رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره (۱)-تأثیر ازاله بکارت بر اثبات زنا(۲)- نحوه مطالبه ارش البکاره یا مهر المثل

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۳۰۰۱۰۳
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۳۰۰۱۰۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۳/۲۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۳ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوع(۱)-تأثیر ازاله بکارت بر اثبات زنا(۲)- نحوه مطالبه ارش البکاره یا مهر المثل
قاضیعلی اکبر یساقی
علی اصغرباغانی
محمد حسین ارجمند

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره (۱)-تأثیر ازاله بکارت بر اثبات زنا(۲)- نحوه مطالبه ارش البکاره یا مهر المثل: (۱)-بین ازاله بکارت و اثبات زنا، ملازمه وجود ندارد. (۲)-مطالبه ارش البکاره یا مهرالمثل به تبع وقوع جرم ،نیاز به دادخواست ندارد و صرفا با تقاضای مجنی علیه در محکمه کیفری، مورد رسیدگی قرار می گیرد.

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم پ. شکایت کرده است که: روزنامه گرفتم اطلاعیه جذب کارمند برای مشاور املاک... چاپ شده بود زنگ زدم برای کار که رفتم مشغول به کار شدم، ۳ روز آنجا بودم، روز دوم شناسنامه را از من گرفت قرار کاری نوشت و مبلغ دویست هزار تومان برای هزینه رفت وآمد به من داده چون محل کارم با ر. فاصله داشت، تا بعدا از حقوقم کسر نماید. روز سوم که متوجه شدم شخص سالمی نیست، آمدم به منزل گفتم که نمی خواهم سرکار بروم اما شناسنامه ام دست ایشان مانده بود. چهارشنبه هفته گذشته زنگ زدم به م. که مدیر مشاور املاک بود گفتم که پنجشنبه می آیم برای شناسنامه، روز پنجشنبه رفتم ، مشاورین ایشان طبقه پایین بود ازآنجا زنگ زدم به طبقه بالا که منزلش نیز در طبقه دوم است گفت من نمی دانستم که امروز می خواهی بیایی، بهانه آورد. آمدم پایین رفتم داخل که صحبت کنیم اتاق مشاوره حتی دایی و پسرداییش نیز آنجا بودند که باهم مشاجره کردیم چون شناسنامه را به من نمی داد حتی به دروغ (گفتم) که فردا مراسم عقد دارم که شناسنامه مرا بدهد، زبان بازی کردم، مقداری آرام تر که شناسنامه مرا بدهد، روز اول به من گفته بود که یک نفر آشپز نیز می خواهم همان روز به من گفت بیا بالا آشپزی کن هم خودت غذا بخور و هم من، چون کسی نیست که آشپزی کند. روز اول که می خواستم شروع به کار کنم گفت اگر کسی از تو سؤال کرد اینجا چکار می کنی بگو با من دوستی که کسی به تو کاری نداشته باشد ... یکی از مشاورین املاک بعد با من رابطه نزدیکی برقرار کرد. س - دخول صورت گرفت ؟ دست نوشته ای از من گرفت که سه روز کار کرده ام شصت هزار تومان گرفته ام ... من خسارت وارده را می خواهم زیرا ازاله بکارت روی داده و آبرو و حیثیت من از بین رفته است. من دیه را می خواهم و این که نزدیکی به زور انجام شد .. حتی من زیر چشم راست ایشان را چنگ زده ام زخمی شده است، رابطه ما شرعی نبود. همین مطالب را در صفحه ۲ نیز بیان کرده است. متهم هیچ گاه در دادگاه حاضر نشده و حسب اظهار وکیل اش از کشور خارج شده، بعد از خروج به مبادی خروجی کشور دادستانی کل مراتب ممنوع الخروجی وی را اعلام کرده است. سائیدگی آرنج ساعد دست راست و سائیدگی آرنج دست چپ شاکیه گواهی شده و پزشکی قانونی اعلام کرده: پرده بکارت از نوع حلقوی و دارای خراشیدگی توأم با کبودی در ناحیه ساعت: ۹ است که مربوط به ۳ -۲ روز اخیر می باشد. در معاینه ناحیه مقعد کمی گشادتر از حد طبیعی است که می تواند در اثر دخول جسم سخت یا بیماری های مزمن گوارشی ... حادث گردیده باشد. (ص ۷ )ک. به وکالت از م. متهم از وی دفاع کرده و پزشکی قانونی پس از انجام آزمایش لازم اعلام کرده است: وجود مایع منی بر روی یکی از سوآپ های واژن و مانتو و لباس زیر، مثبت است. ضمنا مانتوی مذکور، آلوده به خون نیز می باشد. پ. مجددا در دادگاه گفته است: پشت سرم در را قفل کرد من را به زور به روی تخت انداخت من را به تهدید فرامی خواند، به عنوان رابطه تجاوز شکایت دارم. متهم هیچ گاه در دادگاه حاضر نشده ولی وکیل وی ک. لایحه ای ارسال، موکل خود را آدمی مذهبی معرفی کرده و گفته: هیچ گونه رابطه ای با شاکیه نداشته و مشاجره ای عادی بوده است و شاکیه پول می خواهد و تناقض در گفتار دارد و دخول