیست که همسرم گفت ج. می خواست به من تعرض کند که من پس از صرف شام کمی تریاک تهیه کردم و ج. را داخل هال طوری نشاندم که ایشان پشت به آشپزخانه باشد و با هم شروع کردیم به مصرف تریاک و در همین حین یک دفعه همسرم به ج. از پشت حمله کرد و با یک جسم آهنی که یادم نیست چه بوده است یک ضربه به سر ج. زد و ج. به روی زمین افتاد و سرش را گرفته بود و من بلافاصله شروع کردم اول ایشان را با مشت و لگد زدم و بعد به داخل حیاط رفتم و یک جسم لوله مانند آهنی آوردم و شروع کردم جواد را کتک زدم و ضربات متعددی به گردن و سر و سینه وی زدم تا اینکه خون زیادی از وی رفته بود و ایشان به روی زمین افتاد و فکر کنم هنوز زنده بود تا اینکه حدود یک ساعت ایشان را در منزل نگه داشتیم و پس از آن حدود ساعت ۱۲/۵ الی ۱ شب ایشان را به داخل ساختمان نیمه کاره و نیمه سازی که متعلق به خودم بود و در مجاورت ساختمان محل سکونت (محل قتل) خودم می باشد بروم و در حیاط آن ساختمان نیمه کاره دو حلقه چاه کنده بودم که یکی برای فاضلاب و دیگری برای چاه آب آشپزخانه بوده است که جسد را به داخل چاه آشپزخانه که حدود ۱۰ متر ارتفاع داشته است انداختم و با صدای انداختن جسد یکی از همسایه ها که در پشت ساختمان محل سکونت ما بود بیرون به داخل کوچه آمد و به من گفت صدای چی بود که من گفتم نمی دانم و چیزی اطلاع ندارم و ایشان رفت و من و همسرم شروع کردیم به داخل چاه خاک ریختیم و روی چاه را پوشاندم و یک نایلون کشیدم و کمی وسایل روی آن قرار دادم و من به همراه همسرم اتومبیل جواد را که یک پیکان سفید رنگ بوده است به میدان آزادی بردیم و آنجا رها کردیم و سپس به منزل برگشتیم و من تا مدت حدود یک هفته کاملا چاه را پر از خاک کردم و کاملا پر شده و غیر قابل استفاده شده و پس از حدود یک ماه منزل را فروختیم و از آنجا رفتیم و دیگر اطلاع ندارم و یک بار در خیابان برادر و پدرش مرا دیدند و سراغ ج. را گرفتند که من گفتم خبر ندارم و در پاسخ به این سوال که شما به اتفاق ج. اقدام به قتل یک فرد دیگر کرده اید اظهار داشته خیر قبول ندارم و قتل دیگری مرتکب نشدم. متهم ت. پ. به شرح برگ های ۴۷ و ۴۸ در محضر بازپرسی نیز به شرح توضیحات فوق البته به صورت مختصر صریحا به قتل اقرار کرده است و اظهار داشته همسرم با یک گوشت کوب به سر ... زد بعد من حمله کردم و با چند ضربه به سر او ، او را گیج کردم و بعد به حیاط خانه رفتم یک تکه آهن آوردم و با آن به سر و گردن (گلو) و قلب ... زدم البته آهن تیز و برنده نبود و فقط با آن ضربه محکم می زدم که ایشان بی هوش شده. متهم ت. پ. مجددا به شرح برگ های ۵۰ تا ۵۲ در اداره آگاهی اظهارات سابق خود را تکرار کرده و به قتل مرحوم ج. (ج.) ن. با مشارکت همسرش اقرار کرده است اما ارتکاب قتل دیگر به اتفاق جواد را منکر شده است و علت قتل را چنین بیان کرده است که به خاطر اینکه ایشان به همسرم تعرض و تجاوز کرده بود با همسرم وی را به قتل رساندیم. خانم م.ح. همسر سابق متهم ت. پ. به شرح برگ های ۵۷ و ۵۸ ضمن تکرار اظهارات قبلی خود منکر مشارکت در قتل مرحوم ج. ن. شده است و به شرح برگ های ۶۲ تا ۶۴ در محضر بازپرسی نیز اظهارات قبلی را تکرار کرده و منکر مشارکت در قتل شده است و بازپرس در تاریخ ۱۳۹۲/۲/۹ در مورد وی نیز به اتهام مشارکت در قتل قرار بازداشت موقت صادر کرده است. مامورین به شرح برگ ۶۶ به همراه متهم به آدرس منزل سابق متهم که ادعا شده محل دفن جسد بوده است مراجعه کرده اند و متهم اظهار داشته محل دقیق را نمی دانم و محلی را به صورت تقریبی اعلام کرده است خانم ق.ت. همسر ... ج.ن. به شرح برگ ۶۷ اظهار داشته پدر و مادر همسرم فوت کرده اند و سه فرزند به اسامی ن. ن. ۲۲ ساله و م. ن. ۱۸ ساله و م. ن. ۱۶ ساله دارم. به شرح برگ های ۶۸ و ۶۹ بین آقای ت. پ. و همسر سابق وی خانم م.ح. در اداره آگاهی مواجهه حضوری انجام شده است که آقای پ. اظهارات قبلی خود مبنی بر مشارکت در قتل آقای ج.