رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مسئولیت شرکا در پرداخت دیه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۶۰۰۱۲۰
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۶۰۰۱۲۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۳/۲۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعمسئولیت شرکا در پرداخت دیه
قاضیعلی بابائی
ولی رعیت
دیوسالار

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مسئولیت شرکا در پرداخت دیه: در صورت تحقق شرکت در جنایت موجب دیه، صدور حکم به پرداخت دیه به نحو تضامن، فاقد وجاهت قانونی است.

رأی خلاصه جریان پرونده

در این پرونده ر. خانم الف. و ر. طی شکایتی به دادسرای عمومی و انقلاب حوزه قضایی ک. اعلام داشتند ف. و تعدادی افراد ناشناس و از اراذل و اوباش در روز جمعه ۱۳۸۶/۰۹/۱۶ بدون دلیل این جانبان را مورد ضرب و شتم قرار داده اند که آثارش مشهود می باشد. لذا هیچ گونه تأمین جانی و مالی نداریم، تقاضای تعقیب قانونی نامبردگان مورد استدعاست. (ص۱) شکوائیه جهت بررسی به کلانتری ... ارجاع، از شکات خانم الف. و ر. و الف. تحقیق مقدماتی انجام شد، مجددا الف. طی شکوائیه دیگری به دادسرای ک. اعلام نموده است. در تاریخ ۱۳۸۹/۰۹/۱۶ ساعت۵:۳۰ عصر ف. به همراه چند نفر ناشناس در ک. خیابان ... با چوب و میله آهنی برادرم را مورد ضرب و شتم قرار داده که وی به علت شدت جراحات در ساعت ۲:۳۵ مورخ ۱۳۸۶/۰۹/۱۹ در بیمارستان ب. فوت نموده است (ص۹). ر. و الف. به پزشکی قانونی معرفی از نامبردگان معاینه به عمل آمده است، حسب گزارش پزشکی قانونی ک. آثار جراحت بخیه شده ( دامیه) در گوشه خارجی ابروی راست و ساییدگی حارصه توأم با کبودی داخلی مخاطی لب فوقانی ر. مشهود که ضایعات فوق به دنبال اصابت با جسم سخت حدود چهار روز پیش حادث گردیده است. همچنین در خصوص الف. اعلام نمودند آثار جراحت بخیه شده ( دامیه ) ناحیه پیشانی و پس سری ( هرکدام جداگانه ) و کبودی وسیع بازوی چپ مشهود که این ضایعات به دنبال اصابت با جسم سخت حدود ۴ روز پیش حادث گردیده است (ص ۱۳ و ۱۴ا). از الف. تحقیق شد، اعلام نموده است ساعت ۶ بعدازظهر مورخ ۱۳۸۹/۰۹/۱۶ در خیابان ... سرکوچه ایستاده بودم که یک ماشین پژو مشکی به زیر برادرم ر. زد و بعد از دقایقی که گذشت من الف. و ر. سر کوچه ایستاده بودیم به ما حمله کردند و با چوب و میله و شمشیر به ما هجوم آوردند و یک میله توی سر ر. که در حال حاضر در کما می باشد و دو تا میله به سر الف. و دو تای دیگر به بازو و کمر من زدند. در همین حین برادرم رسید که او را هم زدند و سر او را هم شکستند و بعد فرار کردند. اسامی آن ها: ف. و ز. که برادر هستند و م. می باشند. از الف. تحقیق شد که اظهارات برادرش را تأیید نمود. از خانم ر. تحقیق شد، اظهار داشتند که از ف. و ز.م. به علت کتک کاری برادرش شاکی می باشند. نتایج تحقیقات اولیه از سوی کلانتری ... ک. به دادسرای ک. گزارش پرونده به بازپرسی شعبه سوم ارجاع و حسب دستور ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی ک. محول تا نسبت به دستگیری کلیه افرادی که در درگیری دخالت داشته اند اقدام و جسد به پزشکی قانونی منتقل شود تا علت تامه مرگ را مشخص نمایند. حسب تحقیقات اولیه پلیس آگاهی حوزه ی ک.: در ساعت ۱۶:۵۴ مورخ ۱۳۸۶/۰۹/۱۶ در پی اختلاف و درگیری قبلی برادر داماد مقتول به نام ر. با ت.