رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع صالح در رسیدگی به اتهام زنابه عنف از طریق تهدید به نشر فیلم

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۳۰۰۰۳۰
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۳۰۰۰۳۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۲/۰۷
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۳ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعمرجع صالح در رسیدگی به اتهام زنابه عنف از طریق تهدید به نشر فیلم
قاضیعلی اکبر یساقی
علی اصغرباغانی
محمد حسین ارجمند

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع صالح در رسیدگی به اتهام زنابه عنف از طریق تهدید به نشر فیلم: مرجع صالح رسیدگی به بزه زنا با تهدید به نشر فیلم، دادگاه انقلاب است.

رأی خلاصه جریان پرونده

گزارش می رسد که م. به عنف وارد منزلی شده است، مأمورین به آن منزل می روند و او را دست بسته در آن منزل می یابند و صاحب خانه و بستگان وی هم هستند. خانم ل. می گوید: او به من پیامک زد و گفت باید امروز برای من پول بیاوری تا گوشی تو را به تو بدهم در غیر این صورت فیلم تو را پخش می کنم. من به همراه برادر و دامادمان به خانه رفتیم، او آمد برای گرفتن پول، علت این که دست و پای او را بستم این است که چند روز پیش طی اتفاقی می خواست خودش را از پنجره بیرون اندازد، لذا دست و پای او را بستیم و به ۱۱۰ زنگ زدیم. شوهر این خانم به نام و. گفته است: امروز متوجه شدم همسرم مزاحم تلفنی داشته است، همسرم اظهار داشته: چند روز قبل ایشان را مورد ضرب و شتم قرار داده و حتی در منزل از ایشان به صورت عریان فیلم برداری نموده است و نهایتا یوم جاری بدون اطلاع بنده، همسرم با برادرش برای ایشان تله گذاشتند و در منزل، ایشان را که جهت اخاذی آمده بود دستگیر نمودند و به بنده اطلاع دادند. در پاسخ متهم گفته: اظهارات ایشان دروغ است، برای این که فرار نکند دست و پای وی را بستیم. ل. مجددا نوشته است: از قبل ما همسایه بودیم و رفت وآمد خانوادگی داشتیم که مزاحمت های تلفنی شروع شد که ما کوچ کرده بودیم به خانه جدیدمان که بعد از تهدیدهای تلفنی روز پنج شنبه از خیابان که می آمدم با پسرم، به ما حمله کرد و گوشی تلفن همراه من افتاد و آن برداشت و ما فرار کردیم، آمدیم خانه مادرم و جمعه عصر که آمدم خانه خودم که زنگ خانه را زدن گفتن غذای نذری آورده ام. تا من آمدم در را باز کردم در را هل داد و آمد داخل راه پله و من دویدم بالا در خانه را ببندم که او رسید و من را با چک زد و پسرم را انداخت داخل اطاق و دست و پای من را بست و دهنم را بست و به من تجاوز کرد. بعد با تهدید چاقو گفت که جلوی دوربین گوشی بخند و حرف بزن که بعد از چند ساعت خواب افتاد و من به مادرم زنگ زدم که ساعت ۵ صبح ۱۳۹۲/۱۰/۰۷ شده بود، مادرم آمد زنگ زد پسره بیدار شد و به من حمله کرد، که به کسی گفتی و مادرم از در آمد داخل اتاق و پسره آیینه را شکست و ما را تهدید کرد، که اگر به پلیس ۱۱۰ زنگ بزنید خودم را می کشم و خون من گردن شما می افتد و با گوشی تلفن من فرار کرد. صبح مادرم به خانواده پسره زنگ زدن، آن ها آمدن خانه ما و پسر، م. من را صبح تهدید کرد پول و گوشی باید به من بدهی و من گفتم که بیا گوشی گرفتم برات، او آمد خانه ما تا پدر و مادرش را دید فریاد زد و من را زد و بعد من رفتم داخل دستشویی، شیشه را شکست و دماغ من زخمی شد و بعد