ن. به همراه همسرش را تکرار کرده است اما خانم ح. اظهار داشته اظهارات ایشان را قبول ندارم و من در قتل نقشی نداشتم ولی از نحوه و چگونگی قتل اطلاع دارم و جنازه را پنهان کردیم و روی آن خاک ریختیم. به شرح برگ های ۷۰ و ۷۱ آقای ج. مالک منزلی که ادعا شده جسد در آنجا دفن شده است شناسایی شده و اظهار داشته سال ۱۳۷۹ این ملک را از آقای ت. پ. خریداری کردم و محل دستشویی (توالت) ملک تغییری نکرده است و آقای پ. به من گفت کف حیاط چون گود بود یک کامیون خاک ریختیم و پر کردم بالا آوردم و دهانه چاه را ندیدم و خودم هم پس از خرید چون بازم کف حیاط گود و ناهموار بوده است یک کامیون خاک دیگر هم خودم روی کف حیاط ریختم و حتی دهانه چاه فاضلاب را ندیدم و نمی دانم کجاست و متهم ت. پ. نیز اظهارات او را تایید کرده است و تصویر مبایعه نامه مورخ ۱۳۷۹/۸/۱۴ که آقای ت. پ. ملک را به آقایان ج. و ا. فروخته است نیز به شرح برگ ۷۲ ضمیمه پرونده شده است . به شرح برگ ۷۶ اتهام مشارکت در مخفی کردن جسد نیز علاوه بر اتهام مشارکت در قتل عمدی به آقای ت. پ. تفهیم شده است که اظهار داشته قبول دارم به اتفاق همسرم متوفی آقای ن. را کشتیم و هنوز جان داشت که داخل چاه انداختیم هنوز چاه خالی بود. فرزندان مرحوم ج.ن. به اسامی م. و ن. و م. که به ترتیب متولد ۱۳۷۳، ۱۳۶۹ و ۱۳۷۶ هستند به شرح برگ های ۷۹ تا ۸۱ شکایت خود از قاتل یا قاتلین پدرشان ( ت. پ. و همسرش م.ح. ) را اعلام کرده اند و تصویر مدارک شناسایی ... و همسر و فرزندانش نیز به شرح برگ های ۸۲ تا ۱۰۱ ضمیمه پرونده شده است. با توجه به ادعای آقای ت. پ. مبنی بر اینکه در زمان انداختن جسد به داخل چاه یکی از همسایگان متوجه صدا شده و از او سوال کرده است به شرح برگ های ۱۰۶ و ۱۰۷ از آقای ا.گ. تحقیق شده است که اظهار داشته آقای ت. پ. قبلا همسایه ما بوده است و کلا یک ماه بیشتر آنجا سکونت نداشته و منزلشان را فروختند و رفتند اما به علت گذشت زمان در مورد ادعای آقای پ. چیزی به خاطر ندارم. پس از دستور بازپرس برای حفر چاه به منظور کشف بقایای جسد ... به شرح برگ ۱۱۳ اعلام شده است که در محل مورد ادعای متهم حدود ۱۳ متر حفر شده است اما چیزی کشف نشده است و متهم اعلام کرده آن زمان عمق چاه ۸ الی ۱۰ متر بوده است. به شرح برگ ۱۲۶ خانم ق. ت. همسر ... ج. ن. از قاتلین همسرش شکایت و تقاضای قصاص کرده است . آقای ق.الف. ق.م. به شرح برگ های ۱۳۴ و ۱۳۵ در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۹ به عنوان وکیل آقای ت. پ. اعلام وکالت کرده است آقای ت. پ. به شرح برگ های ۱۴۲ تا ۱۴۴ در تحقیقات مورخ ۱۳۹۲/۶/۱۵ در اداره آگاهی به کلی منکر ارتکاب قتل مرحوم ج. ن. شده است و اظهار داشته چیزی به یاد نمی آورم و نمی دانم که چه گفته ام و قتلی نکرده ام و نمی دانم کدام منزل را به عنوان محل دفن جسد نشان داده ام و نمی دانم چرا اسم همسایه به نام م.گ. را برده ام و چیزی از اعترافات قبلی خودم نیز به خاطر نمی آورم. در ادامه بازپرس دستور قضایی لازم از جمله در مورد کشف جسد ... صادر کرده است خانم ق. ت. همسر ... در برگ های ۱۴۸ و ۱۴۹ اظهار داشته خانمی به نام ف.ا. حدود یک سال قبل از فقدان همسرم با او رابطه نامشروع داشته است و حتی یک بار با هم دستگیر شده بودند و در تاریخ ۱۳۷۹/۸/۳ یعنی دو روز قبل از فقدان همسرم ، برادر این خانم به نام ح. ا. به قتل رسیده بود و وقتی برای پیگیری موضوع مفقودی شوهرم به آگاهی اسلام شهر رفتیم متوجه شدیم خانواده ا. از شوهرم ج. شکایت کرده اند و ما نیز متقابلا در خصوص فقدان ج. از آن ها شکایت کردیم و پرونده قتل ح. ا. کماکان مفتوح است و به این دلیل به شرح برگ های ۱۵۰ تا ۱۵۲ در اداره آگاهی بین آقای ت. پ. و خانم م.ح. مواجهه انجام شده است که خانم ح. اظهار داشته شوهرم ت. پ. به من گفت ج. ن. با یک خانم شمالی رابطه نامشروع داشته است و من و ج. برادر آن خانم را به قتل رسانده ایم و بعد به خاطر ترس از افشاء قتل مذکور اقدام به قتل ج. (ج. ) کرده است و مجددا ماجرای قتل را شرح داده است اما آقای پ. تمام اظهارات همسر سابق خود را تکذیب کرده است متهم ت. پ. به شرح برگ های ۱۵۳ تا ۱۵۴ نیز تمام اقاریر قبلی خود را انکار کرده است و اظهار داشته در مورد اظهارات قبلی خود چیزی به خاطر نمی آورد و خانم م.