رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره ابطال بخشنامه شماره ۱/۱۹ جدید درآمد سازمان تأمین اجتماعی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره ابطال بخشنامه شماره ۱/۱۹ جدید درآمد سازمان تأمین اجتماعی

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره ابطال بخشنامه شماره ۱/۱۹ جدید درآمد سازمان تأمین اجتماعی
مرجع صادر کنندههیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکیآقای ضیاءالدین رضوانی
موضوعابطال بخشنامه شماره ۱/۱۹ جدید درآمد سازمان تأمین اجتماعی
کلاسه پرونده۲۷۵/۸۶
تاریخ رأیيکشنبه ۲ تير ۱۳۸۷
شماره دادنامه۸۷/۲۱۳

مقدمه: شاکی در دادخواست تقدیمی اعلام داشته است، آقای جبار محمدپناه از سال ۱۳۷۷ مستاجر دو باب مغازه واقع در کرمانشاه بولوار طاق بستان بوده که به عنوان تعمیرگاه یخچال از آن استفاده میکرده پس از انقضاء مدت اجاره از تخلیه مغازه امتناع میکرده که با اقامه دعوی علیه او پس از ۴ سال رسیدگی مطابق دادنامه شماره ۱۵۱ مورخ ۲۸/۱/۱۳۸۵ صادره از شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه با حکم قطعی مغازه تخلیه به اینجانب تحویل داده شد بعد از تخلیه برای اطلاع از وضع مستاجر به سازمان تامین اجتماعی کرمانشاه مراجعه کردم، فرمودند مستاجر ۰۰۰/۰۰۰/۲۵ ریال بابت بیمه کارگران به تامین اجتماعی بدهکار است که با عنایت به تاخیر تادیه و جریمه، شما باید بپردازید

با ارائه دادنامه شماره ۴۷۳ مورخ ۲۹/۹/۱۳۸۳ صادره از هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال تذکر بند ۲-۱-۲ بخشنامه شماره ۱۹ جدید درآمد سازمان تامین اجتماعی در خصوص مسئولیت تضامنی موجر یا مستاجر در قبال بدهی های کارفرمایان بابت حق بیمه کارگران، متاسفانه با استنباط ناصحیح از ماده ۳۷ قانون تامین اجتماعی در خصوص بدهی واگذار کننده و تعبیر آن به بدهی کارگاه با استناد به بخشنامه شماره ۱/۱۹ جدید درآمد مرقوم فرمودهاند، با توجه به رأی دیوان عدالت اداری پیگیری مطالبات خود را از مالک کارگاه متوقف و کارفرمای بدهکار مورد پیگیری قرار خواهند گرفت

اما چنانچه در خصوص ملاک مورد نظر جهت نقل و انتقال از این سازمان استعلام به عمل آمد ناگزیر بایستی کلیه بدهیهای کارگاه تا تاریخ روز تسویه گردد در غیر اینصورت دفاتر اسناد رسمی مجاز به تنظیم سند نخواهد بود و با این ترفند در صدد بلااثر کردن حکم دیوان هستند

نظر به اینکه بخشنامه شماره ۱/۱۹ جدید درآمد سازمان تامین اجتماعی مخالف عدالت و انصاف و مغایر با رأی وحدت رویه دیوان است و برای حق مالکیت اینجانب محدودیت قائل شده وبدهی کارفرما را به مدت ۱۰ سال از وی مطالبه نکرده و اکنون از من مطالبه مینمایند که این امر موجب خسارت مادی و معنوی به

اینجانب گردیده لهذا مستندا به رأی وحدت رویه شماره ۴۷۳ مورخ ۲۹/۹/۱۳۸۳ صادره از هیأت عمومی دیوان عدالت اداری تقاضای رسیدگی و صدور حکم به ابطال بخشنامه شماره ۱/۱۹ جدید درآمد سازمان تامین اجتماعی به شماره ۱۶۵۸۳-۵۲ مورخ ۱۹/۳/۱۳۸۴ را دارد

سرپرست دفتر امور حقوقی سازمان تامین اجتماعی در پاسخ طی نامه شماره ۶۳۹۰/۷۱۰۰ مورخ ۷/۳/۱۳۸۷ اعلام داشتهاند، ۱- شاکی به زعم خود صدور رأی شماره ۴۷۳ مورخ ۲۹/۹/۱۳۸۳ را منجر به انتفای احکام مندرج در ماده ۳۷ قانون تامین اجتماعی دانسته است

در حالی که این مطلب به دلایل زیر فاقد مبنای قانونی است

اولا، آنچه مورد اظهارنظر شورای محترم نگهبان به شرح منعکس در

رأی هیأت عمومی

یاد شده قرار گرفته به صراحت ابطال تذکر بند ۲-۱-۲ بخشنامه شماره ۱۹جدید درآمد سازمان (مسئولیت تضامنی موجر و مستاجر) بوده که در واقع یکی از قواعد و احکام مندرج در ماده ۳۷ قانون تامین اجتماعی میباشد

