رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع صالح رسیدگی به اعتراض نسبت به قرار منع تعقیب صادره از دادگاه کیفری یک در اتهام لواط به عنف

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۷۰۰۱۸۹
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۷۰۰۱۸۹
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۱۰/۲۷
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۷ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعمرجع صالح رسیدگی به اعتراض نسبت به قرار منع تعقیب صادره از دادگاه کیفری یک در اتهام لواط به عنف
قاضیسید احمدحسینیان
کامرانمحمدحسینی
علیمبشری

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع صالح رسیدگی به اعتراض نسبت به قرار منع تعقیب صادره از دادگاه کیفری یک در اتهام لواط به عنف: رسیدگی به اعتراض نسبت به قرار منع تعقیب صادره از دادگاه کیفری یک در اتهام لواط به عنف، در صلاحیت دادگاه تجدیدنظر استان است.

رأی خلاصه جریان پرونده

به طوریکه محتویات پرونده حکایت دارد در تاریخ ۱۳۹۴/۸/۹ آقای ع. و. به عنوان ولی قهری آقای ر. و. با مراجعه به دادسرای عمومی و انقلاب گچساران و تقدیم شکوائیه ای علیه آقای ع. ک. از حیث ارتکاب عمل لواط بعنف اعلام جرم نموده و رسیدگی به موضوع را براساس مقررات قانونی درخواست کرده است . در تحقیقاتی که به منظور روشن شدن چگونگی قضیه انجام شد . آقای ر. و. متولد ۱۳۸۰/۴/۲۹ در شرح ماجرا توضیح داده است به پیشنهاد ع. ک. که از دوستان و همسایگانش بوده و در روستای آ. گچساران سکونت داشته است با استفاده از یک دستگاه خودرو و سواری پژو و جهت گردش ، عازم زمین های کشاورزی متعلق به شخص مذکور شد . و پس از رسیدن به مقصد ، نامبرده فوق با تهدید چاقو او را لخت و در همین حال قصد خود را در انجام عمل لواط محقق و عملی نموده است و او نیز بعد از انجام عمل مزبور به منظور جلوگیری از تکرار بزه یاد شده از محل متواری و در مسیر حرکت خود به سه تن از دوستان خویش مشاهده و در خصوص مورد مطلبی را به آنان اظهار نکرده و هنگامی که به ابتدای جاده رسیده و منتظر آمدن وسیله نقلیه عبوری بوده است مشتکی عنه با خودرو مورد استفاده اش در محل حاضر و ضمن اخطار باینکه اجازه بازگشت با وسیله نقلیه دیگری را نخواهد داشت او را سوار اتومبیل خود نموده و با استرداد تلفن همراهش که در اختیار شخص یاد شده قرار داشته و همچنین تهدید به خودداری از بازگو کردن مطلب ، او را به روستای محل سکونتش بازگردانیده است که با بیان موارد مذکور آقای ر. و. رسیدگی به موضوع را تحت عناوین عمل لواط بعنف و تهدید با چاقو خواستار شده است . در معاینات انجام شده از شخص اخیرالذکر ، مرکز پزشکی قانونی گچساران بشرح نامه مورخه ۱۳۹۴/۸/۹ اعلام کرده است ... در حال حاضر آثار جراحت و خراشیدگی یا دخول مشهود نمی باشد لیکن در موارد گذشت زمان و استفاده از مواد لغزنده ، ر. یت مفعول یا بزرگسالان ممکن است دخول فاقد آثار ظاهری باشد ... آقای الف. ق. که از وی به عنوان گواه تحقیق شد . در قسمتی از برگ مربوطه مشاهدات خود را چنین شرح داده است ... ر. و. را دیدم که لباس های وی گل آلود و خودش هم پریشان و فقط یک لنگه دمپائی برپا داشت ، پیش من ایستاد ، از وی سؤال کردم . در حالیکه رنگ صورتش پریده بود که موضوع چیست و جوابی نداد و بعدش ع. ک. را عینا دیدم بالاتر الف. سر پیچ جاده کنار خودرواش ایستاده بود و لنگه دیگر دمپائی ر. و. در دست وی بود ولی از وی سؤالی نکردیم و ما به سمت منزل حرکت کردیم ... مشتکی عنه بنام ع. ک. با رد آنچه که علیه او عنوان شده است ادعا نموده که طرح شکایت با قصد اخاذی صورت گرفته است . با انجام اقدامات مذکور و تحقیقات دیگری که جزئیات آن و پرونده امر انعکاس دارد شعبه اول بازپرسی گچساران که عهده دار رسیدگی به بزه های اعلامی بوده ضمن صدور دستور تفکیک پرونده ، بدل سابقه را در اجرای مقررات ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری به دادگاه کیفری ۱ گچساران ارسال و مرجع اخیرالذکر نیز در تاریخ ۱۳۹۴/۸/۱۱ شکایت و اظهارات آقای ع. و. و فرزند وی را استماع و از ع. ک. نیز پس از تفهیم و قرائت اظهارات شاکی خصوصی تحقیق به عمل آمده که نامبرده با تأکید به خلاف واقع بودن ادعای طفل موردنظر و بیان اینکه در روز مورد بحث قصد دریافت طلب خود از شخصی بنام ر. ص. را داشته و به همین منظور هم با اتومبیل خویش عازم اقامتگاه این شخص شده توضیح داده است که ر. و. را که همسایه روبروی ما می باشد در روستا دیدم و به میل خودش سوار شد و گفت من هم همراه شما می آیم . چون قمستی را باران زده بود و ماشین را در آسفالت پارک کردم و دنبال آقای ص. رفتم ولی موفق به ملاقات با آقای ص. نشدم ، وقتی برگشتم دیدم ر. و. مشغول جستجوی اتومبیلم می باشد و مقداری پول و گوشی موبایل در دست داشت تا به او گفتم داری سرقت می کنی ؟ ناگهان فرار کرد و فقط یک فلش را موفق شد ببرد ، یک لنگه دمپائی اش جا مانده من دمپائی او را بردم و به او دادم و گفتم اشکالی ندارد بیا تا تو را به منزلتان برسانم . سه نفر بنام های ح.ک. ، س.ک. و آ.ق. با یک دستگاه وانت رد شدند و من و ر. و. با آنها صحبت کردیم و آنها بدون اینکه پیاده شوند ، رد شدند ، هر چقدر صحبت کردم قبول نکرد، گفت به من تهمت سرقت می زنی ، آبرویت را می برم و می گویم با تهدید چاقو بمن تجاوز کرده ای . بالاخره راضی شد ، آمد ، سوار شد و او را به منزلش رساندم . از او خواهش کردم که به دروغ چیزی نگوید و آبرویم را نبرد، حتی شب پیش من آمد ، معذرت خواهی کرد ، دو روز از قضیه گذشت که آگاهی به من زنگ زد و گفت علیه تو شکایت شده و من هم خودم ، شخصا به پلیس آگاهی رفتم. حال نمیدانم چرا علیه من شکایت کرده است و به هیچ وجه چنین موضوعی صحت ندارد. به هیچ وجه چاقوئی نداشته ام و اگر چنین قصدی داشتم ماشینم را کنار جاده پارک نمی کردم ... و چون بر مبنای تحقیقات معموله انجام پاره ای اقدامات در جهت تکمیل پرونده ضروری تشخیص گردیده در این زمینه دستورات لازم صادر و در همین ارتباط چون طفل مزبور مدعی بوده که عمل لواط در داخل خودرو صورت گرفته است باحتمال یافت شدن اثر و نشانه ای از وجود اسپرم در محدوده داخل اتومبیل ، این قسمت از خودرو مورد بازرسی واقع که به نتیجه مشخص منتهی نشده و در تحقیق از آقایان ح.ر. و س.ک. نیز افراد مذکور از چگونگی موضوع اظهار بی اطلاعی نموده اند و متعاقبا با وصول گزارش مأمورین انتظامی و اعلام این امر که بررسی های انجام شده راجع بوضعیت اخلاقی طرفین حاکی از عدم سوء شهرت آنان و برخوردار بودن از موقعیت مطلوب اجتماعی بوده است دادگاه مرجوع الیه در وقت فوق العاده با اعلام ختم دادرسی حکم قضیه را به موجب دادنامه شماره ۰۲۶ ۹۴۰ ۱۳۹۴/۸/۲۶ صادر و طی آن با شرح اجمال پرونده و جهاتی که در متن دادنامه مزبور آمده است وقوع بزه اعلامی دائر به ارتکاب عمل لواط بعنف از ناحیه ع. ک. نسبت به ر. و. را به لحاظ فقد ادله و بنیه شرعی و قانونی احراز ننموده و به استناد اصل ۳۷ قانون اساسی و ماده ۱۲۰ قانون مجازات اسلامی و مواد ۴ و ۳۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری قرار منع تعقیب متهم را صادر و اعلام نموده است و در ادامه کار با اقداماتی که در خصوص ابلاغ رونوشت دادنامه صادره به طرفین صورت گرفته است نظر به اینکه در فرجه قانونی آقای ع. و. بولایت از سوی فرزند خود ر. و. ضمن تقدیم لایحه ای که متن آن در موقع شور قرائت خواهد شد اعتراضاتی نسبت به قرار صادره عنوان و رسیدگی به آن را درخواست کرده است در اجرای قسمت اخیر دادنامه صادره سوابق امر به دیوان عالی کشور ارسال و نهایتا رسیدگی به موضوع باین شعبه محول گردیده است . هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای سیداحمد حسینیان (عضو ممیز) و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای کامران محمدحسینی(دادیار دیوان عالی کشور) اجمالا مبنی بر با توجه به محتویات پرونده، اولا هرچند دادگاه مبادرت به صدور قرار کرده است لیکن در ماهیت امر وارد و رسیدگی کرده است که فرجام آن در دیوان عالی کشور است و ثانیا به فرض پذیرش قرار، چون قرار نهایی است مستندا به مواد ۲۷۳ و ۴۲۶ و ۴۲۷ و ۴۲۸ و بند ۲ ماده ۴۶۹ تقاضای رسیدگی و صدور رأی شایسته دارم در خصوص دادنامه شماره ۰۲۶ ۹۴۰ ۱۳۹۴/۸/۲۶ فرجام خواسته مشاوره نموده، چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

قرار معترض عنه در ارتباط با اتهام لواط بعنف و از سوی دادگاه کیفری ۱ گچساران صادر شده و همانطوری که در تبصره اصلاحی ذیل ماده ۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری آمده است مرجع تجدیدنظر قرارهای قابل اعتراض مربوط به تحقیقات مقدماتی جرائمی که بطور مستقیم در دادگاه رسیدگی می شوند با دادگاه تجدیدنظر استان است. با توجه به مراتب مذکور در وضعیت فعلی پرونده، موضوع را قابل طرح و رسیدگی در دیوان عالی کشور ندانسته و بر همین اساس نیز سوابق امر را جهت هرگونه اقدام قانونی به مرجع ذی ربط اعاده می دارد .

شعبه ۱۷ دیوان عالی کشور- رییس و مستشار

سیداحمد حسینیان - علی مبشری