ح. نیز در برگ های ۱۵۵ و ۱۵۶ اظهارات قبلی خود تکرار کرده است و در برگ ۱۵۷ نیز در معیت بازپرسی و مامورین به محل دفن جسد رفته و اظهار داشته محل که ت. پ. به عنوان محل دفن جسد اعلام کرده درست نبوده است و عمدا محل چاه را به اشتباه اعلام نموده است و محل چاه حدودا در وسط هال بوده است. پلیس آگاهی اسلام شهر در پاسخ به استعلام انجام شده به شرح برگ های ۱۵۹ و ۱۶۰ اعلام کرده موضوع قتل مرحوم ح. ا. در سال ۱۳۷۹ صحت داشته است و اسم متهم پرونده نیز ج.ن. ثبت شده است. حسب گزارش پلیس آگاهی به شرح برگ های ۱۶۱ و ۱۶۲ انکار موضوع قتل از طرف متهم ت. پ. با راهنمایی برادرش ع. پ. انجام شده است و حتی وکیل نامبرده در زندان با خانم م.ح. نیز ملاقات کرده و قصد وکالت او را نیز داشته است ( آقای ق.الف. ق.م. به شرح برگ ۱۲۷ به منظور انتقاد قرارداد وکالت با آقای ت. پ. و خانم م.ح. تقاضای ملاقات با آنان را کرده است و به شرح برگ های ۱۲۸ و ۱۲۹ اجازه ملاقات دریافت کرده است اما بعدا فقط در مورد آقای پ. اعلام وکالت کرده است. عضو ممیز) و به این دلیل بازپرس محترم به شرح برگ های ۱۶۳ تا ۱۶۶ از خانم م.ح. تحقیق کرده است که نامبرده ضمن تکرار ماجرای قتل ج.ن. توسط همسرش اظهار داشته من وکیل انتخاب نکرده ام اما یک روز یک وکیل به نام ق.الف. به ملاقات من آمد و گفت من وکیل شما هستم و هزینه اش را برادر شوهرت پرداخت کرده است و در مورد موضوع از من سوالاتی پرسید و گفت تو چاه را نشان نده من هر دو نفر شما را تبرئه می کنم و یک روز که دخترم م. به ملاقات من آمد نیز گفت عمویم گفتم به مادرت بگو چاه را نشان ندهد وی گفت م. گفته به م. بگویید چاه را نشان ندهد چون پرونده مرا توهم زده اند و وکیل کار را درست می کند. آقای ت. پ. به شرح برگ ۱۶۷ پس از تفهیم اتهام قتل آقایان ج. ن. و ح. ا. منکر قتل شده و اظهار داشته خبر ندارم و اتهامی است که به من زده اند . آقای ف. الف.ب. و خانم ها ش. الف.ب. و ف. الف.ب. فرزندان مرحوم ح. الف.ب. و خانم س. م. همسر نامبرده که در تاریخ ۱۳۷۹/۸/۳ به قتل رسیده است به شرح برگ های ۱۹۲ تا ۱۹۷ و ۱۹۹ تا ۲۰۳ از ت. ح. شکایت کرده و تقاضای قصاص نموده اند و همسر ... شرح ماجرای مفقود شدن و قتل همسرش را نیز بیان کرده است و مدارک شناسایی نامبردگان و متوفی به شرح برگ های ۱۸۲ تا ۱۹۱ ضمیمه پرونده شده است. خانم ف. الف.ب. خواهر ... به شرح برگ های ۲۰۸ تا ۲۱۰ و ۲۱۲ تا ۲۱۵ شرح ماجرای آشنایی خود و همسرش با ج. ن. را بیان کرده و اظهار داشته یک بار به همراه ج. ن. به اتهام رابطه نامشروع دستگیر شده اند و ج. ن. یک صیغه نامه جعل درست کرد و به دادگاه ارائه کرد و ج. ن. با برادرم ح. ا. نیز دوست شده بود اما اختلافی با هم نداشتند و حتی برادرم به من می گفت از شوهرم طلاق بگیرم و با جواز ن. ازدواج کنم. به شرح برگ ۲۲۸ و با توجه به اطلاعات ارائه شده از طرف خانم م.ح. در تاریخ ۱۳۹۲/۷/۲۷ چاه محل دفن جسد مرحوم ج. ن. شناسایی و حفاری شده و بقایای جسد وی کشف شده است که به صورت استخوان های از هم پاشیده بوده است و لباس های ... نیز کشف شده است و ملحفه ای به دور سر جسد پیچیده شده بوده است که به دستور بازپرس که در صحنه حضور داشته باز شده و مشخص شده در ناحیه گیجگاهی سمت چپ جمجمه حفره ای وجود دارد که احتمالا محل اصابت ضربه به سر بوده است و یک شلوار بافتنی دخترانه نیز به دور گردن جسد پیچیده شده بوده است، البته کفش های ... یافت نشده است. بازپرس محترم نیز به شرح برگ ۲۳۰ مشاهدات خود را صورت جلسه کرده که منطبق با صورت جلسه مامورین است و به نقل از عوامل خاک برداری ذکر شده است که عمق چاه حدود ۷ متر بوده است و در حدود ۶۰ سانتی متر جسد مقداری بتون به ضخامت تقریبی ۳۰ سانتی متر وجود داشته است. خانم ق. ت. همسر ... جبراییل ن. به شرح برگ ۲۳۱ ضمن شکایت از قاتل و تقاضای قصاص اظهار داشته با توجه به مشاهده بقایای جسد و البسه مکشوفه البته مذکور متعلق به شوهرش می باشد و در زمان قتل شوهرش، پدر و مادر وی زنده بوده اند و چند سال بعد از قتل فوت کرده اند. آقای ر. ن. برادر ... نیز به شرح برگ ۲۳۲ ضمن تکرار اظهارات همسر ... اظهار داشته من و برادرم الف. ن. و خواهرانم ز.ت. و خ.