مدرنیته و حقوق دینی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مدرنیته و حقوق دینی نام مقاله ای از محمد راسخ است که در دوره صفر شماره سیزدهم فصلنامه علمی حقوق تطبیقی دانشگاه مفید منتشر شده است.

چکیده

پرسش اصلی این نوشتار به نسبت میان مدرنیته و حقوق دینی باز می‌گردد. علت طرح این پرسش، ورود یا پیوند عناصری از دنیای مدرن به جامعه ایران است که تقریباً تمامی مظاهر زندگی فردی و جمعی کشور را تحت تأثیر قرار داده و مشکلات و پیچیدگی‌هایی فراوان در ساختار‌های بنیادین و فرهنگ جامعه به وجود آورده است. شناخت، تحلیل و رفع آن مشکلات در حوزه‌های ارزشی و حقوقی به طور جدی به شناخت مدرنیته و تأثیر آن بر حقوق دینی وابسته است. بر این پایه، ضروری است به سه پرسش پاسخ داده شود: یکم، زمینه بروز پدیده مدرنیته در غرب چه بود؟ دوم، عناصر مؤلف مدرنیته کدام بودند؟ سوم، مدرنیته چه دگرگونی‌هایی در نظام حقوقی سنتی ایجاد کرد یا حقوق مدرن چه ویژگی‌هایی پیدا کرد؟

در بحث از زمینه مدرنیته به عناصر عینی و معرفتی اشاره خواهد شد. عناصر مؤلف مدرنیته نیز به دو دسته عینی و معرفتی دسته‌بندی خواهند شد. مدرنیته، به این بیان، حقوق را در چهار جهت دگرگون ساخت: هدف قانون، منبع آن، روش استدلال و استنباط حقوقی و مرجع صالح قانون‌گذار در نظام حقوقی. با این دگرگونی‌ها، حقوق مدرن، از یک سو، نتیجه تعاملات دنیای مدرن بود و از دیگر سو، وجود آن، دنیا را تأمین و تضمین می‌کرد. اکنون برای این‌که حقوق دینی در یک زندگی مدرن معنا و تداوم یابد، به ناچار باید در جهات چهارگانه پیش گفته دگرگونی ایجاد شود.

همه سخن در این است که آیا عناصر زندگی مدرن در این مرز و بوم به نحو اغلبی یا اکثری به وجود آمده‌اند؟ اگر نه، آیا باید آنها را ایجاد کرد؟ زمینه پاسخ‌گویی به این دو پرسش با پرداختن به پرسش از مسائل واقعی و جدی جامعه فراهم می‌شود. همچنین، از آن‌جا که عناصر مدرنیته از چیستی همه یا هیچ برخوردار نیستند یا بهتر است بگوییم ماهیتی مدرّج دارند، البته گزینش پاره‌ای از دستاوردهای نظری و عملی دنیای مدرن، به شرط بومی ساختن آنها، به حل و رفع آن مشکلات کمک خواهد کرد.

کلیدواژه ها

  • مدرنیته
  • حقوق دینی
  • عقل نقاد
  • امر خوب
  • امر درست
  • بومی ساختن