رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره پرداخت دیه از بیت المال

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۳۰۰۰۲۸
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۳۰۰۰۲۸
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۲/۰۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۳ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعپرداخت دیه از بیت المال
قاضیعلی اصغرباغانی
علی اکبر یساقی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره پرداخت دیه از بیت المال: پرداخت دیه از بیت المال وقتی است که جسدی در شارع عام کشف شود یا لااقل اصل وقوع قتل محرز باشد.

رأی خلاصه جریان پرونده

در این پرونده آقای ق.س. در ۲۰/ ۱۰/ ۱۳۷۳ مفقود شده است. خودرو در ۲۷/ ۱۰/۱۳۷۳ به شخصی به نام ع.ی. فروخته شده، فروشنده خود مفقود قلمداد شده است. آقای ب.ع. به عنوان متهم در دایره آگاهی اقرار کرده است که با م.ج.، ب.ت.، م.ب. و ی.ف. و ف.الف.، ق.س. را به قتل رسانده اند. خانمی به نام الف. و همسر ب. نیز معاونت داشته است و گفته: پس از سرقت اتومبیل دست و پای مقتول را بسته و او را خفه کرده اند، لیکن در ادامه تحقیقات نه جسد مقتول کشف شده و نه دلایل جهت قتل اعلامی کشف گردیده است و متهم ب.ع. در تحقیقات مرجع قضایی اقاریر مزبور را ناشی از شکنجه دانسته. آقای ص.ع. به عنوان بنگاهی که معامله نزد او انجام شده احضار، وی حضور خود مفقود را با یک خانم مسن جهت فروش تأکید کرده است، لیکن اثر انگشت ذیل قولنامه با اثر انگشت متوفی تطابق نداشته است، حکم به برائت متهمین صادر گردید، لیکن شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور آن را نقض جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارسال کرده است. متهم ب.ع. اظهارات خود را بر اثر شکنجه اعلام کرده، دادگاه هم-عرض قید کرده پس از ۱۹ سال اقدامات قتل عمد توجه به متهمین ندارد، حتی دلیل قاطع بر کشته شدن مفقود وجود ندارد. حتی اولیای دم بدون قاطعیت در احراز قتل تقاضای دیه دارند، لذا حکم به برائت ع.ی.، ص.ع. و ب.ع. صادر کرده است و رأی صادره را قابل اعتراض اعلام کرده است. اولیای دم می گویند از ص.ع. تحقیق کافی به عمل نیامده و وی از مراغه متواری دور تهران مستقر شده است. متهم ردیف اول بدوا به قتل اعتراف کرده است، به اقاریر او توجهی نشده است، حالا که دسترسی به قاتلین مقدور نیست دیه ما از بیت المال پرداخت شود. چرا انکار بعدالاقرار آقای ع.م. صدور حکم قرار گرفته است. با این دلایل به حکم صادره اعتراض کرده اند.

هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای یساقی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای علیخانی دادیار دادسرای دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر: این که طبق مقررات و موازین قانونی درخواست رسیدگی و صدور حکم شایسته را دارم. ; دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۴۱۴۹۶۰۰۲۲۱ مورخه ۲۸/ ۰۲/۱۳۹۲ تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده، ختم رسیدگی را اعلام، چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در این پرونده برای دومین بار حکم به تبرئه متهمان به قتل ق.س. صادر گردیده است. این دادنامه طی شماره ۹۲۰۹۹۷۴۱۴۹۶۰۰۲۲۱-۲۸/ ۰۲/۱۳۹۲ پس از ۱۹ سال تحقیق صادر گردیده و در آن قید شده: ۱- اصل وقوع قتل محرز نیست. ۲- اولیای دم در وقوع قتل قاطعیت ندارند. ۳- دلایل کافی در جهت توجه اتهام به متهمان وجود ندارد. پرداخت دیه از بیت المال وقتی است که جسدی در شارع عام کشف شود یا لااقل اصل وقوع قتل محرز باشد که در مانحن فیه چنین نیست. تمام اهتمام لازم برای کشف حقیقت به کار گرفته شده است، لیکن تاکنون حتی اثری از اصل وقوع قتل به دست نیامده است. با توجه به اتکاء و استناد دادگاه به اصل برائت حکم صادره از محکمه ای صالح پس از استماع مدافعات طرفین با رعایت تشریفات قانونی طبق محتویات پرونده و موازین شرعی صادر گردیده است. در اعتراض معترضان نکته ای جدید وجود ندارد که باعث منفعت رأی شود پرداخت دیه از بیت المال نیز موجبی ندارد. حکم صادره به استناد بند الف ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری ابرام می گردد. وکیل متذکر می شود در مورد اصل مفقود شدن ق.س. باید مفتوح بماند و تحقیقات ادامه یابد. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه سیزدهم دیوان عالی کشور عضو معاون

باغانی یساقی