رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره وصف کیفری پرتاب سنگ بدون هدف گیری به موضع حساس بدن

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره وصف کیفری پرتاب سنگ بدون هدف گیری به موضع حساس بدن: صرف پرتاب سنگ بدون هدف گیری به موضع حساس بدن، از مصادیق ارتکاب عمل نوعا کشنده نبوده و قتل واقع شده در این فرض، شبه عمد است.

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۷۰۰۰۲۲
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۷۰۰۰۲۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۲/۱۴
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۴۲ دیوان عالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعوصف کیفری پرتاب سنگ بدون هدف گیری به موضع حساس بدن
قاضیحمید رضامحمد باقری
غلامحسین ذات عجم
یداله علیزاده

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱۳۸۸/۳/۲۳ مأمورین پاسگاه گزارش می نمایند یک فقره درگیری در روستای چ. واقع شده مأمورین به آن محل اعزام شده اند. حسب تحقیقات و اظهارات آقای ت. م. زمین کشاورزی او کنار زمین خ. ح. بوده شب گذشته خ. زمین خود را آبیاری و از آب گرفتن کامل زمین او جلوگیری و به پسرش فحاشی می نماید. امروز برای حل موضوع به منزل ح. رفتم با بنده درگیر شدند شیشه های مینی بوس مرا شکستند. خ. با مشت به صورت همسرم زد و با آجر به دست و پای او زد با آجر به ساعد دست راست من زد. آقای خ. ح. می گوید موردی در شب گذشته نبوده است. امروز م. با پدرش ت. م. به درب منزل من آمد با سنگ شیشه منزل مرا شکست و مرا از ناحیه صورت، بینی و سر مصدوم کرد. از او شکایت دارم. (ص یک) از آقای ی. ی. به عنوان گواه تحقیق او می گوید داشتم در منزل(ح.) کار می کردم آقای م. آمد اول یک بیل را از جلو منزل برداشت تا ح. را بزند بیل او به شیشه ها خورد زن ح. آقای م. را گرفت و عقب برد ولی آقای م. سنگ پرت کرد و به سر آقای ح. خورد و او به زمین خورد.(ص۱۵) حسب گواهی مورخه ۸۸/۵/۲۵ پزشکی قانونی شهرستان ... به علت خونریزی مغزی آقای خ. ح. دچار کاهش سطح هوشیاری شدید شده است. (ص۱۹) از آقای ت. م. ۵۴ ساله توسط مأمورین تحقیق او می گوید شب جمعه مورخ ۸۸/۵/۲۲ ح. با بیل فرزندم را مورد ایراد ضرب قرار داده بود من ... بودم روز جمعه به منزلم رفتم دیدم فرزندم مجروح است من تنها درب منزل خ. ح. رفتم گفتم چرا فرزندم را کتک کاری کردید و با او درگیر شدم و به سمت هم سنگ پرانی کردیم او شیشه های ماشین مرا شکست مردم مرا از هم جدا کردند. س- غیر از شما چه کسی به سمت خ. ح. سنگ پرتاب می کرد. ج: فقط من به سمت او پرتاب می کردم و او هم به طرف من سنگ پرت می کرد. یک سنگ نیز به دست چپ من برخورد کرد و کلیه شیشه های مینی بوس مرا شکست. س- شما چند سنگ به سمت خ. ح. پرت کردید. ج: دقیقا یادم نمی آید ولی تعداد کمی سنگ پرتاب کردیم. س- فاصله شما با خ. ح. در هنگام پرتاب سنگ چقدر بود. ج: حدود صد متر با وی فاصله داشتم. س- چه نوع سنگی به سمت خ. ح. پرتاب کردید. ج: در منزل خ. هم سنگ بود هم آجر، نوع سنگها از سنگهای کوچک معدنی بود یادم نمی آید که سنگ زدم یا آجر(صفحات ۲۴-۲۳). پرونده به شعبه اول بازپرسی ارجاع می شود. در تاریخ ۸۸/۵/۲۷ در بازپرسی از متهم آقای ت. م. تحقیق می شود. س- اتهام شما مشارکت در ایراد ضرب و جرح عمدی، تخریب شیشه های منزل شکات است چه دفاعی دارید. ج: عرض شود چندین بار خ. ح. فرزندم را کتک کاری نموده است. شب جمعه نیز با بیل م. را زده است. فردای آن روز به منزل رفتم و خانواده ام موضوع را اطلاع دادند. درب منزل خ. رفتم از او گلایه کردم با من جر و بحث کرد با هم درگیر شدیم. به طرف من سنگ پرتاب کرد من هم به طرف خ. که روبروی هم بودیم سنگ پرتاب کردم متوجه نشدم سنگهای من به کجای بدن خ. اصابت نمود. س- فاصله شما با خ. چقدر بود. ج: ۵۰ الی ۱۰۰متر بود که به طرف هم سنگ پرتاب می کردیم. س- اندازه سنگ هایی که به طرف خ. پرتاب