ت. ورثه پدر و مادرم هستیم و خواهان قصاص هستم و من همان وقت به آقای ت. پ. مراجعه کردم به من گفت برادرت به تفریح رفته است و ماشین برادرم نیز در تهران کشف شد. صورت جلسه شناسایی البسه ... که به امضاء افسران پرونده و همسر و برادر ... رسیده است در برگ ۲۲۸ موجود است. صورت جلسه معاینه جسد مرحوم ح. ا. که در تاریخ ۱۳۷۹/۸/۵ انجام شد به شرح برگ ۲۴۱ حاکی است که پارگی سطحی به قطر ۲ سانتی متر در ناحیه راست پیشانی همراه با سائیدگی های ریز متعدد در پیشانی و گونه ها مشهود است. پارگی به طول ۲ سانتی متر در ناحیه گیجگاه است و ۲ عدد پارگی وسیع به طول ۴ سانتی متر در سمت راست پس سری و به طول ۲ سانتی متر در ناحیه گیجگاه راست و دو عدد پارگی وسیع به طول ۴ سانتی متر در سمت راست پس سری و به طول ۲ سانتی متر در سمت چپ پس سری رؤیت شد. پارگی های فوق الذکر لبه مضرس و واکنش زمان حیات دارد. پارگی مضرس گوش چپ مشهود است. در معاینه قفسه صدری چند عدد سائیدگی خطی مشهود است معاینه شکم پارگی سطحی ( به داخل شکم راه نیافته ) در سمت چپ و تحتانی شکم به طول ۴ سانتی متر رؤیت شد. در معاینه خلف تنه سائیدگی سوختگی وسیع در سرتاسر خلف قفسه صدری و کمر مشهود است که تمامی چربی شکل گرفته است. دو منطقه سوختگی با واکنش حیاتی به قطر ۵ سانتی متر در سمت چپ قفسه صدری و کمر با حاشیه رنگ پریده اطراف آن و پرخونی وسیع اطراف آن مشهود است. سائیدگی های وسیع ریز در سرتاسر اندام فوقانی همراه با ذرات خار و خاشاک رؤیت شده در معاینه اندام های تحتانی سه عدد سائیدگی خطی بر روی اندام تحتانی چپ همراه با سائیدگی سوختگی بر روی پای چپ مشهود است. کالبد گشایی به عمل آمد. خون مردگی وسیع در پس سر و ناحیه گیجگاه رویت شد. شکستگی فرو رفته در ناحیه پس سری در سمت راست دارد. جمجمه باز شد خون مردگی وسیع تحت سخت شامه و تحت عنکبوتیه در تمام لب های مغزی همراه با له شدگی وسیع نسج مغز در ناحیه پس سری رویت شد پوست گردن باز شد در زیر پوست و لابلای عضلات خونریزی خون مردگی ندارد. پوست قفسه صدری و شکم باز شد. خو ن مردگی وسیع در سمت چپ قفسه صدری همراه با شکستگی جناغ و دنده های ۳ تا ۸ سمت چپ رویت شد. جناغ برداشته شد درون فضای قفسه صدری در سمت چپ حدود یک لیتر خون سیال مشهود است. پارگی ریه چپ منطبق بر شکستگی دنده ها رویت شد. علت فوت صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت تعیین شده از بقایای جسد مرحوم ج. ن. نیز به شرح برگ ۲۴۳ در تاریخ ۱۳۹۲/۷/۳۰ از طرف پزشکی قانونی شهریار معاینه انجام شده است که پس از توصیف وضعیت استخراج های باقیمانده و البسه مکشوفه در نهایت اعلام شده است که .... غیر چند قطعه بودن جمجمه آثاری از شکستگی استخوانی و اصابت گلوله مشاهده نشد. با عنایت به شکل ظاهری و ابعاد استخوان ها و تناسب آن ها با هم همگی متعلق به یک انسان هستند. با توجه به موارد فوق الذکر به نظر می رسد استخوان ها متعلق به مردی بالغ جوانتر از۴۰ سال با قد حدود ۱۷۳ سانتی متر باشد که هر چند به علت عدم اطلاع از محل دفن و کشف بقایا و خصوصیات طبیعی و جغرافیایی آن محل از نظر آب و هوا وضعیت آب های زیرزمینی و قلیایی یا اسیدی بودن خاک تعیین زمان مرگ مشکل می باشد ولی با توجه به خصوصیت استخوان های مورد معاینه ( در صورت دفن آنها در شرایط متعارف ) به نظر می رسد از زمان فوت بیش از ده سال سپری شده است چون نسوج نرم از بین رفته اند و در استخوان ها نیز شکستگی استخوانی، آثار گلوله و شواهد دیگری از آثار ضربه وجود ندارد و تعیین علت فوت مقدور نمی باشد. لازم به ذکر است در خصوص سوال مطرح شده (سوال این بوده است که با توجه به وضعیت ظاهری جسد مکشوفه و جمجمه متوفی در خصوص ضربه یا ضربات احتمالی به ناحیه سر ... نیز اظهارنظر شود. عضو ممیز) در مورد جمجمه وی با توجه به گذشت بیش از ۱۰ سال از فوت وی و فساد شدید و از بین رفتن تدریجی مواد آلی و معرفی استخوان ها در خصوص جدا شدگی موجود در جمجمه نمی توان اظهارنظر قطعی به عمل آورد. از آقای ت. پ. به شرح برگ های ۲۴۹و ۲۵۰ در پلیس آگاهی تحقیق شده است که ارتکاب قتل را انکار کرده است و اظهار داشته از چیزی خبر ندارد و توضیحی در مورد علت کشف بقایای جسد در منزل سابق خود ارائه نکرده است و خانم م. ح. نیز در برگ ۲۵۲ مشارکت خود را در قتل انکار کرده است و