رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مدت مجازات تکمیلی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۶۰۰۰۶۱
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۸۶۰۰۰۶۱
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۳/۲۶
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳۰ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعمدت مجازات تکمیلی
قاضیمحمد علی کریم پور
اکبری

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مدت مجازات تکمیلی: مجازات تکمیلی در صورتی مورد حکم قرار می گیرد که مجازات اصلی برای تنبه محکوم علیه کافی نباشد و مدت آن در صورتی که اقامت اجباری باشد نباید بیش از دو سال مقرر گردد؛ مگر این که قانون به نحو دیگری مقرر نموده باشد.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده خانم ف.ی. طی شکوائیه ای اعلام نموده که از ع.ع. که بنده را به زور مورد تجاوز قرار داده شکایت دارم و از ترس خانواده ام قادر به گفتن این مسئله نبودم و در نزد قاضی کشیک دادسرای الف اظهار نموده که نامبرده به بهانه ازدواج طرح دوستی ریخت و قول ازدواج داد و اعتماد مرا جلب کرد سه روز قبل گفت می خواهم بیایم خانه شما کسی خانه نبود وقتی آمد به زور از جلو با من نزدیکی کرد به خاطر تجاوز به عنف از وی شکایت دارم. شاکیه در مرجع انتظامی در مورد شکایتش توضیح داده که حدود ۶ سال پیش با فردی به هویت ع.ع. که حدودا ۲۳ سال سن دارد در شهرک آشنا شدم و حدود یک سال مستأجر آن ها بودیم و با یکدیگر دوست بودیم و قول ازدواج به من داده بود ولی خانواده او موافق این کار نبودند و مانع ازدواج ما شدند و من هم به خاطر مخالفت مادرش ازدواج کردم. حدود ۲ ماه بود که عقد کرده بودم و به خاطر این که او (شوهرش) معتاد به مواد مخدر بود و در خرید و فروش مواد فعالیت داشت طلاق از او گرفتم ولی هیچ گونه ارتباط نزدیکی با او نداشتم. بعد از این که طلاق گرفتم مجددا رابطه دوستی من با ع. ادامه داشت او حدود سه روز پیش از من درخواست کرد که جهت صحبت کردن و آشنایی بیشتر به منزل دوستش به نام پ. برویم به علت این که منزل خواهر پ. در نزدیکی پ. بود و خالی بود من به اتفاق ع. به منزل خواهر پ. رفتم و ع.ع. مرا اغفال کرد و از سادگی من سوءاستفاده کرد و به بهانه این که با تو ازدواج خواهم کرد با من رابطه جنسی برقرار کرد و از جلو با من نزدیکی کرد و دوستی ما ادامه داشت و به بهانه های مختلف از ازدواج خودداری می کرد تا این که سه روز پیش به علت این که دیوار حیاط منزل ما کوتاه است و من داخل منزل به تنهایی حضور داشتم و در حال نظافت منزل بودم او از دیوار پشتی منزل داخل منزل آمد و به اجبار داخل منزل به من تجاوز کرد و هنگامی که در منزل حضور داشت پسر خاله ام به نام ح.ت. من و او را داخل منزل دید و ما دو نفر بدون لباس داخل منزل بودیم که ح. با او درگیر شد و او متواری شد از او شاکی هستم. شاکیه به پزشکی قانونی معرفی شده و مرجع مذکور پس از معاینه مشارالیها اعلام نموده پرده بکارت از نوع حلقوی و قابل اتساع است و در حال حاضر متسع و مدخوله می باشد. در معاینه مقعد شواهدی از دخول (وطی دبر) مشهود نیست. لازم به ذکر است که در صورت گذشت زمان، رضایت شخصی، استفاده از مواد نرم کننده و تماس سطحی (تفخیذ) ممکن است در معاینه آثاری دیده نشود. ۳ نمونه با سواپ پنبه ای از واژن و ۳ نمونه از مقعد اخذ و جهت تجسس اسپرم و اسید فسفاتاز به آزمایشگاه پزشکی قانونی ارسال که نتیجه متعاقبا اعلام می گردد. پرونده به بازپرسی شعبه پنجم دادسرای الف ارجاع شده است. متهم ع.