کردید چقدر بود. ج: سنگهای متوسط بود به طوری که می شد سنگها را پرتاب کنیم. س- در درگیری چه اشخاصی به طرف خ. سنگ پرتاب می کردند. ج: فقط من سنگ پرتاب می کردم. قرار بازداشت موقت متهم صادر می شود (صفحات ۳۲تا۲۹). از خانم ف. ح. (دختر خ.) تحقیق او می گوید ت. م. با مینی بوس درب منزل ما آمد وقتی پیاده شد بیل دستش بود سنگ نیز دستش بود از فاصله سه الی چهار متری منزل به طرف پدرم سنگ و آجر پرتاب می کرد و سنگ به سر پدرم اصابت نمود (ص۴۸تا۴۶). از خانم ف. ش. (همسر خ.) تحقیق او می گوید ت. وارد منزل ما شد و یک آجر برداشت و از فاصله حدود سه متری پرتاب کرد به طرف سر شوهرم که آجر به سر شوهرم اصابت کرد او افتاد و بیهوش شد (ص۵۰تا۴۹). از آقای م. ع. ۴۰ ساله تحقیق او می گوید در منزل خ. مشغول کارگری بودم سر و صدا شد از اتاق بیرون آمدم دیدم زن ح. ت. م. را گرفته و می گوید دعوا نکنید من خ. را داخل اطاق بردم. س- چه کسی با سنگ به سر خ. زد. ج: من ندیدم (ص۵۳-۵۴). در تاریخ ۸۸/۶/۳۱ آخرین دفاع متهم آقای ت. م. اخذ می شود. او می گوید با هم درگیر شدیم من به طرف خ. ح. سنگ پرتاب کردم. حدود ۵۰ متری فاصله داشتیم (ص۷۴). حسب گزارش پاسگاه انتظامی ... بر اساس تحقیقات به عمل آمده ضارب اصلی ت. م. بوده و در بدو ورود اقدام به پرتاب سنگ به طرف خ. ح. نموده است. هنگام مراجعه ح. به پاسگاه سر او نشکسته بود اما قسمتی از سر وی ورم کرده و او می گفت سرم درد می کند (ص۸۰). در تاریخ ۸۸/۱۰/۱۶ آقای بازپرس در منزل از مصدوم آقای خ. ح. عیادت می نماید. حسب گزارش حال نامبرده مساعد نیست (ص۱۴۱-۱۴۰). پزشک قانونی می گوید چون ضایعات بهبود نیافته نیاز به معاینه مجدد است چون درمان مصدوم طولانی می شود. در تاریخ ۸۹/۲/۱ قرار بازداشت موقت متهم فک و تبدیل به وثیقه می گردد. چون وضع جسمانی مصدوم رو به وخامت می رود مجددا قرار وثیقه فک و تبدیل به قرار بازداشت موقت می گردد. در تاریخ ۸۹/۳/۲۴ مصدوم به دلیل شدت عوارض فوت می نماید (صفحات ۲۵۵ تا ۲۵۳). در تاریخ ۸۹/۳/۲۷ مجددا از متهم ت. م. تحقیق می شود.او می گوید اختلاف در مورد آبیاری زمین کشاورزی بود. ح. با بیل پسرم م. را زده بود به منزل خ. ح. رفتم با هم بحث کردیم.س- خ. ح. چگونه مجروح شد. ج: مجروح نشد. س- در درگیری شما به طرف چه کسی سنگ پرتاب می کردید. ج: من سنگ پرتاب نکردم. س- در بازجویی ۸۸/۵/۲۷ اقرار نمودید به طرف خ. ح. سنگ پرتاب کرده اید. ج: من سنگ برداشته ام ولی پرتاب نکردم. س- اتهام شما مباشرت در قتل عمدی خ.ح. از طریق پرتاب سنگ به سر نامبرده است چه دفاعی دارید. ج: من همان روز که به منزل خ. ح. رفتم که از او گلایه کنم دست کردم سنگ برداشتم ولی پرتاب نکردم. س- در لحظه اولیه درگیری چه اشخاصی در درگیری حضور داشتند. ج : من بودم خ. ح. بود همسر و فرزند او بودند و م. ع. که بنای ساختمان بود حضور داشتند. حسب گواهی حصر وراثت ورثه مرحوم خ. ح. همسر او خانم ف. ش. و دختر او ف. ح. هستند (ص۷۸). از آقای ت. م. به دستور بازپرس در آگاهی شهرستان ... مجددا تحقیق می شود. او مطالب خود را توضیح می دهد. س- زمانی که شما سنگ به سمت خ. ح. پرتاب کردید سنگ به کجای بدن خ. خورد. ج: بنده در آن موقع عصبانی بودم تعداد سنگ هایی را که به سمت او پرتاب کردم را نمی دانم ولی یک سنگ به سرش خورد و روی بهارخواب جلو اتاق نشست و نمی دانم که خون از سرش جاری شد یا خیر؟ س- هنگامی که شما به سمت خ. ح. سنگ پرتاب می کردید خ. کجا بود و شما کجا بودید. ج: بنده جلو منزلش بودم و خ. هم جلو منزلش بود کمی با هم فاصله داشتیم به صورتی که روبروی یکدیگر با فاصله ایستاده بودیم. س- در محلی که درگیر شدید غیر از شما چه کسی به سمت خ. ح. سنگ پرتاب می کرد. ج: بنده فقط سنگ می انداختم و کسی دیگری آنجا نبود (ص۲۸۲-۲۸۰). در تاریخ ۸۹/۴/۲ در شعبه اول بازپرسی از متهم تحقیق می شود. او پس از بیان علت درگیری می گوید به منزل خ.