، احدی از دوستان آنان به نام م. به درب منزل ر. مراجعه و با ترفند آشتی کنان، وی را به داخل کوچه هدایت نمود که به محض حضور وی یک دستگاه خودروی سمند مشکی با تعدادی سرنشین به رانندگی آقای د. در کنار وی ظاهر و مبادرت [به] نزاع با وی می نمایند. در همین حین مقتول به همراه خواهرش که ساکن همان کوچه بوده اند درصحنه حاضر و شاهد حضور افرادی به نام های ف. وت. و م. و د. و دیگر دوستانش می گردند و به طور طبیعی با مواجهه شدن [با] چنین صحنه هایی درصدد دفاع و جلوگیری از نزاع و ضرب و شتم ر. می شوند. در همین حین خواهر مقتول با نامزدش الف. تماس گرفته و وی به اتفاق ج. در صحنه حاضر و احدی از متهمان فراری به نام ت. با ضربات میله به سر مقتول وی را نقش بر زمین می نماید و افراد دیگر حاضر در صحنه نیز مبادرت به ضرب و شتم ر. و الف. از ناحیه سر می نمایند. به بیمارستان ب. منتقل که به علت شدت جراحات و ضربه به سر در ساعت ۲:۳۵ مورخ ۱۳۸۶/۰۹/۱۹ فوت می نماید. سه نفر از متهمین به نام های ۱- ت.ف. ( که برادران ناتنی متهمان فراری می باشند ) و س. دستگیر از آنان تحقیق، اظهاراتی به شرح ذیل داشته اند: توضیح این که از منزل م. ت. مشروب و مواد مخدر کشف گردید. الف – م. ت. : مواد و آلات کشف شده در منزل ما بوده اند بنده سابقه شرب خمر و مصرف مشروبات الکلی دارم و تاکنون دو مرتبه دستگیر شدم ، جریان نزاع را از زبان برادرانم ف. و ز. و م. شنیده ام که آنان گفته اند ت. با ضربات میله مقتول را به قتل رسانده است و هم اکنون از محل اختفاء آنان بی اطلاع هستم. ب – ف.: بنده به لحاظ ترک اعتیاد در منزل پدری بوده ام و به مواد مخدر از نوع هروئین اعتیاد دارم از محل اختفاء برادرانم اطلاعی ندارم. ج –س. : فقط چند روزی را در منزل م.ت. که سابقه دوستی چندین با وی دارم اسکان داشته ام مشروب مصرف نکرده ام. ( ص ۴۱ – ۴۲ – ۴۳) اتهام معاونت در فراری دادن قاتل و نیز نگهداری مشروبات الکلی به ت. تفهیم در دفاع اظهار داشت: در قتل و فراری دادن هیچ دخالتی نداشته ام، مشروب در خانه ما بود متعلق به برادرم ف. و ز. می باشد. (ص۴۸) اتهام مذکور به آقای س. تفهیم در دفاع اعلام نمودند من در دعوی نبودم جهت احوالپرسی به خانه ت. رفته که توسط مأمورین دستگیر شدم (۵۱) اتهام موصوف به آقای ت. تفهیم در مقام دفاع اظهار داشتند: در دعوی شرکت نداشتم. نگهداری تریاک به میزان کمتر از یک گرم را قبول دارم از نگهداری مشروبات الکلی خبر ندارم. ( ص ۵۲ ) سوابق ف. م. ت. و س. استعلام شد. برابر اعلام دایره تشخیص، دارای سوابقی در امر مواد مخدر و سرقت بوده اند ( ص ۵۶ ، ۵۷ ، ۵۸ ). در هنگام دستگیری آقای س. دو فقره چک سفید متعلق به ع. کشف که از وسط دسته چک وی جدا گردیده بود. از ع. تحقیق که از دارنده آن شاکی و خواهان پیگیری موضوع گردید، در این خصوص تحقیق اعلام نموده یک هفته قبل از دستگیر آن ها را از جلو منزل شاکی پیدا کرده است.