بنا بر نظر پزشکی قانونی صورت نگرفته است. سرانجام دادگاه با اکثریت چهار نفر اجمالا چنین رأی داده است - اولا : زنای به عنف به لحاظ فقدان ادله اثباتی و عدم حصول قناعت ثابت نیست . در این مورد قرار منع پیگرد صادر شده است. اما اتهام متهم م. دایر بر رابطه نامشروع و ضرب وجرح عمدی نسبت به شاکیه با عنایت به شکایت شاکیه تحقیقات محصله تقارن زمانی صدمات وارده به شاکیه با زمان ادعایی نامبرده و توجها به سایر قرائن و امارات موجود وقوع جرم محرز بوده و عمل با مواد ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی ( تعزیرات ) و ۲۳ و ۷۰۹ و ۷۱۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مطابق است، وی را به ۹۹ ضربه شلاق و یک سال تبعید به شهرستان خ. و پرداخت دیات مربوطه و دو و نیم درصد دیه کامله بابت تغییر رنگ و ارش پارگی بکارت و صرفا صدمه به عضوی از اعضاء بدن ( بکارت ) در حق شاکیه محکوم می نماید . پس از ابلاغ اولا : خانم پ. نامه ای نوشته که به حکم اعتراض دارد، چون تجاوز واقع شده و کل دیه حق من است، حق ناحق نشود، به من کمک کنید. وکیل محکوم علیه م. نیز با تقدیم لایحه ای ضمن تکرار مفاهیم لایحه قبلی خود به رأی اعتراض کرده که لایحه وی قرائت گردید. اینک پس از تبادل نظر و مشورت ختم رسیدگی را اعلام ، به شرح برگ آتی مبادرت به صدور رأی می نماید . هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای علی اکبر یساقی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمدحسین ارجمند دادیار محترم دادسرای دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر صدور رأی شرعی و قانونی با توجه به محتویات پرونده مورد استدعاست. در مورد دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۵۶۰۰۳۵۴ مورخه ۱۳۹۳/۱۰/۲۰ تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده، چنین رأی می دهد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اعتراض وکیل آقای م. نسبت به دادنامه شماره فوق الذکر صادره از شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان ت. وارد نیست. رأی از محکمه ای صالح با رعایت تشریفات قانونی در قسمت مجازات شلاق و تبعید و دیات غیر از دیه مربوط به پرده بکارت، طبق موازین شرعی و قانونی صادر گردیده است و در این قسمت عینا تأیید می گردد و شاکیه به این قسمت از حکم اعتراضی نداشته است. اما اعتراض شاکیه به نحوه صدور حکم در مورد پرده بکارت خلاف موازین قانونی است چون، اولا: نظریه پزشکی قانونی ازاله بکارت را می رساند چون پرده حلقوی بوده، آلوده بودن لباس به خون نیز مؤید همین ضایعه بوده، به علاوه ادعا این است که بکارت با دست زایل شده است. بین عدم اثبات زنا و عدم پارگی بکارت ملازمه نیست چون اثبات زنا طریق خاص خود را دارد، اما نحوه تعیین دیه بکارت که عضوی عادی تلقی شده، مخدوش است. چون به موجب ماده / ۶۵۸ ق.م.ا هرگاه ازاله بکارت غیر همسر با مقاربت یا به هر وسیله دیگری و بدون رضایت صورت گرفته باشد، موجب ضمان مهرالمثل و مطابق مفاد ماده ۱۰۹۱ ق.م برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود که در مانحن فیه این موازین رعایت نشده است. همچنین چنانکه مذکور افتاد مجموع اظهارات بی شائبه شاکیه نظریه پزشکی قانونی ثابت می کند که بکارت زایل شده است و بین عدم ازاله و عدم اثبات زنا ملازمه وجود ندارد، چون زنا عبارت از دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در قبل یا دبر زن. در مانحن فیه ادعا، ازاله توسط دست است و ماده / ۶۵۸ ازاله به هر وسیله دیگر را موجب ضمان مهرالمثل می داند. بنا به آنچه یادشده به استناد شق ۴ بند ب ماده / ۲۶۵ ق.آ.د.ک حکم در این قسمت به دلیل عدم مطابقت با قانون نقض می شود و به شعبه هم عرض ارجاع می گردد و ضمنا یادآوری می شود: مطالبه ارش البکاره یا مهرالمثل به تبع وقوع جرم، نیاز به دادخواست ندارد و صرفا با تقاضای مجنی علیه در محکمه کیفری باید رسیدگی و منتهی به صدور حکم مقتضی گردد. وحدت ملاک مذکور در رأی وحدت رویه / ۷۳۴ _۱۳۹۳/۷/۲۲ هیئت عمومی، در خصوص عدم ضرورت رعایت تشریفات مقرر برای دعاوی حقوقی، در مان نحن فیه نیز قابل تسری می باشد. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور- مستشاران

علی اصغر باغانی- علی اکبر یساقی- محمدحسین ارجمند