فرار کرد رفت. دوباره تهدید کرد من را تا پول بدهم وگرنه عکس ها و فیلم را پخش می کند و من به روحانی محل گفتم ماجرا را که توضیح دادم، او به من گفت به شوهرم بگم و من امروز ۱۳۹۲/۱۰/۱۰ که تهدیدهای م. بیش ازحد شد که پسرم را می دزدد و من را هم می کشد و من که خیلی ترسیده بودم به برادرم گفتم و به شوهرم زنگ زدم که در ت. سرکار بود و با م. قرار گذاشتم بیاید خانه ما تا پول را بدهم. وقتی آمد خانه ما برادرم او را گرفت و منتظر شدیم تا شوهرم بیاید از ت. که دامادمان آمد و بعد شوهرم آمد و به ۱۱۰ زنگ زدیم و او مرا تهدید کرد، دیگر نمی گذارم زنده بمانی، خودت و پسرت را حتما می کشم و من آبرویم رفته است، فقط تقاضا دارم حق من از این نامرد گرفته شود و دیگر امنیت جانی ندارم. نمی دانم باید چکار کنم، پسرم می ترسد و مدرسه نمی رود.( ص ۴ ) متهم در پاسخ گفته است: مرا به زور داخل خانه بردند، مرا آزار جنسی کردند، من با رضایت خودش با ایشان هم بستر شدم و چون گفته بودم فیلم تو را پخش می کنم ناراضی بود، ضمنا لازم به توضیح است که بنده همیشه برای ایشان قرص ترامادول تهیه می کردم و اولین بار نیز ایشان به بنده قرص ترامادول داد و خودش هم خورد و با یکدیگر نزدیکی نمودیم و من هرگز به زور به ایشان تجاوز نکردم.( ص ۶) در خلال رسیدگی، یک دستگاه گوشی تلفن همراه توسط شوهر خواهر خانم ل. به یگان انتظامی ارائه شده که فیلم مورد ادعای شاکی نیز در آن موجود بوده، گوشی ضمیمه پرونده است. نزد بازپرسی شاکیه ل. گفته است: من از م.م. شکایت دارم به لحاظ این که با خانواده وی رابطه و رفت وآمد داشتیم، او از فرصت استفاده کرده و از روی کلید خانه ما کپی کرده است و من پسرم الف را می بردم پیش دبستانی، وقتی می آمدم خانه می دیدم م. خانه ماست یا بعدازاین که می آمدم با کلید درب را باز می کرد می آمد داخل منزل. در خصوص فیلمی که داخل گوشی است و م. با من رابطه جنسی برقرار کرده است، جمعه شب بود پسرم خواب بود، شوهرم رفته بود سرکار ت.، من و پسرم آمدیم خانه و گوشی من دست م. بود، زنگ درب خانه را زد و از طبقه دوم آمد پایین درب را باز کردم. م. گفت نذری آورده ولی دیدم نیاورده است. من رفتم بالا، م. هم دنبال من آمد بالا و به من سیلی زد و من افتادم، پسرم را فرستاد داخل اتاق و مرا تهدید کرد و با من رابطه جنسی به زور برقرار کرد و فیلم برداری کرد و تهدید کرد آن را منتشر می کند. او به زور داخل خانه آمده، از وی شاکی هستم. م.م. پس از تفهیم اتهام گفته است: کل روابط ما با میل ل. بوده است و قبول ندارم.(ص۱۰) قرار بازداشت موقت برای متهم صادر شده است.( ص ۱۳) شاکیه به تقاضای خودش به پزشکی قانونی معرفی شده و قید شده است: وی در یک هفته گذشته دچار صدمات ذیل شده است: ۱ - کبودی در حال جذب زیر چشم راست و چپ _ ساعد چپ _ قاعده شست و سمت چپ بازوی چپ _ پهلوی چپ، ۲ - خراشیدگی (حارصه) ریشه بینی _ چانه ، ۳ - خراشیدگی مختصر ( حارصه ) ساق چپ، صدمات بند ۱ در اثر اصابت جسم سخت و بندهای ۲ و ۳ در اثر اصابت جسم برنده ایجاد شده است.(ص ۱۵ ) م.م. در صفحه ۳۹ از الف.ی.ف. و الف.ت شکایت کرده و گفته که او را خیابان گرفته برده اند داخل منزل ع.و. و به خاطر قضیه ارتباط وی با ل.، او را بسته و زده اند و با کمربند و مشت و لگد زده اند و شیشه نوشابه را فرو کردند به پشت من و از مقعد من خون آمد و مرا فرستادند و گفتند برو خودت را بشور. صدمات بدنی را الف. به من وارد کرده است و از ایشان شکایت دارم، آن ها فحاشی می کردند. وی مجددا گفته است: رابطه با ل. با رفاقت بود، از صحنه رابطه جنسی هم ل. فیلم می گرفت هم من فیلم می گرفتم، من تهدید نکردم که پخش می کنم.