رای هیات تخصصی دیوان عدالت اداری درباره ابطال آیین نامه بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

رای هیات تخصصی دیوان عدالت اداری درباره ابطال آیین نامه بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی

رای هیات تخصصی دیوان عدالت اداری درباره ابطال آیین نامه بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی
مرجع صادر کنندههیأت تخصصی دیوان عدالت اداری
موضوعابطال آیین نامه بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی
کلاسه پرونده۹۷۰۱۵۸۴      
تاریخ رأیيکشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۹
شماره دادنامه۹۹۰۹۹۷۰۹۰۶۰۱۰۸۳۵       

شاکی دادخواستی به طرفیت دولت جمهوری اسلامی ایران به نمایندگی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خواسته ابطال آیین نامه بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی به دیوان عدالت اداری تقدیم کرده که به هیأت عمومی ارجاع شده است

دلایل شاکی برای ابطال مقرره مورد شکایت

۱-آیین نامه باعث افزایش تعداد مشمولان بیمه قالیبافان از ۸۸ هزار نفر به ۶۰۰ هزار نفر و افراد پاره وقت را هم در برگرفته است.

۲-آیین نامه با جایگزین نمودن عناوین استادکار و کارگر ماهر با عنوان بافنده درآیین نامه جدید بر دستمزد آنان تاثیر گذارده است و حق استادکاران و کارگران را تضییع نموده است.

۳- تبصره های ۱، ۲ و ۳ ماده ۱ قانون در مورد مشمولان، کارگاههای خانگی و بازرسی این نوع کارگاهها در آیین نامه حذف شده است.

۴-ماده ۳ آیین نامه بدون در نظر گرفتن مهارت استادکاران و کارگران تدوین شده و مغایر با ماده ۱ قانون بیمه قالیبافان است.

۵-ماده ۵ آیین نامه مغایر با مفاد قانون بیمه قالیبافان است چون کارت شناسایی در قانون ذکر نشده است.

۶- ماده ۶ آیین نامه مربوط به موضوع قانون بیمه بازنشستگی فوت و کارافتادگی باقندگان قالی، قالیچه و زیلو مصوب۱۳۷۶ و مغایر ماده ۴ قانون بیمه قالیبافان است.

در پاسخ به شکایت مذکور ، مدیر کل حقوقی سازمان تامین اجتماعی به موجب لایحه شماره ۲۵۵۰/۹۸/۷۱۰۰ مورخ ۷/۵/۹۸ به طور خلاصه توضیح داده است که :

۱-طرح دعوا به طرفیت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به نمایندگی از دولت فاقد موضوعیت است چراکه چنین نمایندگی در خصوص آیین نامه مزبور وجود ندارد.

۲- افزایش تعداد بیمه شدگان، امری است که با احصای مشاغل مختلف در ماده ۱ و افزودن شاغلین خانگی و پاره وقت نسبت به قانون سابق رخ داده است و دارای حکم قانونی است.

۳-در خصوص دستمزد مبنای تعیین حق بیمه، آیین نامه در چارچوب مواد ۱ و ۳ قانون به منظور امکان پذیری استمرار بیمه مشمولان و عدم قطع آن بر مبنای مجوز صادره در ماده ۳ قانون مبنای حق بیمه را حداقل دستمزد سالانه شورای عالی کار تعیین نموده است و این امکان نیز در آیین نامه فراهم شده است که در صورت تقاضای پرداخت بیش از ۲۰ درصد حداقل مزد قالیبافان خویش فرما، خود بتواند با پرداخت مازاد بر ۲۰ درصد سهم دولت از مزایای آن بهره مند شود.

۴- در خصوص حذف تبصره ۱، ۲ و ۳ ماده نخست قانون در آیین نامه، مفاد تبصره های یاد شده کارگاههای خانگی را مشمول ماده ۴ قانون کار اعلام داشته و از شمول ماده ۹۸ آن یعنی بازرسی سرزده مستثنی می­سازد. به علاوه سازمان در بخشنامه تلخیصی شماره ۱۸ بیمه شدگان نحوه اجرای تبصره های مذکور را تعیین کرده است. به علاوه عدم اشاره به ماده ای در قانون به معنای حذف آن نیست بلکه به معنی عدم لزوم وضع مقررات اجرایی برای آن است.

به علاوه در پاسخ معاون امور حقوقی دولت به موجب لایحه شماره ۶۶۰۹۷/۳۷۳۰۹ مورخ ۲۸/۵/۹۸ به طور خلاصه توضیح داده است که :

۱- استفاده از عنوان بافندگان بر اساس عنوان خود قانون بوده است.

۲-در خصوص لزوم دارا بودن مجوز و کارت شناسایی که مغایر قانون اعلام شده است، اساسا کارکرد آیین نامه برای تشخیص موضوع و افراد مشمول قانون تعریف و وضع شده است و مدارک مزبور برای شناسایی دقیق مشمولین و جلوگیری از بی نظمی لازم است.