(ص ۶۰ و ۶۱ ) متعاقبا ع. طی رضایت نامه تنظیمی در دفترخانه شماره ... حوزه ثبتی ک. رضایت خود را از س. اعلام داشتند. (ص۶۴) پزشکی قانونی ک. بر اساس پرونده بالینی علت مرگ مرحوم ر. ضربه مغزی و عوارض ناشی از آن براثر اصابت جسم سخت تعیین و اعلام نموده است. ( ص ۷۱ ) با تلاش مأمورین نیروی انتظامی و با کمک و هدایت منابع و مخبرین النهایه بعد از چهار ماه ت. جلب، از ایشان تحقیق شد و اظهار داشت: ما شش نفر بودیم که من چوب داشتم ز. و ف. لوله داشتند. من با چوب یک ضربه به سر گردن ر. زدم او افتاد ما از ترس فرار کردیم و به ی. رفتیم آن ها با برادرم دعوی کرده بودند و چند ضربه چاقو به برادرم و برادرخانم برادرم زده بودند. برای آشتی کردن رفتیم که دعوی شد م. و ح. چیزی ( وسیله لایی ) نداشتند برادرانم با لوله بودند تقاضای عفو و بخشش دارم. ص ۱۱۲ – ۱۱۳- ۱۱۴- ۱۲۵-۱۲۶-۱۲۷ ف. جلب از ایشان نیز تحقیق اظهار داشت: علت نزاع درگیری قبلی ر. با ز. و ر. بود من و ز. میله داشتیم ت. چوب داشت م. سنگ داشت خ. فحش می داد. اول ز. با ر. و بعد من با الف. و ت. و ر. درگیر شدند الف. و پسرخاله اش آمدند به طرف من که میله را بگیرند من مقاومت کردم الف. مشت زد به صورتم و من با میله به سر او زدم و سر او شکست ت. یک مشت به صورت ر. زد بعد یک نفر با موتور ۲۵۰ آمد به صورت ز. مشت زد و فرار کرد و به این صورت دعوی شروع شد. ت. که برادرم می باشد با چوب با مقتول درگیر بود خودش تعریف کرد من با چوب به مقتول زدم من دیدم که ت. با مقتول درگیر است. ( ص ۱۱۶ – ۱۱۷ – ۱۱۸ – ۱۲۸ – ۱۲۹- ۱۳۰ ) م. جلب و از ایشان نیز تحقیق شد و اعلام نموده که ی. با الف. و ر. دعوی کرده بود و با ز. به آنجا رفته بودند. دوتایی ر.با تیغ ز. و ی. بود و بعد از چند بار الف. به در خانه ف. آمده بود ما را برای آشتی می خواست ببرد روز جمعه ش. با ف. و د. به درب خانه ما آمدند و من را برای آشتی کردن به آنجا بردند. بعد از صحبت ت. به گوشی ف. زده بود که این ها می خواهند ف. و م. را بزنند ز. و ف. و خ. با ماشین آمدند ز. با مشت به صورت ر. زد و دعوی تمام شد یک نفر از روی موتور پیاده شد و از پشت به صورت ز. ضربه ای زد که دعوا شد. د. لوله ایی از ماشین درآورد و به ف. داد که الف. با یکی از دوستانش لوله ف. را گرفته بودند، ز. چوب داشت ف. یک لوله از بچه ها گرفت من هم سنگ به دست داشتم بعد از درگیری اول همه داخل ماشین نشستند که دوباره ر. سنگ برداشت و از سر کوچه به طرف ما دوید. ر. سنگ را به ف. یک چوب به کمر او زد مرحوم ر. با چوب قهوه ای رنگ به سر کوچه آمد یک چوب از بغل به صورت ف.و ت. زد و ت. با چوب با یک ضربه به سر او زد ... و بعد از درگیری با همان ماشین به خانه ف. و بعد به ر. رفتیم. ( ص ۱۲۱- ۱۲۲ – ۱۲۳ – ۱۳۱ – ۱۳۲ ) از ت. تحقیق شد اعلام نموده است من و برادرم برای آشتی به خانه ر. رفتیم. ر. به من فحش داد بعد من زدم توی گوشش ر. چوب داشت هم چوب داشت ف. با یک ضربه زد توی سرش افتاد روی زمین و ... ( ص ۱۳۴ – ۱۳۵ – ۱۴۲ – ۱۴۳ ). در بازسازی صحنه قتل ت. اظهار داشت که اول اینجا دعوی شد، برادرم ف.