ع. در بازپرسی در مورد شکایت شاکیه اظهار داشته: اتهام منافی عفت را قبول ندارم. من با این خانواده رابطه دارم و رفت و آمد دارم هر وقت هم خانه ایشان رفته ام برادر و خواهر و مادر وی بوده اند. آن روز ساعت ۳ بعدازظهر بود که خانه ایشان بودم خانه ایشان خواب بودم خود خانم با برادرانش در هال بودند من در اتاق خواب بودم کاری با وی نکرده ام. سپس بازپرس در خصوص اتهام متهم فوق الذکر دایر به تجاوز به عنف قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه کیفری استان صادر و قرار صادره مورد موافقت دادیار اظهارنظر قرار گرفته و پرونده پس از ارسال به دفتر کل دادگاه های کیفری استان م جهت رسیدگی به شعبه سوم دادگاه های مذکور ارجاع شده است. خانم ف.ی. در دادگاه به عنوان شاکی مطالب قبلی خود را بازگو کرده است و آشنایی خود با متهم ع.ع. را سه سال گفته است که با وعده ازدواج با او دوست شده و در مورد تجاوز به وی توضیح داده که آن روز جمعه بود که مامانم در نظافت پله بود داداشم خانه خواهرم بود من هم مشغول نظافت کردن خانه بودم زنگ درب حیاط را زد دیدم اوست باز نکردم گفتم شاید رفته است همین که سرگرم جارو کردن بودم پسر خاله ام با من تماس گرفت گفت کجایی؟ گفتم خانه گفت جایی نرو من دارم می آیم خانه تان از سر محل گفتند که ع. دختر خاله ات را برده بعد از این که قطع کردم دیدم کسی از دیوار وارد شد پرید پایین در خانه باز بود تا پسرخاله ام برسد دوباره این بلا را سر من آورد من داد زدم همسایه ها آمدند بیرون پسرخاله ام رسید با او درگیر شد زنگ زد به مادرم گفت مادرم رسید پسر خاله زنگ زد به دائیم پسره پشت گوشی داد زد به دائیم فحش داد. دائیم نیم ساعته رسید زنگ زدیم به پلیس دیر آمد پسره هم فرار کرد. از شاکیه سئوال شده ع.ع. از جلو با شما نزدیکی کرد یا از عقب که توضیح داده دفعه اول (منی) بیرون ریخت. دفعه دوم هم همین طور ولی مردیش را با دستمال پاک کرد که من نگه داشتم به پزشکی قانونی دادم وقتی پسر خاله ام رسید او با تاپ و بدون شلوار بود. من هم بدون شلوار بودم که پسر خاله ام با او درگیر شده. سئوال شده شما به ع. کادو یا هدیه دادید و او به شما هدیه یا پول داده است؟ جواب داده: من برای او کادو گرفتم گوشی همراه و پلاک زنجیر طلای او برای من هیچ نگرفته است و او روزی از من ۲ میلیون قرض خواست که گفتم ندارم گفت طلا که داری من به خاطر این که دنبال قاچاق نرود دادم گفت با سودش بر می گردانم ۸ گرم طلا به او دادم که بعدا گفت نمی توانی ثابت کنی که به من پول دادی. از ح.ت. پسر خاله شاکیه تحقیق شده، اظهار نموده: در چهارراه محل خود بودم چند نفر گفتند ع.ع. با دختر خاله شما رفیق است و این قضیه صحت داشت این حرف ها را به من زدند همان موقع به خانه خاله خود رفتم دیدم این قضیه صحت دارد هر چقدر در زدم درب را باز نکرد مجبور شدم از بالای در به خانه روم وقتی وارد خانه شدم. ع.ع. را با لباس زیر دیدم با خاله خود که مادر ف. است تماس گرفتم آمد به پلیس زنگ زدیم که ع.ع. فرار کرد. حدود ساعت ۵ به بعد بود این قضایا دقیقا یادم نیست. به خانم ف.ی. اتهام زنا تفهیم شده که اظهار داشته: خودم قبول دارم که اشتباه کردم روز اول به خانواده نگفتم به من قول ازدواج داده بود که قصدش ازدواج است نامرد نیست از بی کسی من سوء استفاده کرد دو بار با من زنا کرده من هم به خاطر این که آبرویم نرود حاضرم با او ازدواج کنم. متهم ع.ع. نیز در دادگاه جریان ارتباطش با خانواده شاکیه را توضیح داده و اتهام تجاوز به شاکیه را نپذیرفته است. در مورد ارتباط تلفنی و پیامکی با شاکیه توضیح داده که او من را خیلی دوست داشت. شارژ هم برایم می فرستاد همیشه زنگ می زد چون من مهرش از دلم بریده بود و پیام او می داد می توانید پیرینت بگیرید و در مورد رد و بدل کردن هدیه یا پول میان وی و شاکیه اظهار داشته: طلا وگوشی بوده که طلا را با اسم من خریده بود ولی گوشی را برای تولدم خریده درمورد لخت شدن در حضور ف.هم گفته است من در حضور ایشان لخت نشدم یعنی رویم نشد و ایشان در حضور من لخت نبوده است. خانم ف.م. مادر شاکیه نیز هر گونه تماس با متهم و دعوت وی برای ناهار را تکذیب کرده است و گفته از حضور ع.ع. در منزل خبردار نبودم پسر خواهرم به من زنگ زد که ع.ع. به دخترم تجاوز کرده است. پزشکی قانونی نیز پیرو نظریه قبلی نتیجه آزمایش بر روی سوآپ های نمونه برداری شده از ناحیه مقعد و واژن و البسه ارسالی مربوط به خانم ف.ی. را اعلام نموده که در واژن و مقعد منفی و در روسری بنفش رنگ مثبت بوده است. در جلسه دادرسی مورخه ۲/۱۲/۹۱ که با حضور شاکیه و متهم و نماینده دادستان تشکیل گردیده، متهم اظهار داشته: نیازی به وکیل ندارد. شاکیه اظهار داشته: به شکایت خود باقی هستم و جریان شکایتش را مجددا بازگو کرده و تجاوز با زور به خود را دوباره مطرح کرده است. ع.ع. نیز پس از تفهیم اتهام زنای به عنف و اکراه با خانم ف.ی. اظهار داشته: این خانم چند سال پیش مستأجر ما بودند ما به همدیگر علاقمند شدیم خواهر خانم گفت خواهرم عاشق شما شده است. تقریبا ۵ سال بعد از این با هم رفت و آمد خانوادگی پیدا کردیم بعد از مدتی خانم شوهر کرد و یک سال و نیم بعد طلاق گرفت و مادربزرگ او آمد گفت خانم به شما علاقمند شده است رفت و آمد من به خانه خانم با اطلاع خانواده بود روابط ما دوستانه بوده این ها با نقشه قبلی من را به خانه دعوت کردند. من رفتم خانه بعد از چای رفتم بخوابم و در اتاق را قفل کردم دیدم یک نفر در اتاق را محکم می زند دیدم پسر خاله اش است گفت این جا چکار می کنی گفتم با اجازه خاله شما این جا هستم که پسر خاله اش پدر من را فحش داد زنگ زد دایی خانم که نیامد. من هیچ گونه نزدیکی با این خانم نداشتم و در آخرین دفاع نیز گفته: زنا را قبول ندارم ارتباط ما ارتباط خانوادگی بوده است واقعا عاشق خانم ی. بوده ام تقاضای حکم برائت دارم. دادگاه به خانم ف.ی. اتهام زنای غیرعنف تفهیم کرده که وی اظهار داشته: قبول دارم که مرتکب زنا شده ام ولی نمی خواستم او مرا فریب داد گفت تو را می گیرم از کار خود پشیمان هستم چون نامردی کرد شکایت کردم. و در آخرین دفاع نیز گفته: اتهام زنای غیرمحصنه را قبول دارم ایشان هم از جلو و هم از عقب نزدیکی کرد من حاضرم با ایشان ازدواج کنم خانواده ام راضی هستند نمی دانم آقای ع. با ازدواج با من راضی است یا خیر؟ دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی در خصوص اتهام ع.ع. دایر به ارتکاب زنای به عنف و اکراه موضوع شکایت خانم ف.ی. با توجه به محتویات پرونده از قبیل تحقیقات به عمل آمده از شاکیه در دادگاه کیفری استان که ایشان عمل ارتکابی متهم را ناشی از قول و قرار برای ازدواج و سوءاستفاده از بی کسی خود عنوان نموده است و متهم در طول دادرسی منکر هر گونه عمل ارتکابی زنا با شاکیه شده و اقرار به ارتباط دوستانه و رفت و آمد خانوادگی با ایشان نموده است و شاکیه یک بار مبادرت به ازدواج با شخص دیگری نموده که نهایتا منجر به طلاق می گردد (عمل وی ناموفق بود) که دلیلی از ناحیه ایشان جهت انتساب نظریه پزشکی قانونی ارائه ننموده است. به لحاظ فقدان ادله شرعی و قانونی بزه انتسابی به متهم موصوف ثابت و محرز و مسلم نمی باشد مستندا به اصل ۳۷ قانون اساسی و بند الف ماده ۱۷۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و قاعده تدرء الحدود بالشبهات حکم بر برائت متهم موصوف از اتهام زنای به عنف و اکراه صادر می نماید. اما در خصوص اتهام دیگر ع.ع. دایر به ارتباط [ارتکاب] عمل منافی عفت (رابطه نامشروع) و هم چنین در خصوص اتهام زنای غیرمحصنه خانم ف.