مسیله جانشینی دولتها نسبت به معاهدات در مورد وحدت آلمان

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مسیله جانشینی دولتها نسبت به معاهدات در مورد وحدت آلمان
عنوانمسیله جانشینی دولتها نسبت به معاهدات در مورد وحدت آلمان
رشتهحقوق بین الملل
دانشجومرتضی صفری آج بیشه
استاد راهنماجمال سیفی
استاد مشاور[[]]
مقطعکارشناسی ارشد
سال دفاع۱۳۷۲
دانشگاهدانشگاه شهید بهشتی



مسیله جانشینی دولتها نسبت به معاهدات در مورد وحدت آلمان عنوان پایان نامه ای است که توسط مرتضی صفری آج بیشه، با راهنمایی جمال سیفی در سال ۱۳۷۲ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی دفاع گردید.

چکیده

موضوع پژوهش حاضر بررسی ((مسیله جانشینی دولتها نسبت به معاهدات در مورد آلمان است)) در جریان وحدت آلمان مسیله جانشینی نسبت به معاهدات در زمره مهم ترین مسایل بین المللی موردبحث قرار داشته است . گستردگی و تنوع روابط معاهداتی دو دولت آلمانن با دولتهای دیگر و وجود دو نظام سیاسی و اقتصادی متضاد در دو کشور، مبین اهمیت عملی این موضوع است . علاوه برآن، از بعد نظری، جانشینی دولتها نسبت به معاهدات در مورد وحدت آلمان، هم از حیث بررسی قابلیت و کارآیی قواعد کنوانسیون جانشینی دولتها در مورد معاهدات در حالت وحدت دولتها و هم از جهت ترتیبات خاصی که برای حل و فصل مسیله مذکور در این مورد معین وضع شده حایز اهمیت بوده است . گذشته از دو نکته کلی فوق، روابط گسترده و متنوع کشور ما (پیش و پس از انقلاب اسلامی) با دو دولت آلمان و اهمیت توسعه روزافزون این روابط با آلمان واحد با توجه به منافع متقابل دو کشور، ضرورت بررسی این موضوع را در چهارچوب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران آشکار می سازد. در این پژوهش کوشش شده است که از رهگذر بررسی و تحلیل مسیله جانشینی دولتها نسبت به معاهدات در یک مورد معین از پدیده جانشینی دولتها، برداشتی جامع و روشن از وضعیت کنونی حقوق جانشینی دولتها در چهارچوب نظام حقوقی بین المللی ارایه شود. براین اساس چنانچه بخواهیم توصیفی از مراحل مختلف پژوهش انجام شده بدست دهیم، می توانیم سه مرحله تشریح، تبیین و تحلیل را از یکدیگر بازشناسیم . بدین ترتیب که در مرحله نخست به تشریح حقوق جانشینی دولتها از جنبه نظری و عملی و بیان قواعد و مقررات مطروحه در آن پرداخته ایم، در مرحله دوم پدیده وحدت آلمان را با توجه به پیشینه تاریخی و مبنای حقوقی آن تبیین نموده ایم و در مرحله نهایی مسیله جانشینی دولتها نسبت به معاهدات را در چهارچوب پدیده مذکور و با توجه به مقررات جانشینی دولتها، تحلیل نموده ایم.

کلیدواژه ها

  • وحدت سیاسی
  • جانشینی دولت
  • عهدنامه ها
  • آلمان