[زد] توی گوش ر. و دعوی شروع شد و سر کوچه آجر می زدند و نمی گذاشتند برویم و ما می خواستیم برویم. ر. سر کوچه چوب داشت و یک ضربه به دماغ من و به پهلوی من زد و من با چوب یک ضربه به وی زدم و به صورت وی خورد و افتاد من سوار ماشین شدم و رفتیم ... ( ص۱۴۶). از د. تحقیق شد و اعلام نموده است: من لوله ایی که روی زمین بود برداشتم هنوز کنار ماشین بودم که ف. دوید و لوله را از من گرفت و رفت به طرف دعوی. در همین موقع من دوباره سوار ماشین شدم و رفتم داخل کوچه که دوستانم را سوار کنم و برویم ولی موقعی که رفتیم من به ت. گفتم برویم، همگی سوار ماشین ت. پژو عدسی که پشت ماشین من بود شدند. زمانی که می خواستند دنده عقب از داخل کوچه خارج شوند، ناگهان صدای ح. را شنیدم که فحش و ناسزا می گفت و همگی از ماشین ت. پیاده شدند و دوباره به داخل کوچه رفتند. در این موقع من از ترس این که برای خودم و ماشینم اتفاقی بیافتد رفتم انتهای کوچه و ماشین را دور زدم و در تاریکی ته کوچه با ماشین ایستادم که دیدم ت. و دوستانش داخل ماشین ت. نشستند و فرار کردند. ت. چوب در دست داشت و ف. و ت. هر دو لوله در دست داشتند ... و بعد باهم به ی. رفتیم. ( ص۱۵۶ لغایت ۱۶۱) از اولیاء دم مقتول ر. و پدر و مادر و همسر تحقیق همگی خواهان قصاص قاتل بوده اند. (ص ۲۱۱ ، ۲۱۲ ، ۲۱۳ ، ۲۶۲ ) اتهام معاونت در قتل عمدی مرحوم ر. و ایراد ضرب وجرح عمدی نسبت به ر. و الف. به متهمین ف. ز. م. و ت. تفهیم و از آنان خواسته شده است آخرین دفاع خود را اعلام دارند و متهمین دفاعیاتی به شرح ذیل داشته اند: ...۱-ف.: در صحنه قتل حضور داشتم ولی الف. ر. را چاقو نزدم فقط در صحنه بودم. ۲-ز. قبول دارم که در صحنه قتل و درگیری بودم ولی ر. و الف. مرا چاقو زدند و من آن ها را نزدم. ۳- م. من در صحنه قتل بودم ولی به عنوان اینکه با هم آشتی کنیم رفتیم ... با ر. و الف. درگیری نداشته ام .۴- م. قبول ندارم من در صحنه قتل نبودم، نگهداری مشروبات الکلی را قبول دارم. اتهام قتل عمدی مرحوم ر. و همچنین ایراد ضرب وجرح عمدی نسبت به ر. و الف. به ت. تفهیم در آخرین دفاع اظهار داشت: قتل عمدی مرحوم ر. را قبول دارم ولی الف. و ر. را من چاقو نزده ام و قبول ندارم. ( ص ۲۶۲ – ۲۶۳ – ۳۴۳) اتهام مساعدت در فراری دادن متهمان به قتل و ایراد ضرب وجرح عمدی به آقای د. تفهیم، متهم در آخرین دفاع اظهار داشت: هیچ دخالت فیزیکی در وقوع درگیری و نزاع نداشته ام، صرفا به عنوان راننده آژانس و با گرفتن کرایه آنان را جابجا کردم (ص ۲۹۰ – ۲۹۱ ). اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی منتهی به قتل به آقای ی. تفهیم وی در دفاع اعلام نموده قبول ندارم من با کسی درگیر نشدم در دعوی حضور نداشتم و در آخرین دفاع اعلام داشته قبول ندارم در لحظه نزاع در منزل مادرزن بودم( ص۳۰۶ ). اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی منتهی به قتل به خ. تفهیم، در دفاع اعلام نموده است: من فقط فحاشی کردم که دعوی خاتمه پیدا کند ولی نشد و طرف فحاشی من مقتول و دوستانش بودند ... ( ص ۳۲۰ – ۳۲۱ – ۳۲۲ ). پرونده با صدور قرار مجرمیت (ص ۲۷۵ – ۲۷۶ – ۲۷۷ – ۲۷۸ و ۳۵۰ ) و کیفرخواست ( ص ۴۵۴ – ۴۵۵ )به محاکم کیفری استان ک. ارسال و به نتیجه اول ارجاع گردید. اولیاء دم مقتول ر. با حضور در دفترخانه ... حوزه ثبتی ک. رضایت تامه و بی قید و شرط خود را نسبت به ت. اعلام داشته اند. ( ص ۴۶۵ ) جلسه دادرسی در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۳۰ تشکیل اولیاء دم به لحاظ انصراف از شکایت در جلسه حاضر نشده و نماینده دادستان اعلام نموده است به شرح کیفرخواست تنظیمی و مستندات ابرازی، تقاضای صدور حکم شایسته را دارند. در ادامه جلسه ر. در جلسه دادگاه حاضر و اعلام نموده است بر رضایت خودم نسبت به متهم ردیف اول باقی و بر سایر شکایت خودم از سایر متهمین شاکی می باشم. وکیل مدافع اولیاء دم اعلام نموده دفاعیات به شرح لایحه ایی است که تقدیم خواهد شد. دادگاه خطاب به ر. شکایت خودتان را بیان نمایید؟ پاسخ: بنده از ف. ت. م. به دلیل ایراد ضرب شکایت دارم. دلایلم همان دلایلی است که در کیفرخواست دادستان آمده است. دادگاه خطاب به ر. از چه کسانی شاکی هستید ؟ پاسخ: این جانب از ف.و ت. و م. به لحاظ ایراد ضرب شکایت دارم. دادگاه خطاب به ز. متهم هستید به ارتکاب قتل عمدی مرحوم ر. از خودتان دفاع کنید؟ بله اتهام را قبول دارم قبلا الف. و الف. و ر. با برادران من ز. ف. دعوی داشتند این دو نفر برادران مرا زده بودند. برادران من برای آشتی کنان درب خانه ر. رفته بودند دوباره دعوی شد و زنگ به من زدند و گفتند دعوی شده است و من رفتم با چوبی به سر مقتول زدم و ایشان فوت نمود و رضایت اولیاء دم را نیز اخذ نموده ام. حدود پنج سال هست که زندان هستم. غیر از ی. بقیه افرادی که در کیفرخواست اسامی آن ها ذکرشده حضور داشتند ولی دخالتی در دعوی نداشتند و وقتی مقتول روی زمین افتاد دعوی از هم پاشید و در آخرین دفاع اظهار نموده است: اتهام را قبول دارم حرف دیگری ندارم. دادگاه خطاب به متهم م.: متهم هستید به معاونت در قتل و شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل چه دفاعی دارید؟ بنده در صحنه درگیری و قتل حضور داشته ام ولی کسی را مورد ضرب قرار نداده ام و برای ارتکاب قتل هیچ گونه کمکی نکرده و نقشی نداشته ام. کتک خورده ام ولی کسی را نزده ام و در آخرین دفاع اعلام نموده حضور در نزاع و صحنه درگیری را قبول دارم ولی نقشی در ارتکاب قتل نداشته ام. دادگاه خطاب به ف.: متهم هستید به معاونت در قتل، مشارکت در ایراد ضرب وجرح عمدی نسبت به ر. و الف. چه دفاعی دارید؟پاسخ: من کسی را نزده ام و معاونت در قتل را قبول ندارم، ولی آنجا حضور داشته ام و الف. و ر. را به هیچ عنوان نزده ام و ایراد ضرب وجرح را هم قبول ندارم و در آخرین دفاع اعلام نموده است که اتهام را قبول ندارم. دادگاه خطاب به ت.: متهم هستید به معاونت در قتل و مشارکت در ایراد ضرب وجرح عمدی الف. و ر. چه دفاعی دارید؟ پاسخ: معاونت در قتل را قبول ندارم در صحنه قتل حضور داشته ام و چون قبلا از ناحیه شکات کتک خورده بودم، هیچ گونه ضرب وجرحی انجام نداده ام. ما جلوتر با همدیگر دعوی کرده بودیم. دست و سینه من را با تیغ زده اند که پرونده ایی در این رابطه دارم و قصد آشتی داشتیم. دنبال و پیگیری پرونده را به عقب انداخته و می خواستیم آشتی کنیم چون من مجروح بودم، نمی توانستم از خودم دفاع کنم و در آخرین دفاع اظهار داشته: مطالب من همان مطالبی است که ابراز داشته ام. دادگاه خطاب به آقای د.: متهم هستید به فراری دادن متهمان به قتل، مشارکت در نزاع دسته جمعی و ایراد ضرب وجرح چه دفاعی دارید؟ پاسخ: بنده آژانس بودم که ف. و م. را به محل نزاع آوردم من داخل ماشین نشسته بودم وقتی دعوی تمام شد من خودم با ماشین تنها رفتم و ایراد ضرب وجرح را نیز قبول ندارم. در همین لحظه شکات حضور ایشان را در صحنه نزاع تأیید و از ضرب وجرح نسبت به ایشان شکایتی ندارم. متهم در آخرین دفاع اعلام نموده است: من در هیچ نزاعی شرکت نداشته و در دعوی علنا حضور نداشته ام و مطالبم همان مطالب قبلی است که بیان نموده ام. دادگاه خطاب به ج.: متهم هستید به مشارکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل چه دفاعی دارید؟ پاسخ: من هیچ گونه در نزاع شرکت نداشته ام و من داخل ماشین بودم تا آمدم درب ماشین را باز کنم، درب خراب بود و تا شیشه را کشیدم پایین درب را باز کردم دعوی تمام شده بود. دادگاه: حرف هایی که در تاریخ ۱۳۸۹/۱۲/۱۳ نزد بازپرس اعلام داشته اید قبول دارید؟ اظهارات خودم را می پذیرم. من در دعوی نقشی نداشته ام حضور من فقط در نزاع به قصد آشتی بوده و مسیرم در همان جهت بوده است. نماینده دادستان از عنوان اتهام معاونت در قتل متهمان ردیف های دوم و سوم مشارکت در فراری دادن متهم ردیف سوم عدول و عنوان اتهامی همه متهمین را شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل اعلام و نسبت به آن دسته از متهمین که به ایراد ضرب وجرح متهم شده اند به قوت خود باقی است و با این وصف کیفرخواست صادره را [تأیید] می نمایم. وکیل مدافع ج. اعلام نموده دفاعیاتم به شرح لایحه تقدیمی است. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی به موجب دادنامه شماره ۴۱۹۰۰۰۵۰۶ مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۲۲ ( به اتفاق آرا) در خصوص اتهام :۱-ت. ۲- م. ۳- ف. ۴- ز. ۵- د. ۶- ج. ۷- ی. دایر به: اولی ارتکاب قتل عمدی مرحوم ر.، دومی: معاونت در قتل عمدی از طریق حضور در صحنه قتل و مشارکت در نزاع دسته جمعی. سومی و چهارمی: معاونت در ارتکاب قتل عمدی از طریق حضور در صحنه قتل و مشارکت در ایراد ضرب وجرح عمدی ر. الف.، پنجمی: فراری دادن متهمان به قتل و ایراد ضرب وجرح عمدی و مشارکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل، ششمی و هفتمی: مشارکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل با توجه به شکایت اولیاء دم مقتول گزارش مأمورین انتظامی شکایت ر.و الف. صورت جلسه بازسازی قتل، اقاریر صریح و مقرون به واقع متهمین در مراحل تحقیق و دادرسی و کیفرخواست تنظیمی و سایر قرائن و امارات موجود بزهکاری ردیف اول مبنی بر ارتکاب قتل عمدی را محرز و مسلم دانسته است. لیکن با توجه به رضایت اولیاء از جهت جنبه خصوصی آن، قرار موقوفی تعقیب مشارالیه و از جهت جنبه عمومی آن با عنایت به این که اقدامات نامبرده صیانت و امنیت جامعه را به مخاطره انداخته و بیم تجری مرتکب و دیگران متصور است دادگاه به استناد ماده ۶۱۲ ق.م.ا وی را به تحمل شش سال حبس تعزیری محکوم و در خصوص اتهامات وارده به سایر متهمین، اتهام آنان را در حد شرکت در نزاع منتهی به قتل و ردیف های سوم و چهارم علاوه بر آن به ایراد ضرب وجرح عمدی محرز و مسلم و دادگاه با اختیار حاصله از ماده ۶۱۵ قانون مجازات اسلامی هر یک از متهمین ردیف دوم تا هشتم را به تحمل یک سال حبس تعزیری از باب شرکت در نزاع منجر به قتل محکوم و ردیف های سوم و چهارم را با استناد به مواد ۴۸۰ و ۴۸۴ بابت دو فقره دامیه در سر به تأدیه چهارصدم دیه کامله و .... متضامنا در حق ر. و الف. محکوم و در خصوص اتهام ردیف پنجم مبنی برایراد ضرب با عنایت به گذشت شکات خصوصی قرار موقوفی تعقیب صادر و نسبت به سایر اتهامات وارده به متهمین مارالذکر به لحاظ عدم کفایت ادله اثباتی به استناد و به اصل حاکمیت برائت آنان را تبرئه می نماید. ( ص ۵۷۵ – ۵۷۶ – ۵۷۷ ) والدین مقتول ر. به موجب رضایت نامه ثبتی به شماره ... تنظیمی در دفترخانه ...