رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره نقض رأی صادره از شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری در پرونده کلاسه ۷۲/۱۹۹۷- ۷۲/۱۵۷۸

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره نقض رأی صادره از شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری در پرونده کلاسه ۷۲/۱۹۹۷- ۷۲/۱۵۷۸

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره نقض رأی صادره از شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری در پرونده کلاسه ۷۲/۱۹۹۷- ۷۲/۱۵۷۸
مرجع صادر کنندههیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکیآقای کاظم گلشایی به وکالت از آقای سیاوش خسروی
موضوعنقض رأی صادره از شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری در پرونده کلاسه ۷۲/۱۹۹۷- ۷۲/۱۵۷۸
کلاسه پرونده۱۶۱/۷۳
تاریخ رأیشنبه ۱۷ دی ۱۳۷۳
شماره دادنامه۷۳/۱۱۶

مقدمه:شاکی طی دادخواست تقدیمی اعلام داشته است: دادنامه های شماره ۱۴۸۸- ۱۴۸۷ مورخ ۶/۸/۱۳۷۲ شعبه چهاردهم مبنی بر تأیید حکم غیرقانونی اخراج ح م ک / ام / ۲۶۴۱ مورخ ۲۹/۲/۷۱ مدیر امور اداری شرکت نفت صادر گردیده که چون دادنامه مزبور خلاف حق و قانون بوده و از نظر رعایت موازین قانونی مخدوش می باشد از این رو با استناد به تبصره ۲ الحاقی به ماده ۱۸ و ۱۹ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۲۶/۲/۱۳۷۲ به آن اعتراض و تقاضای طرح موضوع در هیأت محترم عمومی دیوان و نقض دادنامه صادره و تجدید رسیدگی را دارد اجمال قضیه این است که مدیر امور اداری شرکت ملی نفت بدون این که قانونا صلاحیت داشته باشد به ادعای واهی غیبت طولانی بدوا حقوق و مزایای آقای سیاوش خسروی را که کارمند رسمی شرکت ملی نفت اداره مرکزی تهران و دارای ۲۹ سال سابقه خدمت بوده قطع نموده و متعاقبا حسب دستور مدیر مذکور کارت شناسایی (کارت کارمندی) موکل را اخذ و مانع ورود او بشرکت شده و سپس با صدور ابلاغ اخراج با استناد به قرار داد استخدامی بخدمت موکل در شرکت ملی نفت خاتمه داده است، مبانی و جهت اعتراض از این قرار است: ۱- مدیر امور اداری شرکت نفت قانونا اختیار و صلاحیت اخراج کارمندان را ندارند، بعبارت دیگر مدیر امور اداری بالاترین مقام شرکت محسوب نمی شود

۲- در مواردی هم که حکم اخراج توسط بالاترین مقام شرکت ملی نفت یعنی توسط رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت صادر شده باشد در صورت اعتراض مستخدم بایستی موضوع در کمیسیون (هیات) رسیدگی بتخلفات کارکنان مطرح و مورد رسیدگی قرار می گرفت که علیرغم اعتراض موکل به آن توجه نشده است

۳- حکم اخراج مورخ ۲۹/۲/۷۱ باستناد قرارداد استخدامی صادر گردیده و حال آن که به موجب رأی لازم الاتباع ۲۱/۳/۶۳ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری کارمند شرکت پس از انتصاب به مشاغل مستمر برای مدت نامحدود و به طور تمام وقت و طی دوره آزمایشی و تثبیت حقوق و پایه در عداد کارمندانی رسمی شرکت محسوب، تابع قوانین و مقررات استخدامی مربوط است و تمسک به قرارداد تنظیمی هنگام ورود بخدمت خلاف موازین و اصول می باشد

۴- قانونا اعزام مستخدم دولت به عنوان مأمور به مؤسسات و شرکت های دولتی دیگر بشرط رضایت مستخدم مجاز است و عدم دریافت حکم انتقال یا مأموریت که بر خلاف رضایت موکل صادر گردیده قانونا خلاف محسوب نمی شود و خودداری از دریافت حکم اداری فقط ممکن است تمرد محسوب گردد و نه غیبت طولانی رسیدگی به تمرد و تعیین مجازات آن نیز منحصرا در صلاحیت هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری است و مجازات آن حداکثر محرومیت موقتی از اضافه حقوق یا مجازات جزیی دیگر است نه اخراج یا قطع تمام حقوق مستخدم

غیبت انتسابی به موکل بفرض صحت مستند به فعل و اختیار مستخدم (موکل) نبوده و در چنین شرایطی ادعای غیبت از تاریخ ۱۹/۱۲/۷۰ ادعایی واهی می باشد

در مورد قبل از ۱۸/۱۲/۷۰ نیز پرونده پرسنلی موکل موید این است که موکل از تاریخ ۶/۱۲/۷۰ تا ۱۵/۱۲/۷۰ در مرخصی استعلاجی بوده و با احتساب این امر حتی فاصله زمانی قبل از ۱۸/۱۲/۷۰ نیز به بیست و یک روز ادعایی نمی رسد و مسلم است که مرخصی استعلاجی غیبت محسوب نمی شود

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل فردوسی پور و با حضور رؤسای شعب دیوان تشکیل، و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می نماید

رای هیات عمومی:علاوه براینکه امتناع مستخدم دولت از اجرای حکم انتقال از شهرستان به شهرستان دیگر از مصادیق تمرد از دستور مقام مافوق به شمار می رود و اطلاق غیبت غیرموجه بر آن صادق نیست و رسیدگی به تخلفات مستخدمین مشمول مقررات استخدامی شرکت ملی نفت ایران از جمله تمرد در صلاحیت مراجع مندرج در مقررات مذکور قرار دارد و اساسا با عنایت به رأی شماره ۱۹ مورخ ۲۱/۳/۱۳۶۳ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که در مقام ایجاد وحدت رویه صادر شده و برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط از جمله شرکت طرف شکایت لازم الاتباع بوده اخراج مستخدمی که با متجاوز از ۲۹ سال سابقه خدمت و پرداخت کسور بازنشستگی در عداد مستخدمین رسمی قرار داشته به ادعای غیبت و به استناد شرایط مندرج در قرارداد استخدامی پیمانی موقعیت قانونی نداشته است، لذا دادنامه های ۱۴۸۸ و ۱۴۸۷ مورخ ۶/۸/۱۳۷۲ شعبه چهاردهم دیوان در پرونده های کلاسه ۷۲/۱۹۹۷ و ۷۲/۱۵۷۸ مبنی بر رد اعتراض شاکی نسبت به ابلاغ اخراج از خدمت مخدوش است و مستندا به تبصره ۲ الحاقی به ماده ۱۸ قانون دیوان عدالت اداری نقض می شود

رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری اسماعیل فردوسی پور

تاریخ:۱۷/۱۰/۱۳۷۳ شماره دادنامه:۱۱۷ کلاسه پرونده:۷۳/۶۸مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی:سرپرست اموال و دارایی های بنیاد مستضعفان و جانبازان استان مازندران

موضوع شکایت و خواسته:ابطال بخشنامه شماره ۱۳۶۶۱/۱۶۳/۵/۳۰- ۲۷/۴/۷۱ وزیر امور اقتصاد و دارایی


کدمنبع: 4920