علیهذا تعمیم این امر بدون هیچ ادلهای به سایر احکام مندرج در مقرره اخیرالذکر خصوصا لزوم اخذ مفاصا حساب به هنگام تنظیم سند رسمی فاقد محمل قانونی میباشد

ثانیا فرض صدور رأی از هیأت عمومی دیوان مبنی بر ابطال احکام مندرج در یک قانون فرضی محال است

آنچه در صلاحیت هیأت عمومی میباشد، رسیدگی به شکایت اشخاص از آییننامهها و سایر نظامات و مقررات از حیث مخالفت مدلول آنها با قانون یا شرع میباشد که در صورت اخیر نیز اظهارنظر شورای محترم نگهبان مطرح شده تذکر ذیل بند ۲-۱-۲ بخشنامه ۱۹ جدید درآمد سازمان بوده که منجر به ابطال آن شده و سازمان نیز طی بخشنامه شماره ۱/۱۹ جدید به آن عمل نموده است

معهذا با عنایت به اینکه شورای نگهبان در خصوص ماده ۳۷ قانون تامین اجتماعی نظری نداده و ابطال قانون نیز عمل تشریفاتی است که تابع ضوابط و مقررات حاکم و خاص خویش میباشد لذا قائل شدن به ابطال این ماده غیر موجه است

۳- لزوم مفاصا حساب در هنگام نقل و انتقال محل کارگاه که در قسمت دوم بخشنامه ۱/۱۹ جدید درآمد سازمان به آن اشاره و تاکید شده است کاملا متکی و مستند به منطوق صریح آن قسمت از ماده ۳۷ قانون تامین اجتماعی است که بیان میدارد، هنگام نقل و انتقال عین یا منافع موسسات وکارگاههای مشمول این قانون اعم از اینکه انتقال به صورت قطعی، سرقفلی، رهنی، صلح حقوق یا اجاره باشد از اینکه انتقال بطور رسمی یا غیر رسمی انجام بگیرد انتقال گیرنده مکلف است گواهی سازمان را مبنی بر نداشتن

بدهی معوق بابت حق بیمه و متضرعات آن از انتقال دهند مطالبه نمایند

دفاتر اسناد رسمی مکلفند در موقع تنظیم سند از سازمان راجع به بدهی واگذار کننده استعلام نمایند

در واقع همان گونه که دفاتر اسناد رسمی باید مطابق ماده ۱۹۷ قانون مالیاتهای مستقیم در فرض هرنوع نقل و انتقال ناچار به اخذ مفاصا حساب مالیاتی هستند و مطابق ماده ۷۴ شهرداری قبل از انجام معامله نسبت به ملک مفاصا حساب عوارض شهرداری مطالبه کنند در این خصوص نیز میبایست وفق نص صریح قانون از معامل مفاصا حساب تامین اجتماعی را مطالبه نمایند

بنابراین ادعای شاکی مبنی بر سعی در بلااثر نمودن حکم دیوان از سوی سازمان نشان دهنده عدم دقت کافی شاکی خصوصا قواعد مندرج در ماده ۳۷ قانون تامین اجتماعی است و تقاضای رد شکایت را دارد

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید

رأی هیأت عمومی

به موجب ماده ۳۷ قانون تامین اجتماعی هنگام نقل و انتقال عین یا منافع موسسات و کارگاههای مشمول این قانون اعم از اینکه انتقال به صورت قطعی، شرطی، رهنی، صلح حقوق یا اجاره باشد و اعم از اینکه انتقال بطور رسمی یا غیررسمی انجام بگیرد، انتقال گیرنده مکلف است گواهی سازمان را مبنی بر نداشتن بدهی معوق بابت حق بیمه و متفرعات آن از انتقال دهند مطالبه نماید هر چند به صراحت ماده ۳۶ قانون تامین اجتماعی پرداخت حق بیمه کارگران کارگاه و مطالبات معوقه سازمان تامین اجتماعی از این بابت به عهده کارفرما (مستاجر کارگاه) است و مالک و موجر عرصه و اعیان ملک بدون تحقق شرایط مقرر در مادتین ۲ و ۳ قانون کار، کارفرما محسوب نمیشود و مسئولیتی در پرداخت حق بیمه کارگران مستاجر خود ندارد، لیکن نظر به اینکه بخشنامه شماره ۱/۱۹ جدید درآمد سازمان تأمین اجتماعی متضمن اشتغال ذمه مالک و موجر محل به پرداخت حق بیمه کارفرمای کارگاه نیست، بنابراین مغایرتی با قانون ندارد

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری معاون قضائی دیوان عدالت اداری رهبرپور


کدمنبع: 3182