رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض آراء صادره از شعب دوم، سوم و چهارم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض آراء صادره از شعب دوم، سوم و چهارم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض آراء صادره از شعب دوم، سوم و چهارم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
مرجع صادر کنندههیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکیآقایان 1- علی پورجوادخواه 2- وجیهالله البرزی
موضوعاعلام تعارض آراء صادره از شعب دوم، سوم و چهارم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
کلاسه پرونده۷۳۳، ۱۹۳/۸۲
تاریخ رأیيکشنبه ۲۶ تير ۱۳۸۴
شماره دادنامه۸۴/۱۷۰-۱۷۱

مقدمه:الف-۱- شعبه شانزدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۹/۵۹ موضوع شکایت آقای مصطفی غلامی زانوسی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی به خواسته برقراری حقوق بازنشستگی به شرح دادنامه شماره ۲۰۰۷ مورخ ۹/۱۲/۱۳۷۹ چنین رأی صادر نموده است طبق گواهی مورخ ۲۲/۹/۱۳۷۸ شرکت ایران پوپلین مبنی بر آنکه جهت اخذ گواهی مهر استاندارد ایزو ۹۰۰۲ از تجارب چندین ساله ایشان و تجربه و آموزش نیروهای جوان در کارخانه استفاده گردیده و بعد از اخذ مهر استاندارد نامبرده از این کارخانه رفتهاند

نظر مشورتی مورخ ۲۳/۱۲/۷۸ اداره کل قوانین مجلس شورای اسلامی مشعر است،اولا قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمه شدگان تأمین اجتماعی از تاریخ تصویب آییننامه اجرائی آن به مدت یک سال تمدید گردیده و حسب گزارش اداره تنقیح قوانین آییننامه در اجرای تبصره ذیل ماده واحده قانون تمدید مهلت در تاریخ ۲۸/۷/۱۳۷۰ به تصویب هیأت وزیران رسیده که تا تاریخ ۲۸/۷/۱۳۷۱ قانون بازنشستگی معتبر بوده است

ثانیا آنچه به عنوان قطع مستمری و سایر مجازاتهای موضوع تبصره ۷ قانون یاد شده معرفی گردیده اشتغال افراد بازنشسته به عنوان حقوقبگیر میباشد

با عنایت به تعریف حقوق در بند ۵ ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ که عبارت است از وجوه یا مزایای نقدی و غیرنقدی مستمر که در مقابل کار به بیمه شده داده میشود، بدیهی است اشتغال بازنشستگان موضوع این نظریه فاقد اوصاف مزبور بوده و توان حقوقبگیر را نداشتهاند

همانگونه که در نظریه مشورتی اداره کل قوانین آمده، مجازات قطع مستمری نسبت به بازنشستگان پیش از موعد با عنوان اشتغال به کار فاقد وجه حقوقبگیری تناسبی فیمابین جرم و مجازات نداشته

ثانیا تعریف حقوقبگیر در قلمرو قانون سازمان تأمین اجتماعی بنابه جهات عدیدهای مشمول این نحو نمیگردد

لذا حکم به ورود شکایت و ابطال تصمیم قطع مستمری نامبرده را صادر و اعلام مینماید

الف-۲- شعبه دوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ۸۰/۱۶۹ موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی نسبت به دادنامه شماره ۲۰۰۷ مورخ ۹/۱۲/۱۳۷۹ شعبه شانزدهم دیوان به شرح دادنامه شماره ۹۴۵ مورخ ۲۱/۹/۱۳۸۰ چنین رأی صادر نموده است

مراد مقنن از عبارت (عدم اشتغال بیمه شده به کار) در بند ۱۵ ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ موضوع تعریف حالت بازنشستگی عدم اشتغال به کار ثابت در کارگاه مشمول قانون کار در قبال دریافت حقوق یا مزد مستمر طبق ضوابط مقرر در باب حداقل و حداکثر ساعات کار و حقوق یا مزداست که تعمیم و تسری آن به ارائه خدمات خاص غیرمستمر درزمان و ساعات محدود با حقالزحمه معین بر مبنای توافق طرفین و قطع مستمری افراد بازنشسته مشمول قانون مذکور به واسطه آن ملاک موجه ندارد

