فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جانشینی آن در ارتباط با ایران
عنوان | فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جانشینی آن در ارتباط با ایران |
---|---|
رشته | حقوق عمومی |
دانشجو | مسعود رجبی سیاهبومی |
استاد راهنما | جمشید ممتاز |
مقطع | کارشناسی ارشد |
سال دفاع | ۱۳۷۳ |
دانشگاه | دانشگاه تهران |
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جانشینی آن در ارتباط با ایران عنوان پایان نامه ای است که توسط مسعود رجبی سیاهبومی، با راهنمایی جمشید ممتاز در سال ۱۳۷۳ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران دفاع گردید.
چکیده
موضوع جانشینی دولتها یکی از آن مباحثی است که هرچه بیشتر درآن پیش می رویم کمتر به نتیجه ای مشخص می رسیم.نویسنده برای نمایاندن تصویری از موضوع همچون سایر مباحث حقوق بین الملل با استفاده از راههای متداول تحقیق و بررسی در حقوق بین الملل به ناچار سراغ رویه ها، قطعنامه ها،دکترینها و آرایای قضایی میرود.اما باصراحت می توان گفت ، درهرمورد باانبوهی از رویه های متناقض و گاه گیج کننده مواجه می شود.که براستی دستیابی به یک نتیجه مشخص ازخلال آنها مشکل مینمایاند.کنوانسیونها و قطعنامه های بین المللی هم که هریک اجازه رشد و نمو نیافته اند تابراساس آنها بتوان مسیری را دنبال کرد.ازاینرو به جراءت باید اذعان داشت که در پایان راه تدوین رساله خود، ابتدای راه را می پیماییم و یقین که حاصل یک تبتع علمی است حاصل نشده است .جانشینی را باید محصول تمایلات دولتها و تابع متغیر شرایط متفاوت دانست ، آنجا هم که رفتار مشخص وجود دارد نباید آنرا به حساب انسجام در رفتار دولتها در زمینه جانشینی دانست ، بلکه باید مسیردیگری را جستجوگر شد.بطور مثال اگر در زمینه پذیرفتن جانشینی در قراردادهای مرزی به رویه قطعی دولتها بر می خوریم، نباید آنرا ناشی از جاافتادگی رویه دولتها در جانشینی دانست ، بلکه جانشینی دراین زمینه عرضی و نه ذاتی شکل قطعی به خود گرفته است .شاید اگر با دیدی مسامحه کارانه برجانشینی نظر بیندازیم جانشینی را بیش از آنکه مفهومی حقوقی تلقی کنیم باید سیاسی بنگاریم.درآخرین فصل ملاحظه شد که چهار تجربه اخیر وقوع جانشینی هیچیک راه خود را از خلال تجارب دیگران انتخاب نکردند.یااینکه بنا به وضعیت طریق متفاوتی را تفسیر کردند.وضعیت اتحاد جماهیر شوروی و رابطه آن باایران، به خوبی گویای همین وضعیت است .در پاره ای مواقع آنجا که منفعتی ازادامه قرارداد برای روسیه حاصل نمی شود این کشور قرارداد را تبدیل می کند و آنجاکه وجود قرارداد را برای خود ضروری می داند دست بدامان راههای گوناگون برای تداوم قرارداد می شود ازطرفی جانشینی دولت در میان چنبره ای از عقاید فلسفی سیاسی جای گرفته است و آن گونه که او کانل دراثر بیاد ماندنی اش متذکر می شود جانشینی و راه حلهای آن بنا به تغییر دراین عقاید و نظریه ها متفاوت می شود.این وضعیت جانشینی را بس شگفت انگیز و فریبنده می نماید و مهارزدن آنرا مشکلتر.
کلیدواژه ها
- شوروی
- اموال دولت
- آلمان
- یوگوسلاوی
- پاکستان
- عهدنامه های دوجانبه
- ایران
- آرشیوها
- دیون دولت
- جانشینی دولت