ح. رفتم او کار بنایی می کرد گفتم چرا بچه ام را زده ای چرا آب نداده ای خ. عصبانی شد گفت بچه ات دروغ می گوید من هم عصبانی شدم خ. ناراحت شد یک آجر برداشت من هم یک سنگ برداشتم به طرف خ. پرتاب کردم نفهمیدم کجای او خورد. س- فاصله شما با او چقدر بود. ج: حدود ۴۰متر نمی دانم ۲۰متر یا ۳۰متر من روبروی در (هال) ایستاده بودم و او هم جلو دری هال بود و صورتش طرف من بود. س- چند عدد سنگ پرتاب کردید. ج: من دستم پر از سنگ بود و همه سنگ ها که در دستم بود به طرف خ. پرتاب کردم (صفحات ۲۸۸ تا۲۸۷). در تاریخ ۸۹/۴/۱۲ به تفصیل از متهم و همسر و فرزندش و نیز همسر و دختر مقتول تحقیق می شود. خطاب به متهم ت. محبی. اظهارات دختر (متوفی) را شنیدید چه پاسخی دارید. ج: قبول دارم سنگ برداشته به بالای بهارخواب رفتم و با سنگ به سر خ. زدم. س- متهمید به مشارکت در قتل عمدی خ. ح. از طریق ضربه زدن با سنگ به سر متوفی چه دفاعی دارید. ج: قبول دارم در بدو ورود به منزل خ. ح. سنگ برداشتم به بالای بهارخواب رفتم و با سنگ به سر خ. زدم. س- آخرین دفاع خود را بگویید. ج: قبول دارم در بدو ورود به منزل خ.سنگ برداشتم به بالای بهار خواب منزل او رفتم و با سنگ به سر خ. زدم.از آقای ی. ی. ۱۵ساله به عنوان گواه تحقیق شده او می گوید در منزل ح. کارگری می کردم دیدم ت. آمد سه الی چهار عدد سنگ پرتاب کرد به همان اطاقی که در حال سفیدکاری آن بودیم آن لحظه خ. جلو اطاق نشسته بود و گچ درست می کرد به همسر و فرزندش به نام م. آمدند آقای ع.، خ. را گرفته بود م. یک شیلنگ در دست داشت و مهره ای فلزی روی شیلنگ بود با آن به کمر خ. زد چهار پنج ضربه شدید زد (ص۳۵۹ تا۳۵۷). از آقای م. ع. که به عنوان بنا در زمان درگیری در منزل خ. ح. بنایی می کرده به عنوان گواه تحقیق او می گوید جایی که خ. گچ درست می کرد یک سنگی افتاده بود سنگ حدود ۵۰۰ الی۶۰۰ گرم بود لحظه اول فقط ت. بود که سنگ پرتاب می کرد (صفحات ۳۶۹تا۳۶۶). در تاریخ ۸۹/۵/۳ صحنه قتل بازسازی و فیلمبرداری می شود (صفحات ۴۰۲تا ۳۹۸). حسب نظریه نهایی پزشکی قانونی پس از کالبدشکافی و نتایج آزمایشات بررسی پرونده های بالینی، کیفری و پزشکی قانونی علت مرگ ضربه مغزی و عوارض ناشی از آن تعیین می گردد (ص۴۲۵). آقای بازپرس در قرار مجرمیت صادره به مشارکت متهمان ۱- ت. م. ۲-م. م. ۳- خانم ر. م. در قتل عمدی آقای خ. ح. اظهار عقیده می کند. دادستان با نظر بازپرس موافقت و بر این اساس کیفرخواست صادر می شود. پرونده جهت رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان ... ارجاع می شود. پس از جری تشریفات قانونی در تاریخ ۹۰/۵/۱۰ جلسه دادگاه با حضور نماینده دادسرا، طرفین و وکلای آنان تشکیل می شود. خانم ف. ح. و خانم ف. ش. تقاضای قصاص هر سه متهم را می نمایند. (خانم ف. ش. زوجه مقتول است و حسب ماده۳۵۱ قانون مجازات اسلامی او حق قصاص ندارد. معلوم نیست چرا دادگاه و دادسرا از ابتداء به این امر شرعی توجه نداشته اند.عضو ممیز) وکیل آنان نیز مطالب خود را بیان می کند. اتهام مشارکت در قتل عمدی به آقای ت. م. تفهیم می شود. او می گوید اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. مرحوم چهار بار با پسرم دعوی کرده بود. من به خانه مرحوم برای گلایه رفتم مشغول کار بنایی بود گفتم چرا بچه ام را می زنی گفت بچه ات دروغ می گوید آجری به من پرت کرد خود را عقب کشیدم دست روی زمین بردم و سنگی آمد توی دستم مرحوم آجر را به سوی من پرت کرد من هم سنگ به سوی ایشان پرت کردم خانمش آمد جلوی من نگذارد دعوی کنیم بعد همسایگان رسیدند و ما را گرفتند. حدود صد یا دویست متری که رفتم دیدم خانم و پسرم آمدند پسرم را ع. ف. گرفت و نگذاشت دعوی کند داشتم با اهالی صحبت می کردم همسرم با همسر مرحوم درگیر شدند و دختر مرحوم میانجیگری می کرد و خانم آن مرحوم شیشه های ماشین مرا شکست بعد مأمور پاسگاه آمد بعد ما پاسگاه رفتیم آن مرحوم هم با همسرش آمد. س- فاصله شما با مرحوم که به سوی همدیگر سنگ و آجر پرتاب کرده اید چقدر بود. ج: حدود پنج متر. س: گفته اید سنگ های زیادی به سوی مرحوم پرتاب کرده اید. ج: من سنگ پرتاب کردم نرمه سنگ بود یعنی سنگ های ریز به اندازه پسته و یک بار سنگ پرتاب کردم و اظهاراتم را در صورت جلسه ۸۹/۴/۱۲ صفحات ۳۴۳تا۳۲۷ قبول ندارم. سپس متهم تکرار می کند که سنگ ریز پرتاب کرده است. سپس اتهام به آقای م. م. تفهیم می شود. او می گوید من با شیلنگ که ۳۰ الی۴۰ سانتیمتر بود دو تا توی کمر مرحوم زدم. س- شما در صفحات ۳۲۶ الی۳۴۳ پرونده اقرار به زدن به سر و کمر مرحوم نموده اید. ج: فقط دو تا به کمرش زدم اظهارات قبلی را قبول ندارم. س- در آگاهی گفته اید سنگ به سوی مرحوم پرتاب کرده اید. ج: با شکنجه و تهدید از من بازجویی کردند. اتهام به خانم ر. م. تفهیم می شود او می گوید اتهام را قبول ندارم وقتی رفتم درب خانه مرحوم شلوغ بود دعوا شده بود وقتی رسیدم مرحوم شوهرم را ول کرد به سوی من حمله ور شد خیلی کتک کاری کرد با آجر به من زد بیهوش شدم در پاسگاه و آگاهی تحت فشار بودم هر چه گفتند امضاء کردم. س- در صورت جلسه اقرار به پرتاب سنگ به مرحوم کرده اید. ج: قبول ندارم من فقط با همسر مرحوم درگیر شدم سنگی پرتاب به مرحوم نکردم. سپس وکلاء متهمین از آنان دفاع می نمایند. با اتمام جلسه دادگاه وقت رسیدگی مجدد جهت استماع شهادت شهود تعیین می شود.در تاریخ ۹۰/۱۰/۱۸ جلسه دادگاه با حضور طرفین و سه نفر از شهود تشکیل می شود.طرفین مطالب خود را تکرار می نمایند. آقای ع. م. به عنوان گواه اظهار می دارد من از درگیری اطلاعی ندارم بعد از یکی دو ساعت به پاسگاه رفتم برای اصلاح رفته بودم من مرحوم را که دیدم گفت درد دارم نگفت کجایم درد می کند فقط گفت درد دارم حاضر به صلح نشدند. گواه دیگر آقای م. ع. می گوید من برای مرحوم در حال بنایی و سفیدکاری اطاق بودم یک لحظه متوجه سر و صدا شدم مثل این که کسی آب جوش روی دیگری ریخته باشد جیغ بزند از چوب بست پایین آمدم مرحوم خ. ح. دم درب ایستاده بود پنج یا شش متر دورتر زن او ت. م. را بغل گرفته و التماس می کرد دعوا نکند من هم خ. ح. را بغل کردم و داخل اطاق بردم چند دقیقه بعد م. م. با موتور سیکلت آمد در این لحظه خ. را رها کردم زن م.و. زن خ.با هم درگیر شدند خ. هم با ت. م.و. پسرش م. به سمت هم سنگ پرتاب می کردند. در این لحظه خ. زمین خورد دست ر. م. یک شیلنگ بود به نظر من شیلنگ گریس پمپ بود و چند تا ضربه سر مرحوم و یک ضربه به کمرش زد بعد زن مرحوم شیشه های مینی بوس م. را شکست در این حین ر. با شیلنگ دو تا به پشت خ. زد ت. هم با بیل شیشه های خانه مرحوم را خرد کرد بعد ازدحام شد. شاهد دیگر آقای ی. ی. می گوید آقای ت. م. با مینی بوس درب منزل خ. آمد و پیاده شد چند تا سنگ به داخل اطاق پرتاب کرد خ. ح. پشت وی به درب اطاق بود چند تا از سنگ ها به مرحوم برخورد کرد فکر کنم به سر وی خورد چون او گیج شد.زن ح. آقای م. را گرفت و به عقب برد مجددا م. بیل را برداشت و به شیشه های درب منزل زدند آقای ع.، ح. را گرفت تا دوباره دعوا نشود در این زمان م. م. و نیز زن م. آمدند زن م. و زن ح. درگیر شدند. ح. حالت گیجی داشت نمی توانست بایستد خانم م. زیرپوش ح. را گرفت او به زمین خورد م. با شیلنگ که با آن گاز پیک نیک پر می کنند سه الی چهار ضربه به پشت سر ح. زد که سه تای آن به (کلمه خوانا نیست) ایشان خورد. س- آیا دیدید ت. م. به سمت ح. سنگ پرتاب کرد؟ ج: بلی خودم دیدم که سنگ پرتاب کرد سنگ ها متوسط بود شاید در حدود ۱۰۰ گرم الی ۱۵۰ گرم بود ولی متوجه نشدم به کجای مرحوم خورد ولی احتمال می دهم به سر مرحوم خورده باشد ندیدم خون از سر مرحوم بیاید. س- آیا آقای ع. همه صحنه را دید. ج: خیر آقای ع. کنج اطاق بود. س- آیا م. م. سنگ پرتاب کرد. ج: به سمت منزل سنگ پرتاب می کرد ولی من ندیدم که به مرحوم سنگ زده باشد. س- آیا خانم م. (همسر ت. م.) هم سنگ به مرحوم خ. زد یا خیر. ج: من ندیدم ولی با خانم ش. درگیر بود سنگ در دست خانم م. ندیدم درگیری تقریبا بیست دقیقه الی نیم ساعت طول کشید. دادگاه