،ک. رضایت کامل خویش را از د. اعلام و محکوم علیه در اجرای ماده ۲۷۷ ق.آ.د.ک تقاضای تخفیف مجازات را داشته که دادگاه به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۰۲۷۴ مورخ ۱۳۹۲/۰۹/۱۷ مجازات حبس مشارالیه را به ۹۱ روز تقلیل و تخفیف نموده است. رأی اصداری به محکومیت اولیاء دم و وکلای آنان ابلاغ ،ک. [به] وکالت از ج. ز. به وکالت از ی. و ت. از آن تجدیدنظرخواهی نموده است که پرونده به دیوان عالی کشور ارسال که پس از ثبت و طی تشریفات اداری به شعبه شانزدهم دیوان عالی کشور ارجاع گردید. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای ولی رعیت عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمد دیو سالار دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر نقض در خصوص دادنامه شماره ۴۱۹۰۰۰۵۰۶- ۱۳۹۱/۱۲/۲۲ تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقایان ج. و ی. و ت. نسبت به دادنامه شماره ۴۱۹۰۰۰۵۰۶ مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۲۲ صادره از شعبه اول دادگاه کیفری استان ک. که به موجب آن هر یک از تجدیدنظر خواهان ها از باب شرکت در نزاع منتهی به قتل به یک سال حبس تعزیری و تجدیدنظرخواه ردیف سوم علاوه بر محکومیت حبس تعزیری، به پرداخت دیه متضامنا ( ف.) در حق شکات ( الف. و ر. ) محکوم گردیده اند. با امعان نظر در محتویات پرونده و کیفیات منعکس در آن، نظر به این که دادنامه معترض عنه از باب محکومیت تجدیدنظر خواهان ها به شرکت در نزاع منتهی به قتل از جهت احراز مجرمیت و تطبیق موضوع با مقررات قانونی و رعایت اصول و قواعد دادرسی و تشریفات رسیدگی ایرادی بر آن مشهود نیست و رأی اصداری با استدلال مندرج در آن صحیح و صائب تشخیص و از نقص موجب نقض مبری است. همچنین اعتراض تجدیدنظر خواهان ها در این خصوص متکی به دلایلی که موجب بی اعتباری و گسیختن دادنامه معترض عنه گردد نمی باشد، لذا با مردود دانستن اعتراض، دادنامه تجدیدنظر خواسته مستندا به شق الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری عینا تأیید و ابرام می گردد. در خصوص تجدیدنظرخواهی ت. که به اتفاق ف. از باب ایراد ضرب وجرح عمدی نسبت به الف. و ر. متضامنا به پرداخت دیه در حق شکات محکوم گردیده اند، نظر به اینکه شکات الف. و ر. در کلیه مراحل تحقیق و دادرسی اعلام نموده اند از ناحیه ف. و ت. و م. مورد ایراد ضرب وجرح قرارگرفته اند و دادگاه در خصوص دخالت و اتهام م. هیچ گونه اظهارنظری به عمل نیاورده و از سوئی محکومیت تضامنی ف. و ت. به پرداخت دیه در حق شکات فاقد محمل قانونی است، لذا با وارد دانستن اعتراض ت. دادنامه تجدیدنظر خواسته مستندا به شق ب ماده ۲۶۵ ق مذکور نقض و پرونده جهت رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده رأی اعاده می گردد.

رئیس شعبه ۱۶ دیوان عالی کشور- عضو معاون

علی بابایی- ولی رعیت