نظریه شماره 2365/95/7 مورخ 1395/09/23 اداره کل حقوقی قوه قضاییه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 2365/95/7
شماره نظریه۲۳۶۵/۹۵/۷
شماره پرونده۵۹-۸۶۱/۱-۵۹۳
تاریخ نظریه۱۳۹۵/۰۹/۲۳

استعلام: از جهت اجرای حکم کیفری فی البدایه دستور جلب محکوم علیه لکن جلب وی مقدور نگشته است آیا از جهت ضبط وجه الوثیقه نیازی به احراز محکوم علیه نیز می باشد یا در این صورت که بدوا دستور جلی محکوم علیه صادر گردیده از جهت ضبط الوثیقه یا اخذ وجه الکفاله نیازی به احراز محکوم علیه نمی باشد چه اینکه در ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی کیفری به احضار متهم یا محکوم علیه اشاره کرده است و در ماده ۵۰۰ قانون آیین دادرسی کیفری به اینکه بدوا فی توان محکوم علیه را جلب نمود اشاره کرده است؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مستفاد از مواد ۲۲۴، ۲۳۰ و ۵۰۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و اصلاحات و الحاقات بعدی، این است که بدون احضار محکوم علیه (موضوع تبصره ماده ۵۰۰ قانون فوق الذکر) و مشخص شدن نتیجه آن مبنی بر عدم حضور محکوم علیه و یا عدم دسترسی به وی، موجب قانونی جهت اخطار به کفیل یا وثیقه گذار (غیر محکوم علیه) جهت معرفی محکوم علیه نمی باشد، و چنانچه مطابق موارد مذکور در تبصره ماده ۵۰۰ قانون فوق الذکر، صدور احضاریه منتفی و از ابتدا دستور جلب محکوم علیه توسط قاضی اجرای احکام کیفری صادر گردد، به جهت رعایت دقیق قانون و حفظ حقوق کفیل یا وثیقه گذار، با توجه به تصریح مواد ۲۲۴ و ۵۰۰ قانون مارالذکر که شرط لزوم معرفی محکوم علیه از سوی کفیل یا وثیقه گذار را احضار قبلی متهم (محکوم علیه) دانسته است، از این رو شرط صدور دستور به اخذ وجه الکفاله یا ضبط وثیقه، احضار قبلی محکوم علیه و تخطی کفیل یا وثیقه گذار از معرفی وی (محکوم علیه) است و صرف صدور دستور جلب ابتدایی کفایت نمی کند.