رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع صالح رسیدگی به اتهامات روسا و اعضای شعب سازمان تعزیرات حکومتی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۰۰۰۵۵۰
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۰۰۰۵۵۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۹/۲۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعمرجع صالح رسیدگی به اتهامات روسا و اعضای شعب سازمان تعزیرات حکومتی
قاضیسیداحمد هاشمی
مهردادحبیبی
عبدالحسین طباطبائی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع صالح رسیدگی به اتهامات روسا و اعضای شعب سازمان تعزیرات حکومتی: رسیدگی به اتهامات روسا و اعضای سازمان تعزیرات حکومتی که در مقام رسیدگی به پرونده های قاچاق کالا و ارز مرتکب می شوند در صلاحیت دادگاه کیفری مرکز استان محل وقوع جرم است.

رأی خلاصه جریان پرونده

به حکایت محتویات پرونده آقای ح. غ. وکیل دادگستری به وکالت از آقای م. ب. مدیر شرکت حمل و نقل بین المللی ... به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان الف. مراجعه و از آقای ف. پ. رئیس اداره تعزیرات حکومتی شهرستان ... به اتهام آمریت در جلب و بازداشت غیرقانونی و استنکاف از اجرای آراء قطعی قضائی در خصوص موکل خود شکایت کرده که موضوع در شعبه اول دادیاری دادسرای مذکور و پس از اقدامات منعکس در پرونده با این استدلال که مشتکی عنه رئیس اداره تعزیرات حکومتی بوده و برابر قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز به کلیه اتهامات روسا و اعضای شعب تعزیرات حکومتی که در مقام رسیدگی به پرونده های قاچاق کالا و ارز مرتکب می شوند در دادسرا دادگاه های مرکز رسیدگی می شود قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای عمومی و انقلاب تهران صادر و پس از ارسال پرونده رسیدگی به شعبه اول بازپرسی دادسرای کارکنان دولت ارجاع و این شعبه نیز طی قرار عدم صلاحیت مورخه ۱۳۹۴/۶/۲۵ با این استدلال که مشتکی عنه در زمره مقامات مندرج در ماده ۳۰۷ قانون آئین دادرسی کیفری که به جرائم آنان در دادسرای تهران رسیدگی می شود نمی باشد و مراد مقنن از تبصره ۲ ماده ۴۶ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب سال ۱۳۹۲ که مقرر داشته به اتهامات روسا و اعضاء تعزیرات حکومتی در دادسرا و دادگاه های مرکز رسیدگی می شود به اتهام آنان در دادسرای مرکز همان استان است زیرا مقنن در مواردی که نظر به صلاحیت دادسرای تهران داشته از لفظ تهران استفاده نموده و از طرفی آنچه از کلمه مرکز به ذهن متبادر می شود مرکز استان محل وقوع جرم است که به لحاظ نزدیکی به محل وقوع بزه به نحو دقیق تر و سریع تر به موضوع رسیدگی خواهد شد لذا قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای عمومی و انقلاب الف. صادر و با حدوث اختلاف در در صلاحیت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده که در تاریخ بالا هیأت شعبه با حضور دادیار محترم دادسرای دیوان عالی کشور تشکیل و پس از ملاحظه محتویات پرونده و نظریه آقای دادیار مبنی بر اتخاذ تصمیم شایسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص حدوث اختلاف نظر قضائی راجع به صلاحیت رسیدگی فیما بین دادسرای عمومی و انقلاب الف. و دادسرای عمومی و انقلاب تهران با توجه به محتویات پرونده و نوع بزه اعلام شده و قطع نظر از صحت و سقم موضوع و با توجه به استدلال های منعکس در قرارهای عدم صلاحیت صادره دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان الف. برای رسیدگی به پرونده مطروحه صالح خواهد بود و با اعلام صلاحیت فعلی رسیدگی مرجع مزبور در مورد اختلاف حاصله رفع اختلاف می نماید و مقرر است دفتر پرونده را از موجودی کسر و به مرجع مربوط ارسال نماید.

رئیس و عضو معاون شعبه ۲ دیوان عالی کشور

دکتر سید احمد هاشمی -عبدالحسین طباطبائی