اظهار داشته چون می دانستم شوهرم مرتکب قتل شده و محل دفن را به من گفته بود گزارش کردم و اگر نقشی در قتل داشتم گزارش نمی کردم. آقای ت. پ. به شرح برگ های ۲۵۳ تا ۲۵۵ در محضر بازپرس اظهارنظر اطلاعی از قتل مرحوم ح. ا. ندارد و ج. ن. را نیز نکشته است و خانم م. ح. نیز منکر قتل شده است و اظهار داشته دو روز قبل که از زندان آمدیم آقای ت. پ. گفت من می خواهم بگویم ج. ن. آقای ا. را کشته و من با ج. داشتم در منزل مواد مصرف می کردیم ج. حالش بد شد آمد بیرون استفراغ کند افتاد داخل چاه و من تو را صدا زدم آمدی موضوع را دیدی و گفت تو باید منکر شوی که روی دیوار و فرش خون بوده است اما آقای پ. منکر مطالب مذکور شده است و اظهار داشته از کشف جسد در چاه منزل نیز اطلاعی ندارد. گزارش تکمیلی پزشکی قانونی موضوع برگ ۲۹۱ نیز حاکی است که علیرغم تلاش بسیار برای به دست آوردن پروفایل DNA جسد فوق (ج. ن. ) با توجه به فساد شدید و تغییرات حاصله در بقایا، DNA مکفی و قابل بررسی از آن استحصال نگردید لذا امکان مطابقت با بستگان احتمالی وجود ندارد. حسب گواهی انحصار وراثت موضوع برگ ۳۰۰ ورثه مرحوم ح. ا. در زمان فوت عبارتند از خانم ن. ا. (مادر متوفی) و م. م. ( زوجه متوفی) و آقای ف. ا. و خانم ها ف. و ش. ا. (فرزندان متوفی) و حسب گواهی انحصار وراثت موضوع برگ ۳۰۱ نیز ورثه مرحوم ج. ن. در تاریخ فوت عبارتند از خانم ق. ت. (همسر متوفی) و خانم ن. ن. و آقایان م. ن. و م. ن. (فرزندان متوفی) و آقای الف. ن. ( پدر متوفی) و خانم ب. خانم ا. (مادر متوفی) آقای ت. پ. به شرح برگ های ۳۱۱ و ۳۱۲ در مقام آخرین دفاع نیز منکر اتهامات انتسابی شده است و در نهایت به شرح برگ های ۲۱۴ تا ۳۱۶ بازپرس محترم در خصوص اتهامات آقای ت. پ. دایر بر ارتکاب دو فقره قتل عمدی آقایان ج. ن. و ح. ا. و مخفی کردن جسد مرحوم ج. ن. قرار مجرمیت در مورد اتهامات خانم م.ح. دایر بر شرکت در قتل عمدی و مخفی کردن جسد قرار منع تعقیب صادر کرده است. قرار منع تعقیب ابلاغ نشده است و به شرح برگ ۳۱۹ در مورد اتهامات آقای ت. پ. کیفرخواست صادر شده و پرونده به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شده است. حسب برگ ۳۶۶ به موجب دادنامه های شماره ۵۵۸ و ۵۵۹ مورخ ۱۳۸۳/۶/۱۰ شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری اسلام شهر در مورد شکایت متقابل خانواده ح. ا. و ج. ن. در خصوص موضوع قتل ح. ا. و مفقود شدن ج. ن. به دلیل فقد ادله الف. ی. قرار موقوفی تعقیب هر دو پرونده صادر شده است. شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران به شرح برگ های ۳۶۷ تا ۳۷۴ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۱۱ با حضور نماینده دادستان و ورثه مرحوم ج. ن. (شامل ن. و م. و م. فرزندان متوفی و خانم ق. ت. همسر متوفی و ورثه پدر و مادر متوفی به نام ر. و الف. و ز.ت. و خ.ت. همگی ن. برادران و خواهران متوفی ) و اولیاءدم مرحوم ح. ا. (که مورد بحث نیستند ) به موضوع رسیدگی کرده است و متهم ت. پ. و وکیل تعیینی وی آقای ق.الف. ق.م. نیز حضور داشته اند اولیاءدم مرحوم ج. ن. از متهم اعلام شکایت و تقاضای قصاص کرده اند متهم ت. پ. که خود را ۴۲ ساله ، بی سواد، متاهل و دارای سه فرزند و دارای سابقه کیفری به اتهام مواد مخدر معرفی کرده است اتهامات انتسابی مندرج در کیفرخواست را انکار کرده است و اختلاف خانوادگی خود و همسرش را مبنای این پرونده اعلام کرده است و حتی اظهار داشته با مرحوم ج. ن. در مشاور املاک کار نمی کرده است و یادم نمی آید گفته باشم قتل را مرتکب شده باشم و ممکن است شخص دیگری مرتکب قتل شده و جسد را در آن منزل دفن کرده باشد و شاید همسرم خودش مرتکب قتل شده است. در جلسه مورخ۱۳۹۳/۱۱/۱۸ دادگاه (برگ های ۳۸۱ تا ۳۸۸) که با حضور نماینده دادستان و برخی از اولیای دم .... ین و متهم و وکیل وی و همسر سابق متهم خانم م. ح. و دخترش م. پ. برگزار شده است خانم ح. اظهارات خود در تحقیقات مقدماتی را تکرار کرده است و اضافه کرده است که شوهرم گفت ج. را کشته و جسد او را در چاه انداخته است و چاه خانه نیمه کاره بود و روی آن چاه که دیدم فرق کرده گفتم که راست می گوید و علت طلاق من و همسرم