مقرر می دارد تا جلسه دیگری برای استماع شهادت سایر شهود برگزار شود. جلسه مورخه ۹۰/۱۲/۱۹ به دلیل عدم حضور شهود تجدید می شود. جلسه مورخه ۹۱/۵/۱۷ به دلیل عدم اعزام متهمین از زندان تجدید می شود. مجددا جلسه ۹۱/۹/۳۰ نیز به دلیل عدم حضور شهود و عدم اعزام متهم زندانی تجدید می شود. جلسه مورخه ۹۱/۱۱/۸ با حضور طرفین و وکلای آنان و نیز شهود تشکیل می شود. آقای ع. ف. به عنوان گواه می گوید اظهارات مورخ ۸۹/۴/۲۲ خود را قبول دارم، مشاهده کردم آقای ت. م. و مرحوم خ. ح. به سوی هم سنگ پرتاب می کردند ولی من ندیدم سنگ به مرحوم ح. بخورد. م. شیلنگ در دست داشت ولی کاری انجام نمی داد. (سایر شهود چون حین وقوع نزاع حاضر نبوده اند اظهارات آنان قابل استناد قضایی نیست) (صفحات ۷۲۵ تا۷۱۷). دادگاه دستور تعیین وقت مجدد می دهد و طی شرحی از پزشکی قانونی خواسته می شود تا نظریه خود را در خصوص تعداد ضربات وارده به سر و این که کدام یک از ضربات وارده موجب خونریزی و مرگ شده را اعلام نمایند. سرانجام بعد از چندین نوبت تجدید جلسات دادگاه و مکاتبات و پیگیری های اداری در تاریخ ۹۴/۲/۱۷ پزشکی قانونی استان ... اعلام می نماید جراحات سطحی قید شده در گزارشات ثانویه پزشکی قانونی ناشی از زخم بستر بوده و تعیین تعداد ضربات وارده به سر مقدور نیست. علت مرگ برابر اعلام قبلی است (ص۹۱۸). جلسه دادگاه در تاریخ ۹۴/۸/۲۴ با حضور طرفین و وکلاء آنان تشکیل می شود. ولی دم می گوید هر سه متهم با سنگ و شیلنگ پدرم را به قتل رسانده اند. ت. م. با یک سنگ بزرگ یک کیلویی از فاصله دومتری به سر پدرم زد. م. م. با شیلنگی که سرش فلزی بود با همان قسمت فلزی چندین ضربه به سر پدرم زد. ر. م. سنگ بزرگ را که کنار پدرم بود برداشت و چندین ضربه به سر پدرم زد. سپس وکلای متهمین از آنان دفاع می نمایند. دادگاه آخرین دفاع متهمین را اخذ و با اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور دادنامه شماره ۳۱۷-۹۴/۸/۲۷ می نماید. متن رأی صادره بدین شرح است: اولا- در خصوص اتهام آقای ت. م. بازداشت به لحاظ عجز از تودیع وثیقه دایر بر ایراد ضرب و جرح عمدی منتهی به قتل مرحوم خ.ح. با توجه به محتویات پرونده امر و گزارش و صورتجلسات مأمورین انتظامی که حاکی است در تاریخ ۸۸/۵/۲۳ در روستای ... یک مورد درگیری دسته جمعی واقع و آقای ت. م. اظهار داشت زمین بنده با زمین خ. کنار یکدیگر است شب گذشته هردوی ما آبدار بودیم چون ابتدا ایشان زمین را آب داده و از آب گرفتن کامل اینجانب جلوگیری نموده و به پسر من فحاشی نموده که امروز برای حل موضوع به منزل ایشان رفتیم که با بنده درگیر شدند... خ. با مشت به صورت همسرم کوبید. آقای خ. ح. نیز اظهار داشت: ... امروز م. با پدر و مادرش به درب منزل اینجانب آمد... و مرا از ناحیه صورت و بینی و سر مصدوم نمود و فرزندش نیز با کابل به پای راست همسرم کوبید... خانم ف. ش. همسر مقتول نیز در اولین مرحله تحقیقات مقدماتی اظهار داشت: ... و فرزندش ر. م. با کابل مرا مورد ضرب و شتم قرارداد. خانم ر. م. همسر متهم ت. م. نیز اظهار داشت... هنگامی که آنجا رسیدیم دیدم همسرم ت. م. با خ. ح. و همسرش درگیر می باشد... آقای ی. ی. به عنوان مطلع در صحفه ۱۶ پرونده نزد مأمورین انتظامی اظهار داشت: ... داخل خانه داشتیم کار می کردیم دیدم آقای م. با ماشین خودش آمد جلو منزل آقای ح. و یک بیلی جلو خونه بود اون رو برداشت و آمد بزنه آقای ح. بیل او خورد به شیشه ها و زن آقای ح. آقای م. را گرفت برد عقب ولی آقای م. سنگ پرتاب کرد به طرف آقای ح. و خورد به سر او آقای ح. خورد به زمین در همان لحظه پسر و همسر آقای م. آمدند و شروع به زدن کردند و آقای ح. جلو خونه افتاده بود. متهم آقای ت. م. در تاریخ ۸۸/۵/۲۶ نزد مأمورین انتظامی اظهار داشت:... من تنها درب منزل خ. رفتم... گفتم چرا فرزندم را کتک کاری کردید و با او درگیر شدم و به سمت هم سنگ پرانی کردیم... بعد در پاسگاه حالش بد شد و به بیمارستان انتقال داده