(ص۴۰) الف. ادعای وی را تکذیب کرده و گفته است: او تهدید به اسیدپاشی کرده بود، وقتی وارد شد او را گرفتیم تحویل پلیس دادم .ت. هم همین را گفته است. دو شاهد به نام ف. و ک. گفته اند که دیدند دو نفر م.م. را گرفتند به زور داخل پراید انداختند. تقاضای اخذ پرینت پیامک ها شده است از سوی شوهر ل. ولی پرینت پیامک ها ضمیمه نیست. ت. و الف. منکر آدم ربائی و ایراد ضرب وجرح عمدی شده اند.( ص ۵۳ )راجع به این دو موضوع، کیفرخواست صادر و جهت رسیدگی توأم به کیفری استان ارسال شده است ولی کیفری استان موضوع آدم ربائی و ایراد ضرب را در صلاحیت خود ندانسته و قرار عدم صلاحیت صادر کرده است.( ص ۱۳۴ )دادگاه عمومی( جزایی) شعبه : ۱۰۲ دادگستری شهرستان الف. متهم الف.ی.ف. را به اتهام ایراد ضرب وجرح به دیات مرتبط محکوم و هر دو را از اتهام آدم ربائی تبرئه کرده است که فعلا موضوع رسیدگی شعبه دیوان نیست و این رأی در دادگاه تجدیدنظر تأیید شده است.(ص ۱۵۱ )سرانجام پرونده در خصوص زنای به عنف به دادگاه کیفری استان ارسال شده است. در جلسه دادگاه کیفری استان شاکی شکایت خود را به تفصیل بیان کرده است که اجمالی از آن نقل می شود: م. قبلا که خانه ما آمده بود کلید خانه ما را دزدیده بود، یک شب من و پسرم که خواب بودیم وی وارد خانه ما شد، وی وقتی وارد اتاق شد، البته وارد خانه ما شد، من از اتاق بیرون آمدم، دیدم یک دستش یک چاقو بود و یک ظرف دستش بود، گفت این اسید است، اولش گفت با تو کاری ندارم فقط باید حرف های من را گوش بدهی، تهدید کرد اگر دادوبیداد کنی خودم را می کشم و بر گردن شما می اندازم. وی یک رم داشت و پر از فیلم های مبتذل بود، یک آب میوه پرتقال در دستش بود و اصرار کرد و گفت باید بخوری و من خوردم خیلی تلخ بود. من روی خواسته او داشتم صحبت می کردم، پسرم الف. صحبت کرد و صدا کرد آیا بابا آمده ؟، من از م. اجازه گرفتم گفتم پسرم را ساکت کنم و رفتم پسرم را ساکت کردم، برگشتم و متوجه نشده، وی اصرار کرد باید پسرت را کنار بخاری که در هال و پذیرایی بود بخوابانی و من و تو برویم داخل اتاق خواب پسرت. لذا من قبول کردم و پسرم را جابجا کردم، دوباره تهدید کرد اگر حرف های من را گوش نکنی من الف. را بیدار می کنم. لذا سی دی را داخل دستگاه دی وی دی گذاشت و فیلم (نامناسب) بود، لذا وی تهدید کرد که باید با من هم بستر شوی و نزدیکی کنیم، وی تهدید کرد، من قبول نکردم. بالاخره من را با تهدید مجبور کرد تا نزدیکی کنیم، دوباره من را مجبور کرد که قرص بخورم که خوردم و دچار دگرگونی شدم که نزدیکی شروع شد و وی فیلم گرفت و به خواسته وی و از روی فیلم می گفت همان عملیات را باید انجام دهیم که من هم بعضی ها را انجام می دادم و بعضی ها را نمی توانستم انجام بدهم. دومرتبه در تاریخ های متفاوت با من نزدیکی کرده است، هر دومرتبه با تهدید بود، هر دو را فیلم برداری کرد، من هر دو را به مادرش گفتم: می گفت به کسی نگو با تهدید بود، تنها دلیل و مدرک من برای اثبات ادعایم همان فیلم است که حکایت از نزدیکی دارد. برای تهدیدش هم باید این موضوع را به عنوان دلیل طرح کنم که اگر به خواسته من بود موضوع را به والدین وی نمی گفتم و ایضا به والدین خودم نمی گفتم. اس ام اس نیز برای من می فرستاد. من این نزدیکی ها را به خاطر تهدیدهای وی انجام دادم و در هر دو مرتبه فیلم برداری صورت گرفت، گوشی حاوی فیلم را تحویل دادگاه دادیم، دو مرتبه به من تجاوز جنسی کرده، از او شاکی هستم. ( گوشی ضمیمه است.) م.