نص، معنا و روابط بین الملل
نص، معنا و روابط بین الملل نام مقالهای از غلام رضا خواجه سروی، ابوذر فتاحی زاده و عباس فرهادی است که در شماره بیست و نهم (مهر 1389) نشریه پژوهش حقوق عمومی منتشر شده است.
چکیده
عقلانیت مدرن براین مفروض استوار است که عقل انسان لامکان و لازمان بوده و ماهیتی استعلایی و جهانشمول دارد. استمرار معنای « لوگوس » یونانیان قدیم در گرایشات عقل گرایی مدرن سبب این جهت گیری در اندیشهورزی غرب بوده است. شالوده شکنی این بنیاد فلسفی توسط جریانات فکری جدید به این امر ختم شده است که دیگر عقل یکتا و یگانه محلی از اعراب نداشته و این اجماع نسبی فراهم آید که بایست از عقلانیتها یاد کرد. یکی از وجوه واسازی یاد شده بر این استدلال سیر میکند که عقل یکی از تواناییهای ذهنی بشر است که محیط بدان تعین میبخشد و از این سبب، عقل ماهیتی زمینهمند (contextual) می یابد. این استدلال به صورت ضمنی بدین معناست که می توان با جایگزین ساختن یک عقلانیت بومی حاکم در یک جغرافیای زیستی خاص به جای عقلانیت بنیادی یک دانش غیر بومی، به بومی سازی آن دانش کمی همت بست. به پیروی از این منطق، نوشتهی حاضر در پی امکان سنجی روابط بین الملل بومی است و این پرسش را دغدغه خویش قرار داده است که آیا می توان دانش روابط بین الملل بومی و اسلامی داشت؟ نگارندگان این فرضیه را در ذهن میپرورانند که میتوان با قرار دادن عقلانیت نص محور در جایگاه عقلانیت لوگوس محور دانش روابط بین الملل غربی، تصویری متکی بر کتاب و سنت از این دانش داشت که متناسب با جغرافیای زیستی جهان اسلام باشد.
کلیدواژهها
- نص
- معنا
- روابط بین الملل
- لوگوس
- عقلانیت