رویکردهای متفاوت به مقوله مهندسی فرهنگی
رویکردهای متفاوت به مقوله مهندسی فرهنگی نام مقالهای از علیرضا ذاکر اصفهانی است که در شماره بیست و چهارم (تیر 1387) نشریه پژوهش حقوق عمومی منتشر شده است.
چکیده
مقالهی حاضر سعی دارد با روشی تحلیلی - تاریخی و در یک چارچوب مقایسه ای به تعمق در مورد کاربرد اصطلاح «مهندسی فرهنگی پرداخته، رویکردهای عمده ای را که در این خصوص وجود دارد مورد بررسی اجمالی قرار دهد. قطعاً مهندسی فرهنگی به معنای طراحی فضاهای فرهنگی مدنظر متخصصان علوم انسانی نیست. مهندسی فرهنگی را در یک اجماع کلی بستری برای دستیابی به فرهنگ مطلوب در سایه منابع و مقدورات موجود میدانند؛ اما رویکردهای متنوع چپ گرایان فرهنگی، متخصصان توسعه نیافتگی فیلسوفان سیاسی و مردم شناسان به این موضوع باعث شده که موضوع فرهنگ هر چه بیشتر خصوصیت میان رشته ای پیدا کند. موضوع مهم دیگر این مقاله آن است که آیا مهندسی فرهنگی را میبایست مطابق نگاه ساختارشکنانه ی روشنفکری موجب جزمیت فرهنگی دانست و یا مانند برخی از جریانات نسبی گرایانه ی علمی و فلسفی آن را ناممکن بیهوده و اتوپیستی انگاشت؟ آیا مهندسی فرهنگی در هر حال نوعی از اتوپیانیسم است که در شمایلی از اقتصاد سیاسی خود را نشان میدهد؟ با اینکه تنها در تعاملی از نگرشهای گوناگون قابل بازشناسی است؟ بر اساس مطالعات «ارزش شناسی و توجه به مقوله امپریالیسم فرهنگی شناخت ضرورت ها و الزامات مهندسی فرهنگی با وجوه گوناگون سیاسی، فلسفی و جامعه شناختی آن مستلزم نگرشی است که با خصوصیات ذاتی فرهنگ تناسب داشته باشد و بتواند وجوه گوناگون آن را در برگیرد. به زعم نگارنده نگرش فرهنگی به مقوله مهندسی فرهنگ نزدیک ترین و ضروری ترین راه درک و تبیین این موضوع است که به ویژه برای رهایی از نگرش های تک ساختی قابل استفاده خواهد بود. جریان تکاپوی فرهنگی عصر جهانی شدن و برای کسب جایگاهی و منزلتی برای خود باید قواعد زندگی مان را بر اساس نظام ارزشی مطبوع شکل دهیم، لازمه آن شناخت رویکردها و وجوه مختلف مهندسی فرهنگی است.
کلیدواژهها
- ارزشهای متعارف
- ارزش شناسی
- جزمیت
- سیالیت
- خلاقیت
- فاصلهی تصمیم گیری
- امپریالیسم فرهنگی
- اقتصاد فرهنگی