۳- اختیار هیات وزیران جهت وضع آیین نامه مزبور نیز ناشی از اصل ۱۳۸ قانون اساسی است.

جلسه هیات تخصصی کار، بیمه و تامین اجتماعی در تاریخ ۳/۶/۱۳۹۹۹ تشکیل گردید و درخواست ابطال آیین نامه بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی در جلسه مطرح و اعضا به اتفاق آرا به شرح ذیل مبادرت به صدور رای نمودند:

رای هیات تخصصی کار، بیمه و تامین اجتماعی

نظر به این که :۱- با عنایت به عدم پیش­بینی آیین نامه اجرایی برای قانون بیمه های اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی و گردشگری مصوب ۱۳۸۸ و نیاز به ایجاد رویه واحد اجرایی در راستای اجرای قانون، هیات وزیران با اختیار حاصله از اصل ۱۳۸ قانون اساسی به منظور ایجاد رویه و تنظیم و تنسیق امور در راستای وظایف ذاتی خود وضع مقرره معترض عنه را به کمیسیون متشکل از چند وزیر(وزیران عضوکمیسیون امور اجتماعی و دولت الکترونیک هیات دولت) تفویض نموده است، بنابراین تصویب آیین نامه معترض عنه خارج از صلاحیت مرجع وضع نمی­باشد.

۲-با توجه به استفاده لفظ بافندگان در عنوان قانون بیمه، بازنشستگی، فوت و از کارافتادگی بافندگان قالی، قالیچه و زیلو مصوب ۱۳۷۶ و قانون بیمه های اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی و گردشگری مصوب ۱۳۸۸ و با عنایت به اطلاق لفظ بافنده به کارگر و استادکار دارای کارفرما یا فاقد آن، آیین نامه مورد شکایت منجر به توسیع دامنه شمول قانون نشده است.

۳-در مورد حذف کارگاههای خانگی و بازرسی از این نوع کارگاهها،از آنجا که عدم تصریح به حکم خاص مندرج در قانون در آیین نامه همان قانون به معنی حذف آن حکم قانونی تلقی نمی­شود و حکم تبصره ۲ ماده ۱ قانون بیمه های اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی و گردشگری مصوب ۱۳۸۸ در خصوص شمول عنوان کارگاه موضوع ماده ۴ قانون کار بر کارگاه­های خانگی موضوع آن قانون کماکان متبع و لازم الاجراست؛ بنابراین مصوبه معترض عنه از این جهت نیز خلاف قانون و خارج از اختیار نیست.

۴- در موضوع تاثیرگذاری بر حقوق مبنای محاسبه حق بیمه استادکاران و کارگران با توجه به مهارت آنها اولا مصوبه مورد اعتراض اساسا در مقام تعیین دستمزد مشمولین قانون نیست، ثانیا در قانون حکمی برای تعیین میزان حق بیمه مشمولین قانون تعیین نشده است وماده ۳ آیین نامه مزبور با عنایت به قراردادی بودن بیمه بافندگان صرفا در مقام بیان حداقل مبنای حق بیمه بوده است و مطابق صراحت ذیل آن ماده ، محدودیتی جهت افزایش حقوق مبنای محاسبه حق بیمه وجود ندارد.

۵-صدور کارت شناسایی برای بافندگان درراستای اجرای قانون بیمه های اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی و گردشگری مصوب ۱۳۸۸ بوده و در جهت هدف آن قانون مبنی بر شناسه­دار کردن فعالین این عرصه بوده و مغایر قانون مذکور نمی باشد.

۶- قانون بیمه های اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی و گردشگری مصوب ۱۳۸۸ در مورد سن سکوت کرده است؛ با این وجود حکم مندرج در تبصره ۲ ماده واحده قانون بیمه بازنشستگی ، فوت و ازکارافتادگی بافندگان قالی، قالیچه ،گلیم و زیلو مصوب ۱۳۷۶ که اشعار می­دارد حداکثر سن برای بیمه شدن این افراد ( بافندگان موضوع قانون) پنجاه سال تمام خواهد بود از طرفی با استنباط از ماده ۷۹ قانون کار که انجام کار به وسیله افراد کمتر از ۱۵ سال را ممنوع اعلام کرده است، بنابراین قوانین مذکور ملاک عمل برای حداقل و حداکثر سن بهره­مندی از مزایای بیمه بافندگان است، لذا ماده ۶ آیین نامه مورد اعتراض که محدوده سنی ۱۵ تا ۵۰ سال را مجاز به انعقاد قرارداد بیمه دانسته است مغایرتی با قانون ندارد ؛ بنابراین مستند به بند (ب) ماده ۸۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری آیین­نامه معترض عنه مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات تشخیص نگردیده و قابل ابطال نمی باشد. رأی صادره ظرف مدت بیست روز از زمان صدوراز جانب رئیس محترم دیوان یا ده نفر از قضات محترم دیوان قابل اعتراض است.

غلامرضا مولابیگی

رییس هیات تخصصی کار، بیمه و تامین اجتماعی

دیوان عدالت اداری


کدمنبع: 13416