نظریه شماره 1493/95/7 مورخ 1395/06/28 اداره کل حقوقی قوه قضاییه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 1493/95/7
شماره نظریه۱۴۹۳/۹۵/۷
شماره پرونده۸۸۶-۱/۱۲۷-۹۵
تاریخ نظریه۱۳۹۵/۰۶/۲۸

استعلام: احتراما معروض می دارد که قاضی محترم شورای حل اختلاف دادگستری اهواز در خصوص دعوایی مبنی بر خلع ید و قلع و قمع بنا مقوم به پنجاه میلیون ریال به استناد سند مالکیت رسمی خواهان حکم به خلع ید و قلع وقمع بنای احداثی در زمین خواهان صادر نموه است دادگاه بدوی در مقام رسیدگی به اعتراض خوانده مبادرت به تایید رأی مذکور می نماید و رأی خود را قطعی اعلام می کند شخص ثالثی به عنوان معترض ثالث با ارائه مستنداتی مدعی مالکیت ملک و احداث شرکت و کارخانه در ملک مورد نظر شده و اضافه نموده است که شورای حل اختلاف به دلیلی ارزش بالای ملک و کارخانه فاقد صلاحیت در رسیدگی بوده است دادگاه عمومی حقوقی صادر کننده رأی مورد اعتراض پس از رسیدگی حکم به رد اعتراض ثالث صادر و آن را قطعی اعلام می نماید خواهان معترض ثالث از رأی صادره تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده و پرونده به این دادگاه ارجاع شده است مستدعی است اعلام فرمایید که آیا رأی اخیرالذکر قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر می باشد یا خیر؟ چنانچه شورای حل اختلاف نسبت به موضوع معنونه فاقد صلاحیت نسبی یا موضوعی قلع و قمع بنا بوده است آیا تاثیری در قابل تجدیدنظر بودن یا قطعیت حکم اخیرالذکر دارد.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

اعتراض ثالث نسبت به رأی صادره از دادگاههای بدوی تأییدکننده رأی قاضی شورای حل اختلاف منصرف از اعتراض نسبت به رأی قاضی شورای حل اختلاف موضوع ماده ۲۷ قانون شوراهای حل اختلاف ۱۳۹۴ است و اساسا در این فرض معترض ثالث، معترض نسبت به رأی شورای حل اختلاف تلقی نمی گردد بلکه این اعتراض نسبت به رأی دادگاه بدوی است که در مقام رسیدگی تجدیدنظر به رأی قاضی شورای حل اختلاف صادر شده است و مشمول مواد ۴۱۷ و بعد قانون آیین دادرسی در امور مدنی می باشد. بنابراین رأی صادره در مقام رسیدگی به اعتراض ثالث از حیث تجدیدنظرخواهی تابع عمومات قانون آیین دادرسی در امور مدنی (مواد ۳۳۰ و بعد) است.