شد و در پاسخ به این سؤال که به غیر از شما چه کسی به سمت خ. ح. سنگ پرتاب می کرد اظهار داشت فقط من به سمت او پرتاب می کردم دقیقا یادم نمی آید ولی تعداد کمی سنگ پرتاب کردم و در پاسخ به این سؤال که آیا شما با سنگ به سر خ. ح. زدید اظهار داشت بلی خودم سنگ زدم و در تاریخ ۸۸/۵/۲۷ نزد بازپرس متهم اظهار داشت:... من هم به طرف خ. که روبروی هم بودیم سنگ پرتاب کردم... سنگ های متوسط بود به طوری که می شد سنگها را پرتاب کرد. خانم ف. ح. فرزند مقتول در تاریخ ۸۸/۵/۲۹ نزد بازپرس اظهار داشت:... ت. از فاصله سه الی چهار متری به طرف پدرم سنگ و آجر پرتاب می کرد و سنگ به سر پدرم اصابت نمود که پدرم می خواست بلند شود که افتاد روی زمین و من سر پدرم که سنگ خورده بود نگاه کردم دیدم سرش سیاه شده است. همسر مقتول خانم ف. ش. نیز در این مرحله اظهار داشت:... ت. وارد منزل ما شد و یک آجر برداشت و از فاصله حدود سه متری پرتاب کرد به طرف سر شوهرم که آجر به سر شوهرم اصابت کرد بعد شوهرم افتاد و بیهوش شد و من و دخترم به روی سر شوهرم انداختیم بعد ت. بیل برداشت رفت شیشه ها را تخریب کرد بعد ر. و پسرش ر. آمدند... که ر. با سنگ به پشت سر شوهرم زد بعد ر. با کابل به شوهرم (کمر شوهرم) زد ... آقای م. ع. به عنوان مطلع در این مرحله اظهار داشت:... وقتی زن ت. آمد به طرف زن خ. رفت و با هم درگیر شدند و من ندیدم که زن ت. با سنگ به سر خ. بزند و اگر هم سر خ. سنگ خورده باشد لحظه اول دعوا و درگیری سنگ خورده است چون من آخر اطاق بودم و اول درگیری متوجه نشدم. متهم در تاریخ ۸۸/۶/۳۱ نزد بازپرس اظهار داشت:... با هم درگیر شدیم من به طرف آقای خ. ح. سنگ پرتاب کردم مفاد صورتجلسه (گزارش) مورخ ۸۸/۵/۳۱ پاسگاه انتظامی مربوطه به نقل از مقتول در زمان حیات حاکی است اظهار داشته توسط ت. م. مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. گزارش معاینه و کالبدگشایی جسد مقتول حاکی است ... سوراخ بدون التیام باقی مانده از جراحی طرف چپ سر به داخل جمجمه راه دارد یک قطعه از جمجمه در طرف چپ سر که قبلا طی جراحی برداشته شده بود در محل خود قرار گرفته لیکن جوش نخورده و در زیر آن ترشحات زرد و چرکی روی سخت شامه دیده می شود. متهم در تاریخ ۸۹/۳/۲۷ بعد از فوت مرحوم نزد بازپرس اظهار داشت:... من سنگ پرتاب نکردم... با هم درگیر شدیم خ. به طرف من سنگ پرتاب کرد من هم به طرف خ. که روبروی هم بودیم سنگ پرتاب کردم و در پاسخ به این که در مورد اظهارات ضد و نقیض خود توضیح دهید اظهار داشت من سنگ بر داشته ام ولی پرتاب نکردم و در تاریخ ۸۹/۳/۳۱ نزد مأمورین انتظامی متهم اظهار داشت:... تا این که بحث بالا گرفت بنده خم شدم و سنگ روی زمین برداشتم به طرف خ. ح. پرتاب کردم و سنگ به سرش خورد بنده در آن موقع عصبانی شدم (عصبانی بودم) تعداد سنگ هایی که به سمت خ. پرتاب کردم را نمی دانم ولی سنگ به سرش خورد و روی بهارخواب اطاق نشست و در تاریخ ۸۹/۴/۲ متهم نزد بازپرس اظهار داشت... بعد از پاسگاه رفتم منزل خ. عصبانی بودم رفتم ببینم چه شده است... من هم یک سنگ برداشتم و به طرف خ. پرتاب کردم نفهمیدم به کجای خ. خورد ولی سنگ به خ. خورد. به شرح صورتجلسه مواجهه حضوری نزد بازپرس همسر مقتول اظهار داشت:... ت. نزدیک بهارخواب که رسید یک سنگ برداشت من از جایم بلند شدم که بیایم طرف ت. که ت. با همان سنگی که برداشته بود به فاصله سه متری به سر شوهرم زد. آقای ی. ی. به عنوان مطلع در تاریخ ۸۹/۴/۲۲ نزد بازپرس اظهار داشت... دیدم که ت. آمد سه الی چهار سنگ پرتاب کرد به طرف همان اطاقی که سفید می کردیم ... ترسیدم از منزل رفتم بیرون... بعد از چند دقیقه ای دیدم که م. با مادرش آمدند... که م. با همان شیلنگ و با قسمت فلزی شیلنگ به کمر خ. زد... خانم ز. ح. نیز به عنوان مطلع در این مرحله نزد بازپرس اظهار داشت... دیدم که ت. سنگ پرتاب کرد (سنگ برداشت) به طرف خ. پرتاب کرد و سنگ به خ. اصابت کرد... خ. افتاده بود روی زمین و جانی