مصرف مواد مخدر و شیشه بود و علت اینکه بعد از ۱۲ سال گزارش کردم این بود که از او می ترسیدم خانم م. پ. دختر متهم که ۲۱ ساله می باشد نیز اظهار داشته من آن زمان سنی نداشتم چیزی یادم نمی آید. آن روز که مادرم تعریف کرد و بعد به پلیس تماس گرفت و موضوع را بازگو کرد. پدر من در توهم بود و در مورد مادرم حرف های بدی می زد چون مواد مصرف می کرد و در دعواهایش می گفت که من چه کاری از دستم بر می آید و صراحتا در خصوص قتل چیزی نمی گفت از ختم برمی گشتیم که از سرکوچه همان خانه برمی گشتم که پدرم به زنش گفت از این خانه حرف می زد که از این خانه خاطراتی صحبت کرد و من آن موقع فهمیدم قتل را گفته است . آقای ج. ف. خریدار منزل نیز اظهار داشته خانه را نیمه کاره حدود ۱۲ یا ۱۴ سال قبل خریده است از ت. پ. خریده است و چاه پوشیده بود. متهم اظهار داشته به خاطر اینکه طلاقش داد خود همسرم شاید کشته که از محل خبر داشته است. وکیل متهم اظهار داشته ظرف یک هفته لایحه تقدیم می کند و اضافه کرده است که موکل تحت شرایطی فشار روحی در آن هنگام شیشه مصرف می کرده و عقل و شعور درست نداشته و حتی اداره آگاهی ش. تحت شدیدترین شکنجه قرار داده و اقاریری از ایشان انجام شده که ارزش و اعتبار قانونی ندارد و عندالحاکم هیچگونه اقراری نداشته و قتل توسط ایشان انجام نشده است. متهم در مقام آخرین دفاع نیز منکر اتهامات انتسابی شده است. وکیل متهم در لایحه ای که به شماره ۴۵۱ مورخ ۱۳۹۳/۱۱/۲۵ ثبت شده دفاعیات خود را در ۴ صفحه تقدیم کرده است که اجمالا حاکی است موکل وی تحت شدیدترین شکنجه ها در اداره آگاهی قرار گرفته است (اذیت و آزار بدنی، نگهداری به صورت انفرادی، چشم بند زدن، فحاشی، دادن گرسنگی و تشنگی و ضرب و جرح که باعث شکستن قسمتی از دست راست موکل گردیده ) و اقاریر وی فاقد اعتبار و ارزش قانونی است و عندالحاکم اقرار نداشته است و علت گزارش همسرش نیز اختلاف ، طلاق و سوء ظنی که به همسرش داشته و به منظور انتقام از شوهرش قتل هایی را به او منتسب کرده است و خدا می داند به جز خود وی چه کسانی در این قتل ها نقش داشته اند و مرحوم ج. ن. طبق اظهارات همسر مرحوم ح. ا. و خواهرش ف. ا. ، با ف. ا. رابطه نامشروع داشته است و پس از قتل ح. ا. مفقود شده است و احتمال دارد خود وی نیز در این ارتباط به قتل رسیده باشد و از طرف دیگر خانم م. ح. اعلام کرده همسرم با وسیله ای سنگین ضربه ای به پشت سر ... وارد آورده که باعث پاشیدن خون به در و دیوار اتاق شده بود در حالی که در گواهی پزشکی قانونی هیچگونه شکستگی در جمجمه و با دست و پای ... دیده نشده است و حاکی از بی اعتباری اظهارات خانم ح. است و محلی که جسد کشف شده به صورت چهار دیواری کوتاه بوده و به اظهار خریدار هر کسی می توانسته در آن رفت و آمد نماید و اگر جسد در آنجا کشف شده است شاید بنا بر اظهار موکل خود خانم ح. و اشخاص دیگری از این جنایت مطلع بوده که صرفا جهت انتقام گیری به وی منتسب نموده است. شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران پس از وصول لایحه وکیل متهم به موجب دادنامه فرجام خواسته با اکثریت آراء (۴ نفر) به شرح زیر مبادرت به صدور رأی نموده است و اقلیت (یک نفر) نیز عقیده بر برائت متهم از هر دو فقره قتل داشته است : در خصوص اتهام ت. پ. فرزند چ. ۴۲ ساله باسواد متاهل و دارای اولاد اهل هشترود و ساکن شهریار (بازداشت از تاریخ ۱۳۹۲/۲/۵) با وکالت تعیینی آقای ق.الف. ق.م. دائر بر ارتکاب قتل عمدی مرحوم ج. ن. فرزند الف. ( معروف به ج.) ۲- مخفی کردن جسد وی ۳- مشارکت در قتل عمدی مرحوم ح. ا. با توجه به محتویات پرونده و تحقیقات به عمل آمده و گزارشات مرجع انتظامی و شکایت اولیاء دم ... ین و گزارشات معاینه جسد پزشکی قانونی و هر چند به شرح برگ ۲۴۳ پرونده در معاینه پزشکی قانونی از بقایای استخوان های مکشوفه متعلق به جسد مرحوم ج. ن. به علت گذشت مدت نسبتا مدیدی از وقوع جنایت (قریب ۱۳ سال) تعیین علت تامه فوت مقدور نبوده لیکن تعلق آن به انسان تایید گردیده و البسه مکشوفه به همراه جسد از ناحیه اولیاءدم ... ج. ن. (ج.) شناسایی گردیده است و با توجه به اظهارات و اقاریر صریح متهم در تحقیقات مقدماتی و