رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره نحوه مطالبه ارش البکاره

شماره دادنامه	۹۴۰۹۹۷۰۹۰۸۸۰۰۰۸۲
تاریخ دادنامه	۱۳۹۴/۰۳/۲۵
نوع رأی	رأی شعبه
نوع مرجع	شعبه دیوان عالی کشور
شعبه	شعبه ۶ دیوانعالی کشور
گروه رأی	رای کیفری
موضوع	نحوه مطالبه ارش البکاره
قاضی	ناصردقیقی رحمت الله عروجی محمد حسین احمدی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره نحوه مطالبه ارش البکاره: در صورت عدم اثبات زنای به عنف و صرف محکومیت متهم به زنا، مطالبه ارش البکاره توسط شاکیه، مستلزم تقدیم دادخواست حقوقی است.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده، م. به اتهام ارتکاب زنای به عنف و اکراه نسبت به شاکیه ر. ۱۴ ساله تحت تعقیب کیفری قرار گرفته است. اجمالا این که خانم ف. طی شکایتی به تاریخ ۱۳۹۲/۱۱/۰۱ اعلام نموده دخترم ( ر.) با فردی به نام س. ارتباط داشته است. این فرد با وعده ازدواج دروغ و فریب با دخترم رابطه داشته و روز ۱۳۹۲/۱۰/۲۷ ساعت ۱۷ الی ۱۸ او را سوار پراید کرده و به مکان خلوت و بی تردد برده است و به زور و اجبار اقدام به خفت گیری نموده و بکارت وی را از بین برده است. به گزارش پزشکی قانونی در تاریخ ۱۳۹۲/۱۱/۰۱ از ر. معاینه به عمل آمد پرده بکارت ... مدخوله است ... حادث گردیده باشد ...ص۷ ر. اظهار نموده از م. که نام خانوادگی وی را نمی دانم با شماره های تلفن ... و ... و ... به دلیل تجاوز به عنف شکایت دارم. ایشان مجرد است حدود دو ماه پیش شماره تلفن مغازه اش را به من داد، تماس گرفتم بیشتر اس ام اس به ایشان می دادم. سوار خودرو پراید ایشان خارج از محدوده شهر رفتیم، حدود غروب بود. همان یک بار در داخل خودرو ۱۳۹۲/۱۰/۲۸ این کار را کرد در نزدیک ج.( ص۱۰). متهم در تحقیقات دادگاه اظهار نموده است این خانم که نمی دانم اسم واقعی او چیست، راضی بود. گفته شوهر داشته طلاق گرفته است. فعل من اصلا به زور نبوده است من با او زنا کردم یعنی نزدیکی کردم ....خودش راضی بوده است، حالا چون رابطه ما قطع شد به هم خورد ادعای عنف دارد(ص۵۰.). شاکیه طی نامه ای به تاریخ ۱۳۹۳/۰۷/۰۳ به رئیس دادگاه اعلام نموده است که همه حقیقت را با توضیحات کامل برای شخص شما فاش می کنم که به تفصیل جزئیات روابط فی مابین خود و متهم را طی چهار صفحه بیان نموده است( ص۵۹ و ۶۰). شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان ت. پس از رسیدگی طی دادنامه شماره ۴۲۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۲ با اتفاق آراء به شرح آتی انشاء حکم نموده است: در خصوص شکایت خانم ر. با وکالت ت. علیه آقای م. با وکالت س.، دایر بر زنای به عنف و اکراه، نظر به جامع اوراق پرونده و دفاعیات و انکار متهم و وکیل مدافع وی به لحاظ فقدان ادله اثباتی و عدم حصول قناعت وجدانی مستندا به ماده ۱۷۷ قانون آ.د.ک. حکم برائت او صادر می گردد. اما اقدامات متهم در حد زنای فاقد وصف عنف و اکراه با شکایت شاکی و گواهی پزشکی قانونی و اقاریر متهم در مراحل تحقیق و توجها به سایر قراین و امارات موجود موجبات حصول متعارف علم فراهم است و با ماده ۲۱۱ و ۲۳۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نامبرده را به تحمل صد ضربه شلاق حدی محکوم می نماید. دادنامه صادره در مورخه ۱۳۹۳/۱۲/۰۶ به شاکیه و در مورخه ۹۳/۱۲/۲۶ به وکیل وی ابلاغ که شاکیه به شرح لایحه تقدیمی به تاریخ ۱۳۹۴/۰۱/۱۶ درخواست تجدیدنظر نموده است. متقاضیه در لایحه تقدیمی اجمالا عنوان نموده است که آقای م. با حیله و تزویر این جانب را مورد تجاوز قرار داد و دادگاه فقط وی را به شلاق محکوم نموده و توجهی به باکره بودن من ننموده است. بنابراین تقاضای رسیدگی مجدد و مجازات سنگین برای متهم با در نظر گرفتن ارش البکاره را دارم ... پس از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (۶) ارجاع شده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای محمدحسین احمدی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای ناصر دقیقی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر تأیید در خصوص دادنامه شماره ۴۲۲ -۱۳۹۳/۱۲/۱۲ تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده، رسیدگی شعبه محترم ۷۹ دادگاه کیفری استان ت. و لحاظ انکار متهم م. نسبت به اتهام زنای به عنف و اکراه با ر. و بلا بینه بودن شاکیه، و صدور حکم بر برائت نامبرده اشکال اساسی از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی ندارد و اعتراض شاکیه هم مؤثر در نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته نیست. لذا با استناد به بند الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری رأی معترض علیه ابرام می گردد. البته دادگاه محترم، زنای به غیر عنف و اکراه متهم را احراز و وی را به تحمل یک صد ضربه شلاق حدی محکوم نموده است. بنابراین شاکیه ارشاد قانونی می شود که در مورد مطالبه ارش البکاره از جنبه حقوقی و مسئولیت مدنی، می تواند با تقدیم دادخواست حقوقی اقدام نماید.

رئیس شعبه ۶ دیوان عالی کشور- مستشاران

رحمت اله عروجی- محمدحسین احمدی- ناصر دقیقی