نداشت به خ. گفتم خودت را بکش آن طرف تر ولی خ. جانی نداشت. م. ع. به عنوان مطلع نیز اظهار داشت... لحظه اولی فقط ت. بود که سنگ پرتاب می کرد و آقای ع. ف. نیز اظهار داشت... ت. م. داخل حیاط منزل بود که ت. به طرف خ. سنگ پرتاب می کرد... در لحظه ای که رسیدم دهان خ. ح. پر از خون بود. متهم ت. م. به شرح صورتجلسه مواجهه حضوری مورخ ۸۹/۵/۳ نزد بازپرس اظهار داشت... من قبل از نرسیده به بهارخواب چند عدد سنگ برداشتم به طرف خ. ح. آمدم حدود سه متری با خ. ح. فاصله داشتم خ. آجر به طرف من پرتاب کرد ولی به من اصابت نکرد من هم از فاصله سه متری که سنگ در دست هایم بود به طرف خ. پرتاب کردم. دادگاه با لحاظ مراتب مذکور و اظهارات مطلعین در مراحل دادرسی و اظهارات سایر متهمین در کلیه مراحل و با در نظر گرفتن مفاد اظهارات اولیه همسر و دختر مقتول و مفاد صورتجلسه های مواجهه حضوری و اظهارات متناقض متهم در مراحل مختلف و اقرار متهم به درگیری با مقتول و پرتاب سنگ به طرف مقتول و در مواردی اصابت سنگ به سر مقتول و مفاد نظریه های پزشکی قانونی و این که علت نهایی مرگ مقتول ضربه مغزی اعلام شده و با لحاظ این که به شرح گزارش کالبدگشایی جسد مقتول در ناحیه سر محل اصابت یک ضربه مورد عمل جراحی قرار گرفته و یک قطعه از جمجمه برداشته شده و سپس در محل آن قرار داده شده لیکن التیام نیافته و جوش نخورده و ... با این وصف آنچه مسلم است ضربه وارده به این ناحیه از سر مقتول منتهی به ضربه مغزی شده است و مطابق اظهارات مطلعین و اظهارات متهم سنگی که به سر مقتول در مرحله اول درگیری از ناحیه متهم اصابت کرده و مقتول به زمین افتاد و نتوانست بلند شود ضربه کاری بوده با توجه به اظهارات غیر موجه متهم در مراحل دادرسی و دفاعیات بلاوجه وکیل مدافع متهم موصوف و اظهارات و شکایت ولی دم مقتول و دفاعیات وی و مفاد کیفرخواست دادسرا و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده امر به نظر دادگاه بزه انتسابی به متهم موصوف آقای ت. م. دایر بر ایراد صدمه عمدی منتهی به قتل مرحوم خ. ح. محرز و مسلم است، دادگاه با لحاظ تقاضای قصاص نفس از ناحیه ولی دم مقتول به استناد ماده ۲۱۱ و بند (ب) ماده ۲۹۰ و مواد ۳۵۰ و۳۵۸ و ۴۱۷ و۴۱۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ حکم بر قصاص نفس متهم موصوف صادر و اعلام می گردد. اولیاءدم مقتول می توانند با اذن ولی امر مسلمین یا مقام مأذون از ناحیه معظم له قاتل را قصاص نمایند. ثانیا: در خصوص اتهام آقای م. م. و خانم ر. م. دایر بر شرکت در ایراد ضرب و جرح عمدی منتهی به قتل مرحوم خ. ح. با توجه به محتویات پرونده امر و مراتب فوق الذکر و اظهارات مطلعین و اظهارات همسر و فرزند مقتول در بدو امر و اظهارات متهم ت. م. و اظهارات و دفاعیات موجه متهمین موصوف و مفاد گواهی های پزشکی قانونی به نظر دادگاه با در نظر گرفتن دفاعیات موجه وکیل مدافع متهمین دلیل کافی بر ایراد صدمه منتهی به ضربه مغزی و قتل مرحوم از ناحیه متهمین موصوف وجود ندارد. بر این اساس دادگاه به استناد اصل ۳۷ قانون اساسی حکم بر برائت متهمین م. و ر. م. از بزه شرکت در ایراد صدمه عمدی منتهی به قتل مرحوم خ. ح. صادر و اعلام می گردد. این رأی حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی محترم کشور می باشد. پس از ابلاغ دادنامه، وکیل محکوم علیه نسبت به آن اعتراض و فرجام خواهی کرده است. خلاصه لایحه آقای وکیل این است که ۱-جواب پزشکی قانونی در پاسخ به سؤال دادگاه دائر بر تعیین ضربه کشنده و نیز تأخیر در انتقال به بیمارستان و تأثیر آن در مرگ مبهم است، ۲- با توجه به این که معلوم نیست کدام ضربه باعث مرگ شده تقاضای اعمال مواد ۳۳۲ الی۳۳۴ قانون مجازات اسلامی را دارد، ۳- اظهارات شهود در دادسرا و دادگاه و مرجع انتظامی متعارض هستند، ۴- بنا بر صحبت هایی مرحوم با موتور سیکلت به کلانتری رفته و به زمین خورده است و نیز در زمان بستری سهل انگاری صورت گرفته، تقاضای توجه به مطالب مذکور را دارد. بنابراین تقاضای تحقیقات جامع و نقض رأی صادره را دارد. سپس پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای غلامحسین ذات عجم عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمیدرضا محمدباقری دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر با توجه به شکایت اولیاءدم و اقرار متهم به سنگ پرانی سوی مقتول و دیگر محتویات پرونده عقیده به ابرام دادنامه دارم، در خصوص دادنامه فرجام خواسته مشاوره نموده و چنین رأی می دهد:


رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجام خواهی آقای ت. م. با وکالت آقای م. گ. نسبت به دادنامه شماره ۳۱۷ مورخه ۹۴/۸/۲۷ شعبه اول دادگاه کیفری یک استان ... در قسمت محکومیت وی به قصاص نفس با توجه به محتویات پرونده و ایرادات ذیل الذکر موجه و قابل پذیرش تشخیص داده می شود، ۱- با بررسی محتویات پرونده و دفاعیات متهم هر چند او در مراحل مختلف تحقیق و دادرسی پرتاب سنگ به سوی مقتول را قبول کرده است لیکن دلیلی بر قصد زدن سنگ از سوی متهم به سر مقتول در پرونده اقامه نشده است. صرف پرتاب سنگ بدون هدف گیری موضع حساس بدن از مصادیق ارتکاب عمل نوعا کشنده محسوب نمی شود و مشمول بند (ب) ماده۲۰۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ (حاکم در زمان وقوع جرم) و یا بند (ب) ماده۲۹۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نمی باشد. دادگاه در رأی صادره دلایل مثبته ای را در این خصوص ذکر نکرده است. ۲- حسب مفاد بند (ب)ماده۲۹۰ قانون مجازات اسلامی که مورد استناد دادگاه در صدور حکم قصاص قرار گرفته در صورتی عمل متهم از مصادیق قتل عمد محسوب می شود که علاوه بر نوعا کشنده بودن آن بایستی متهم آگاه و متوجه باشد که آن عمل ارتکابی نوعا موجب جنایت واقع شده می گردد؛ در مانحن فیه متهم ادعا دارد که به لحاظ عصبانیت و درگیری سنگ را به طرف مقتول پرتاب کرده و توجه و آگاهی به اصابت آن به سر مقتول و یا کشنده بودن آن نداشته است. دادگاه در صورت اعتقاد به آگاهی و توجه متهم به این مسئله نیز استدلالی ذکر نکرده است، ۳- نظریه پزشکی قانونی خصوصا کمیسیون پزشکی در خصوص علت تامه فوت مقتول و این که ضربه واحد منجر به آسیب مغزی گردیده یا ضربات متعدد بوده و خونریزی مغزی موجب فوت ناشی از کدام یک از ضربات وارده بوده است مبهم می باشد. همچنین تأثیر سکته مغزی ایجاد شده یا عدم مداوا و معالجه مناسب و به موقع مقتول در فوت وی تعیین نشده است. با توجه به مراتب مذکوره، در وضعیت فعلی چنین به نظر می رسد که عمل ارتکابی متهم از مصادیق بند(ب) ماده۲۹۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نبوده و با بند(الف) ماده ۲۹۱ قانون مذکور در خصوص قتل شبه عمد انطباق داشته باشد. بنابراین رأی فرجام خواسته به استناد بند ۴ شق(ب)ماده۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری نقض و رسیدگی مجدد به پرونده به دادگاه هم عرض صادرکننده رأی منقوض ارجاع می شود. مناسب است دادگاه هم عرض در رسیدگی بعدی اولا- به موضوع وزن و اندازه سنگ یا سنگ های پرتاب شده، فاصله پرتاب و هدف گیری آن نسبت به مواضع حساس بدن مقتول، وضعیت قرار گرفتن متهم و مقتول در زمان پرتاب سنگ با توجه به مستندات پرونده و در صورت لزوم تحقیق مجدد و معاینه محل دقت کافی و مناسب نماید. ثانیا - از پزشکی قانونی خواسته شود بر مبنای علمی نظریه صریح در خصوص علت تامه مرگ با توجه به محل اصابت سنگ، تعداد ضربات وارده به سر مقتول، عارضه ایجاد شده، نحوه درمان و مراجعه به موقع به مراکز درمانی و معالجه صحیح و به موقع را ابراز نمایند. ثالثا- سؤالات از متهم و مطلعین و شهود باید به نحوی باشد که صحنه درگیری دقیقا ترسیم شود تا کیفیت و نحوه وقوع اعمال انجام یافته منتسب به هر شخص مشخص و از عبارات مبهم استفاده نشود. جزئیات باید دقیقا ذکر شود.

شعبه چهل و دوم دیوان عالی کشور- رئیس و عضو معاون

دکتر یداله علیزاده- غلامحسین ذات عجم