اداره آگاهی و نزد بازپرس ( تا برگ ۱۴۲ پرونده که متهم منکر بزه قتل مرحوم ج. ن. می گردد) ازجمله اوراق ۴۱ تا ۴۵ در آگاهی و ۴۷ و ۴۸ و ۷۶ در بازپرسی که صراحتا اقرار به قتل ج. ن. (ج.) با مشارکت همسرش م. ح. نموده و شرح جریان و نحوه قتل را با جزئیات تشریح نموده و نحوه انتقال جسد را از داخل منزلش که قتل اتفاق افتاد به ساختمان مجاور که متعلق به وی بوده و ساختمان نیمه کاره بوده و دو حلقه چاه در آن حفر شده بوده است و جسد را به داخلی یکی از چاه ها که عمق تقریبی ۱۰ متر داشته انداخته و روی آن را به خاک و سیمان پر کرده نموده است و حتی به دنبال این اقاریر همسر سابقش م. ح. به اتهام مشارکت در قتل مدت ها بازداشت بوده و نهایتا با احراز بی گناهیش قرار منع تعقیب برای وی صادر شده است و مشخص گردیده منظور متهم ت. پ. از اقدام به قتل ج. ن. با مشارکت م. ح. یک نوع انتقام گیری از وی به دلیل اطلاع دادن موضوع قتل مرحوم مذکور به مامورین بعد از حدود ۱۳ سال از تاریخ قتل می باشد، هر چند در ادامه منکر اقاریر سابق گردیده و اتهامات انتسابی را رد نموده است و مدعی گردیده اظهارات همسر سابقش م. ح. علیه وی ناشی از اختلافات خانوادگی است لیکن با توجه به ادله ذیل :۱- متهم در جلسه دادگاه منکر هرگونه شناخت و آشنایی با ... ج. ن. (ج. ) بوده در حالی که مطابق تحقیقات محلی مضبوط در اوراق ۱۰ الی ۱۲ پرونده افرادی به اسامی جع.ج. و د. ارتباط ... با متهم و همکاری آن ها را در مشاور املاک تایید و گواهی نموده اند .۲- اظهارات گواهان به خصوص خانم م.ح. همسر سابق متهم که اولین بار بعد از ۱۳ سال از وقوع جنایت موضوع قتل مرحوم ج. ن. (ج.) را به مامورین گزارش نموده و پس از بررسی مشخص گردیده اظهارات وی با واقع منطبق می باشد ۳- کشف جسد ... ج. ن. (ج.) در منزل متعلق به متهم ت. پ. که به صورت نیمه کاره بوده و پس از وقوع قتل، متهم حسب اقاریر اولیه خود جسد را به آنجا منتقل و داخل چاه انداخته و روی آن را با خاک و سیمان پوشانده است تا کشف نشود و هرچند در بررسی اولیه نامبرده محل دقیق چاه را به منظور عدم کشف جسد به مامورین نشان نداده است لیکن در ادامه با راهنمایی همسر سابقش م.ح. به شرح برگ ۲۲۸ پرونده بقایای جسد وی از داخل چاه کشف می گردد و با توجه به بدست آمدن البسه همراه جسد که مورد شناسایی اولیاءدم مرحوم ج. ن. قرار می گیرد تعلق جسد به وی مشخص می گردد. ۴- اقاریر اولیه متهم در آگاهی و نزد بازپرس ( تا صفحه ۱۴۲ پرونده که متهم منکر جنایت می گردد) با اوضاع و احوال قضیه کاملا منطبق می باشد .۵- انکار بعدی متهم در مرحله دادسرا و جلسه دادگاه به نظر ناشی از آموزه های زندان و اطرافیان نشأت گرفته و ادعای وی و وکیلش مبنی بر اینکه اقاریر اولیه در اثر فشار و شکنجه بوده است مستند به دلیل نمی باشد ۶- هر چند انگیزه متهم از ارتکاب جنایت دقیقا مشخص نیست و در اینکه آیا متهم قتل ج. ن. را آنطور که در اقاریر اولیه خود بیان نموده به جهت اینکه ... قصد تعرض به همسرش م. ح. را داشته وی را به قتل رسانده یا آنطور که گواه م. ح. اظهار داشته به جهت ترس از فاش شدن قتل اول ( ح. ا. ) که متهم نزد وی اقرار نموده با مشارکت ج. (ج. ن. ) آن را مرتکب شده اند مبادرت به قتل نموده است محل تردید می باشد لیکن با توجه به دلایل فوق و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده وقوع جنایت و قتل عمدی مرحوم ج. ن. (معروف به ج. ) مخفی کردن جسد وی از طریق حصول علم متعارف از ناحیه متهم ت. پ. برای اکثریت اعضای دادگاه محرز است و چون اولیای دم تقاضای قصاص قاتل را دارند دادگاه به استناد مواد ۲۱۱ بند الف ماده ۲۹۰ -۳۸۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ و ماده ۶۳۶ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب ۷۵ نامبرده را به یک بار قصاص نفس به جهت قتل عمدی مرحوم ج. ن. در حق اولیای دم ... و تحمل یک سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازگذشته به جهت مخفی کردن جسد وی محکوم می نماید ... و در خصوص موضوع قتل مرحوم ح. ا. نیز به لحاظ فقد دلیل حکم به برائت متهم ت. پ. و پرداخت دیه ... از بیت المال صادر شده است. وکیل محکوم علیه در