م. گفته است: من در فیلم هستم، با رضایت خانم نزدیکی انجام دادم، گوشی شکسته مال من است، خودم شکستم چون آمدند من را بگیرند من گوشی ام را انداختم زمین شکست. نمی دانم داخل آن چه می باشد، زنا را قبول دارم، یک مرتبه با وی زنا کردم با رضایت و درخواست خودش. وکیل شاکیه گفته است: گوشی شاکیه را پیدا کرده رم آن را جدا نموده و تهدید کرده است اگر با من رابطه برقرار نکنید پخش می کنم، آبرویت را می برم، موکل تمکین نکرده است. درنهایت با کلیدی که در اختیار داشته بدون اجازه وارد خانه او شده، می دانسته همسر موکل من در شهر ت. است و با تهدید و زور و اکراه موکل را مجبور به برقراری رابطه نموده و از آن فیلم برداری کرده است و اعلام کرده: اگر به روابطمان با من ادامه ندهید فیلم هایتان را در سطح شهر پخش خواهم نمود. در مرحله دوم به ادعای این که نذری آورده ام به زور وارد منزل شده و به موکل تجاوز نموده و فیلم گرفته است، فیلم های گرفته شده توسط ایشان دقیقا مؤید زور و عنف و اکراه از ناحیه وی بوده و موکل را مورد ضرب وجرح قرار داده است. به دلیل ارسال اس ام اس های متعدد مجبور می شود چندین مرحله نیز موکل پول هایی به متهم بدهد. در مرحله سوم حضور متهم در منزل توسط بستگان موکل دستگیر می شود، تقاضای مجازات وی را دارم. متهم گفته است: من اتهام زنا را با تمایل و هماهنگی خود خانم برای یک بار قبول دارم، عنف هم نبوده و پیامک ها عاشقانه بوده است. وکیل متهم از او دفاع کرده است، اس ام اس ها را قابل بررسی داشته. دادگاه پس از اخذ آخرین دفاع ختم رسیدگی را اعلام، متهم را از اتهام زنای به عنف تبرئه کرده، ولی با توجه به چهار بار اقرار متهم او را به یک صد ضربه شلاق حدی زنا محکوم کرده است. هر دو طرف به رأی اعتراض کرده اند. وکیل شاکیه در لایحه خود آورده است: خود متهم در صفحه ۶ گفته است: گفته بودم فیلم شما را پخش خواهم کرد، از این موضوع ناراضی بود. که این اقرار وی دلیل اکراه و عنف است، سناریوی فیلم برداری و گفتگوهای موجود در فیلم قرینه محکمی بر تجاوز به عنف است. اس ام اس های ارسالی حاوی تهدید است که باید پرینت اخذ شود. گواهی های پزشکی قانونی دال بر تجاوز به عنف است و اگر موکل راضی بود، مخفی نگه می داشت. متأسفانه دادگاه در خصوص سوابق متهم و خانواده وی ورود پیدا نکرده، وی فردی شرور در منطقه است، در بدنش آثار جرح و درگیری دارد، از مدرسه اخراج شده و با کپی کردن کلید، شبانه وارد منزل موکله شده و به وی تجاوز کرده است. عدم برخورد قاطع با نوامیس مردم را در معرض تعرض قرار می دهد و موجب گسترش اقدامات مجرمانه می گردد و تقاضای نقض حکم و برخورد قانونی و قاطع با متجاوزین به نوامیس مردم را دارم. وکیل محکوم نیز لایحه ای داده و ادعا کرده: ۱ - اقرار با فشار اخذ شده، در نزد حاکم چهار بار اقرار نکرده است، با لحاظ احراز رضایت باید شاکیه هم مجازات می شد. متهم کوچک تر از شاکیه بوده و تحت تأثیر شاکیه قرار داشته، تقاضای تعقیب شاکی را دارم و تقاضای نقض دادنامه را نموده است. اینک پس از قرائت گزارش عضو ممیز و تبادل نظر و مشورت ختم رسیدگی را اعلام، به شرح برگ آتی مبادرت به صدور رأی می نماید. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای علی اکبر یساقی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمدحسین ارجمند دادیار محترم دادسرای دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر رسیدگی تجدیدنظرخواهی به عمل آمده و صدور رأی شرعی و قانونی با توجه به محتویات پرونده دارم .در مورد دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۲۸۱۶۶۰۰۱۶۶ مورخه ۱۳/ ۱۰/ ۱۳۹۳ تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده، چنین رأی می دهد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اعتراض وکیل شاکیه و محکوم علیه نسبت به دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۲۸۱۶۶۰۰۱۶۶ _ ۱۳۹۳/۱۰/۱۳ صادره از شعبه دوم دادگاه کیفری استان ق. وارد است. چون اولا فیلم ضمیمه، معلوم است که به دقت نگریسته نشده است، ثانیا - لازم است گوشی تلفن سفیدرنگ حاوی فیلم ها (دو صحنه) حفظ شود و مکالمات درون آن ها بر روی کاغذ پیاده شود (صحنه تجاوز)، این فیلم کاملا حاکی است که تجاوز با تهدید به نشر فیلم صورت می پذیرد و به این مدرک بی توجهی شده است. ثالثا: تحقیق جامعی در مورد سوابق خانواده و موقعیت اجتماعی متهم باید صورت پذیرد که چنین اقدامی نشده است. رابعا: در پرونده ادعای تهدید به مرگ از سوی شاکیه مطرح شده و وی ادعا کرده که متهم هم خود او و هم فرزندش را تهدید به مرگ کرده است. در این مورد پرونده باید به دادسرا اعاده شود و به دادستان محترم جهت تحقیق بیشتر احاله شود. همچنین تهدید به اسیدپاشی این ها شکایت هایی است که بدان ها رسیدگی نشده است، باید دادسرا بدان ها رسیدگی و اظهارنظر می نمود. از باب نظارت عالیه دیوان تذکر داده می شود تا اقدام شود. شاکیه گفته است: امنیت جانی ندارد، باید موضوع به کلانتری محل و مقامات انتظامی منعکس گردد، تا تعهدات لازم از متهم اخذ کنند. نسبت به موضوع ورود به عنف به منزل نیز رسیدگی نشده است که باید به دادسرا اعاده شود تا رسیدگی صورت بگیرد. بارها تقاضا شده پرینت پیامک ها اخذ شود که نشده است و در رسیدگی به موضوع تأثیر دارد، لازم است این پرینت اخذ شود. افزون بر همه این ها، اصولا موضوع در صلاحیت دادگاه انقلاب است، چراکه با ملاحظه فیلم کاملا مشخص است که زنا با تهدید به انتشار فیلم که در مراحل قبل اخذ شده، صورت می گیرد. فلذا با استناد به ماده ۴ قانون نحوه مجازات اشخاص که در امور سمعی و بصری فعالیت های غیرمجاز می نمایند و ماده ۱۱ همان قانون و با اجازه حاصله از بند ۳ شق ب. ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری که مقرر می دارد: اگر رأی به علت عدم صلاحیت دادگاه نقض شود پرونده به مرجعی که دیوان عالی کشور صالح تشخیص می دهد ارسال و مرجع مذکور مکلف به رسیدگی می باشد، حکم صادره نقض جهت رسیدگی در مورد زنا با تهدید به نشر فیلم به دادگاه انقلاب محل ارجاع می گردد، تا در مورد تهدید به مرگ شاکیه و پسرش و نیز تهدید به اسیدپاشی و ورود به عنف پرونده را به دادسرای عمومی محل با تشکیل بدل از طریق رئیس کل دادگستری ارسال نمایند و در مورد زنای به عنف با استفاده از تهدید به انتشار فیلم، پس از اخذ سوابق متهم تحقیق جامع محلی نسبت به شخصیت و سوابق وی و اخذ پرینت مکالمات فی مابین شاکیه و متهم رسیدگی و انشاء رأی نمایند. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور - مستشار

علی اصغر باغانی- علی اکبر یساقی