رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مصداق معاونت در حمل مواد مخدر

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۳۷۰۰۰۰۸۳
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۳۷۰۰۰۰۸۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۳/۱۲
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهانتقالی
گروه رأیرای کیفری
موضوعمصداق معاونت در حمل مواد مخدر
قاضیمهردادحبیبی
حسین علیخانی
علی علیا

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مصداق معاونت در حمل مواد مخدر: چنانچه شخصی خودروی متعلق به خود را جهت جاسازی مواد مخدر در اختیار دیگری قرار دهد و خود به عنوان سرنشین در آن حضور داشته ولی رانندگی به عهده ثالث باشد،عمل وی مصداق معاونت در حمل مواد مخدر بوده و صدور حکم به مشارکت در این بزه، فاقد وجاهت قانونی است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

دراین پرونده آقای س.ص.، اهل و ساکن لارستان، مسلمان، فاقد سابقه محکومیت کیفری به اتهام حمل سیصد و دو کیلو و هشتصد گرم تریاک و دو کیلوگرم سوخته تریاک تحت تعقیب قرار گرفته است. به این شرح که مامورین پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان بستک در حین گشت زنی به یک دستگاه وانت پیکان به شماره پلاک ... مشکوک و دستور ایست داده که راننده به آن توجه ننموده و با سرعت به مسیر خود ادامه می دهد و مامورین نسبت به مسدود نمودن جاده اقدام و راننده و سرنشین خود را رها و متواری می شوند و پس از تعقیب و گریز مامورین یک نفر سرنشین خودرو دستگیر می شوند که خود را س. صبوری زاده معرفی می نماید و در بازرسی از خودرو نیز مقداری تریاک و سوخته تریاک کشف می گردد (برگ۱)، در مرجع انتظامی از متهم تحقیق که اظهار نموده شخصی که او را نمی شناسم و به من پیشنهاد انتقال مواد داده بود زنگ زد و خودرو را تحویل وی دادم و قرار شد موادمخدر جاسازی نماید و به من مبلغ یک میلیون تومان بدهد، مواد متعلق به آن شخص ناشناس می باشد(برگ۴)، در تحقیقات انجام شده توسط دادیار شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب بستک اظهار نموده که با شخص ناشناسی آشنا شدم و به او گفتم بدهکار هستم و ایشان گفت خودرو را در اختیار من بگذار و من ناچار بودم و خودرو را در اختیار وی گذاشتم فردای آن روز ساعت نه الی نه و نیم پشت ایست و بازرسی قرار شد منتظر ایشان باشم، خودرو توسط فرد دیگر منتقل شد حدود ده الی پانرده کیلومتر بعد از ایست و بازرسی آنان را دیدم دو نفر بودند، بلافاصله من امنتاع کردم و گفتم که من نیستم ولی آنان گفتند ما مسیر را بلد هستیم و ماشین را رد می کنیم و فردی از آنها رانندگی خودرو را به عهده گرفت و من کنار ایشان نشستم و در مسیر با گشت مواجه شدیم و او فرار کرد و من دستگیر شدم، قرار بود یک میلیون به من بدهند، از میزان و نوع مواد اطلاع نداشتم (برگ۱۱)، مواد مکشوفه توزین شده که سیصد و دو کیلو و هشتصد گرم تریاک و دو کیلوگرم سوخته تریاک می باشد (برگ۱۷) ، سوابق کیفری متهم استعلام شده که به شرح انگشت نگاری فاقد سابقه کیفری می باشد(برگ۲۷)، در تحقیقات مجدد انجام شده اتهام وارده را انکار نموده و اینکه قرار بوده پوشاک حمل نماید، بی گناه می باشد، راننده خودرو نبوده است (برگ۳۲)، پیرامون وضعیت اخلاقی و اشتهار متهم در امر موادمخدر تحقیق شده که اعلام شده از وضعیت اخلاقی خوبی برخوردار بوده و مشغول خرید و فروش تره بار می باشد و از خرید و فروش مواد مخدر توسط ایشان اطلاعی نداریم(برگ۴۰)، با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست پرونده به دادگاه ارسال شده است (برگ ۴۵ و ۴۶ و ۶۹ و ۸۶ و ۹۰)، در تاریخ ۱۴/۹/۱۳۹۴ جلسه دادگاه تشکیل و اظهارات نامبرده و وکیل تسخیری وی استماع شده که اظهار داشته قبول دارم که مواد از خودرو بنده کشف گردیده است، اغفال شده ام، فکر می کردم پوشاک است (برگ ۹۸ و ۹۹) دادگاه با اعلام ختم رسیدگی مبادرت به صدور رای نموده است و براساس آن آقای س. صبوری زاده به اتهام حمل سیصد و دو کیلو و هشتصد گرم تریاک و دو کیلو سوخته تریاک به تحمل حبس ابد و هفتاد و چهار ضربه شلاق و پرداخت هفتصد و شصت و نه میلیون و ششصد هزار ریال جزای نقدی محکوم و خودرو مذکور نیز به نفع دولت ضبط گردیده است (برگ۱۰)، آقای محمدرضا غلام پور باینوجی به وکالت از محکوم علیه نسبت به این رای اعتراض و درخواست فرجامخواهی نموده است و محکوم علیه نیز از زندان لایحه ای ارسال و نامبرده نیز فرجامخواهی نسبت به رای صادر نموده است (برگ ۱۰۹ و ۱۱۴)، مفاد لایجه فرجامخواهی هنگام شور قرائت خواهد شد.هیات شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای حسین علیخانی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای مهرداد حبیبی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر نقض دادنامه .درخصوص دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۷۶۳۹۵۰۰۳۴۷ تجدید نظرخواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد: