نسبت شکل گیری دولت –ملت و خیر عمومی در افغانستان

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسبت شکل گیری دولت –ملت و خیر عمومی در افغانستان
عنواننسبت شکل گیری دولت –ملت و خیر عمومی در افغانستان
رشتهحقوق عمومی
دانشجوعبدالباری کامیار
استاد راهنمامحمد جلالی
استاد مشاوراسدالله یاوری
مقطعکارشناسی ارشد
سال دفاع۱۴۰۲
دانشگاهدانشگاه شهید بهشتی



نسبت شکل گیری دولت –ملت و خیر عمومی در افغانستان عنوان پایان نامه ای است که توسط عبدالباری کامیار، با راهنمایی محمد جلالی و با مشاوره اسدالله یاوری در سال ۱۴۰۲ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی دفاع گردید.

چکیده

شکل گیری دولت –ملت ها نسبت جدیی با خیر عمومی دارد؛ به گونه ای که دقت بر ماهیت تصنعی دولت –ملت ها در نظام حقوق اساسی مدرن، اهمیت و ارزش ثانویه ای آن را برجسته می سازد. بدین رو، شکل گیری دولت –ملت ها در جهت تامین ارزش غایی قرار می گیرد که فیلسوفان از آن به خیر عمومی تعبیر نمودند. از این گذشته، دولت –ملت ها در ساحت امر عمومی موضوعیت پیدا می کند و نگرشِ چنین، بیانگر این پیوند منطقی ست که بقای امری عمومی که دولت –ملت ها عهده دار آن می باشد، در تامین خیر عمومی نهفته است. با این وجود، شکل گیری دولت –ملت ها در اروپا خودجوش بود و از آن جا به دیگر جوامع کشانیده شد. چنان که این فرایند درازدامن را دولت –ملت سازی یاد می کنند که رویکردهای بسیار دارد. در این میان، مواجه ای افغانستان به مثابه ای واحد سیاسی جدید، با این پدیده، مسیله ساز بوده است؛ زیرا شکل دهی این واحد سیاسی، در اثر مداخله ی استعمار چنان بود که مرزهای سیاسی و اجتماعی آن ناسازگار بود. به رغم چنین ناسازگاری ها، تلاش ها برای برقراری دولت –ملت در افغانستان تاریخ بسیار کوتاه دارد. به ویژه، از پسِ رخداد یازدهم سپتامبر، عمده ترین تلاش ها برای مهندسی دولت –ملت در افغانستان انجام شده است. تلاش های این چنینی در ادبیات علوم سیاسی و حقوق عمومی، دولت –ملت سازی با رویکرد برون زاد نامیده می شود. بدین رو، عمده ترین سوال که مطرح می شود، بررسی نسبت سازماندهی چنین دولت با خیر عمومی در افغانستان است. این نیز گفتنی ست که پژوهش نام برده با رویکرد توصیفی و تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از شیوه ی کتاب خانه ای حظ برده است. چنان که روش شناسی این پژوهش می طلبد، انجام چنین کاری با استفاده از خوانش های جامعه شناختی و حقوقی، مسیله ای موردنظر را چندو چون خواهد نمود. به گونه ای که بتواند متعاقب آن، بی دولت –ملتِ افغانستان را آسیب شناسی نموده و تقابل های که سبب شکل گیری ملت های بدون دولت در افغانستان شده است، پاسخ معقول اریه نماید. چنان پاسخِ که با گذر از ملت باوری افغانی، سبب ساز تامین خیر عمومی در کشور شد. بدین رو، یافته ای نهایی این پژوهش، فقدان دولت – ملت در افغانستان بوده است. به گونه ای که دقت بر نظریه ای خیر عمومی بیانگر آن است که افغانستان با درپیش گرفتن رویکرد برون زاد مبتنی بر ملت باوری افغانی، نه تنها هیچ سنخیتی با خیر عمومی نداشته، سبب ساز امتناع خیر عمومی و از آن پس، تفاهم بر سر امر عمومی را منتفی نموده است.

ساختار و فهرست پایان نامه

فصل اول: مفاهیم و مبانی ۱ مبحث اول: تبیین مفهومی دولت –ملت و نسبت آن با مفاهیم هم سنخ ۱ گفتار اول: مفهوم شناسی دولت –ملت ۱ بند اول: مفهوم دولت و دولت –ملت سازی ۱ بند دوم: مفهوم ملت ۶ گفتار دوم: نسبت دولت –ملت، ملت و ملت باوری ۸ بند اول: نسبت دولت –ملت و ملت باوری ۸ بند دوم: نسبت دولت –ملت و ملت ۹ مبحث دوم: نظریه ای دولت –ملت ۱۰ گفتار اول: خاستگاه و عناصر ۱۱ بند اول: خاستگاه ۱۱ الف مدل تقدم دولت سازی بر ملت سازی یا تقدم ملت سازی بر دولت سازی ۱۱ ب مدل دولت –ملت سازی بین المللی ۱۲ ج مدل اروپایی شرقی و دولت های پسا کمونیستی ۱۳ بند دوم: عناصر دولت –ملت ۱۴ الف روح باوران ۱۴ ۱ زبان و دولت –ملت ۱۴ ۲ قومیت و دولت–ملت ۱۶ ۳ سنت های فرهنگی و برپایی دولت –ملت ۱۸ ب اراده باوران ۱۸ گفتار دوم: شرایط شکل گیری دولت –ملت ۱۹ بند اول: ملت باوری و شکل دهی دولت –ملت ۱۹ بند دوم: خیر عمومی و شکل گیری دولت –ملت ۲۱ الف تعریف خیر عمومی و بررسی نظریه های آن ۲۱ ب نسبت خیر عمومی، مفعت عمومی و مصلحت عمومی ۲۵ فصل دوم: ملت باوری افغانی و شکل گیری افغانستان ۲۶ مبحث اول: ملت باوری افغانی در بستر تنوع قومیتی افغانستان ۲۶ گفتار اول: افغان ها و سایر اقوان در افغانستان ۳۰ بند اول: افغان ها ۳۰ بند دوم: غیر افغان ها ۳۳ گفتار دوم: امکان یا امتناع خیر عمومی در نسبت با نام گذاری افغانستان ۳۵ بند اول: روایت های نام گذاری افغانستان ۳۵ بند دوم: نام افغانستان؛ امکان یا امتناع تامین خیر عمومی در کشور ۴۳ مبحث دوم: افغانستان در میانه ای هویت ملی و هویت قومی ۴۵ گفتار اول: رویکرد شکل دهی دولت –ملت افغانستان و امکان انطباق آن با خیر عمومی ۴۷ بند اول: همگن سازی قومی در پرتوی رویکرد درون زاد؛ امکان یا امتناع تامین خیر عمومی در افغانستان ۵۳ بند دوم: دولت –ملت سازی افغانستان؛ یکسان سازی فرهنگی و خیر عمومی ۵۸ گفتار دوم: دولت –ملت سازی افغانستان؛ نسبت نمادهای ملی و خیر عمومی ۶۱ بند اول: مصادیق نمادهای ملی ۶۲ بند دوم: نسبت نمادهای ملی و خیر عمومی ۶۶ فصل سوم: آسیب ها و راه کارها ۷۰ مبحث اول: آسیب ها ۷۰ گفتار اول: آسیب شناسی جامعه شناختی و فلسفی ۷۰ بند اول: تقابل ملت باوری دولتی و ملت های بدون دولت؛ بیگانه انگاری دولت و فقدان مشروعیت سیاسی ۷۱ بند دوم: فقدان خوانش درست از دولت –ملت در افغانستان؛ داشتن رویکرد برون زاد و طرد نظریه ای سیاسی ۷۴ گفتار دوم : آسیب شناسی حقوقی؛ افغانستان و نظام حقوق اساسی نامستقل ۷۶ بند اول: نظام حقوق اساسی نامستقل و فقدان حاکمیت قانون ۸۲ بند دوم: شکنندگی اصل تفکیک قوا و آسیب پذیری نظام حقوق اساسی ۸۵ مبحث دوم: سازوکارها؛ خیر عمومی و ضرورت بقایی افغانستان ۸۸ گفتار اول: سازوکارهای حقوقی و امکان شکل دهی هویت ملی با نگاهی بر نظریه ای خیر عمومی ۹۰ بند اول: بازاندیشی در شکل دهی هویت ملی در پرتوی خیر عمومی؛ گذر از هویت قومی به هویت سرزمینی ۹۱ بند دوم: بازاندیشی در تقسیم قدرت سیاسی؛ مهندسی نظام حقوق اساسی پاسخ گو و تعمیم مشارکت سیاسی ۹۴ گفتار دوم: سازوکارهای سیاسی؛ عبور از ناسیونالیسم افغانی به ناسیونالیسم سرزمینی ۹۷ بند اول: احیایی ناسیونالیسم خراسانی و دورزدن ناسیونالیسم افغانی ۹۷ بند دوم: نافرمانی مدنی و مقاومت مسلحانه؛ امکان یا امتناع تعیین سرنوشت برای ملت های بدون دولت ۹۸ یافته ای نهایی ۱۰۰ منابع ۱۰۴

کلیدواژه ها

  • دولت–ملت
  • ملت باوری
  • ملت
  • ملت بدون دولت
  • دولت بی ملت
  • خیر عمومی
  • افغانستان