بنابمراتب دادنامه تجدیدنظر خواسته که متضمن این موضوع است وفق موازین و مقررات قانونی صادر گردیده و ایراد و خدشهای برآن وارد نیست، لذا ضمن رد دادخواست تجدیدنظر خواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته عینا تایید و استوار میگردد

ب-۱- شعبه یازدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۸/۱۰۹۷ موضوع شکایت آقای محمدفلاح نژاد به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی مرکز به خواسته لغو تصمیم قطع مستمری شاکی و برقراری مستمری بازنشستگی پیش از موعد به شرح دادنامه شماره ۱۳۱۳ مورخ ۱۸/۱۱/۱۳۷۹ چنین رأی صادر نموده است

نظر به اینکه در مجموع تصدی و اشتغال کار شاکی به عنوان حقوقبگیر در کارگاه معین و به طور تمام وقت احراز و اثبات نمیگردد و حسب اعلام شاکی با توجه به تجربیات و سوابق وی و در مدت زمان محدود و صرفا به منظور آموزش کارگران جوان و کمک به صورت پاره وقت در شرکت ایران پوپلین حاضر گردیده که بعد از آن دیگر در هیچ محلی مشغول به کار مورد نظر قانونگذار نبوده است

علیهذا با توجه بمراتب مذکور چون شاکی به کار دائم و با شرایط مقرر در قانون کار و دستمزد ثابت و معین مشغول نبوده و تسری ماده ۸ آییننامه اجرائی قانون تمدید مهلت قانون بازنشستگی بیش از موعد بیمه شدگان مصوب سال ۱۳۷۰ خصوص با توجه به اعتبار آن تا تاریخ ۲۸/۷/۱۳۷۱ نسبت به ارائه خدمات خاص و غیر مستمر و آموزش در مدت زمان محدود فاقد وجاهت قانونی بوده و شکایت شاکی را وارد تشخیص، ضمن نقض تصمیم متخذه و لغو آن حکم بر الزام سازمان تأمین اجتماعی به برقراری مستمری بیمه بازنشستگی پیش از موعد را صادر میدارد

ب-۲- شعبه چهارم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت۴/۸۰/۳۴ موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره ۱۳۱۳ مورخ ۱۸/۱۱/۱۳۷۹ شعبه یازدهم در پرونده کلاسه ۷۸/۱۰۹۷ به شرح دادنامه شماره ۳۲۲ مورخ ۳۰/۲/۱۳۸۱با رد تجدیدنظر خواهی دادنامه شعبه بدوی را عینا تایید نموده است

ج-۱- شعبه ۲۱ در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۸/۱۱۶۰ موضوع شکایت آقای علیپور جوادخواه به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی استان گیلان به خواسته صدور حکم به برقراری مستمری بازنشستگی به شرح دادنامه شماره ۱۰۰۸ مورخ ۲۳/۷/۱۳۷۹ چنین رأی صادر نموده است

سازمان طرف شکایت اعلام نمود شاکی از تاریخ ۱/۱۰/۱۳۷۲ موفق به بازنشستگی گردیده و مستمری مربوطه لغایت شهریور ۱۳۷۷ را دریافت داشته و با توجه به قراداد و مورخ ۲۸/۱۰/۱۳۷۲ از تاریخ ۱۵/۱۰/۱۳۷۲ در شرکت ایران پوپلین اشتغال به کار داشتند که با کتمان اشتغال خود لغایت شهریور ۱۳۷۷ مستمری بازنشستگی نیز دریافت نموده است و لذا در استناد به تبصره ۷ ماده واحده قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمه شدگان تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۶۷ که مقرر میدارد