ی. با یکدیگر، دادگاه توجها به اقرار متهم مبنی بر داشتن ارتباط دوستانه با شاکیه و اقرار متهمه به ارتکاب عمل زنا با ع.ع. و نظریه تکمیلی پزشکی قانونی که نتیجه آزمایش اسپرم را مثبت گزارش نموده است و عدم دفاعیات موجه و محکمه پسند متهمین بزهکاری نامبردگان برای اعضاء دادگاه ثابت و محرز و مسلم است که مستندا به مواد ۶۳۷، ۶۳، ۶۸، ۸۸، ۱۹ قانون مجازات اسلامی حکم به تحمل متهم ع.ع. به ۹۹ ضربه شلاق تعزیری و علاوه بر آن به لحاظ قبح عمل ارتکابی و سوءاستفاده از موقعیت اجتماعی و خانوادگی شاکیه (یتیم بودن وی) و قول و قرار ازدواج و عدم انجام تعهد اخلاقی به گفته شاکیه متهم را به سه سال اقامت اجباری در شهرستان الف از توابع شهرستان (استان) خ محکوم می نماید و خانم ف.ی. را به یکصد ضربه شلاق حدی مجازات زنای غیرمحصنه محکوم می نماید. اقلیت دادگاه (یکی از مستشاران) در خصوص محکومیت شاکیه به حد زنای غیرمحصنه نظر موافق نداشته است. پس از ابلاغ رأی محکوم علیهما هر یک به جهتی (خانم ف.ی. از جهت صدور حکم برائت برای متهم از اتهام زنای به عنف و نیز محکومیت به حد زنای غیرمحصنه) و ع.ع. از جهت حکم محکومیت خود به دادنامه صادره اعتراض کرده اند که پرونده برای رسیدگی به اعتراضات به عمل آمده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است. لوایح اعتراضیه معترضین هنگام شور قرائت خواهد شد .

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع.ع. نسبت به آن قسمت از دادنامه به شماره فوق الذکر صادره از شعبه اول دادگاه کیفری استان م که به موجب آن مشارالیه به اتهام ارتکاب عمل منافی عفت (رابطه نامشروع) به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیری و نیز سه سال اقامت اجباری در شهرستان الف محکوم گردیده است با توجه به این که ایراد و اعتراض مؤثر و موجهی که موجبات نقض دادنامه را در آن قسمت ایجاب نماید به عمل نیامده است، لذا با رد اعتراض تجدیدنظرخواه در قسمت محکومیت به تحمل شلاق تعزیری دادنامه را در آن قسمت به استناد بند الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ابرام و در قسمت محکومیت به مجازات تکمیلی اقامت اجباری با توجه به این که در تبصره ۱ ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مدت مجازات تکمیلی به غیر از مواردی که قانون به نحو دیگری مقرر کرده نباید بیش از دو سال باشد و نیز مساعدتر بودن قانون لاحق به حال مرتکب، مستندا به بند ۴ قسمت ب از ماده قانونی فوق الذکر دادنامه را در قسمت اخیرالذکر نقض و رسیدگی به آن را به شعبه دیگر دادگاه کیفری استان م ارجاع می نماید. هم چنین در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ف.ی. نسبت به حکم برائت صادره در خصوص اتهام انتسابی به متهم ع.ع. دایر به ارتکاب زنای به عنف و اکراه با توجه به این که دلیلی که به مبانی استدلال دادگاه در آن قسمت خدشه وارد آورد و موجبات نقض آن را ایجاب نماید به عمل نیامده، لذا با رد اعتراض مشارالیها مستندا به بند الف ماده ۲۶۵ قانون فوق الاشاره دادنامه صادره را در آن قسمت نیز ابرام می نماید و تجدیدنظرخواهی مشارالیها در قسمت محکومیت وی به یکصد ضربه شلاق حدی زنای غیرمحصنه با توجه به اظهارات مشارالیها در تحقیقات و جلسات دادگاه که حاکی از عدم رضایت و مکره بودن وی در ارتکاب بزه انتسابی می باشد و یقین بر خلاف ادعای وی احراز نشده. لذا تجدیدنظرخواهی وی را در قسمت محکومیت وی به حد زنای غیر محصنه وارد تشخیص و با نقض دادنامه در آن قسمت مستندا به بند ۴ قسمت ب ماده ۲۶۵ قانون مارالذکر رسیدگی مجدد به آن موضوع را نیز به شعبه دیگر دادگاه کیفری استان م ارجاع می نماید.

رئیس شعبه سی ام دیوان عالی کشور عضو معاون

کریم پور اکبری