مهلت مقرر به موجب لایحه ای که به شماره ۰۰۸۰ مورخ ۱۳۹۳/۱۲/۲۵ ثبت شده نسبت به رأی صادره اعتراض کرده است و جهات اعتراض وی اجمالا همان مواردی است که در مرحله رسیدگی اعلام نموده است و محکوم علیه نیز در مهلت مقرر به موجب ۲ فقره لایحه که از طریق زندان ارسال شده نسبت به رأی صادره اعتراض کرده است و پس از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور به این شعبه ارجاع شده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای حمید دلیر عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده و لوایح تقدیمی و نظریه کتبی آقای دکتر احمد رفیعی دادیار محترم دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر با توجه به محتویات پرونده و اقاریر متهم در مراحل تحقیقات مقدماتی و جهات موجود و علم متعارف حاصله از سوی اکثریت قضات دادگاه کیفری یک، تقاضای تایید دادنامه فرجام خواسته از حیث حکم قصاص نفس و نقض دادنامه فرجام خواسته از حیث اتهام اخفای جسد که نسبت به قاتل انصراف دارد را دارم در مورد دادنامه فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد.
رأی شعبه دیوان عالی کشور
فرجام خواهی آقای ق.الف. ق.م. به وکالت از آقای ت. پ. فرزند چ. نسبت به دادنامه شماره ۰۰۲۰۵ مورخ ۱۳۹۳/۱۱/۲۵ صادره از شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران از حیث محکومیت آقای ت. پ. به قصاص نفس از نظر قتل عمدی مرحوم ج. ن. وارد نیست زیرا اکثریت اعضای دادگاه بدوی به استناد علم حاصل از قرائن و امارات مندرج در رأی، بزهکاری متهم را احراز کرده اند و علم مذکور نیز متعارف و منطبق با محتویات پرونده است مضافا اینکه علاوه بر قرائن و امارات مذکور در دادنامه فرجام خواسته قرائن و امارات دیگری نیز در پرونده موجود است که مؤید بزهکاری متهم می باشد از جمله اینکه متهم در تحقیقات اداره آگاهی ضمن اقرار صریح به قتل عمدی مرحوم ج. ن. ، منکر قتل مرحوم ح. ا. شده است و این موضوع بیانگر آزادی عمل متهم و نافی موضوع شکنجه ادعایی وکیل متهم می باشد و از طرفی متهم از زمانی که از اقرار اولیه خود عدول کرده و منکر قتل شده است در مورد شکنجه مطلبی بیان نکرده است و صرفا در پاسخ به سوالات اظهار داشته در مورد اظهارات قبلی خود چیزی به خاطر نمی آورد و صرفا در مراحل پایانی موضوع شکنجه را مطرح کرده است و دلیلی نیز بر صحت ادعای خود ارائه نکرده است و قرینه دیگر اینکه منطقی نیست خانم م. ح. شخصا یا به اتفاق افراد دیگر مرتکب قتل شده باشد و بعد از حدود ۱۳ سال به انگیزه انتقام از شوهر سابق خود موضوع را به نحوی گزارش کند که او را قاتل جلوه دهد و از طرف دیگر اظهارات خریدار ملک در مورد اینکه آقای ت. پ. به او گفته وسط هال گود بوده و او یک کامیون خاک در آنجا ریخته است بیانگر این است که پر کردن چاه محل کشف بقایای جسد ... از طرف متهم صورت گرفته است، بنابراین با توجه به مراتب فوق و اینکه از نظر رعایت اصول و تشریفات دادرسی نیز ایرادی بر رأی صادره وارد نیست ضمن رد اعتراض فرجام خواه، به استناد بند الف ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ دادنامه فرجام خواسته را ابرام می نماید اما از حیث محکومیت آقای ت. پ. به اتهام مخفی کردن جسد ... هر چند فرجام خواه دلیلی که موجب نقض رأی باشد ارائه نکرده است و تاکید فرجام خواه بر انکار اتهام قتل و به تبع آن انکار اتهام مخفی کردن جسد بوده است اما نتیجتا اعتراض وی وارد است زیرا مقررات ماده ۶۳۶ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ مبنی بر هرکس جسد ... ی را با علم به قتل مخفی کند ... به قرینه علم به قتل منصرف از قاتل است و هدف قانون گذار از جرم انگاری موضوع ماده مذکور، مجازات افرادی غیر از خود قاتل است بنابراین مخفی کردن جسد از طرف خود قاتل موجب انتساب اتهام دیگری به جز اتهام قتل نخواهد بود و اقدام مذکور نسبت به خود قاتل جرم محسوب نمی شود، بنابراین به استناد بند ۱ قسمت ب ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ این بخش از دادنامه فرجام خواسته نقض بلاارجاع می گردد.
رئیس و عضو معاون شعبه ۲۰ دیوان عالی کشور
محمد ناصری صالح آباد - حمید دلیر