چنانچه بیمه شدگانی که براساس این ماده واحده بازنشسته شوند و مجددا به عنوان حقوقبگیر در کارگاهی به کار اشتغال ورزند ضمن قطع مستمری از استفاده مجدد این ماده واحده محروم خواهند شد

لذا ادامه پرداخت مستمری از مهرماه ۱۳۷۷ خودداری شده است

بنابمراتب مذکور اقدام سازمان طرف شکایت را در قطع مستمری وفق موازین قانونی تشخیص حکم به رد شکایت صادر و اعلام میدارد

ج-۲- شعبه سوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ۸۰/۹۳۳ موضوع تقاضای تجدیدنظر آقای علی پورجوادخواه به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره ۱۰۰۸ مورخ ۲۳/۷/۱۳۷۹ شعبه ۲۱ بدوی دیوان به شرح دادنامه شماره ۱۴۰۰ مورخ ۸/۱۰/۱۳۸۰ چنین رأی صادر نموده است، … با بررسی مدلول قرار داد فیمابین مشارالیه و کارخانه ایران پوپلین نظربه اینکه از طرف تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته اعتراض موجه و مؤثری بعمل نیامده و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید مشهود نیست، بنابراین با رد تجدیدنظر خواهی دادنامه بدوی عینا تایید میگردد

ه-۱- شعبه دهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۸/۹۸۳ موضوع شکایت آقای وجیهالله البرزی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی به خواسته، برقراری مستمری پیش از موعد و پرداخت مستمری عقبافتاده به مدت یک سال به شرح دادنامه شماره ۹۷۰ مورخ ۱۰/۶/۱۳۷۹ چنین رأی صادر نموده است، اشتغال به کار شاکی طبق دلالت سوابق و اوراق پیوست دادخواست و غیره محرز و مسلم است و از مصادیق تبصره ۷ ماده واحده قانون بازنشستگی پیش از موعد مصوب ۱۳۶۸ میباشد

بنابمراتب رأی به رد شکایت صادر و اعلام میگردد

ه-۲- شعبه دوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۹/۱۷۰۶ موضوع تقاضای تجدیدنظر آقای وجیهالله البرزی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره ۹۷۰ مورخ ۱۰/۶/۱۳۷۹ شعبه دهم دیوان به شرح دادنامه شماره ۵۴۷ مورخ ۷/۶/۱۳۸۰ چنین رأی صادر نموده است

نظر به اینکه قطع مستمری بازنشستگی قبل از موعد تجدیدنظر خواه با توجه به انعقاد قرارداد مورخ ۹/۴/۱۳۷۵ منعقده بین تجدیدنظر خواه و شرکت ایران پوپلین صورت گرفته است که حاکی از وجود رابطه کارگری و کارفرمائی میباشد و نظر به اینکه اقدام سازمان تجدیدنظر خوانده به استناد تبصره ۷ ماده واحده قانون بازنشستگی پیش از موعد مصوب ۱۳۶۷ صورت گرفته است دادنامه تجدیدنظر خواسته خالی از اشکال تشخیص و تایید میشود

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می نماید

رأی هیات عمومیهمانطور که در دادنامه شماره ۹۰ مورخ ۲۷/۵/۱۳۷۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری تصریح شده مراد مقنن از قطع حقوق بازنشستگی شخص بیمه شده در صورت اشتغال بکار پس از بازنشستگی بشرح مقرر در قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ و قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمهشدگان تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۶۷، اشتغال در مشاغل ثابت و مستمر با دریافت حقوق بوده و منصرف از امور محدود و موقت و غیر مستمر است

بنابراین دادنامههای شماره ۹۴۵ مورخ ۲۱/۹/۱۳۸۰ شعبه دوم تجدیدنظر و ۳۲۲ مورخ ۳۰/۲/۱۳۸۱ شعبه چهارم تجدیدنظر در حدی که مبین این امر است صحیح و موافق قانون تشخیص داده میشود

این رأی به استناد قسمت اخیر ماده ۲۰ اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری در موارد مشابه برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط لازمالاتباع است


کدمنبع: 1026